تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكات دانش، آموزش به كسانى كه شايسته آن‏اند و كوشش در عمل به آن است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804302150




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حجت الاسلام عالی: رضایت حضرت زهرا (س) ملاک رضایت خدا


واضح آرشیو وب فارسی:وارث: مراسم عزاداری ایام فاطمیه دوم با سخنرانی حجت الاسلام عالی و مداحی حاج مهدی سماواتی، سیدامیرحاج احمدی ، سیدمحمدحسینی پور، حاج حمیدرمضانپور، حاج علی مهدوی نژاد و سیدعباس حاج احمدی در بیت الرقیه سلام الله علیها برگزار شد.وارث: مراسم عزاداری ایام فاطمیه دوم با سخنرانی حجت الاسلام عالی و مداحی حاج مهدی سماواتی، سیدامیرحاج احمدی ، سیدمحمدحسینی پور، حاج حمیدرمضانپور، حاج علی مهدوی نژاد و سیدعباس حاج احمدی در بیت الرقیه سلام الله علیها برگزار شد. در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام عالی را می خوانید: مقام تسلیم و رضا، از نشانه های مومن "راضیه" و "مرضیه" دو اسم از اسامی حضرت زهرا سلام الله علیها است که در روایت امام صادق علیه السلام بیان شده است. از بالاترین مقاماتی که یک مومن می تواند داشته باشد، مقام تسلیم و رضا است. وقتی از امام صادق علیه السلام پرسیدند از علامات مومن چیست؟ فرمود: بِالتَّسلیمِ لِلهِ وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیهِ مِنْ سُرُورٍ أوْ سَخَطٍ 1  یعنی به واسطه تسلیم به امر خدا و راضی بودن بر آنچه که بر او از شادی و غم وارد می شود. دسته بندی افراد در ایمان به خدا خیلی از افراد هستند که خدا را قبول دارند اما خدایی و مدیریت خدا را قبول ندارند. اگر انسان بخواهد دسته بندی کند، انسانها به سه دسته تقسیم می شوند. بعضی افراد خدا را قبول دارند، خدای خالق را قبول دارند اما می گویند دیگر دستور ندهد. خدایی را قبول دارند که مدیریت و تکلیفی را نخواهد بفرستد. فرهنگ سکولار همین فرهنگ است. پشت دلارهایشان هم نوشته اند خدا را قبول دارند اما اگر دین بخواهد در عرصه ی زندگیشان وارد شود و بخواهد کنترل کند، به هیچ وجه قبول نمی کنند. در قرآن داریم که شیطان خالقیت خدا را قبول داشت، معاد و آخرت را هم قبول داشت. اما تکلیف را قبول نداشت. این کفر است به تعبیر قرآن. دسته دوم افرادی هستند که خدا را هم به عنوان خالق و هم به عنوان ولی و همه کاره قبول دارند، در عالم تکوینیات همه ی مقدرات را خدا رقم می زند، مرگ و هستی و...به دست خداست. در عالم تشریع، قوانین، و حلال و حرام را هم خدا باید بگوید. مشکل دسته ی دوم این است که یک جاهایی با تقدیر و تکلیف خدا درگیر می شویم و زیربار نمی رویم. مثلا وقتی مرگ برای یک خانواده ای مقرر میشود، نمی پذیرد و شروع به کفرگویی می کند. با اینکه خیلی از اوقات اسباب مشکلات را خودمان ایجاد کرده ایم. آثارش به زندگی خودمان بر میگردد. گاهی این در مساله قبول نکردن تکلیف رخ می دهد. به عنوان مثال در بحث احکام می گویند چرا دیه زن نصف مرد است. نمی دانند که این ارزش گذاری روی شخصیت انسانی نیست، بلکه ارزش گذاری اقتصادی است. مرد چون بار اقتصادی به دوشش است اگر لطمه ببیند خانواده از نظر اقتصادی بیشتر لطمه میبیند. از نظر انسانی در قرآن داریم: مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی 2 اگر زن مراقب خودش باشد چون عواطف قوی تر دارد، از مرد هم جلو می زند. ولی قبول نمیکنند و زیر بار احکام نمی روند. یا می گویند ما وقتی حکمی را قبول می کنیم که فلسفه ی آنرا بدانیم. تا فلسفه حرمت رقص، یا ارتباط دختر و پسر را ندانیم نمی پذیریم. این چطور بندگی کردن است. انسان باید بگوید خدایا وقتی تو می گویی و تکلیف می کنی، من باید قبول کنم، چه فلسفه اش را بدانم چه ندانم. خوش به حال کسانی که متعبد هستند. روح دین داری تسلیم است، اگر فهمید چیزی حکم خدا و دستور اهل بیت علیهم السلام است بگوید چشم. خوشا به حال دسته ی سوم که هم خدا را در عالم تشریع و تکوین همه کاره می دانند، هم مقدرات را به دست خدا می دانند، هیج جا با خدا درگیر نیستند و راضی هستند. می دانند خدا در عالم مدیریت می کند. می دانند خزائن عالم دست خداست، بخشنده و جواد است. پس اگر یک جایی حاجتت را نداد، نه اینکه نداند چه می خواهی، یا نمی تواند، یا ندارد، یا کم می شود از او. از اول تاریخ هر چه هم به انسانها چیزی بدهد از او کم نمی شود. در دعای افتتاح می خوانیم هر چه عطایش بیشتر شود، جود و کرمش بیشتر می شود. اگر یک جایی حاجتت را نداد درگیر با او نشو. خاطره علامه امینی از شفایافتن طفل فلج روزی علامه امینی(ره) در حرم امام علی علیه السلام به خاطر درد شدید پا، از حضرت طلب شفای الهی کرد، در همان لحظه شخصی بادیه نشین بدون رعایت آداب مخصوص زیارت و توسل و دعا فرزند فلج خود را به حرم حضرت آورد و با لحنی ساده و بی تکلف به حضرت عرض کرد که « یا علی! شفای فرزندم را بده که خیلی کار دارم و باید برم»، در همین لحظات و در مقابل چشم همگان، فرزند او شفا یافت و از زمین برخاست و آن مرد بادیه نشین بدون تشکر ساده از امام، حرم را ترک کرد؛ علامه نقل می کند که در این لحظات اندوهی عجیب مرا فراگرفت. به این فکر فرورفتم که این شخص با چه ایمان خالصی با حضرت با این شکل سخن گفت و حاجتش را گرفت ولی من نتوانستم؛ کلید حل این معما در نیمه های شب بر این عالم بزرگ روشن شد که امام علی علیه السلام در عالم خواب به صاحب الغدیر فرمودند که ما برای هر کدام از شیعیان حسابی جداگانه داریم و ما شیعیانی را که در ادای حاجتشان تاخیر می افتد ولی ذره ای از علاقه و ارادت خود نمی کاهند، حسابی خاص باز کرده ایم؛ (منظور این بود که اگر امام در آن لحظه حاجت آن بادیه نشین را نمی داد، چه بسا از این درگاه رویگردان می شد، ولی افرادی که معرفت دارند در مرتبه ای دیگر مورد تفقد قرار می گیرند . ) اگر حاجت او را نمیدادیم چه بسا شروع به کفرگویی می کرد. دسته ی سوم که راضی به مقدرات الهی و قسمت هستند، نه اینکه چون در زندگی مشکلی ندارند راضی هستند بلکه برای اولیای الهی این مشکلات بیشتر است. درخواست حضرت موسی علیه السلام برای دیدن عابدترین بنده حضرت موسی علیه السّلام به خداوند متعال عرض کرد: خدایا، عابدترین بنده ی خود را به من نشان بده، به او آدرس دادند که موسی، به فلان جا برو، عابدترین بنده ی ما در آن جا است. حضرت موسی طبق آدرس رفت، دید یک نفری است که زمین گیر و فلج است، جزامی هم هست، مرض برص هم دارد؛ پیسی، لکه هایی که روی پوست می افتد، یک مرض جلدی است . حضرت موسی ابتدا گمان کرد که آدرس را اشتباه آمده است، چون شاید گمان آن بزرگوار این بود که عابدترین بنده ی خدا کسی است که سجّاده ی او پهن است و مثلاً فرض کنید دارد عبادت می کند. امّا الآن به یک چنین فردی برخورد کرده؛ یک جزامی زمین گیری که دارای مرض پیسی هم هست. سؤال کرد: خدایا، همین است؟ جبرئیل نازل شد که یا نبیّ الله! همین است و من مأمور هستم که الآن بینایی او را هم بگیرم. در همان لحظه آن شخص نابینا شد، تا نابینا شد، سر خود را به سمت آسمان بلند کرد : « یَا بَارُّ یَا وَصُولُ ای کسی که خیلی به من خوبی کردی و خیلی به من نعمت دادی . حضرت موسی جلو رفت، گفت: بنده ی خدا، من موسی، پیغمبر الهی هستم، مستجاب الدّعوه هستم. اگر چیزی از خدا می خواهی، به من بگو که برای تو از خدا بخواهم. گفت: یا موسی، ممنونم. خیر، خدا آنچه به صلاح من بوده، داده، آنچه نداده، حتماً به صلاح من نبوده است. من راضی هستم. حضرت موسی گفت: بنده ی خدا، خدا به تو چه داده؟ ظاهر تو را هم از تو گرفته است، جزامی و پیسی و زمین گیر بودن، نابینایی هم که به آن ها اضافه شد. خدا به تو چه داده؟ چرا سر خود را بلند کردی و گفتی : یَا بَارُّ یَا وَصُولُ ای کسی که خیلی به من خوبی کردی، خیلی به من نعمت دادی . البتّه حضرت موسی می خواهد او به نطق دربیاید، تا معلوم بشود برای چه عابدترین بنده او است. گفت: یا موسی، در کلّ این منطقه ای که تو گشتی و طبق آدرس من را پیدا کردی، خدا معرفت خود را به یک نفر داده، آن هم من هستم، بقیه بت پرست هستند. می خواهی خدا را در مقابل این نعمت های زیادی که به من داده، شکر نکنم؟ حضرت موسی متوجّه شد همین است، در حالی که زندگی او پر از مشکلات است، این طور نیست که در راحتی باشد، در مشکلات است. در زندگی مشکل دارد، امّا با زندگی مشکل ندارد. با فلک و ملک درنیفتاده که اگر چیزی به دست نیاورد، هر چه به زبان او آمد، به کائنات بگوید . 3 تقدیر به معنای جبر نیست راضی به تقدیر بودن، معنای جبری ندارد. فکر نکنیم که قسمت یک لباس از قبل دوخته شده است و به زور تن انسان می کنند. قسمت و تقدیر لباسی است، که به متناسب با اندامی که خودمان درست می کنیم، یعنی تقدیر بر اساس چیزهایی است که خودمان در آن دخیل هستیم و جبری نیست. امام علی علیه السلام پای دیواری آسوده بودند و دیوار می خواست فرو بریزد. حضرت از سایه آن کنار رفتند. سوال شد آیا از قضا و قدر الهی فرار می کنی؟ پاسخ دادند که: «از یک قضا و قدر الهی (که خراب شدن دیوار بر سر آن حضرت باشد) به قضا و قدر دیگرش فرار می کنم (یعنی کنار رفتن و خراب نشدن دیوار بر آن حضرت). تقدیر به این معنا نیست که بنشینیم و کاری نکنیم تا هر چه پیش آید. بله هر چه پیش آید در اثر تنبلی توست و تقدیر بر اساس تنبلی تو می شود. در آخرین جمله ی دعای ابوحمزه، یک دعای بسیار زیبایی است. سعی کنید در قنوت و سجده نمازتان آن را بخوانید. محال بود یک انسان غیر معصوم کلمات زیبای دعاها را بتواند بگوید. این یکی از دلایل حقانیت شیعه است. در کل عالم را بگردید، هیچ دین و مذهبی نیست که کلمات زیبا و دعاهای زیبا در ارتباط با خدا داشته باشد. اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ إِیمَانا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِی وَ یَقِینا حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِی إِلا مَا کَتَبْتَ لِی وَ رَضِّنِی مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِی یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ 4 ترجمه: خدایا ایمانى از تو می خواهم که دلم با آن همراه شود و باوری که بدانم هرگز چیزى به من نمی رسد،مگر آنچه که تو برایم ثبت کردى و مرا از زندگى به آنچه که نصیبم فرمودى خشنود بدار،اى مهربان ترین مهربانان . شانس و اتفاق در این عالم نداریم در این عالم همه چیز حساب و کتاب دارد. هیچ چیز شانسی و اتفاقی نداریم. روایات متعدد داریم وقتی سرت به جایی بخورد، کابوس ببینی از خواب بپری، پایت گیر کند و به حالت افتادن باشی، تمام اینها حساب دارد. یک چیزی باعث شده که سرت بخورد به جایی. همین چیزهای پیش پا افتاده بدون دلیل نمی شود و عاملی باعثش شده. حال چه برسد به نماز قضا شدن، ببینید چه کاری کرده اید که نمازتان قضا شد. شانسی و خواب ماندن و این حرفا نیست. در این عالم یک مولکول بی اجازه ی خدا جابه جا نمیشود. اگر کسی این را بگوید یعنی شرک دارد. اگر برگی بدون اجازه خدا از درخت بیافتد، یعنی از قلمرو ولایت خدا خارج شده و امکان ندارد. عبدالله بن یحیی که از دوستان و فدائیان امیرمومنان علی علیه السلام بود به خدمتش آمد و بدون گفتن بسم الله بر تختی که در آنجا بود نشست، ناگهان بدن وی منحرف شد و بر زمین افتاد و سرش شکست علی علیه السلام دست بر سر او کشید و زخم او التیام یافت بعد فرمود: الحمدلله که خدا بلای شیعیان ما را در همین دنیا به آنها می دهد. حضرت فرمود روی صندلی نشستی بسم الله نگفتی. (آیا نمی دانی که پیامبر صلی الله از سوی خدا برای من حدیثی نقل کرد که هر کار بدون نام خدا شروع شود بی سرانجام می ماند . ) بندگان خوب خدا راضی به قسمت و تقدیر الهی هستند. حضرت زهرا سلام الله، هم راضیه بود و هم مرضیه. با آن شدت بلاهایی که به ایشان وارد شد. یکی از بلاهای حضرت عاشورای سیدالشهدا بود. یعنی بلاهای فرزندان را می دانستند. شیعه و سنی این روایت را نقل کرده اند، رضایت حضرت زهرا سلام الله، ملاک رضایت خدا بود. این از فهم و عقل ما خارج است. انسان تا چه حدی میتواند برسد که رضایتش ملاک رضایت خدا باشد. پیامبر صلی الله فرمود: إنّ الرّب یرضی لرضا فاطمة و یغضب لغضب فاطمة. 5 همان خداوند با خوشنودی فاطمه خشنود و با ناراحتی فاطمه ناراحت می شود . پی نوشت: 1- اصول کافی، ج4، ص196 (شش جلدی) . 2- سوره نحل آیه 97 3- سفینه البحار، ج ۳ ، ص ۳۶۶ ٫ 4- گزیده ای از دعای ابو حمزه ثومالی 5-مستدرک الحاکم، جلد 3، ص 154


دوشنبه ، ۱۷اسفند۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: وارث]
[مشاهده در: www.vareth.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن