واضح آرشیو وب فارسی:خوارزمی: همه ی استارتاپ ها با یک ایده آغاز می شوند، اما از نقطه ای به بعد، همه چیز به اجرای ایده مربوط می شود. بنیان گذاران استارتاپ ها به زودی می آموزند که مشتریان تنها برای دریافت راه حل پول پرداخت می کنند تا ایده . سرمایه گذاران نیز آموخته اند که نه بر روی ایده ها، بلکه بر روی کارآفرینان و تیم هایی سرمایه گذاری کنند که می توانند به ارائه ی راه حل ها بپردازند. موفقیت، نیاز به شور و اشتیاق شما برای تبدیل سریع ایده ها به برنامه های اجرایی کسب وکار دارد. ۱- مدل کسب وکار خود را به گونه ای سازمان دهی کنید تا بتوانید ارزش را برای تمامی اجزا بهینه سازی کنید. کارآفرینان هوشمند به ایجاد زنجیره ی ارزش می پردازند که شامل مشتریان، شرکا و فروشندگان، بر اساس پویایی های موجود در بازار باشد. سپس به ایجاد نوآوری ها و راه حل هایی برای تغذیه ی این زنجیره ی ارزش می پردازند. یک مدل رشد، بدون کسب درآمد برای بازیکنان کلیدی آن نمی تواند به عنوان یک راهبرد موفقیت آمیز بلندمدت محسوب شود. ۲- برای محورهای اصلی برنامه ی خود به منظور اصلاحات و بهبود و بر اساس نتایج برنامه ریزی کنید. اگر هر برنامه ای تنها به منظور عکس العمل در برابر بحران تنظیم شده باشد، نمی توانید اقدامات صحیح را با سرعت کافی انجام دهید و هیچ گاه نمی توانید به فرصت های جدید دست پیدا کنید. اصلاحات مداوم می تواند برای مدل های کسب وکار و همچنین محصولات نیز به کار گرفته شود. برای خود اهداف کاری و نقاط عطف کاری را تنظیم کنید و سعی کنید تا به پیگیری میزان عملکرد خود بپردازید. ۳- به اعضای تیم امکان بدهید تا خود، اداره ی کسب وکار را به دست بگیرند. هر یک از اعضای تیم نیاز به انگیزه، آموزش و قدرت اختیار به منظور انجام تصمیم گیری های روزمره بدون نیاز به بازبینی و تایید تصمیم گیری هایشان دارند. این مسئله بدین معناست که نقاط عطف باید ثبت و اندازه گیری شوند و نتایج دلخواه مورد تشویق قرار گیرند. تمام تیم نیاز دارند تا تجربیات جذابی را برای مشتریان به ارمغان بیاورند. ۴- ارتباطات دو طرفه در تمامی سطوح، همیشه از اولویت برخوردار است. افرادی که نمی دانند چه چیزی از آنها انتظار می رود نمی توانند کار خود را به درستی انجام دهند. مشتریان، در صورتی که تیم شما به بازخوردها و انتظارات آنها گوش ندهند، خوشحال نخواهند بود. رهبران قدرتمند می دانند که ارتباطات تاثیرگذار در صورت افزایش تعداد افراد تیم، به شکل فزاینده ای دشوارتر خواهد شد. ۵- بهبود نتایجی که مورد سنجش و ارزیابی قرار نمی گیرند، دشوار خواهد بود. در یک کسب وکار که از نظر عملیاتی خوب عمل می کند، بهره وری و نتایج، نه فقط در مرحله ی آخر، بلکه در هر یک از مراحل زنجیره ی ارزش مورد سنجش قرار می گیرد. اهداف کاری در مقایسه با رقبا، نظرات مشتریان و انتظارات متخصصان صنعت محک زده می شوند. ادامه دادن روند نتایج قبلی، به معنای عقب افتادن از روند کلی کار است. ۶- حداقل یکی از بدترین سناریوها را در نظر بگیرید و یک برنامه برای بازیابی از آن شرایط برای خود تعریف کنید. درگیر کردن فعالانه تیم برای ایجاد یک برنامه ی جایگزین، تنها راهی است که توسط آن می توان از عکس العمل به موقع و به جا در برابر چالش های کلیدی، اطمینان پیدا کرد. تنها یک تعهد پرشور نسبت به یک ایده نمی تواند کسب وکار را در هنگام رکود اقتصادی، تحولات بازار و یا تغییر گرایش مشتریان حمایت کند. ۷- تلاش های تیم را با توجه به آخرین ابزار و تکنولوژی ها بهینه سازی کنید. در دوره ی پیشرفت سریع تکنولوژی ، یک ذهن باز باید برای بکار بردن آخرین ابزارها و فرآیندها تلاش کند. این مسئله به معنای آموزش های تیمی منظم در کنار جلسات به روز شده، به کار گرفتن متخصصان خارجی و کار کردن با شرکا و فروشندگان در معاملات برد-برد است. برگرفته از: www.entrepreneur.com
جمعه ، ۲۱اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خوارزمی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]