واضح آرشیو وب فارسی:شفا آنلاین: شفا آنلاین>اجتماعی>سلامت> پایت را که در بیمارستان های دولتی می گذاری، نباید توقع داشته باشی کسی به تو خوش آمد بگوید، حالا اگر خبرنگار باشی که نه تنها خوش آمدی نمی شنوی، بلکه باید توقع داشته باشی که هر لحظه یکی بالای سرت سبز شود که از قضا جزو نیروهای حراست بیمارستان است.به گزارش شفا آنلاین ،به نقل از سپید این استرس برای کسانی که از کادر بیمارستان هستند هم وجود دارد و شرایط برای آن هایی که می خواهند جواب سوالاتت را بدهند سخت تر هم هست. وقتی این استرس را به شلوغ بودن سر پرستاران هم اضافه کنید، دلیل جواب های کوتاه و کلی آنها را متوجه می شوید. البته از همین جواب ها هم می شود به عمق مشکلاتشان پی برد. چند وقت پیش، یکی از مسئولان نظام پرستاری از اختلاف بسیار فاحش دریافتی پزشکان و پرستاران در بیمارستان ها سخن گفته بود؛ حرفی که خیلی از وزارت بهداشتی ها را برآشفته کرد تا جایی که اغلبشان به این اظهارات واکنش نشان دادند و اعلام کردند که وضعیت این قدرها هم بد و تبعیض آمیز نیست. شاید یکی از راه های پرده برداری از واقعیت پرداخت ها، سر زدن به بیمارستان های دولتی و گفت وگوی رودررو با پرستاران باشد. کاری که حین آن شکایت های بیشتری هم می شنوید و مجبورید تا جایی که در توان دارید قول بدهید که آن حرف ها را به گوش مسئولان نظام سلامت برسانید. می خواهم یک آمپول زن محلی باشم زهرا در یکی از بیمارستان های وابسته به نیروها مسلح کار می کند. دوستانش او را برای حرف زدن معرفی می کنند چون بهتر از بقیه می تواند مشکلات را بیان کند. آن قدر سرش شلوغ است که نمی تواند حتی چند دقیقه برای حرف زدن آرام بگیرد. با او از اتاقی به اتاق دیگر می روم و به حرف هایش گوش می دهم. او درباره میزان اختلاف درآمدها می گوید: «اولا که واقعاً این اختلاف فاحش است، ثانیا پزشکان می توانند برای درآمد بیشتر در مطب ها مشغول کار بشوند اما ما چنین امکانی را نداریم ، حتی اگر داشتیم هم فرصتی برای این کار نداریم.» تزریق یکی از بیماران را انجام می دهد و می گوید: «با وضعیت شیفت بندی ما و فشار کاری که رویمان است اصلا جانی برایمان نمی ماند که بخواهیم در جای دیگری کارکنیم. بنابراین شاید اختلاف بین حقوق ما و پزشکان در بیمارستان در نهایت به ده، بیست برابر برسد اما درآمدی که آنها می توانند از کار بیرون از بیمارستان به دست بیاورند واقعاً اختلاف را تا صد برابر می رساند.» همین اختلاف ده تا بیست برابری هم به اندازه کافی زیاد است که تعجب کنم و بخواهم بیشتر توضیح بدهد. می خندد و می گوید: «بله اوضاع همین طور است ولی ما عادت کرده ایم. مجبوریم اصلا خودمان را مقایسه نکنیم چون به نتیجه ای نمی رسیم و فقط ناامیدتر و افسرده تر می شویم. بنابراین همین که به نیازهای ما توجه بشود و دریافتی و فشار کاری مان به سطحی منطقی برسد ما راضی خواهیم شد.» مریم که از همکاران زهراست و چند ماه مانده تا سالگرد دوازده سالگی پرستاری اش، می گوید: «ما می دانیم پزشکان با ما فرق دارند. می دانیم بیشتر درس خوانده اند و بیشتر زحمت کشیده اند تا به اینجا برسند اما چیزی که ما را ناراحت می کند مقایسه اهمیت کار ما با آنهاست. چه کسی می تواند تعیین کند که کار پزشک مهم تر است یا پرستار؟ ما وقتی می بینیم که به شغل ما نگاه تحقیرآمیز وجود دارد و ما در رده بندی شغلی به نوعی در سطح دوم و سوم قرار می گیریم باعث می شود که سرخورده شویم. حالا این نگاه را بگذارید کنار نحوه پرداخت ها. انگار اگر به ما پول کمی بدهند و یا کارانه ها و سایر پرداختی ها را دیربه دیر تسویه کنند نباید اعتراض کنیم و باید حد و اندازه خودمان را بدانیم. وقتی به این چیزها فکر می کنم می بینم اگر یک آمپول زن محلی باشم و برای کسانی که در محله من زندگی می کنند کارهایی مثل عوض کردن پانسمان انجام بدهم هم درآمدم بهتر خواهد بود و هم دائم طعم تبعیض را نمی چشم. البته من ترجیح می دهم به این چیزها فکر نکنم چون بیماران به لبخند من نیاز دارند.» متاسفانه کم کم سروکله یک نفر پیدا می شود که می خواهد بداند اینجا چه کار می کنم بنابراین باید راهم را بکشم و به سراغ یک بیمارستان دیگر بروم اگرچه فکر می کنم جنس حرف های پرستاران چندان تفاوتی نمی کند. هیچ چیز دست خودمان نیست «بیمارستان های دولتی هم مثل هم نیستند.» این را یکی از پرستاران بیمارستان ضیاییان می گوید و ادامه می دهد: «تبعیض بین دریافتی ما و پزشکان تنها چیزی نیست که آزارمان می دهد ما حتی بین خودمان هم عدالتی نمی بینیم.» او که حتی نمی خواهد اسم کوچکش آورده شود، می گوید: «دوستم در بیمارستان کودکان کار می کند. هم شرح وظایفش از من کمتر است، هم فشار کاری اش اما حقوق و کارانه بیشتری می گیرد. نمی دانم که پرداخت ها بر چه مبنایی انجام می شود اما می توانم حدس بزنم که سطح بیمارستان، بودجه اش و... می تواند در این موضوع تاثیرگذار باشد اما واقعاً عادلانه نیست که ما درحالی که همگی داریم در بیمارستان های دولتی و زیر نظر دانشگاه های دولتی کار می کنیم حقوق متفاوت بگیریم. آن هم در حالی که در بعضی از بیمارستان ها ازجمله بیمارستان ما حتی حق انتخابی در مورد شیفت هایمان نداریم. سرپرستار اول هرماه تعیین می کند که چه کسی چه موقع چه شیفتی بماند و ما نمی توانیم در آن تغییری ایجاد کنیم. این کار باعث می شود زندگی شخصی مان هیچ برنامه ای نداشته باشد و مجبور باشیم ماه به ماه برنامه ریزی کنیم.» شاید فکر کنید شرایط در بیمارستان های خصوصی بهتر است اما پرستاران این بیمارستان ها نظر دیگری دارند. یکی از پرستاران بیمارستان مهر که جزوی از آنهاست و می گوید: «شاید ما دریافتی بیشتری داشته باشیم اما به معنای واقعی کلمه پوستمان کنده می شود چون بیمارستان های خصوصی سعی می کنند حداقل نیرو را بگیرند و به این ترتیب ما مجبوریم بیشتر کارکنیم با این شرایط برای حفظ ظاهر بیمارستان باید همیشه بخندیم و مهربان باشیم. در حالی که پرستاری که مجبور شده علاوه بر شیفت شب شیفت فردا صبح هم خدمت کند چطور می تواند خنده رویی اش را حفظ کند؟» سعی می کنم حرف را به تفاوت دریافتی پرستاران و پزشکان در بیمارستان های خصوصی بکشانم. می گوید: «قطعاً بین بیمارستان های خصوصی هم تفاوت بسیار زیادی بین دریافتی پرستاران با هم و البته با پزشکان وجود دارد. اینجا وضعیت بدتر از بیمارستان های دولتی است. شخصا پزشکی را می شناسم که در ماه بالای 400 میلیون تومان درآمد دارد اما من درآمدم به چهار میلیون هم نمی رسد با تمام اضافه کاری هایی که انجام می دهم.» در ذهنم حساب می کنم که 400 میلیون چند برابر کمتر از چهار میلیون است و سعی می کنم بفهمم حق با مسئولان وزارت بهداشت است یا پرستارها.
چهارشنبه ، ۱۹اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شفا آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]