تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833565320
الهه رضایی از زندگی شخصی و فرزندانش می گوید!
واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب دل: بخشی از خاطرات نوستالژیک دهه شصتی ها به برنامه های کودک آن دهه بر می گردد. جایی که چند مجری و برنامه خاص حضور داشتند. همین المان ها و نشانه ها با بازگشت و یادآوری کلی خاطره شیرین و تلخ را زنده می کنند. الهه رضایی بخشی از خاطرات نوستالژیک دهه شصتی ها به برنامه های کودک آن دهه بر می گردد. جایی که چند مجری و برنامه خاص حضور داشتند. همین المان ها و نشانه ها با بازگشت و یادآوری کلی خاطره شیرین و تلخ را زنده می کنند. یکی از مجری هایی که در دهه شصت حضور داشت و تا دهه هفتاد هم بچه ها را جلوی تلویزیون می نشاند تا حرف های خوب و مهم بزند و خبر از کارتون و برنامه بعدی بدهد الهه رضایی است. او هم اکنون مدیر یک مهد کودک نقلی در دیباجی شمالی است و هنوز هم با بچه ها سر و کله می زند و دغدغه تربیت آنها را دارد. با او در مهد کودکش گپ زدیم؛ جایی که پر از سر و صدا و شوق کودکانه بود. او، هم از دغدغه های دوران مجری گری گفت و هم از زندگی خصوصی و البته مشکلات کار مهدکودک. خواندن این گفت و گو به خاطره بازها اکیدا توصیه می شود. ورود به تلویزیون در نوجوانی فکر می کنم اردیبهشت یا خرداد 58 تلویزیون زیرنویس می رفت که می خواهیم در برنامه کودکان از مجریان کم سن و نوجوان استفاده کنیم. یکی از دوستان من که آمده بود تا با همدیگر درس بخوانیم و این زیرنویس را خوانده بود پیشنهاد داد که با هم به تلویزیون برویم و تست اجرا بدهیم. بیشتر دوست داشتیم بدانیم پشت این تلویزیونی که این قدر جذاب و پر زرق و برق است چه می گذرد. تست اجرا گرفته شد و با حضور من موافقت شد. خلاصه رفتیم و اتفاقات به آن شکلی که بچه های دهه 60 و 70 و اینها دیده بودند پیش رفت. تفاوت اجرای دهه 50 و 60 مراعات ها در دهه 60 تنها به لحاظ پوشش بود. به لحاظ کلام و نوع گفت و گو خیلی با دهه گذشته اش فرقی نمی کرد. چون زمانی که بچه بودم خانم برومند مجری برنامه کودک آن دوره بود. در برنامه ای که اسمش «ما و شما» بود. در آن برنامه زمینه اجرا و نوع گفت وگوهایی که می شد همان قدر سنگین بود که برنامه ما بود. خط قرمزها یا مراعات کلام و رفتار تقریبا همان چیزی بود که ما هم داشتیم. به هرحال وقتی مخاطب آدم، بچه ها هستند کمی فرق می کند. باید متناسب با سن آنها و قدرت درک آنها صحبت کرد. آن وقت ها نوع اجرا همین بود. 12 سالی است که یک هیجان و تغییر بزرگی ایجاد و رفتارها کاملا عوض شده و نوع اجرا کاملا فرق کرده است. برنامه کودک غمگین در زمان جنگ برنامه های کودک برنامه های غمگینی بود. یک جورهایی شاید برای حس همدردی این طور بود. خیلی از بچه ها بودند که یکی از اعضای خانواده شان مفقود بود یا پدر نداشتند یا مادر نداشتند. حتی کارتون های انتخابی هم همین طور بود. هاچ زنبورعسلی که داشتیم این طوری بود تا دختری به نام نل و پرین همه این جور بودند. شاید در آن دوره زمانی دنیا هم همین نگاه را داشت. حقوق اول در صدا و سیما ماهی 12 جلسه 1200 تومان یعنی جلسه ای 100 تومان اولین حقوق من در صدا و سیما بود. سازمان که در آن زمان استخدام نداشت و عملا تا سال 64 ما در استخدام سازمان نبودیم. سال 64 هم که استخدامی شد یکی، دو سال از سوابق گذشته مان را قبول نمی کردند. چون ساعت کاری پر نمی شد و سن ما زیر 18 سال بود. ازدواج در میان کار آشنایی با همسرم به صورت سنتی و خانوادگی بود و سال 64 و 65 وارد زندگی مشترک شدم. اگر اشتباه نکنم من بین سال های 65 تا آخرهای 67 یا 68 کارم تغییر کرده بود. اجرا نداشتم، کار گویندگی هم نداشتم. دلیلش هم این بود که بچه هایم متولد شده بودند و کوچک بودند. یک مساله دیگر هم این بود که در آن دوره زمانی به خاطر شرایط کاری همسرم در فیروزکوه بودم. رفت و آمدم سخت بود که نهایت با همه این سختی ها هفته ای سه بار به تهران می آمدم. مادران شاغل همیشه کار سختی دارند؛ مگر اینکه همراهی داشته باشند. با همه سختی ها آن دوران را به خوبی گذراندیم. همسرم الان فوق تخصص قلب هستند. این رشته هم واقعا پراسترس است و از طرف بیماران استرس زیادی به ایشان وارد می شود اما در این سال ها تلاش کرده ام که کمترین استرس و سختی به ایشان وارد شود تا حالشان خوب باشد. از تلویزیون فاصله بگیرید تکه کلام من این بود که معمولا می گفتم: «برید عقب تر، باز هم عقب تر». اینها را بعضی وقت ها نویسنده برنامه می نوشت و البته واقعا دغدغه مهمی بود. چون توصیه اکثر چشم پزشکان است که باید از تلویزیون فاصله گرفت تا مشکلی برای چشم به وجود نیاید. خاطرات غم انگیز من دوران جنگ حمله های موشکی و هوایی به منطقه غرب کشور می شد. یادم هست زمانی که برای عیادت مجروحان سوسنگرد رفتیم، مجروح ها خانوادگی بودند. مجروحان جبهه نبودند. هرگز یادم نمی رود وقتی که بیمارستان رفتم - فکر می کنم سوانح سوختگی بیمارستان شهید مطهری بود - خانمی را دیدم که تمام بدنش سوخته بود و باندپیچی بود. با خودم فکر می کردم که وقتی باندها را باز کنند این زن چه حسی پیدا می کند. یکی، دو بار هم رفتیم مرکز معلولین که مربوط بود به مرکز معلولین ذهنی نه جسمی شیرخوارگاه آمنه. آنجا هم همین اتفاق افتاد. همین طور بچه هایی که از بم آمده بودند و بی سرپرست بودند. اینها خیلی روحیه من را تغییر داد و متاثرم کرد. فرق دهه شصتی ها و دهه هفتادی متولدین دهه 60 با 70 خیلی فرق می کنند. یک مقدار فکر می کنم تکنولوژی این اتفاقات را ایجاد کرده است. بچه های دهه شصت تنها با تلویزیون روبه رو بودند و پدر و مادر هایی که متولد دهه چهل و پنجاه بودند. به همین خاطر با همان روند سنتی و حرف های قدیمی بزرگ شدند. دهه هفتادی ها اما از سن کم با تکنولوژی و موبایل و لپ تاپ بزرگ شدند. دهه هشتادی ها و نودی ها را هم که دیگر نگو. چنان با موبایل کار می کنند که ما بزرگتر ها نمی توانیم. همه اینها باعث شده که نسل به نسل بچه ها زودتر جلو بروند و طبعا خواسته های بیشتری هم داشته باشند. پدر و مادر ها هم برای اینکه بچه ها را ساکت کنند موبایل را به دستشان می دهند اما فکر نمی کنند که با همین کار، بچه ها را ازخودشان دور می کنند. نمی توان گفت بچه ها بد شده اند چون فقط متفاوت شده اند. جدایی از صدا و سیما یک اختلاف نظری با مدیرگروه کودک شبکه یک آقای اعلایی داشتم و ایشان می گفتند شما هیچ جای دیگر نباید کار کنید. فقط باید گروه کودک شبکه یک باشید. من هم آن موقع شبکه جام جم کار می کردم و دیگر اینکه برنامه کودک ضبطی شده بود. من خیلی از برنامه ضبطی بدم می آید. درست است وقتی مجری برنامه زنده هستی تپق می زنی، سرفه می کنی، فراموش می کنی و خیلی اتفاق های دیگر اما احساس من توی پخش زنده این بود که بچه ها مقابل من نشسته اند و حرف من را می شنوند و به صورت زنده با مخاطبم ارتباط برقرار می کردم. اما وقتی برنامه ضبط بود انگار که هیچ! نشستم و با دیوار حرف می زنم. متن هایی که به ما می دادند دیگر آب رفته بود. یک سری حرف بی ربط می زدیم و سلام و خداحافظ. واقعیت این بود که بعد از منحل شدن گروه کودک شبکه یک اهالی فن همه از تلویزیون رفتند و تلویزیون خالی شد. محله گل و بلبل برنامه کودک نیست من برای آقای فرضیایی احترام زیادی قائلم. ایشان همکار من هستند و هیچ مشلکی با ایشان ندارم. ولی ما اشخاص دیگری هم داریم که اگر بهتر نباشند هم سطح ایشان می توانند کار کنند. اگر ما واقعا به عنوان یک رسانه کار می کنیم باید از آدم های کاربلد استفاده کنیم. من دیگر برنامه کودک نمی بینم. چیزی از برنامه کودک باقی نمانده است. فقط یک محله گل و بلبل داریم که 50 تا بازیگر آورده اند و اصلا شبیه برنامه کودک نیست. شبکه پویا هم همین بدبختی را دارد. باید روسای صدا و سیما دلشان برای مردم بسوزد. مهد کودک؛ کار و عشق آدمی که با بچه ها سروکار داشته یک بخشی از زندگی و علاقه مندی اش بچه ها می شود و همین طور چون رشته تحصیلی ام تعلیم و تربیت و امور تربیتی است کار با بچه ها و سر و کله زدن با آنها ادامه کار مناسبی برای من بود. بعد از بیرون آمدن از صدا و سیما مهد کودک را همراه خواهرم احداث کردیم. چون ما خانوادگی بچه ها را خیلی دوست داریم. نقاشی های پخش نشده همیشه گله از ما وجود داشت که چرا همه نقاشی ها را نشان نمی دهیم. اما نقاشی ها خیلی زیاد بود. نقاشی هایی را که مثلا کپی شده بودند یا رنگ خوبی نداشتند و خیلی تکراری بودند حذف می کردند و نقاشی های خوب را اجازه می دادند که پخش کنیم. زمانی را که برای نقاشی می گذاشتند مثلا 5 دقیقه برای بیست تا نقاشی بود و این بیست نقاشی تا به مرحله پخش برسد می شد دویست تا. همه همکاران از خواهرزاده و دوست و آشنا نقاشی می دادند تا نشان دهیم. این جوری بود که خلاصه نمی شد و همیشه هم همه ناراضی بودند. بهترین دوره صدا و سیما هر دفعه که رئیس سازمان صدا و سیما عوض می شد می گفتیم سال به سال دریغ از پارسال! همیشه فکر می کردیم الان اتفاق بهتری خواهد افتاد. آخر هم نه اتفاق بهتری می افتاد و نه تغییری ایجاد می شد. البته اینها کلی گویی است. هرکدام از این آقایان که آمدند تمرکز خاصی در یک بخش داشتند. زخمت های زیادی کشیده شد اما در سال های اخیر حس می کنم کار دست اهالی فن نیست و صدا و سیما به بیراهه رفته است. فقط شبکه زیاد شده بدون اینکه برنامه داشته باشند. مدام برنامه ها تکرار می شود. اگر بخواهیم حتی با تهاجم فرهنگی هم مبارزه کنیم باید راه های بهتری را پیدا کنیم. زندگی خانوادگی من دو فرزند دارم که پسرم در ایران تحصیل می کند و پیش خودم است و دخترم ازدواج کرده و با همسرش به آمریکا رفته تا او درسش را بخواند. مجری گری و مادری برای بچه ها هیچ وقت تصویر دوگانه ای برای بچه هایم نداشتم. همان شخصیتی که مقابل دوربین داشتم در مقابل فرزندانم هم داشتم. بچه هایم البته از اینکه مادرشان سرشناس است بعضی جاها بهره می بردند؛ مثلا برای ثبت نام در مدرسه تحویل شان می گرفتند و از این موضوع خوشحال بودند. اما خیلی وقت ها هم به خاطر کار من یا کار همسرم تنها بودند و این برایشان سخت بود. عصر جدید برنامه کودک سال 78 بود که من پیشنهاد دادم تا در برنامه کودک از عروسک استفاده شود. خودم آن موقع در برنامه کودک شبکه جام جم با عروسکی به نام پسته برنامه اجرا می کردم که بیننده زیادی داشت. عروسک در آن دوره در تلویزیون خیلی کم بود. سنجد هم بود که خانم استخر صداپیشه اش بود و در شبکه دو برنامه داشت. چند وقت عروسک های پرهیاهو و شلوغ آمدند و نوع اجرای این جور کارها تغییر کرد. البته من این تغییر را دوست ندارم چون به جای اینکه به بچه ها آرامش بدهد بیشتر باعث می شود متلاطم و شلوغ شوند. دویست میلیون ضرر کردم مهدکودک اگر اجاره نداشته باشد وضعیت درآمدش بد نیست. چند مشکل همیشه وجود دارد؛ یکی مساله اجاره است و دیگری گرفتن شهریه است. به خاطر اینکه سازمان بهزیستی شهریه خاصی تعیین کرده و بیشتر از آن نمی توان گرفت. اگر بیشتر بگیریم جریمه و توبیخ می شویم و اگر رقم مصوب را بگیریم باید از سرویسی که به بچه ها می دهیم کم بگذاریم. من برای ساختمان کوچک مهد کودکم ماهی 9 میلیون تومان اجاره می دهم. 9 میلیون تومان هم هزینه های جانبی داریم. مثل حقوق و بیمه مربی ها و خدمتکاران و خوراکی بچه ها. نهایت هم 50 تا ظرفیت کودک داریم. نهایت دریافتی ما از والدین هم می تواند 400 هزار تومان باشد. پس نهایت درآمد ما می تواند 20 میلیون تومان است. یعنی دو میلیون سود خالص. جالب اینکه دولت خودش قیمت بنزین را بالا می برد اما به یک بخش خصوصی اجازه این کار را نمی دهد که برای بهبود کار قیمت را بیشتر کند یا حتی والدین همین بچه ها کاسب و شاغل هستند و در کارشان قیمت ها را بالا می برند اما از مهدکودک این توقع را ندارند و ناراحت می شوند. البته مهدکودک هایی در تهران هم هستند که بیش از دو میلیون تومان شهریه می گیرند. اما این کار بیشتر از سود ضرر دارد. قبلا جای دیگری یک مهد دیگر داشتم. صاحب خانه ملکش را می خواست و ما را بیرون کرد و تا حالا پول پیش را به من پس نداده. چیزی حدود دویست میلیون تومان ضرر کردم و چیزی عایدم نشد. در هر صورت چون کار دیگری بلد نیستم و عاشق بچه ها هستم این کار را ادامه می دهم. متاسفانه بعضی ها فکر می کنند مهدکودک تنها جای بازی و نگه داری بچه هاست و هزینه ای ندارد. در حالی که بچه ها در آنجا باید تربیت شوند. خیلی از مشکلاتی که بعدا مثل کمبود اعتماد به نفس یا لکنت که سراغ بچه ها می آید به خاطر بی توجهی پدر و مادر ها در سن پایین است. برای همین است که یک مهدکودک خوب به مربی های زیادی مثل کسانی که گفتاردرمانی یا روان درمانی می کنند نیاز دارد. پدر و مادر های جوان امروز بیشتر فکر می کنند اگر برای بچه ها پول بیشتری خرج کنند و موبایل و لپ تاپ و اسباب بازی بخرند بچه های بهتری خواهند داشت ولی این جور نیست. مجله زندگی ایده آل
دوشنبه ، ۲۴اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب دل]
[مشاهده در: www.aftabedel.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]
صفحات پیشنهادی
با الهه رضایی مجری برنامه كودك بعد از 16 سال دوری از تلویزیون+تصاویر
بخشی از خاطرات نوستالژیك دهه شصتیها به برنامههای كودك آن دهه بر میگردد جایی كه چند مجری و برنامه خاص حضور داشتند همین المانها و نشانهها با بازگشت و یادآوری كلی خاطره شیرین و تلخ را زنده میكنند الهه رضاییبخشی از خاطرات نوستالژیك دهه شصتیها به برنامههای كودك آن دهه بر میگفتگو با الهه رضایی، نوستالژی دهه شصتی ها
گفتگو با الهه رضایی نوستالژی دهه شصتی ها بخشی از خاطرات نوستالژیك دهه شصتیها به برنامههای كودك آن دهه بر میگردد جایی كه چند مجری و برنامه خاص حضور داشتند همین المانها و نشانهها با بازگشت و یادآوری كلی خاطره شیرین و تلخ را زنده میكنند مجله زندگی ایده آل بخشی از خاطرات نزندگی شخصیتهای افغانستان بازسازی میشود/ عکاسی در ۴ شهر
به همت عکاس ایرانی زندگی شخصیتهای افغانستان بازسازی میشود عکاسی در ۴ شهر شناسهٔ خبر 3574176 - دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۸ ۱۶ هنر > موسیقی و هنرهای تجسمی یک عکاس از بازسازی زندگی شخصیت های تاریخی افغانستان با عکاسی و فیلمبرداری خبر داد و بیان کرد که این پروژه به زودی در شهرهاگفتگو با الهه رضایی، نوستالژی دهه 60
بخشی از خاطرات نوستالژیک دهه شصتی ها به برنامه های کودک آن دهه بر می گردد جایی که چند مجری و برنامه خاص حضور داشتند همین المان ها و نشانه ها با بازگشت و یادآوری کلی خاطره شیرین و تلخ را زنده می کنند یکی از مجری هایی که در دهه شصت حضور داشت و تا دهه هفتاد هم بچه ها را جلوی تلویمعرفی 24 کتاب پیرامون شخصیت حضرت زهرا در 10 موضوع مختلف؛ از سیره و سبک زندگی تا دیدگاه اهل سنت در باره حضرت
حضرت فاطمه برترین بانو سرور زنان عالم دختر پیامبر اسلام و خدیجه کبری س همسر امام علی ع و یکی از پنج تن آل عبا اصحاب کساء و بزرگ بانویی است که آیینه تمام نمای پیامبر اسلام اسلام است به گزارش شیرازه وب سایت موسسه مطالعاتی راهبردی نوشت حضرت فاطمه برترین بانو سرور زنان عاصوت/زنان،برترین الگوهای شخصیتی را در اسلام و انقلاب دارند
صوت حجت الاسلام و المسلمین عالی درباره الگوبرداری زنان از برترین شخصیت های اسلام منتشر می شود متن خبر ندارددوشنبه ۱۷اسفند۱۳۹۴شجره نامه مسجد جوادالائمه در زندگی نامه یک شهید/خط و ربط «قلمی به رنگ خاک» از یادداشت های فردی است
گلعلی بابایی از انتشار زندگی نامه مستند شهید غنی پور در کتابی با عنوان قلمی به رنگ خاک خبر داد و گفت این اثر نه تنها زندگی نامه شهید که شجره نامه مسجد جوادالائمه ع نیز به شمار می آید گلعلی بابایی نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات دفاع مقدس در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاریتصاویر/ زندگی لوکس بچهپولدارهای روسی
تصاویر زندگی لوکس بچهپولدارهای روسی ایده ایجاد پیج بچه پولدار ها برا اولین بار در سال ۲۰۱۲ در یکی از صفحات خارجی اینستاگرام شکل گرفت و افراد پولدار با عکس گرفتن از وسایل و لوازم شخصی و خانه و ماشین های لوکس خود انها را در آن صفحه منتشر کردند به گزارش نامه نيوز به نقل از فرادامام جمعه موقت تهران در جشنواره جوان سرباز بر تقویت بعد معنوی در بهار زندگی انسان تاکید کرد.
پایگاه فرهنگی سرباز – حجت الاسلام صدیقی گفت در روایات متعدد از جوانی به عنوان مقطع طلایی عمر یاد شده است و جوانان باید از اوقات فراغت خود برای کارهای سودمند و تقویت بعد معنوی بهره ببرند به گزارش پایگاه فرهنگی سرباز حجت الاسلام والمسلمین صدیقی امام جمعه موقت تهران در آیین هشتمیسوءاستفادههای روانی در زندگی زناشویی چیست؟
دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۲ ۱۶ یک روانشناس گفت وقتی یکی از زوجین در جریان خشونت خانگی بهجای آسیب جسمی آسیب روحی و روانی میبیند مورد سوءاستفاده روانی و در معرض بسیاری از اختلالها قرار میگیرد هانیه رضایی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه زنجان-
گوناگون
پربازدیدترینها