واضح آرشیو وب فارسی:شوشان: سید خلف موسوی در دو سال گذشته ثابت کرده است که اگر حتی بر اساس فرمول های خاص خود اقدام به چیدمان نیروها می کند ولی هیچ تعلق و علقه جناحی را به عنوان شاخصی تعیین کننده برای انتصاب یا عزل بکار نمی گیرد،مهدی جعفری شهرداری اهواز نهاد پارادوکسیکالی است، عمرانی است اما همیشه مورد طمع سیاست بازان بوده، هر چه پایش را از تنش های اجتماعی بیرون کشیده به عمد برخی کنشگران، دایره ای بسیط تر برای نقش آفرینی او در بازی های اجتماعی پیش بینی کرده اند و حالا در آستانه سال نو، وقتی شیب حاشیه آفرینی های سیاسی و کشمکش های جناحی رو به پایین می رود، کار در شهرداری بالا می گیرد و طنز تلخی است که تنش های وارد شده عمدتا منشایی برون متنی داشته و همواره بر بدنه شهرداری تحمیل شده است. میدان بازی در شهرداری و محل منازعات قدرت در پهنه این نهاد اما شفاف تر از آن است که دون کیشوت وار، آسیاب بادی دشمن دیده شود یا ماست، سیاه. با این همه، باید کمی از خبرسازی ها فاصله گرفته و تبیینی به پیش رفت، تا معادله ای که چندان پیچیده نیست، ساده به جواب برسد و برخی ابهامات را برطرف کرد. نظیر اینکه؛ چرا می گویند شهرداری اهواز از شکست یا پیروزی برخی در انتخابات مجلس خشنود یا ناراضی است؟ پاسخ روشن است، کلاف سردرگم انتخابات مجلس دهم در شهر اهواز که با ورود همه عناصر قدرت در دهه های گذشته به اندازه کافی پیچیده بود با راهیابی لیست امید تازه نفس و سه نفر بازیگر سیاسی دارای سوابق به اوج حساسیت و پیچیدگی رسیده است، بدون شک دور دوم انتخابات مجلس دهم در اهواز نفس گیر و بستر اتفاقات مهمی است، حالا می توان گفت فهم این موضوع که عقبه طراح نامزدهای انتخاباتی علاقمند هستند پای شهرداری به این ماجرا کشیده شود چندان مشکل نیست! اما به راستی چرا برخی آسمان و ریسمان می بافند و علاقمند به درگیر کردن نهاد شهرداری اهواز با انتخابات مجلس دهم هستند، سوالی که می تواند پاسخ های فراوانی داشته باشد، برخی از آن ها را مرور می کنیم. یک به سوال اول؛ سید خلف موسوی فرماندار بحران و شهرهای سخت و پیچیده پس از ربع قرن صدارت سیاسی در شهرهای مختلف، فرمان عمرانی نهاد خدماتی شهر اهواز را به دست گرفته است، او که سالیان دراز مجری انتخابات های مختلف بود حالا باید نظاره گر می بود. پس نباید شک داشت که سید خلف موسوی به خوبی با قوانین، حدود و صغور و محدوده عمل و منشور انتخاباتی کارکنان دولت و نهادها آشنایی داشته و به خوبی می دانست شهرداری باید از چه پرهیزد و ناپرهیزی هایش چیست! بنابراین شهرداری اهواز در طول انتخابات مجلس دهم علی رغم دارا بودن کاندیدهای صنفی ، مصداقی برای ورود به انتخابات نداشت چرا که شهرداری داشت که خود از کاربلدان وزارت کشور بوده است. دو به سوال اول، هر چه تحلیل های سفارشی را مرور می کنیم کمتر مصداقی برای ورود شهردار به عرصه انتخابات می یابیم، مگر رویاپردازی و گمانه زنی هایی که تدارک دیده شده تا هدفی معکوس را باز مهندسی کند یعنی فشارهایی آورده شود مبنی بر این که شهرداری کاندیدایی داشته که علی رغم حمایت ها از صندوق خارج نشده پس حالا برای جبران مافات باید به یک سمت خاص غش کند، این کاربست شاید فریبنده و دارای قابلیت عملیاتی باشد اما بعید است خبره ای چون سید خلف به این سادگی ها مغموم این بازی های سیاسی شود، بنابراین بهتر است دوستان با ارایه چنین تحلیل های آبکی ملانصرالدین وار، چوب حراج به وجاهت خود در نزد افکار عمومی نزنند چرا که عزم سید خلف موسوی بر اجتناب از ورود به مساله انتخابات است. سه به سوال اول، شهرداری اهواز با دارا بودن بیش از ده هزار پرسنل مستقیم و ده هزار دیگر به طور غیر مستقیم، یکی از مهم ترین نهادهای تاثیرگذار در معادلات شهر است، این حجم نیروی انسانی به طور طبیعی برای کنشگران سیاسی و کارگزاران انتخاباتی وسوسه برانگیزاننده است به گونه ای که طراحی های مفصلی می کنند تا این تراکم انسانی را از حالت انفعال و جمود خارج کرده برای اهدافی خاص بسیج نمایند، سید خلف موسوی با علم به این دانسته است که علی رغم فشارهای فراوان در برابر چنین تحریک آسیب زایی مقاومت کرده است و به نظر می رسد فضاسازی های اخیر باید در همین راستا ارزیابی شود، پس هر چه صداها بلندتر می شود باید بگوییم نشانه ای است برای استحکام درونی بیشتر شهردار موسوی. سوال دو اما این است، در روزهای اخیر برخی تغییرات درون سیستمی شهرداری به صحنه ای عجیب از برخی تاویل های غریب توصیف شده است، عده ای با هدفگذاری خاص بدون ذکر هیچ گونه سابقه و مصداقی، تغییر یک نفر را معادل یک رویکرد سیاسی خاص قلمداد می کنند که در این میان ظلم مضاعفی به شهردار موسوی وارد می شود، چرا؟ یک به سوال دو، برای انتصاب یک فرد به جناح سیاسی خاص باید جهت گیری فرد را در بزنگاه های حساس سیاسی نظیر انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس ارزیابی کرد که آیا نوع نگاه او بر اساس تمکین به نظر آن جناح بوده است و یا خیر، نا گفته پیداست وقتی فردی خاص در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس با کارت هایی مغایر با جناح مورد نظر وارد فضای سیاسی شده پس می توان گفت انتصاب او به آن جناح تنها یک شوخی است. دو به سوال دو، اگر به گفته دایه های دلسوزتر از مادر، شهرداری ارگانی اجرایی است پس عزل و نصب هایش هم باید اجرایی و مبتنی بر نظام حقوقی حاکم بر او تفسیر و تحلیل شود، نمی شود که سر و دم تحلیل را متغیر بنویسیم و از خواننده انتظار داشته باشیم نمره بالایی به صداقت ما اعطا کند. سه به سوال دو؛ سید خلف موسوی در دو سال گذشته ثابت کرده است که اگر حتی بر اساس فرمول های خاص خود اقدام به چیدمان نیروها می کند ولی هیچ تعلق و علقه جناحی را به عنوان شاخصی تعیین کننده برای انتصاب یا عزل بکار نمی گیرد، دیدیم که انتصاب مدیران مناطق سه و هفت شهرداری یا مدیر سازمان پارک ها و سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری و برخی مشاورانش را از میان افراد متمایل به جناح اصلاحات برگزیده و از جناح مقابل نیز انتخاب هایی داشته است. حال سوال کلیدی این است چرا شهرداری بدون آن که بخواهد محور برخی تنش هاست و لازمه مدیریت در آن، آموختن راه های عبور از بحران و طوفان است. پاسخ این پرسش هر چند تلخ اما واقع گرایانه است، شهرداری ها مرکز ثقل تصمیمات موثر بر زیست شهری هستند، نهادی برآمده از آرای عمومی، این هم نفس بودن با رای و نظر مردم می تواند تیغی دو لبه باشد، هم فرصت است به جهت سرمایه اجتماعی و سوخت راه انداز این سرمایه و هم تهدید است به این معنا که تصمیمات نقطه ای، نخبه ای و فنی را به رویکردهایی عوامانه و پوپولیستی مبدل می سازد. شهرداری اهواز با مدیریت آرام و بی تنش سید خلف موسویت راهی تازه را گشوده، ثمرات این مدیریت در آینده نزدیک به بار می نشیند و بسیاری از فشارها، تنش های تحمیلی و فضا سازی ها به جهت جلوگیری از یک تغییر بزرگ آتی هستند، بگذاریم نسیمی که آغازیدن گرفته، بوزد، اگر کنار نمی ایستیم یادمان باشد، طوفان های فردا همین نسیم نیمه جان امروزین بوده اند.
دوشنبه ، ۲۴اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شوشان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]