واضح آرشیو وب فارسی:عمار نامه: چرا غرب از اجرای «برجام» استنکاف می کند؟/ معاهده ای که نه آب شد نه نان! دست روحانی خالی است! او نه ابزاری برای گروکشی دارد، نه استناد روشنی برای چانه زنی، غربی ها که به تمام آنچه از مذاکرات اتمی می خواستند، رسیدند؛ دیگر الزامی برای تکمیل تعهداتشان احساس نمی کنند. دست روحانی خالی است! او نه ابزاری برای گروکشی دارد، نه استناد روشنی برای چانه زنی، غربی ها که به تمام آنچه از مذاکرات اتمی می خواستند، رسیدند؛ دیگر الزامی برای تکمیل تعهداتشان احساس نمی کنند.به گزارش عمارنامه ؛ پنجاه روز از اجرای برجام گذشت؛ بیست و هفتم دی ماه بود که ایران تمام تعهداتش را در زمینه ی کاهش ظرفیت غنی سازی و نابودی ذخایر استراتژیک اورانیوم غنی شده انجام داد. اطراف غربی اما هم چنان هیچ کدام از تکالیفشان را به طور کامل انجام نداده اند؛ نه از پول های بلوکه شده خبری شد، نه از آن روزی صد میلیون دلار ضرر که بنا بود بعد از توافق به گفته ی ترکان، مرتفع شود. حتی تحریم ها نیز به طور کامل لغو نشد، نه تحریم های پولی، نه مالی و نه حتی بانکی! مجید تخت روانچی دیروز گفت: «یکی از چالش های ما احتیاط بیش از حد بانک های اروپایی در برقراری ارتباط با بانک های ایرانی است. در حالی که قطعنامه های سازمان ملل و قانون اجازه همکاری با ایران را صادر کرده، اما بانک های اروپایی به شدت نگران هستند و برای برقراری ارتباط احتیاط می کنند.» چرا غربی ها از عمل به تکالیفشان مطابق برجام شانه خالی می کنند؟ احتیاط می کنند! این تازه ترین اختراع مقامات وزارت خارجه برای توجیه اهمال غربی ها در اجرای برجام است. در حالی که دولت روحانی حالا مدت ها است تمام تکالیفش را در معاهده ی برجام مو به مو به اجرا درآورده، غربی ها هر روز به بهانه ای نو از عمل به تعهداتشان سر باز می زنند. پیشتر اما، ترکان مشاور دوست داشتنی روحانی، هر روز تأخیر در اجرای برجام را معادل 100 میلیون دلار ضرر ارزیابی کرده بود. با همین چرتکه روشن است که تا امروز اجرایی نشدن این معامله به صورت کامل دست کم 5 میلیارد دلار ضرر روی دست مردم گذاشته است؛ گذشته از تمام ضرر و زیان هایی که از سربند نابودی تأسیسات غنی سازی، سانتری فیوژها، فوردو، آب سنگین اراک و نابودی ذخایر استراتژیک اورانیوم به بار آمده بود. سؤال اینجا است؛ اگر آنچان که روز گذشته تخت روانچی در همایش تجاری و بانکی ایران و اروپا گفته بود، تا این اندازه قوانین و قطعنامه های تنظیم شده محکم و شفاف تنظیم شده، و دست مقامات ایرانی پُر است، چرا هم چنان اروپایی ها از عمل به ساده ترین تعهداتشان استنکاف می کنند؟ و چرا وزارت خارجه به جای استناد به همان اسناد و قوانین و تعقیب و پیگیری حقوقی قانون گریزی اروپایی ها، در قامت توجیه گر آنان ظاهر شده است؟ استمرار این اوضاع و تداوم قانون گریزی اطراف غربی، مردم را بیشتر از گذشته به وجود هم چه قوانینی بدبین کرده است. به نظر می رسد اساساً ابزار حقوقی اطمینان بخشی برای ایران در برجام پیش بینی نشده است، ابزاری که بتوان با تمسک به آن دیگر اطراف ماجرا را مجاب به اجرای تعهداتشان در قبال ایران کرد. معاهده ای که نه آب شد نه نان! برجام سند بی چفت و بستی است، آنقدرها که نمی تواند اطراف غربی ماجرا را به انجام تعهداتشان ناگزیر کند. نامتوازن نیز هست، چرا که در ازای انواع تعهدات واقعی و اجرایی برای ایران، هیچ تکلیف اجرایی روشنی برای دیگر طرف ها در نظر نگرفته است، تمام آنچه غربی ها تعهد کرده اند به تعبیر ظریف وزیر امور خارجه، یک مُشت امضا روی کاغذ است. برجام حتی مکانیزم تنبیهی مشخصی برای غربی ها در صورت استنکاف از قول و قرارهایشان در نظر نگرفته است. این ها البته مطالبی است که پیشتر متواتراً از سوی کارشناسان در نقد برجام عنوان شده بود؛ با این همه امروز صحت و سقم آن بیشتر از گذشته روشن است. امروز ایران تمام تعهداتش را ریز و درشت در قبال برجام با حسن نیت به سامان رسانده است، ولی غربی ها برای تکمیل تعهداتشان مدام این دست و آن دست می کنند. دست روحانی خالی است! او نه ابزاری برای گروکشی دارد، نه استناد روشنی برای چانه زنی، غربی ها به تمام آنچه از مذاکرات اتمی می خواستند (و بلکه بیشتر)، رسیدند. آنها به خوبی توانستند با مذاکره بسیاری از آن چه دانشمندان هسته ای کشور با خون و پشتکار در چند دهه به دست آورده بودند، به طرفه العینی ویران کنند؛ در مقابل اما یک دوجین امضای بی اعتبار کاغذی تمام آن چیزی است که دولت روحانی دشت کرده است. مع الاسف متن نامتوازن و چندپهلوی برجام، دست روحانی را برای پیگیری حق و حقوق ملت ایران لای پوست گردو می گذارد. مطلبی که چنان چه پیشتر تدبیر شده بود، می توانست در متن معامله پیش بینی شود. با این اوضاع اما حالا حالاها ظریف و رفقا باید به دنبال حقشان بِدوند. معاهده ای که کلاً هیچی نشد!/ اعترافات پساانتخاباتی «آمریکا باید تعدادی تحریم را روی کاغذ لغو می کرد که انجام دادند اما این یک روند است و باید ببینم آن چه در روی کاغذ لغو کردند در عمل هم کمک می کند تحریم ها برداشته شود یا خیر. البته این روند مقداری کُند بوده است.» این ها را ظریف چند روز پیش گفت، اعترافاتی که چند روز بعد با سخنان صالحی در گفتگو با یک روزنامه عربی تکمیل شد: «غرب در اجرای تعهدات خود بر اساس برجام، تأخیر دارد و هنوز برخی تحریم ها برداشته نشده است. تهران به آنچه باید، متعهد است، اما تأخیری در طرف مقابل هست که مسئولیتش هم با خودش است.» اعترافات پساانتخاباتی دولتی ها فقط تلخ نیست، دردآور است؛ جماعتی که تا همین چند روز پیش قبل از انتخابات، آنچنان در خصوص برجام و تأثیرات شگرفی که روی معیشت مردم می گذارد، مبالغه می کردند، حالا به نوبت اعتراف می کنند. دیروز هم تخت روانچی دیگر مقام مذاکره کننده اعتراف کرد. شتابزدگی و سیاسی کاری در روزهای تنظیم برجام مشهود بود، دولت روحانی توافق هسته ای را بیشتر برای مصرف داخلی می خواست، برای فتح بهارستان احتمالاً؛ برای پوشاندن ضعف ها و کوتاهی های اقتصادی اش، برای بستن دهان منتقدین. با این همه با اجرای برجام نه تنها کمترین تغییری در وضع معیشت و زندگی مردم حاصل نشد، بلکه انتخابات هم از دست رفت. دولت روحانی از کسب حداکثر کرسی ها در مجلس پیش رو ناکام ماند، تا برجام حتی به کارِ مدیریت افکار عمومی و مهندسی آرای مردمی هم نیاید. دولت روحانی بدجور گیر کرده است، او نه تنها نتوانست با تمسک به برجام تغییری اساسی در روند معیشت یومیه ایجاد کند، که از مدیریت انتخابات نیز ناکام ماند. برجام برای روحانی و دولتش نه آب شد نه نان! منبع: خبرگزاری دانشجو
یکشنبه ، ۱۶اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عمار نامه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]