واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: مدیر مسئول روزنامه رسالت: افکار عمومی بیشکل در قشرهای متوسط شهری در حال مدیریت شدن است سیاست > احزاب و شخصیتها - تسنیم نوشت: مدیر مسئول روزنامه رسالت گفت: نتیجه انتخابات این پیام را دارد که افکار عمومی بیشکل در قشرهای متوسط شهری در حال مدیریت شدن است، و بسیاری هستند که به مدیریت این افکار طمع دارند.
سید مرتضی نبوی نقاط قوت کار اصولگرایان در انتخابات هفت اسفند را وجود یک سازمان ائتلاف، دانست که در سراسر کشور توانست کار خود را نسبتاً خوب انجام دهد. و ادامه داد: برداشت من این است که این ائتلاف میتواند مبنایی برای شکلگیری «مجلس جامع اصولگرایی» باشد. اهم سخنان وی به شرح زیر است: *{ با اشاره به نتایج انتخابات در تهران، از این بابت که به سه قاچ بزرگ و کاملاً متمایز اصلاحطلبان و اصولگرایان و مستقلها تقسیم شده بود، عجیب به نظر میرسید. اول یک فهرست کامل سی نفره، بعد یک فهرست کامل سی نفره دیگر، و بعد بقیه} نتایج انتخابات به لحاظ کمی نشان میدهد که از مجموع 3٬440٬968 رأی مأخوذه، کف رأی لیستی به اصلاحطلبان (معادل رأی نفر سیام، آقای هاشم زایی)، برابر با 1٬078٬817 رأی، و کف رأی لیستی به اصولگرایان (معادل رأی نفر شصتم، آقای ناظمی اردکانی)، برابر با 626٬825 رأی است. در یک بررسی حزبی میشود مدعی شد که اصلاحطلبان به عنوان اصلاحطلبان، 31 درصد آرای تهران، و اصولگرایان نیز در حدود 18 درصد آرای تهران را به دست آوردهاند. در واقع، 49 درصد رأی دهندگان، به طور مطلق، لیستی رأی دادهاند، و این تحول بزرگی در شیوه مشارکت سیاسی است.
نفر اول فهرست اصلاحطلبان، آقای عارف، 1٬608٬926 رأی به دست آورده است. و کف رأی اصلاحطلبان هم، آقای هاشم زایی، 1٬078٬817 رأی دارد. شایسته توجه این که تفاوت نفر اول و نفر آخر فهرست اصلاحطلبان، 600٬000 رأی است. این در حالی است که تفاوت رأی نفر اول و آخر فهرست اصولگرایان 400٬000 رأی است. این تفاوت البته انحراف معیاری است که لغزش درونی فهرستها را نشان میدهد و باید به صورت رقم استاندارد به میانگین آرای هر فهرست محاسبه شود که این انحراف معیار در میان اصولگرایان کمتر از اصلاحطلبان است. یعنی به رغم فضای احساسی که در دو روز مانده به انتخابات توسط اصلاحطلبان پدید آمد، انسجام رأی تشکیلاتی آنها کمتر از اصولگرایان است.
**در فهرست اصولگرایان، نفر اول، دکتر حداد عادل، 1٬057٬639 رأی دارد، و نفر آخر، 626٬825 رأی. و ناگهان، نفر بعد، که اولین رأی غیر لیستی را از آن خود نموده است، آقای سید محمد میرکاظمی (شاید به خاطر مشابهت اسمی با آقای سید مسعود میرکاظمی) و بعد آقای حسین طلا هستند که ناگهان 600٬000 رأی کاهش را نشان میدهند. و حتی کسانی که قبلاً حتی بدون حضور در فهرستها هم میتوانستند رأی بیاورند، نه تنها رأی نیاوردند، بلکه رأی بسیار اندک و دور از انتظاری را دریافت کردند.
**این نتایج نشان میداد که مردم، خصوصاً در این انتخابات، ملهم از مواضع مقام معظم رهبری، گرایش آشکاراً متفاوتی به رأی به فهرستها از خود نشان دادهاند و این سرمایهای برای پا گرفتن کار تشکیلاتی است. این نتایج نشان داد که مردم خواهان رأی تشکیلاتی هستند، و از این بابت، متأسفانه، گروههای سیاسی که به درستی پاسخگوی این نیاز مردم باشند، وجود ندارند یا کم رنگ هستند. باید نیروهای سیاسی همت کنند و این نیاز را پاسخ دهند. *{در مورد تفسیر آرای تهران توسط اصولگرایان }خب؛ از مجموع 3٬440٬968 رأی مأخوذه، رأی سرلیست اصلاحطلبان، 1٬608٬926 معادل 46٫75% آرای مردم تهران، و رأی سرلیست اصولگرایان، 1٬057٬639 برابر با 30٫75 درصد کل آرای مردم تهران است. در رقم خوردن این نتیجه، آرای خاکستری نقش مهمی داشتند. منظور از آرای خاکستری، رأیهای کسانی است که مستمراً پیگیر روندهای سیاسی نیستند، و فقط تحت شرایط خاص به میدان میآیند.
**بخش مهمی از «اصلاحات انتخاباتی» شامل تغییراتی است که به طور ثابت مطالبه اصولگرایان بوده است، و حتی واقع آن است که اصولگرایان همیشه در پیگیری این تغییرات ثابتقدمتر و جدیتر بودهاند؛ مطالبات مربوط به عدالت، توزیع عادلانه، درک و پیشبرد رفاه، حمایت از خانواده و ارزشهای خانواده، حمایت از جوانان، ... . اینها مطالباتی هستند که در آستانه انتخابات، به جای برنامه، رنگ جو و شعار به خود میگیرند و البته کسانی که بهتر در جوسازی مهارت دارند، وانمود میکنند که این مطالبات را نمایندگی میکنند، هر چند که در عمل، همانطور که تجربه دولت هفتم و هشتم، یا دولت یازدهم نشان داد، آنها در عمل بیشتر به سمت گروههای نخبه خود روی میآورند، و برنامههای توسعه آنها را در یک سطح کلان پی گیری میکنند و به مسائل ملموس مردم چندان توجهی نشان نمیدهند. آنها بعد از به قدرت رسیدن حرفهایی را میزنند و کارهایی را میکنند که در دوران مبارزات انتخاباتی جرأت گفتن و عمل کردن به آنها را ندارند. مثلاً مردم را با خطاب لبوفروش و راننده تاکسی تحقیر میکنند یا مراسم و جشنهای خود را در سعدآباد یا برج میلاد برگزار میکنند و از این دست کارها. خب؛ این نحو کارها از جانب اصولگرایان سر نمیزند، یا کمتر سر میزند. **اصولگرایان طبعاً باید حامی ایجاد جریان سومی باشند که با طرح ایدههای خلاقانه جدید به معقولتر کردن محیط کمک برسانند. *{در مورد نتایج انتخابات} برای کلیت نظام جمهوری اسلامی هم این پیام را دارد که افکار عمومی بی شکل در قشرهای متوسط شهری در حال مدیریت شدن است، و بسیاری هستند که به مدیریت این افکار طمع دارند. رویدادهایی مانند اسیدپاشی اصفهان، یا این انتخابات، یا اتفاقاتی عجیبی که در اطراف تشییع مرحوم پاشایی اتفاق افتاد، نشان میدهند که افکار عمومی اقشار متوسط شهری، قدری بی شکل است، و طوری هدایت میشود که اغلب نخبگان، نه میتوانند پیشبینی کنند، و نه میتوانند همراهی نمایند، و نه میتوانند مهار کنند. در یک بررسی معلوم میشود که میان اقشار متوسط شهری و جمعی از نخبگان، در حیطه گفتمانی یک تمایز اصولی به وجود آمده است. نخبگان، بیشتر در افقهای کلان فکر میکنند و اقشار متوسط شهری بر سطوح خرد و عینیتر تمرکز دارند. **در انتخابات آتی، در یک فرمول کلی باید گفت، برای ریاست جمهوری «یک چهره کارآمد و پایبند به اصول» احتیاج هست. از این بابت که امروز، خواست مردم، چنین ایجاب میکند که مسیرهای توسعه واقعی با درک شرایط واقعی پیشنهاد شوند، و کسی باید این مسیر را پیش ببرد، که از دور، دستی بر آتش نداشته باشد، بلکه حال مردم را بفهمد؛ و نهایتاً این که باید به احیای معنوی و بازسازی اخلاق در این جامعه کمک جدی بکند. هم در تهران و هم در اغلب شهرستانها، بخشهای مهمی از حامیان نظام نشان دادهاند که به مواضع اصولیتری تمایل دارند. نتایج انتخابات در قم و مشهد و ترکیب آرای اصولگرایان در تهران و سایر شهرها هم نشان داد که مردم شهرستانها و حتی شمار قابل ملاحظه مردم تهران، خواهان چهرههای اخلاقیتر و اصولیتر هستند. 23219
کلید واژه ها: مجلس دهم - مرتضی نبوی -
شنبه 22 اسفند 1394 - 15:17:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]