واضح آرشیو وب فارسی:جنوب نیوز: امروز ایران در یک رکود تاریخی به سر می برد. وقتی قدرت خرید مردم پایین بیاید اقتصاد از رونق می افتد. واقعیت های جامعه با فضای آرمانی که از سوی آقای روحانی تبلیغ می شود فاصله زیادی دارد. فاصله ای که روز به روز ضعفا را ناتوان تر و نحیف تر می کند.جنوب نیوز- نصرالله شفیعی، رییس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان بوشهر: روزهای منتهی به 22 خرداد 92 اوج رقابت ها بین کسانی بود که هرکدام داعیه خدمت و رفع مشکلات مردم را داشتند. در این میان جناب آقای روحانی شعارهای خاص خود را داشتند. شعارهایی که بذر امید را در دل مردم زنده می کرد. شعارهایی که می توانست غبار فقر و محرومیت را از چهره مردمی بزداید. همان مردمی که از گرانی های اخیر به ستوه آمده بودند و با دو برابر شدن برخی قیمت ها توان اقتصادیشان به انتها رسیده بودند. مردم به دنبال یک منجی می گشتند تا درهای شکوفایی و رونق اقتصاد را به رویشان بگشاید و آینده ای امید بخش برایشان رقم بزند. در اینجا بود که آقای روحانی لباسی زیبا از فرشته نجات را برتن کرد و به سوی مردم آمد و گفت: من با تدبیری که دارم مشکلات اقتصادی را تا 100 روز ساماندهی می کنم. پرداخت یارانه! در مورد یارانه ها نه تنها قول پرداخت به آن ها را به مردم می دهم بلکه آن چنان رونق اقتصادی ایجاد خواهیم کرد که مردم آن قدر سرشار از نعمت و رفاه شوند که نه تنها محتاج این 45 تومان یارانه نشوند بلکه دولت دست نیاز و کمک به سوی مردم دراز کند. به گونه ای صحبت کرد که گویا سیاست های بین المللی با دستان پر از تدبیر او ورق خواهد خورد. تورم را یک رقمی خواهیم کرد! گفت من کاری خواهم کرد که هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ زندگی مردم. با اطمینان گفت ما تورم را یک رقمی خواهیم کرد. فریاد زد که ما از رکود عبور خواهیم کرد اقتصادمان را سامان خواهیم داد. طبیعی بود همه این شعارها برای مردم می توانست جذاب باشد و امید آفرین. تا اینکه باعث شد حدود 52 درصد به او رأی بدهند و او را بر کرسی ریاست جمهوری بنشانند. کلید روحانی به دنبال باز کردن قفل هایی از زندگی مردم! اکنون قریب سه سال از آن دوران می گذرد و روحانی کلید حل مشکلات را بدست گرفته و به دنبال باز کردن قفل هایی است که زندگی مردم با آن ها به بن بست رسیده است. او در فاصله کوتاهی دریافت و تجربیات دوران انتخابات نیز به او ثابت کرد که این نوع شعار دادن ها می تواند رمز محبوبیت او باشد. از این رو دست یابی به همه آمال و آرزوها را موکول به حل مسأله هسته ای و رسیدن به توافق با 5+1 نمود. در این میان مهمترین فرصت های دولت بخصوص وزارت امور خارجه صرف مذاکره با کشورهای غربی گردید و سرانجام با دادن هزینه ای بسیار زیاد، برجام به امضا گردید. تحقق همه وعده ها به دوران پس از برجام گره خورد و برای مردم این توهم ایجاد شد که این توافق به بهشتی که روحانی وعده اش را داده بود خواهیم رسید. این در حالی است که هنوز که هنوز است یک طرف چهره برجام برای ما خودنمایی می کند و آن هم متن توافقی که صورت گرفته و وعده هایی که همچنان داده می شود. با سیاست های انفعالی که صورت گرفت نفت روز به روز ارزان تر گردید ولی آقای روحانی در سفرهای استانی که داشت وعده هایی می داد که هر کدام می توانست تحولی بزرگ در زندگی مردم و زیر ساخت ها ایجاد کند. جالب این بود که وعده تحقق بسیاری از این پروژه های کلان را از صفر تا صد به همان دوران چهارسال اول دوران ریاست جمهوری موکول می کرد. برای همه آگاهان کاملا مبرهن بود که بسیاری از این پروژه ها حتی با داشتن نقدینگی کامل نیز در چنین مدت زمانی به سرانجام نخواهد رسید. چرا که ساز وکار آغاز و انجام یک پروژه بزرگ نیازمند به تشریفات قانونی و خیلی از مسائل اداری و فنی است که الزاما زمان بر خواهد بود. گشایشی در زندگی مردم احساس نشد سؤال این است که آقای روحانی با چه پشتوانه اقتصادی و اجرایی وعده زودهنگام اجرا و احداث این پروژه ها را می داد؟ این در حالی بود که بسیاری از پروژه های نیمه تمام نیز از دولت قبل برجای مانده بود که تکمیل و افتتاح هرکدام می توانست برخی از نیازهای مردم را حل نماید. خوب است لیستی از این پروژه های وعده داده شده همراه با زمان اجرای آن ها ارائه شود تا صحت ادعایی که در این مقاله می شود روشن گردد. آقای روحانی در هر کدام از این سفرها می گفت تورم را حل کردیم از رکود گذشتیم و.. . این در حالی بود که مردم عملا گشایشی در زندگی خود احساس نمی کردند. اکنون به گونه ای تبلیغ می شود که با پذیرش برجام همه مشکلات حل گردیده یا در آینده ای نزدیک حل خواهد شد. این نکته را نیز نمی توان ناگفته گذاشت که بر خلاف وعده های داده شده که قرار بود هم زمان با اجرای تعهدات ایران بلافاصله تعهدات طرف مقابل نیز اجرایی شود، تاکنون اتفاق خاص و قابل توجهی نیفتاده و طرف مقابل همچون گذشته بدعهدی می کند. برخی سفرهای هیأت های اقتصادی خارجی غربی نیز که بلافاصله پس از پذیرش برجام به ایران صورت گرفت تاکنون هیچ نتایج عملی در ایجاد روابط اقتصادی و گشایش مشکلات مردم نداشته است و سفر این هیأت ها جز اینکه یک اقدام تبلیغاتی بوده دستاورد دیگری نداشته است. دستاوردی که داشته همان ایجاد فضای تبلیغاتی برای دولت یازدهم است که به مردم این گونه وانمود کنند که بله با پذیرش برجام ارتباط اقتصادی ایران با دنیا گسترش پیدا کرده است و پس از مدت کوتاهی در کشور گشایش اقتصادی ایجاد خواهد شد. این در حالی است که تاکنون این سفرها هیچ گونه نتایج عینی برای عملی کردن روابط اقتصادی نداشته است. نکته ای که مقام معظم رهبری نیز در بیانات اخیر با نمایندگان مجلس خبرگان گوشزد کردند. آری آقای روحانی این نکته را به خوبی دریافته که ایجاد فضای تبلیغاتی و قول های دل خوش کننده می تواند در نوع نگاه مردم مؤثر باشد. البته ایشان به این نکته نیز توجه دارد که به هیچ وجه اجازه ندهد که تیم همراهش عملی نشدن وعده ها را صریحا با مردم در میان بگذارند. برخورد سخت و حتی تحقیر کننده روحانی با صالحی که انصافاً در جریان مذاکرات هسته ای سنگ تمام را نیز برای دفاع از سیاست های تیم مذاکره کننده گذاشتند حکایت از همین روند آقای روحانی دارد. سال شکوفایی اقتصادی و عبور از رکود! هر سال شاهد هستیم که روحانی سال آینده را سال شکوفایی اقتصادی و عبور از رکود و حل مشکلات اقتصادی عنوان می کند و با پایان یافتن آن سال و عدم مشاهده تغییرات چشمگیری در زندگی مردم سال بعدی را دوباره وعده می دهد و تاکنون این روند ادامه داشته است و مطمئن باشید که وی در پیام نوروزی خویش دوباره سال95 را سال دست یابی به وعده های داده شده عنوان خواهد نمود. البته همگان انتظار دارند که گشایشی واقعی در زندگی مردم ایجاد شود به گونه ای که تا اندازه ای از آلام و دردهای مردم کاسته شود و امیدواری در مردم روز به روز بیشتر شود. لازم است خیلی صریح این را بگویم علی رغم اینکه در ایران مردم همواره با شور و شوق در انتخابات شرکت کرده اند و میانگین مشارکت مردم ایران در انتخابات از بسیاری از کشورهای مدعی دموکراسی بالاتر است و کسی نمی تواند به جای آن ها تصمیم بگیرد ولی نمی توان این اعتراف را نکرد که میزان مشارکت مردم در دهمین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی به نسبت دوره های قبل در چند سال اخیرکمتر است و از این جهت باید اظهار نگرانی کرد. همان طور که عمل به وعده ها می تواند در مردم روح امید ایجاد کند عمل نکردن به وعده ها نیز مایه نگرانی مردم و موجب تزریق روح ناامیدی به جامعه خواهد بود. به نظر می رسد بسیاری از وعده های آقای روحانی بر اساس مطالعات کارشناسی و واقعیت های موجود نبوده بلکه صرفا بر اساس کسب محبوبیت و جلب آراء مردم بوده است؛ که البته هرچند این شیوه در کوتاه مدت می تواند برای فرد وعده دهنده مفید باشد ولی در دراز مدت نتایج سویی را به دنبال خواهد داشت چه از نظر فضای روانی جامعه و میزان مشارکت مردم و چه از نظر رویگردانی مردم به صاحبان این وعده ها. ای کاش دستگاه وسیستمی بود تا افرادی را که وعده های بزرگ می دادند ملزم می کرد تا مستندات وعده های خود را به طور دقیق تشریح نمایند تا اگر دقیق و کارشناسی شده بود اجازه داشته باشد آن را به مردم بگوید. اینکه هرکس برای رأی آوری و جلب نظر مردم در یک محدوده زمانی خاص وعده های بسیار بزرگ بدهد بدون آنکه امکان تحقق آن ها در شرایط زمانی تعریف شده وجود داشته باشد ظلم به مردمی است که بر اساس صداقت خود به حرف های مسئولان یا داوطلبان اعتماد می کنند. فاصله زیاد واقعیت های جامعه با فضای آرمانی روحانی امروز ایران در یک رکود تاریخی به سر می برد. وقتی قدرت خرید مردم پایین بیاید اقتصاد از رونق می افتد و تولید ضعیف می شود و مولدان و کارآفرینان ورشکسته می شوند. واقعیت های جامعه با فضای آرمانی که از سوی آقای روحانی تبلیغ می شود فاصله زیادی دارد. فاصله ای که روز به روز ضعفا را ناتوان تر و نحیف تر می کند. نکته آخر اینکه هرچند آقای روحانی در طول این چند سال توانسته با ایجاد فضای تبلیغی و وعده های شیرین توجه عده ای رابه خود جلب کند ولی این امر تداوم نخواهدیافت و مردم با تصمیمات خود پیکان انتخاب را به سوی کسی نشانه خواهند گرفت که احساس کنند بر اساس واقعیت های جامعه شعار می دهد و بر اساس توانمندی ها و ظرفیت ها به مردم وعده دهد.
چهارشنبه ، ۲۶اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جنوب نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]