واضح آرشیو وب فارسی:عصر کازرون: از مسئولان دلسوز نظام انتظار می رود که با لغو کردن طرح پزشک خانواده، این خطر بزرگ را برطرف کنند چراکه به موجب چنین طرحی، طب شیمیایی رواج داده می شود… / دکتر لانکتوت، پزشک کانادایی در کتاب خود با نام مافیای پزشکی؛ پس از تجربیات گوناگون به این باور رسیده است که ۷۵ درصد از پولی که در نظام سلامت جدید خرج می شود، غیرضروری است و …به قلم آقای فرجاد عباسی*: در اظهارنظری عجیب یک متخصص تغذیه مشهور در شبکه سراسری آموزش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران گفت: خوردن همزمان تخم مرغ و ماهی بسیار مفید است و بهتر است هفته ای سه مرتبه ماهی آبپز شده خورد. روایات اسلامی و حکمای طب سنتی: مصرف همزمان تخم مرغ و ماهی بسیار مضر است و زنان بهتر است هفته ای یک مرتبه و مردان هفته ای دو مرتبه ماهی به شکل کباب پز شده، میل کنند. پرواضح است که مافیای پزشکی ، احادیث پزشکی و توصیه های حکمای بزرگ را سد راه پیاده کردن سیاست( اول مریض کن،سپس دارو بفروش) خود می داند. لذا مافیای پزشکی با علم به اینکه عمل به روایات طبی و دستورات طب سنتی ، بی نیاز کننده مردم از طب شیمیایی است، دقیقا اطلاعاتی معکوس و وارونه به عوام الناس تحویل می دهند. باید دانست که وجود مقدس معصومین علیهم السلام از روی هوا و هوس سخن نمی گویند و وقتی می فرمایند که تخم مرغ و ماهی به طور همزمان نخورید، بدون شک علتی دارد و اما در مورد ماهی باید گفت که از نظر طب سنتی، ماهی طبعی سرد و تر دارد و اگر آبپز شود به تری آن افزوده می شود و در نتیجه زیاده روی در خوردن آن، خصوصا برای زنان که عموما طبع سرد و تر دارد مضر است و به سیستم اعصاب مرکزی صدمه می زند. اگرچه از مسؤولین شبکه آموزش انتظار می رفت که آشنایی نسبی با احادیث معروف طبی داشته باشند و در برنامه های بعدی از چنین به اصطلاح متخصصی، دعوت به عمل نمی آوردند اما اینطور نشد و اطلاعاتی غلط و مغایر با تعالیم آسمانی چهارده معصوم علیهم السلام به مردم داده شد. این مسئله جای خالی وزارت یا سازمانی مستقل برای ترویج طب سنتی-اسلامی بیش از پیش نشان می دهد. وزارت یا سازمانی که قدرت نظارت و برخورد قانونی بر وزارت بهداشت داشته باشد و از توان و تجارب تمامی طبیبان طب سنتی، محققین و عطاران برجسته سراسر کشور استفاده کند. اگر طبابت پزشکان شیمیایی را مورد بررسی دقیق قرار دهیم به این حقیقت می رسیم که اکثر دانش آموختگان دانشگاه های علوم پزشکی نتوانسته اند اکثریت مردم را سوار بر کشتی سلامت کنند بلکه بعضا سبب سقوط مردم در قعر اقیانوس امراض گشته اند. لذا سخن به گزاف نگفته ایم اگر بگوییم که بولدوزر مافیای پزشکی بیش از صد سال است که شروع به فعالیت کرده و راننده آن ماشین قسم یاد کرده است که تا همه اریکه ها و عمارت های طب سنتی-اسلامی را تخریب نکند، آرام نمی گیرد. در اینجا این سؤال پیش می آید که چرا و تا کی مردم باید از دریافت خدمات طب سنتی تحت پوشش بیمه های درمانی، محروم باشند. چرا حداقل ۳۰ درصد از امکانات بیمارستان های دولتی و بودجه بهداشت و درمان برای ترویج طب سنتی اختصاص داده نمی شود؟ چرا به مردم نباید حق انتخاب طبیب و شیوه درمانی بدهیم؟ افراد بسیاری از طب سنتی معجزه دیده اند و ترجیح می دهند که یارانه ی درمانی که دولت به آنها می دهد، شامل طبیبان طب سنتی-اسلامی نیز بشود تا بتوانند خدمات گسترده طب سنتی-اسلامی را به نحو احسن دریافت کنند. بدون شک، تحت پوشش بیمه قرار دادن خدمات طب سنتی-اسلامی هم به نفع مردم است و هم به نفع دولت و شرکت های بیمه؛ چونکه درمان های طب سنتی-اسلامی بسیار کم هزینه تر و در عین حال، اثر بخش تر می باشند. امروزه اغلب بیماران همچون توپ فوتبال می مانند که در زمین و در میان پزشکان شیمیایی در حال پاسکاری شدن هستند و آن توپ، علی رغم ادعا و غرور بازیکنان، نتوانسته وارد دروازه سلامت شود. البته در این میان، از نقش منفعت طلبانه شرکت های داروسازی نباید غافل شد. چرا که شرکت های داروسازی، گسترش طب سنتی-اسلامی که در آن، طبیب خودش با توجه به شرایط بیمار، دارو می سازد و متوسل به رفتارهای درمانی همچون حجامت،زالو،ماساژ وغیره می شود را در تضاد با منافع مادی خود می داند. لذا اکنون شرکت های داروسازی به دنبال کسب درآمد از فرایند درمان بیمار هستند و با یک زد و بند ساده با وزارت بهداشت می توانند بیماران را مجبور به استفاده از محصولات خود کنند که معلوم نیست چه موادی و با چه قیمتی بیماران می فروشند. دکتر لانکتوت، پزشک کانادایی در کتاب خود با نام مافیای پزشکی؛ پس از تجربیات گوناگون به این باور رسیده است که ۷۵ درصد از پولی که در نظام سلامت جدید خرج می شود، غیرضروری است و به درد سلامتی بیمار نمی خورد. او نام نظام فعلی را نظام بیماری(بجای نظام سلامت) می گذارد و بیان می کند:(اگر هم طبیبان و هم بیماران ناراضی هستند، پس کس دیگری باید خوشحال باشد که موجب شده این نظام، دائمی شده و در تمام دنیا گسترش یابد، همان کسی که از آن سود می برد. رسما به ما گفته می شود که این نظام، در خدمت بیماران است اما در عمل در خدمت صنعتی است که آن را با ریسمان هایی نگه داشته و یک نظام بیماری را به سود خود تداوم می بخشد. ما آن را مافیای پزشکی می نامیم.) خوشبختانه در اکثر کشورهای شرقی و غربی، طب سنتی و طبیعی با حمایت دولت ها در حال گسترش می باشد اما در ایران اقدامات مغرضانه ایی از جانب برخی بر ضد طب سنتی-اسلامی صورت گرفته و می گیرد؛ یکی از آن اقدامات، طرح پزشک خانواده است. در حقیقت طرح پزشک خانواده یک برنامه خطرناک است که اگر گسترش و تداوم بیابد، تیشه به ریشه درخت طب سنتی-اسلامی می زند و درنتیجه، شجره طیبه طب سنتی-اسلامی که توسط انبیا، معصومین(ع) و حکمای بزرگی چون رازی و ابن سینا کاشته و آبیاری شده است، برای همیشه خشک می شود. در همین رابطه و به منظور کم کردن نگرانی جامعه ، یکی از مقامات وزارت بهداشت، عنوان می کند که به پزشکان خانواده در زمینه طب سنتی آموزش داده می شود. این مقام مسئول از این حقیقت غافل است که یک فرد باید حداقل ده سال به طور مستمر در زمینه طب سنتی-اسلامی تحقیق، تفحص و آزمایش کند تا شاید به درجه ایی از اجتهاد در این طب مقدس برسد. اینکه برخی از پزشکان شیمیایی تحت عنوان پزشک خانواده و با برخورداری از اعتبارات دولتی، ژست حکیم بخود بگیرند و بدون مطالعه و تحقیق و لحاظ کردن ظرایف طب سنتی-اسلامی ، داروی گیاهی تجویز کنند، خیانتی دیگر به بیماران است. بنابراین از مسئولان دلسوز نظام انتظار می رود که با لغو کردن طرح پزشک خانواده، این خطر بزرگ را برطرف کنند چراکه به موجب چنین طرحی، طب شیمیایی رواج داده می شود و مردم تشویق به مراجعه بیش از حد به پزشکان شیمیایی بی اطلاع از مبانی عمیق و ظریف طب سنتی-اسلامی می شوند. در ضمن با ملغی کردن طرح پزشک خانواده، بار مالی گزافی از دوش دولت برداشته می شود و دولت می تواند بهتر و سریعتر به حل بزرگترین معضل کشور که بیکاری می باشد، بپردازد. در پایان از مسئولین خدوم نظام جمهوری اسلامی ایران خواهشمندم که ترتیبی اتخاذ فرمایند تا طب سنتی-اسلامی و جامعه طب سنتی-اسلامی بر وزرات بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باشند نه در آن وزارت و وابسته به آن. البته این مهم برآورده نخواهد شد مگر با تشکیل وزارت یا سازمانی مستقل تحت عنوان وزارت یا سازمان طب سنتی-اسلامی و بدنبال آن تشکیل کمیته ها و کلینیک های طب سنتی-اسلامی در همه شهرهای ایران اسلامی. امید است که با همت مسئولین عالی کشور، جامعه طب سنتی-اسلامی ایران بتوانند خدمات خود را براحتی در اختیار آحاد ملت شریف ایران قرار بدهند. * فرجاد عباسی، محقق و مدرس طب سنتی-اسلامی وعضو مؤسسه تحقیقات حجامت ایران
سه شنبه ، ۲۵اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر کازرون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]