تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838026978
اینجا صدای پول را میفروشند!
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۳
«پول، پول است؛ کهنه و نو ندارد». این حرف را زیاد شنیدهایم اما حقیقت این است که پول نو یک چیز دیگر است. هر سال نزدیک عید که میشود مردم برای عیدیدادن هم که باشد، طالب اسکناسهای نو میشوند. به گزارش ایسنا، روزنامه «شرق» در ادامه می نویسد: خیلیها هستند اسکناسهای نو عیدی را لای کتاب، پشت قاب عکس یا در ویترین میگذارند و فارغ از اینکه این کاغذها برای دادوستد و دستبهدستشدن چاپ شدهاند، سالها آن را مانند گنجینهای حفظ میکنند. سنت پخش پول نو در روزهای آخر سال توسط بانک مرکزی نیز ریشه در همین خاطرخواهی پول نو دارد گرچه کسانی هستند 12 ماه سال کارشان همین است که نوفروشی کنند و کهنه بخرند. در تهران، سرنخ پول نوفروشی، مانند بورس ارز و سکه، به میدان فردوسی، خیابان منوچهری و چهارراه استانبول میرسد. از ضلع جنوبی میدان فردوسی، بساط پولفروشان آغاز میشود؛ هر کدام روی یک چهارپایه نشستهاند و یک کیف دارند که ویترین کارشان است. دور و اطرافشان آدمهایی ایستادهاند که دلار و ارزهای دیگر خریدوفروش میکنند اما پولفروشان آدمهای ساکتی هستند که فقط چشمشان به غرفه متحرک کسبوکارشان دوخته شده است. کنارشان که بیایی، گاه پولهایی در بساطشان میبینی که نمیدانی از کدام آب و خاکی به اینجا رسیدهاند؛ اسکناسهای رنگارنگی که برخی رنگورویی برایشان نمانده و کهنهاند اما قیمت دارند. بعضی از پولفروشها همهرقم پولی دارند؛ از تکورقهای اسکناسهای قدیم ایرانی که اصلا صفر ندارند یا یکی، دو تا صفر دارند گرفته تا دسته اسکناسهای رایج امروزی؛ از سکههای یکدلاری آمریکایی و سکه و اسکناسهای دیگر ممالک بیگانه گرفته تا سکههای یکریالی و دوریالی و پولهای سیاه. اسکناس 500 تومانی نایاب شد نبش میدان فردوسی اگر نگاهی بچرخانی، چهار، پنج نفر را میبینی که بساط اسکناسفروشی برپا کردهاند. پولفروشهای نبش میدان اکثرا پول نو رایج میفروشند. حتی یکی، دو نفرشان اسکناسهای ریز کشور مثل 10 تومانی یا 20 تومانی هم ندارند و فقط دستههای اسکناس هزارتومانی به بالا را روی کیف مکعبی خود چیدهاند. اینها مشتریان بیشتری دارند و نرخشان هم مقطوع است. هر بسته هزار تومانی و دو هزار تومانی نو، 12 هزار تومان گرانتر از ارزش واقعی معامله میشود. هر دسته اسکناس پنجهزاری و 10 هزاری را هم 15 تومان بالاتر میفروشند آن هم فقط به این دلیل که پول بیشتری را معطل آن کردهاند. اگر کسی بخواهد به صورت عمده چندین دسته اسکناس نو بخرد، روی هر بسته تا دوهزار تومان تخفیف میدهند، نه بیشتر. اینجا اسکناس ریز ندارند اما قیمت بازار 10 تومانی را حدود 40 هزار تومان، 20 تومانی را 50 هزار تومان و 50 تومانی و صد تومانی را 60 و 70 هزار تومان میگویند. نقطه مشترک پولفروشان نبش میدان این است که اولا اکثر دستههای اسکناس را با باندهای کاغذی زرد بستهاند که نام و علامت هیچ بانکی روی آن نیست و دوما هیچ کدامشان اسکناس 500 تومانی ندارند. یکی از آنها سه بسته اسکناس 500 تومانی دارد اما به هیچ قیمتی آنها را نمیفروشد. میگوید اینها جزو ویترین است و نمیفروشم بعد هم زیر لب میگوید «از کجا معلوم که دوباره چاپ شود». امسال بانکها 500 تومانی توزیع نکردهاند و دست این فروشندگان کنار میدان هم خالی مانده است. این را یکی از پولفروشان میگوید؛ وقتی از او آدرسی میخواهم که بتوانم چند بسته 500 تومانی تهیه کنم. قدیمیهای این حرفه را میتوان سمت منوچهری یافت. آنها هم زبانشان گرمتر است و هم قیمتهایشان ملایمتر. کمی آنطرفتر از مرکز تجارت جهانی فردوسی، پیرمری روبهآفتاب نشسته و کلاهش را روی ابرو کشیده است. حالواحوالش را که میپرسم، میگوید دلودماغ ندارد، بانکها اینروزها اسکناس نو میفروشند و بفهمینفهمی کاسبیاش را فعلا کساد کردهاند. میگوید البته من عشقی کار میکنم؛ زمانهایی عشقم نمیکشد و 10 روز نمیآیم بساط کنم اما روزهایی هم از صبح میآیم و صبحانه را هم همینجا میخورم. پولفروشی و ریزهکاریهایش میگوید من کلکسیون اسکناسم. به او میگویم پولهای قدیمی را برای قدمتشان میفروشی، پولهای جدید که دیگر کلکسیونی نیستند. از گوشه چشم نگاهم میکند و دو دسته اسکناس 20 تومانی نو را نشانم میدهد. میگوید فرقش چیست؟ من حقیقتا فرقی نمیبینم اما او میخندد. بعد هم به کردار کسی که گویی پرده از رازی بزرگ برمیدارد، میگوید: این دسته اسکناس، چاپ اول است. امضای مرحوم نوربخش را نگاه کن اما این یکی چاپ آخرین سری است و صاحب امضایش هنوز نفس میکشد و مقام دولتی دارد. میگوید پولفروشی ریزهکاری زیاد دارد. از سال چاپ اسکناس نوع کاغذ و چاپ گرفته تا رندبودن شماره سریال و بزرگ و کوچک بودن سری آن در قیمتگذاری مؤثر است، همچنین امضاها و نقش محو اسکناس و تصاویر آن، که به قدمت اسکناس مربوط میشود. این پولفروش، یک دسته اسکناس 20 تومانی با امضای مرحوم نوربخش را 90 هزار تومان میفروشد. 20 تومانی جدیدتر را هم 70 هزار تومان میدهد. 10 تومانیهای اولیه دیگر نیست و به صورت برگهای فروخته میشوند. هر برگه از هزار تا پنجهزارتومان. 10 تومانیهای جدید با تصویر آیتالله مدرس هم هر بسته از 50 تا 60 هزار تومان خریدوفروش میشود. قیمت صدتومانی هم مشروط به مشخصات آن است؛ گویا این اسکناس هم آپشنهایی دارد که روی قیمت تأثیر دارد. نوعی اسکناس صد تومانی که تصویر محو آن آرم جمهوری اسلامی است، به دلیل قدمت، قیمت بالاتری دارد و آن را صدهزار تومان و صد تومانی دوم که جدیدتر است را 80 تومان میفروشد. 500 تومانی با گلوبوته 100 هزار تومان است و جدیدترش را 85 هزار تومان هم میدهد. میگوید از هزار تومان به بالا فقط پول نوبودنش را میگیریم. هزاری و دو هزاری هر بسته 12 هزار تومان، پنجهزاری و 10 هزاری هم هر بسته 15 تومان آنهم به خاطر رقم بالایی که باید برای این اسکناسها بخوابد. از او میپرسم مردمی که از بانک پول میگیرند برای فروش آن به شما مراجعه نمیکنند؟ با اخم میگوید «نه. برای چه بیایند؟ حالا اصلا بیایند و پولهای نو را هم بیاورند، کی از آنها میخرد؟ وقتی من روی یک بسته اسکناس 12 هزار تومان میگذارم، از آنها چند بخرم که صرف کند؟» من صدای پول را میفروشم چند متر آنطرفتر پیرمردی پشت به آفتاب نشسته و پیپ میکشد. از او میپرسم فلسفه این پولفروشی چیست. آخر پولفروشی هم... حرفم را قطع میکند و میگوید من اینجا صدای پول را میفروشم نه خودش را. بعد لبههای یک بسته 200 تومانی را فر میدهد و با ذوق به صدایش گوش میکند. انگار با صدای اسکناس نو، جانی دوباره میگیرد. میگوید برخیها برای حس خاطرهانگیز اسکناس قدیمی اما نو را میخرند. بعضیها برای عروسی و بعضیها هم برای عیدیدادن میخرند، اما برای ما فرقی نمیکند. ما یکجورهایی عاشق این کاریم. گرچه درآمدی ندارد و اگر چند میلیون پول نو هم بفروشیم و در عوضش پول کهنه بگیریم، باز آخرسر رقمی دستمان را نمیگیرد. میگوید من بیشتر کلکسیون میسازم و به آنهایی میفروشم که آنقدر سرشان شلوغ نیست که به اسکناس فقط بهعنوان پول نگاه کنند. پولهای قدیمی را از مردمی میخرم که از قدیم این پولها را نگه داشتهاند. میگوید یک کلکسیون صد قطعهای از اسکناسها و سکههای 50 سال اخیر، حدود 25 تا 30 میلیون تومان قیمت دارد. وقتی از منبع اسکناسهای نو رایج میپرسم پای عوامل بانکی را وسط میکشد. میگوید همه ما از عوامل بانکی پول نو میگیریم. البته آنهایی که با پول نو سروکار دارند و نه همه عوامل. اگر مشتری عمده باشد هماهنگ میکنیم سریعا برایمان میفرستد؛ آخرسر هم بخشی از سود را ما برمیداریم و بخشی هم گیر آنها میآید. از او میخواهم معادل یکمیلیون تومان، اسکناس 500 تومانی برایم جور کند، میگوید هزاری و دوهزاری به بالا را هر چقدر بخواهی هست، اما 500 تومانی نه؛ امسال بانک مرکزی 500 تومانی پخش نکرده و برای همین در بازار اسکناس 500 تومانی نیست؛ اگر هم باشد قیمتش را میپرانند؛ قبلا یک بسته 500 تومانی 65 تا 70 هزار تومان بود اما آخرین قیمتهایی که دارم تا صد هزار تومان هم میفروشند. برخی با پول نو خود را متشخص میکنند علی میگوید این کسبوکار را از پدرش به ارث برده است. او شاید جوانترین پولفروش تهران باشد. سن و سالش به 25 نمیرسد اما مانند دیگر همکارانش به ریزهکاریها وارد است. ادعا میکند، میتواند تمام اسکناسهای یک قرن اخیر ایران را جور کند؛ در بساط این پولفروش جوان قیمت یک اسکناس 20 ریالی پهلوی 70 هزار تومان است. یک 200 ریالی را هم 200 هزار تومان میفروشد. البته میگوید کسی که برای کلکسیون این اسکناسها را میخرد، حداقل باید از هر اسکناس دو تا بخرد و اگر تعداد زیادی خرید حتما تخفیف خوبی هم به او میدهد. از او میپرسم هراسی از این ندارد که مأموران، خودش و بساطش را توقیف کنند؟ جوابش قانعکننده است؛ از زمانی که کودک بوده و با پدرش در همین حوالی بساط پولفروشی پهن میکردهاند از این خبرها نبوده است. میگوید بانک مرکزی مجوز فروش پول را داده است که ما میتوانیم چند کوچه اینطرفتر از ساختمان بانک مرکزی، پول بفروشیم وگرنه به راحتی میتوانند هم ما را جمع کنند و هم کاسه کوزه ما را. علی از مشتریان همیشگی خودش میگوید که ماهی یکی، دو بار به او سر میزنند و اسکناسهای نو میخرند. این افراد همیشه در کیف پولشان اسکناسهای نو دارند و سعی میکنند با پول نو خود را باشخصیت نشان دهند. برای همین برایشان چندان اهمیت ندارد که برای خرید یک بسته اسکناس به اندازه یک واکس کفش هزینه کنند. او کنار بساطش کیف پول هم میفروشد. معتقد است اسکناس باید داخل کیف پول باشد تا صدمه نبیند و دلیل اصلی اینکه اسکناسهای کشور تا این حد کهنه و فرسوده به نظر میرسند، همین است که مردم عادت ندارند از کیف پول استفاده کنند. البته او میگوید جنس کاغذ پولهای ما هم چنگی به دل نمیزند، اما به هر حال بهترین کاغذ پول هم اگر مثل اسکناسهای ایرانی دستبهدست شود، جان سالم به در نمیبرد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]
صفحات پیشنهادی
اینجا بدون وقت و پول وارد نشوید
دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲ ۳۳ خانمها در یک ردیف کنار هم نشستهاند کلاههای مشمائی روی سرشان است و یک شنل از همان جنس روی شانه همهشان دیده میشود با این شکل و شمایل همهشان یک جورهایی شبیه هم شدهاند به گزارش ایسنا روزنامه ایران ادامه داد یکی دو نفرشان مجلهای دست گرفتهانوقتی بازیکن پرسپولیس صدای سگ درآورد!
کامیابی نیا یک خاطره شیرین و یک خاطره تلخ هم تعریف می کند " به گزارش ریسک نیوز یکی از بازیکنان خوب این فصل پرسپولیس بی شک کمال کامیابی نیاست هافبک دفاعی این تیم که با دوندگی و جنگندگی اش باعث شده تا مرکز میدان در اکثر بازی های پرسپولیس به این تیم تعلق داشته باشد کمال در پاینجا فکه ؛ صدای ما را از بهشت می شنوید ...
یادداشت عارف ایراهیمی به بهانه ی 20 اسفند روز راهیان نور بوی بهار نارنج ها و شکوفه ها نوید میدهند که عید در راه است و عید یعنی یادآور یک خاطره ی شیرین یک رؤیا بُعد منزل نبود در سفر روحانی پس بیا با من همسفر شو ساعاتی را به بهشت پرواز کنیم دلت را پرواز بده تا کناراینجا صدای پای تاریخ میآید
نگاهی به روستای جامع گردشگری قلعه نو در سیستان اینجا صدای پای تاریخ میآید شناسهٔ خبر 3578928 - شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۶ ۲۰ استانها > سیستان و بلوچستان زابل-روستای قلعهنو در شمال سیستان و بلوچستان و با قدمت یکهزار و ۲۰۰ سال یادآور کهن معماری تاریخی ایرانزمین است که به مایک روز استقلالی ام یک روز پرسپولیسی!
به گزارش عصر دنا به نقل از مشرق داوری در فوتبال ایران کار بسیار دشواری است چرا که همیشه سوت های داوران با اعتراض هایی از سوی اهالی فوتبال روبرو بوده است بازیکنان مربیان هواداران و حتی مدیران عامل باشگاه ها پس از اشتباهاتی که داوران انجام می دهند بلافاصله نسبت به آنها موضع میحریف تدارکاتی پرسپولیس در عمان مشخص شد
به گزارش بولتن نیوز باشگاه پرسپولیس پیشنهاد فدراسیون فوتبال عمان مبنی بر بازی دوستانه با تیم العوروبا در خارج از مسقط را پذیرفتند براین اساس دیدار دو تیم پرسپولیس و العوروبا عمان روز 7 فروردین در منطقه توریستی درصد کیکومتری مسقط برگزار می شود پرسپولیسی ها برای برپایی اردو در عاین پرسپولیس در حد قهرمانی است/ از بازیهای بعد به ورزشگاه میروم
علی پروین این پرسپولیس در حد قهرمانی است از بازیهای بعد به ورزشگاه میروم شناسهٔ خبر 3575692 - سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۴ ورزش > فوتبال ایران پیشکسوت باشگاه پرسپولیس بعد از حضور در این باشگاه گفت پرسپولیس در حد قهرمانی لیگ است و قول می دهم حداقل جزو چهار تیم برتر قرارفریبا: قبول دارم که پرسپولیس از استقلال زیباتر بازی میکند
فریبا قبول دارم که پرسپولیس از استقلال زیباتر بازی میکند مربی پیشین تیم فوتبال استقلال گفت دلیل زیبا بازی کردن پرسپولیس به عناصر تهاجمی این تیم بازمیگردد به گزارش نامه نيوز بهتاش فریبا درباره وضعیت استقلال حضورش در تمرین این تیم و صحبتهایی را انجام داد که در زیر میخاظهارات حق وردی در مورد اتفاقات دیدار پرسپولیس
به گزارش مشرق تورج حق وردی در مورد اتفاقات دیدار پرسپولیس - تراکتورسازی و پرتاب تارنجک ها اظهار داشت درون زمین تنها صدای نارنجک ها را می شنیدم و تمرکزم به درگیری بازیکنان دو تیم بود پیش از این هم تجربه قضاوت در حضور 70 80 هزار تماشاگر را داشته ام و برای نخستین بار نبود که درصدای گوینده زن ایستگاههای مترو مردانه شد
سهشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲ ۱۶ صدای گوینده ایستگاهها در بعضی از خطوط متروی تهران تغییر کرده و چند روزی است که به جای گوینده زن صدای یک مرد نام ایستگاهها را در واگنهای قطار میخواند به گزارش ایسنا روزنامه شهروند نوشت چند روزی است مسافران خط ٢ متروی تهران وقتی به ایستگاه-
گوناگون
پربازدیدترینها