واضح آرشیو وب فارسی:آشخانه: از خودم گلایه دارم، به خاطر اینکه امسال چند بار پیر و مرادم در مورد پس از خود سخن گفتند و من هنوز دق نکرده ام و چقدر عوض شده ام … از خودم گلایه دارم، به خاطر دلهایی که شکستم به خصوص دل امام و رهبرم را، چقدر اندک به راهنمایی های او توجه کردم.به گزارش خبرگزاری تسنیم، به نقل از سایت خبری تحلیلی مبین، متن یادداشت امین توکلی زاده با عنوان «ازخودم گلایه دارم به خاطر دلهایی که شکستم به خصوص دل امام و رهبرم را» به شرح ذیل است: تا دیشب تصمیم نداشتم این مطلب را بنویسم اما بعد از مراسم شام شهادت حضرت زهرا(س) در بیت رهبری عزیزانی را دیدم و گفتگوهایی شد که به نظرم رسید برای گفتن این حرفها دارد خیلی دیر می شود. از خودم گلایه دارم، به خاطر اینکه امسال چند بار پیر و مرادم در مورد پس از خود سخن گفتند و من هنوز دق نکرده ام و چقدر عوض شده ام… از خودم گلایه دارم، به خاطر دلهایی که شکستم به خصوص دل امام و رهبرم را، چقدر اندک به راهنمایی های او توجه کردم. این روزها وقتی حرفهای روحانی و هاشمی را می شنوم، گلایه ام از خودم بیشتر می شود، اینها دل چه کسی را دارند می شکنند و چه کسی آنها را به مردم تحمیل کرده؟ از خودم گلایه دارم، ای کاش وقتی احمدی نژاد تفرقه میان حزب اللهی ها را، و سنتهای غلط را پایه می گذاشت بر او بیشتر تاخته بودیم که امروز بیگانه غلطهای او را به رخ مولایم نمی کشید. از خودم گلایه دارم، ای کاش سال ٩٢ وقتی آن چهار نفر بنای اختلاف را با هم رقم می زدند بر سرشان فریاد می کشیدیم که: چه کسی را دارید به مردم تحمیل می کنید؟ از خودم گلایه دارم، چرا با مردمم در مورد فتنه گران کم سخن گفتم، از باغیان بر نظام و خیانت هایی که به مردم کرده اند با دوستانم با همسایگانم سخن نگفتم. چند شب پیش وقتی اشکهای غلطان رهبرم را دیدم که به مظلومیت مادر می گریست و ما هم با او می گریستیم، یاد توّابین افتادم، یاد کسانی که به وظایف خود عمل نکرده اند و در کنار مولای خود فقط گریه می کنند. مولای من چند ماهی است مرتب از رفتن سخن می گوید و من هنوز زنده ام و حتی بیدار هم نمی شوم. یاد گرفته ام همه تقصیرها را به گردن دیگران بیندازم، انقلابی که با خون دل و با تکه تکه شدن هزاران عزیز به دست ما رسیده است و رهبری را که حاصل لطف خدا در آخر زمان است قدردان نیستیم. بهترین فرزندان این کشور برای حفظ این انقلاب و کشور در سوریه، عراق، لبنان و یمن تکه تکه می شوند، سر بریده می شوند و من بیدار نمی شوم. آنها کیلومترها دور از خانواده برای این عقیده می جنگند و من در کنار خانواده ام کاری برای حفظ نظام که امام می فرمودند از اوجب واجبات است انجام نمی دهم ولی حسرت می خورم ای کاش من هم جزو مدافعین حرم بودم!! هنوز هم عده ای را می بینم که دنبال حجت شرعی برای وحدت بین حزب الله می گردند ولی برای تفرقه به هیچ حجتی نیاز ندارند. و امروز هم می گویند: دیدید وحدت سودی ندارد، باید کار گفتمانی کرد و… . چقدر دلگیرم از کسانی که دیدند وحدت رقیب را، دیدند ولی باز انصراف ندادند و ماندند تا خون به دل دلسوزان بکنند. وای بر ما اگر مسئولیت دفاع از انقلاب را به عهده نهادها و مسئولین بدانیم و به کناری بنشینیم و نق بزنیم، انقلاب برای ماندن روحیه انقلابی می خواهد نه نقزن های بهانه گیر. مطمئن باشید حفظ انقلاب بیشتر از آنکه به عهده صدا و سیما، بسیج، سازمان تبلیغات و… باشد به عهده من و شماست. مگر ما چقدر تلاش کردیم که انتظار نصرت الهی هم داشته باشیم، با این همه غیبت و تهمت و محوریت نفس چطور می توانیم انتظار نتیجه داشته باشیم، کجاست خلوت شب و دعاهای سحرمان؟ مگر من با چند نفر از مردم صحبت کرده ام و یا به پرسش های چند نفر پاسخ داده ام، کجا روشنگری کردیم ؟ کجا عمار بودیم ؟ ما که تا شب آخر میان خودمان اختلاف داشتیم و بر سر نفرات لیست بحث می کردیم چطور انتظار داشتیم مردم به ماها رأی بدهند؟ ما کار نکردیم، تلاش نکردیم، حرفهای آقایمان را گوش نکردیم و حالا آمده ایم هیأت توبه کنیم … . به خدا دارد دیر می شود، فتنه اکبر نزدیک است، وای بر ما اگر دانسته یا ندانسته در دام بیفتیم و یا پلی شویم برای عبور دشمنان انقلاب و ضربه زدن آنها به ولی مسلمین… بیاید تمام کنیم اختلافات را، بجنگیم با نفس خود، دوباره انقلابی شویم و مردمی، والّا سالها باید افسوس بخوریم و چون ملامتیان از خود گله کنیم. این انقلاب، فقط با انقلاب زنده می ماند، یا علی مدد. انتهای پیام/
دوشنبه ، ۲۴اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشخانه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]