واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: ایران و آمریکا در سال سرنوشت
شرق در یادداشتی آورده است:
به گزارش نامهنیوز، در تاریخ خصومتهای جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در بیش از سه دهه گذشته، سال ١٣٩٤ (مارس ٢٠١٥ تا مارس ٢٠١٦) از اهمیت فراوانی برخوردار است. در این سال، دو کشور درباره جدیترین چالش سیاسی– امنیتی، یعنی برنامه هستهای ایران و تحریمهای وضعشده از سوی آمریکا، به توافق رسیدند.
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که با گذشت از گردنههای حساسی همچون شورای امنیت سازمان ملل متحد، کنگره ایالات متحده و مجلس شورای اسلامی ایران در نهایت اجرائی شد، فصل جدیدی از مناسبات میان تهران و واشنگتن را گشود. از طریق مذاکرات هستهای، تابوی منع گفتوگوهای مقامات ارشد دو کشور شکسته شد و بخش عمدهای از بیاعتمادی طرفین به یکدیگر، تحتالشعاع عمل به تعهدات قرار گرفت. در پی رسیدن به این توافق، تبادل زندانیان میان طرفین انجام گرفت و حادثه دستگیری تفنگداران دریایی آمریکا در آبهای ساحلی ایران که میتوانست بحران جدیدی بیافریند، با تدبیر و دوراندیشی، حلوفصل شد. بااینحال، در سال ١٣٩٤، جمهوری اسلامی و ایالات متحده از دو کشور خصم به دو کشور دوست یا حداقل، دو کشور بیتفاوت به یکدیگر بدل نشدند. اختلافات میان طرفین، جز در موضوع هستهای همچنان باقی ماند. هنوز از منظر جمهوری اسلامی ایران، آمریکا شیطان بزرگ است و از دید همتایان آمریکایی، ایران بزرگترین کشور حامی تروریسم در جهان. بااینحال، از طریق دستیابی به راهحلی مرضیالطرفین در موضوع هستهای، روزنهای، حتی کوچک در دیوار بلند بیاعتمادی میان تهران و واشنگتن ایجاد شده است. این روزنه متناسب با رفتار طرفین در آینده میتواند کوچک یا بزرگ شود. البته فارغ از آنچه در سال ١٣٩٤ گذشت، اکنون نگاهها به سال آینده دوخته شده است. در سال ١٣٩٥ (مارس ٢٠١٦ تا مارس ٢٠١٧) دولت آمریکا تغییر میکند. پیشبینی میشود تا زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در نوامبر (آبان) آینده، رویکرد کنونی دولت باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا در قبال اجرای دقیق برجام با حذف فشارهای واشنگتن بر جمهوری اسلامی در موضوعات موشکی، تروریسم و حقوق بشر همچنان ادامه یابد. بااینحال، اینکه نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آتی آمریکا چه خواهد بود میتواند سمتوسوی مناسبات ایران و آمریکا را در سالهای آینده ترسیم کند. اگر در انتخابات نوامبر، دموکراتها برنده شوند، در صورت رخندادن حادثهای غیرمنتظره همین روند ادامه خواهد یافت. هر دو نامزد دموکرات -یعنی هیلاری کلینتون و برنی سندرز- بارها از توافق هستهای با ایران حمایت کردهاند، هرچند لحن کلینتون در مقایسه با سندرز در برخورد با ایران تندتر است. بااینحال، در زمانی که کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در دولت نخست اوباما بود، فرایند مذاکرات ایران و گروه ١+٥ آغاز شد که در نهایت به سند برجام رسید؛ ازاینرو میتوان انتظار داشت کلینتون با اندکی تفاوت با اوباما، راه دولت کنونی را در ارتباط با ایران دنبال کند.
دراینمیان، حتی سندرز در سخنرانیهای انتخاباتی خود خواستار آغاز تعاملات گستردهتر با ایران شده است که تلویحا آشتی میان دو کشور را تداعی میکند؛ بنابراین اگر این نامزدِ چپگرای حزب دموکرات از ژانویه ٢٠١٧ بر صندلی اوباما تکیه زند، چهبسا بخش دیگری از اختلافات تهران و واشنگتن حلوفصل شود؛ البته مشروط بر اینکه فرد پیروز در انتخابات ریاستجمهوری آتی آمریکا، وعدههایش را به فراموشی نسپارد. برخلاف نامزدهای حزب دموکرات که خود را به پیروی از دولت دموکرات اوباما در ارتباط با ایران متعهد کردهاند، نامزدهای حزب جمهوریخواه، یکصدا علیه توافق با تهران فریاد میزنند. از دید جمهوریخواهان، هرآنچه دموکراتها در این هفت سال انجام دادهاند یا میخواهند انجام دهند، غلط و نپذیرفتنی است. بااینحال و فارغ از جدالهای مرسوم انتخاباتی، عمل به وعده خروج آمریکا از توافق برجام بسیار دور از انتظار به نظر میرسد؛ البته به لحاظ نظری، رؤسای جمهوری آمریکا قادر هستند خروج این کشور را از هر پیمان، سند یا عمل به توافقی اعلام کنند؛ حتی اوباما یا دموکرات دیگری نیز میتواند چنین کند؛ اما موضوع مهمتر از توان قانونی رئیسجمهوری آمریکا، منفعت سیاسی چنین عملی است. نباید فراموش کرد برجام حاصل توافق پنج کشور دیگر، ازجمله چهار عضو شورای امنیت سازمان ملل و سه متحد سیاسی– اقتصادی واشنگتن بوده است. درعینحال، قطعنامه ٢٢٣١ شورای امنیت ضامن اجرای برجام است و هر طرف که این سند را زیر پا گذارد، عملا بهعنوان ناقض قطعنامه شورای امنیت شناخته میشود. از این موضوع مهمتر، بعید به نظر میرسد رئیسجمهوری آمریکا همزمان با نقض برجام بتواند قطعنامههای تحریمی علیه ایران را در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برساند. بدون اعمال مجدد تحریمهای لغوشده سازمان ملل علیه ایران، لغو برجام نتیجه مطلوبی را برای آمریکا به دنبال نخواهد آورد؛ ضمن اینکه بدون برجام، زمان گریز هستهای ایران از یک سال مجددا به حدود دو تا سه هفته میرسد؛ اتفاقی که هیچ سیاستمداری در آمریکا، حتی افراطیترین جریانهای ضد ایرانی، خواهان آن نیستند، چه برسد به فردی که بر صندلی ریاستجمهوری آمریکا نشسته است. ازاینرو میتوان پیشبینی کرد رئیسجمهوری جمهوریخواه بعدی آمریکا نیز چارهای جز ادامه راه طیشده نخواهد داشت؛ گرچه در چنین وضعیتی، تشدید فشارهای واشنگتن بر تهران بر سر موضوعات موشکی، تروریسم و حقوق بشر محتمل خواهد بود.
منبع: روزنامه شرق
۲۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۶:۲۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]