تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835340710
سیب زمینی از نوع آب پز
واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه ستاره صبح: ثمین سالک : کِی بود؟ به کدامین ساعت و زمان و مکان که من تو را صدا کردم، تو نبودی و باران بود و تنهایی ... دقیقا یادم نمی آید!! حتی حدودش هم خاطرم نیست! ملغمه ای شده ام از هزاران تداخل احساسی، فکری و واقعیتها ! مانند چهار راهی سر درگم بین خود و تنهایی و تو و ما و همة آنهایی که نبودند و نیستند و حالا !! دلم یه جایی می خواد که تو باشی و من ، یه جایی شبیه آن پیتزا پاییزه شلوغ با آن قارچ های سوخاری خوشمزه !!! چقدر این کلمات خوشبختند که مفهومشان را می شود بی هیچ تصویری فهمید!کاشکی کسی پیدا می شد که مرا هم عین این ها بخواند ... کاش ... دلم رویایی می خواهد که در آن احساس امنیت کنم !! درست مثل عیدی که رفتیم کرمان خانه حاجی خان پارسا! از فرداش شیرینی پزی راه افتاد ، کماج ، حاج بادوم ... !! یادت می آید؟ کی بود؟ بهار بود؟ آره! دیگر بهاری هم در انتظارم نیست... هر چند بهار نزدیک است ... یادم نبود چقدر نشستن زیر درخت پر شکوفه بهار نارنج و نوشتن رو دوست داشتم!! یادم نیست آخرین قاصدک را کِی گرفتم و برای چه کسی فرستادم؟ آمدی دنبالم، هنوز خیلی با هم دوست نبودیم ! برایم اس ام اس فرستادی که آمدم، کجایی؟ کِی بود و کجا وای خدایا چقدر از آن زمان ها گذشته!؟ من چقدر غمگینم ، چقدر کار دارم و چقدر وقت کم! وای و وای و وای... امشب در اتفاق تلخ این سکوت پرنده ای پر نمی زند !! آرام، آرام زیر باران راه می روم... به یاد آن روزها و یاد روزی می افتم که مامان نفسش گرفته بود و من این تکه راه را عین صفا و مروه میدویدم! ؟ یادم نبود آن شب زیر باران آخرین باران... آخ که رفتنش راچکار کنم؟ باهاش چطوری کنار بیام؟ آنجا روی آن پله های بیمارستان هزارتختخوابی نشستم و گریه کردم... کی بود که بخواهد منو ببینه؟ وای که چه احمقانه همه را فرشته صفت می دانستم!! الان؟ نپرس ! شنیدم یکی می گوید چرا مثل مست ها راه میرود؟ کی بود؟ نمی دانم !؟ اما می دانم روی پاهایم نبودم فقط این ها را به یاد می آورم !! یادم نبود که چقدر چگالی ناباوری ها زیادند!! هر روز و هر لحظه تو حسرتِ یه... یه... میبینی؟ نه آنقدر بزرگم که خم به ابرو نیاورم نه اینکه غرورم اجازه میدهد بگویم...میگی از شانس بد من که این جور مواقع نیستم!! یادم نبود بگویم از شانس بد من که زمان مناسب مکان مناسب نیستم!! اول غر می زنم!! بعد با اراده شروع می کنم! بعد از مدتی مثل اعتیاد می شود ... یکم مقاومت کنی دیگه سر میشی!! سنگ میشی!! سیب زمینی!! حالا سیب زمینی ام!!آن هم از نوع آب پز... E-mail: این ایمیل آدرس توسط سیستم ضد اسپم محافظت شده است. شما میباید جاوا اسکریپت خود را فعال نمایید
دوشنبه ، ۱۷اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه ستاره صبح]
[مشاهده در: www.setaresobh.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
-
گوناگون
پربازدیدترینها