واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/ سیاوش پورعلی :واژه «وندالیسم ورزشی» وقتی برای تماشاگران گیلانی فوتبال بکار برده شد که رفتارهای متعدد پرخاشگرانه و تخریب اموال عمومی یا شخصی و فحاشی آنها را تبدیل به پر حاشیهترین هواداران فوتبال ایران کرد. این موضوع زمانی چهره خود را در رسانههای ایرانی و خارجی مطرح کرد که در سالهای نه چندان دور دو تیم پر حاشیه داماش و ملوان را در لیگ برتر و دو تیم پر حاشیهتر دیگر به نامهای چوکا و سپیدرود را در لیگ دسته دوم داشتیم. آنچه مشخص است هنوز مسوولین استانی اقدامی برای فرهنگ سازی و پاک سازی ورزشگاهها از زمینه و دلایل اصلی بروز چنین رفتارهایی نکردهاند و گویا جز یکی دو جلسه عادی اداری در سال اصلا هم برنامهای برای حل اساسی آن نداشتهاند.با گسترش محبوبیت فوتبال در بین مردم، ورود همه اقشار مختلف جامعه برای هواداری تیمهای فوتبالی به موضوعی تبدیل شد که در مسایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جایگاه مهمی را کسب کرد و استادیومهای فوتبال محلی شد برای هم نشینی همه قشرهای جامعه و در این شرایط آنچه مشخص است عدم قدرت تفکیک تماشاگران فوتبال است.افراد با تیپهای شخصیتی، درآمد مالی مختلف و تحصیلات متفاوت برای دیدن بازی فوتبال به ورزشگاه میآیند. هیجان بالا در تماشای این ورزش باعث به وجود آمدن تحرکاتی میشود که همیشه با شادی همراه نیست، اگر تیم میزبان شکست بخورد، هر هواداری میخواهد به نوعی ناراحتی و خشم یا اعتراض خود را به نتیجه نشان دهد و در حالی که تیم مورد نظر هفتههای متعددی را بدون نتیجه گیری پشت سر گذاشته و از هواداران متعصبی هم برخوردار باشد دیگر نمیتوان گفت که روی سکوها میتوان آنها را به سکوت دعوت کرد. همانند بازی چوکای تالش و شهرداری دزفول که هواداران ناملایمتیهای باشگاه و عدم رسیدگی به وضعیت نامشخص تیم خود را با کتک زدن داور به جهانیان نشان دادند.باید به این نکته توجه کرد که در جامعه ما، ورزشگاه یکی از مکانهایی است که جوانان و نوجوانان میتوانند به راحتی بسیاری از حرفها و حرکات ناهنجار را در آن بروز دهند؛ پس محلی استراتژیک محسوب میشود و برای داشتن جامعهای سالم باید تمرکز ویژهای در بهبود آن وجود داشته باشد.ریشه و محبوبیت فوتبال گیلان از تاریخ تاسیس باشگاههای این استان مشخص است. ولی آنچه در سالهای اخیر شاهد آن بودیم چیزی جز سقوط نبود، به قولی ما در گیلان هم بازی داخل زمین را واگذار میکنیم و هم اخلاق روی سکو.دلایل عدم نتیجه گیری داخل زمین که از جنبه تخصصی بارها برسی شده ولی دریغ از یک راه حل مناسب. حالا کمی از مستطیل سبز خارج شویم و به سکوها بپردازیم، آیا تاکنون در مورد نوع رفتار تماشاگران گیلانی که گاهی از تخریب امول هم عبور کرده و به جان یکدیگر صدمه میرسانند چیزی به میان آمده است؟ رفتارهایی که به نظر جایی در فرهنگ عمومی ما ندارد. مسوولین ورزشی چرا تاکنون به چنین موضوعی رسیدگی نکردهاند؟ یا اگر مدعی رسیدگی هستند چرا نتیجه و خروجی خاصی از آن دیده نمیشود؟میتوان حتی بدون دسترسی به آرشیو چند بازی فوتبال در استان گیلان که به درگیری و اتفاقات ناگوار کشیده شد اشاره کرد: ملوان – پرسپولیس فینال جام حذفی که در انزلی برگزار شد، نیروی انتظامی که در آماده باش کامل به سر میبرد به زحمت توانست هواداران عصبانی انزلیچی را آرام کند. داماش – تراکتورسازی که متاسفانه قبل از شروع بازی به زخمی شدن یکی از هموطنان منجر شد و بعد بازی هم طبق معمول همیشه تنش ها به بیرون از ورزشگاه کشید. بازی دیگری که به خاطر مسایل رخ داده بسیار پر رنگ در خاطرهها مانده بازی چوکا با شهرداری دزفول است که یکی از نشریات بریتانیا با قرار دادن فیلم وحشتناک اتفاقات بازی در سایت اینترنتی خود نوشته بود: «اگر فکر میکنید در لیگهای انگلیس با داوران بدرفتاری میشود نگاهی به این فیلم بیندازید و ببینید یک تیم ایرانی با این مرد سیاهپوش نگون بخت چگونه رفتار میکند؟» حالا ما با افتخار به غنی بودن فرهنگ خود در رسانههای خارجی به نمادی از وحشت تبدیل شدهایم.هرگاه به چنین مشکلاتی بر میخوریم یکی از دم دستیترین پاسخها این است که با امنیتی کردن ورزشگاهها به دست نیروی انتظامی موضوع را حل کنیم چرا که تنها به همین روش میتوان هواداران عصبانی را ساکت کرد. ولی زمانی که بدون ریشه یابی به موضوع نگاه کرده و صورت مسله را پاک میکنیم لاجرم روی دیگر مشکل از محل دیگری خود را نمایان میکند.آنچه در مورد اتفاقات مربوط به تمرین پرحاشیه ملوان در انزلی به سایتهای خبری کشیده شد به نظر زنگ خطری بود که برای مسوولین ورزشی و حتی امنیتی استان به صدا در آمد.اگر آن روز پایان داستان با اتفاقات ناگوارتری همراه میشد چگونه باید جواب رسانهها را میدادند و خودشان را توجیه میکردند و گناه را به گردن دیگری میانداختند؟ اگر رفتاری که با داور مسابقه از سوی هواداران چوکا صورت گرفت برای حمید استیلی تکرار میشد، مسوولین ورزش استان که انتقاد روزنامه نگاران و اهالی رسانههای استانی را تحمل نمیکنند چگونه باید جواب انتقادهای خبرنگاران سراسری را میدادند؟متاسفانه بحث مهم و جدی فرهنگ سازی در حوزه ورزش گیلان از جانب متولی اصلی آن، یعنی اداره کل ورزش و جوانان استان مغفول مانده است یا در بهترین حالت میتوان گفت لااقل کسانی که مستمر و جدی مسائل ورزش استان را پیگیری میکنند، خروجی ملموس و مثبتی از اقدامات احتمالی در این حوزه نمیبینند.به نظر میرسد با توجه به سیر نتایج ضعیف و وضعیت تاسف بار اقتصادی و مدیریتی باشگاههای فوتبال گیلان، آستانه تحمل مشکلات برای تماشاگران هر روز پایینتر بیاید و این یعنی زنگ خطری که میتواند حتی امنیت استان را به خطر بیندازد.عدم رسیدگی و فقدان اراده جدی برای بهبود وضعیت تیمهای ورزشی پرمخاطب استان و فقدان استراتژی و برنامه روشن و عملیاتی در حوزه فرهنگ سازی در محیطهای ورزشی استان، ممکن است بزودی چراغ چشمک زن وضعیت اورژانسی ورزش گیلان در چند سال اخیر را به چراغ قرمز ممتد تبدیل کند.
۱۸ اسفند ۱۳۹۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]