واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: زندگي، عشق و مرگ
كيارستمي با «مسافر» (1353) ـ اولين فيلم داستاني بلندش ـ به تجربه جديدي در فيلمسازي دست زد كه پس از آن، همواره جزو ويژگيهاي اصلي آثارش شد و نظر بينندگان فرهيخته و منتقدان حرفههاي را بسيار جلب كرد. او با نگاهي مستندوار و با رعايت مؤلفههاي آثار مستند در سينماي داستاني، به فيلمسازي ميپرداخت. كيارستمي با «مسافر» خود را به عنوان مؤلف سينماي واقعگرا يا سينما ـ حقيقت معرفي كرد.
«گزارش» (1356) واپسين اثر كيارستمي در سالهاي پيش از انقلاب و ماحصل هنرمندانه جو روشنفكري آن سالهاي جامعه ايران بود.
خانه دوست كجاست؟
«خانه دوست كجاست؟!... نرسيده به درخت، كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است...» ـ سهراب سپهري
پس از پيروزي انقلاب، تحولي عميق در معنا و ساختار آثار سينمايي به وجود آمد كه امكان فعاليت در سينماي ايران را براي بسياري از مبتذلسازان سالهاي پيش از انقلاب كه هنر را به انحراف كشيده بودند و باعث سقوط و ورشكستگي سينما در سالهاي 56 و 57 شده بودند، غيرممكن ميساخت. محدوديتها، فشارها و مميزيهاي شديدي كه در دهه 60 از سوي مسئولان به سينماگران وارد ميآمد، مقدمهاي بود براي ورود فيلمسازان به سينماي معناگرا. كيارستمي نيز در ادامه فعاليتهاي هنري دو دهه پيش خود، خالق سينمايي در بستر انديشه شد كه در رگهايش خون تفكر جريان دارد.
فيلم كليدي كارنامه كيارستمي «خانه دوست كجاست» (1365) است كه در سالهاي انتهايي و بحراني جنگ تحميلي و درست در شرايطي بر پرده سينماهاي دنيا نقش بست كه رسانههاي غربي با شستوشوي مغزي و تبليغات غلط، منفي و سياه عليه ايران و ايرانيان، افكار جهاني را بسيار تغيير داده بودند. نام فيلم كيارستمي يادآور قسمتي از يك شعر سهراب سپهري شاعر معروف معاصر بود و به ستايش ارزش دوستي در دنيايي پرداخته بود كه تنها معيار براي شأن و منزلت انسان، ماديات است.
اين فيلم مرزهاي جهاني را درهم نورديد و در بسياري از جشنوارههاي بينالمللي، شگفتي آفريد. افتخارات و جوايز فراواني را نيز به ارمغان آورد و بيشترين نمايش را در جشنوارهها و شبكههاي تلويزيوني جهان داشت.
«خانه دوست كجاست» از اين جهت فيلم مهمي خوانده ميشود كه با آن، سينما دوستان خارجي، سينماي ايران را كشف كردند و آوازه جهاني سينماي ما آغاز شد. از آن مهمتر، كيارستمي توسط هنر سينما ـ يكي از تأثيرگذارترين دستگاههاي ارتباطي و رسانههاي فرهنگي ـ در ترويج فرهنگ غني ايران كمك شايان توجهي كرد؛ جهانيان را به ميان مردم ايران آورد و چهرهاي معصوم، احساساتي و صادق از ملت ايران به تصوير كشيد؛ قهرمان فيلم، كودك و گويي نماينده همه مردم ايران بود. تلاش و پافشاري او براي رساندن دفترچه به دوستش، بهترين پاسخ به فريبكاريهاي رسانههاي غرب بود.
«خانه دوست كجاست» حادثه جديدي در سينماي آن روزگار بود و خون تازهاي را در رگهاي سينماي ما تزريق كرد؛ همچنين تولدي دوباره بود براي زندگي هنري كيارستمي و آغازي براي حضور موفقيتآميز سينماي ايران در عرصههاي بينالمللي.
زندگي و ديگر هيچ!
«زندگي و ديگر هيچ» (1371) اولين اثر سهگانه كيارستمي درباره فلسفه مرگ و زندگي است. او در اين فيلم منقلبكننده، يك فاجعه دردناك و عظيم مانند زلزله را مدنظر قرار ميدهد. مضمون فيلم درباره واقعه زلزله مرگبار و جانخراش رودبار در سال 1369 است كه حدود 50000 نفر قرباني داد. «زندگي و ديگر هيچ» كاملاً برخلاف آنچه به نظر ميرسد، اثري سرشار از شور زندگي است؛ چرا كه زلزلهزدگان با وجود خسارات مادي و معنوي فراوان، به جاي انديشيدن به مصيبت خود و مرگ اطرافيان، به فكر ساختن زندگي دوباره و تلاش براي فراموش كردن آن فاجعه هولناك بودند.
ادامه دارد
پنجشنبه 23 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 312]