واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
سید حسن خمینی:شعر باید بیان کننده دردهای امروز جامعه باشد
روز نو : یادگار گرامی امام تأکید کرد: امروز محتاج قالب های جدید شعر و جسارت شاعران برای بیان مشکلات روزگارشان هستیم که این جسارت در شعر برخی شاعران معاصران مشاهده می شود.
به گزارش جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در مراسم اختتامیه نهمین جشنواره شعر یار و یادگار که در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد، اظهار داشت: زبان شعر در فرهنگ ما از چنان تأثیرگذاری شگرفی برخوردار است که با حضور در صدها جلسه هم شوق شنیدن آن در روح و جان انسان فروکش نمی کند.
وی با تأکید بر اینکه بزرگان شعر باید گام بزرگی در شعر روزگار ما بردارند، افزود: همانطور که روزنامه باید مبیّن امروز جامعه باشد، شعر نیز باید بیان کننده دردهای امروز جامعه ما باشد.
یادگار امام با اشاره به اینکه ما در دوره معاصر ساختارهای نوین شعری پیدا کرده ایم و به عنوان نمونه قالب های جدید بسیار زیادی را در اشعار آقای محمدعلی بهمنی می بینیم، گفت: شاید تا قبل از وی کسی به کارگیری این اشعار را ابتذال تلقی می کرد اما پس از به کارگیری این قالب ها توسط آقای بهمنی، ساختار محکم و پرغنای ادبی وی، همه را به این نقطه رساند که می توان مطابق روز نیز در شعر سخن گفت و ما می بینیم که برخی غزل های شکسته ایشان از لحاظ توانمندی بی نظیر است و در ضمن بوی امروزی هم می دهد.
وی با اشاره به قالب های شعری سایر شاعران معاصر که برخی از آنان هنوز به اوج بلوغ خود نرسیده است، ادامه داد: قضاوت در مورد اینکه آیا شعر نیمایی به پایان خود رسیده است یا خیر، در حوزه تخصص ما نیست؛ اما در حوزه شعر عروضی، علاوه بر قالب و ساختارهای نوینی که در ادبیات و کلام شعرای معاصر می بینیم، برخی بانوان بزرگوار که در سال های اخیر فوت کرده اند یا برخی مردان بزرگ در دهه های اخیر بوده اند قالب هایی را ارائه کرده اند.
سید حسن خمینی با اشاره به مضامین اشعار، یادآور شد: ما پس از مشروطه سرگردان در واژه سازی های قدیمی شدیم؛ شعرهای دهه 1320 و 1330 تفاوت و تمایز زیادی با شعارهای صدسال قبل در دوره رجعت ندارد. اینکه ما در نوع بیان باید بازگو کننده دردهای امروز جامعه باشیم امر مهمی است و در مراسم امشب در برخی اشعار (فارغ از نظر شخصی در مورد محتوا)، شاهد چنین اشعاری بودیم.
وی تأکید کرد: شعر ما باید زبان درد امروز ما باشد؛ البته چنین شعری می تواند با ساختارهای قدیمی یا نو سروده شود؛ چرا که حافظ و سعدی جایی برای یک نوع بیان باقی نگذاشتند و بسیار سخت است که امروز کسی پنجه در پنجه آن بزرگان بیندازد و حتی امثال جامی و... چندان در تلاش خود موفق نبودند. شاعران سبک هندی نیز با تمام ظرافت ها و لطافت هایشان روزگار خودشان را نمایندگی می کردند.
یادگار امام اظهار داشت: امروز نیازمند قالب های جدید شعر و جسارت شاعران برای بیان مشکلات روزگارشان هستیم که این جسارت در شعر برخی شاعران معاصران مشاهده می شود.
وی یادآور شد: شعر مشروطه روزگار و مشکلات زمان خود را نمایندگی می کند که از نسیم شمال تا فرخی یزدی و میرزاده عشقی را شامل می شود. البته آن اشعار ممکن است در جایی از ادب خارج شده باشد اما باز هم بیان دردهای روزگار خودش است و صرفا یک بازی لفظی و کوشش ذهنی برای رفع تحیّر نیست، بلکه یک سخن و فریاد است؛ شعر باید این قالب ها را داشته باشد.
سید حسن خمینی با اشاره به همت حجت الاسلام و المسلمین کمساری و آقای عبدالجبار کاکایی در جشنواره شعر یار و یادگار، توصیه کرد که این جشنواره دنبال چنین رویکردی باشد چرا که شعر باید تبیین کننده زندگی امروز باشد.
وی گفت: برخی اشعار در هر روزگاری می تواند خوانده شود و ظرافت آنها آنقدر عمیق است که بسیاری از عرفا و بزرگان با یک بیت آنها یک عمر عبادت کرده اند. اما ما باید شعری مطابق زمانه خودمان بسراییم که امروز توانمندی، جسارت لازم برای آن و بلوغ فکری و محتوایی در شاعران ما وجود دارد اما باید استحکام یابد و چکش کاری شود.
یادگار امام به دست اندرکاران جشنواره شعر یار و یادگار توصیه کرد: هدف این جشنواره باید از تجلیل یک بزرگ و بزرگ زاده (گرچه مهم است)، عبور کند و آن را محملی قرار دهند که زبان روزگار خودش شود.
وی در پایان به بیان خاطره ای از سروردن غزلی در دوران کودکی پرداخت و گفت: در دوران کودکی غزلی برای امام خواندم که ایشان صله ای به من دادند اما روز بعد گفتند که دیگر برای من شعر نگو!
سید حسن خمینی سپس برای اولین بار یکی از غزل های سروده خویش را قرائت کرد که متن آن در پی می آید:
خورشید در این کرانه تنهاست/ تنهاست که بی مثال و همتاست
تنها نه منم شکسته قامت/ پشت فلک خمیده هم تاست
گر صبح مراست دیده ی توست/ ور خانه تو راست سینه ماست
از پشت نگاهت ای پری روی/ بی تابی قلب خسته پیداست
می سوزد و همچنان وفادار/ می گرید و همچنان فریباست
وان چشم که چشمه ی کمال است/ امروز اسیر موج غمهاست
خورشید نشسته بر لب جوی/ یا ماه فتاده روی دریاست
روی تو نه رو، بدر کامل/ زلف تو نه زلف، شام یلداست
چشم تو نه چشم، چشمه ی نور/ کام تو نه کام، جام صهباست
گفتند که تیغ ابروانت چون آه ستم کشیده برّاست/ گفتم که عجب نیایدم چون آغشته به آب دیده ی ماست
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]