تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام جواد (ع):سه چیز است که هر کس آن را مراعات کند ، پشمیان نگردد : 1 - اجتناب از عجله ، 2 - مشورت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829641773




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شهیدی که با بستنی درس ایمان و شهادت می داد


واضح آرشیو وب فارسی:تا شهدا: به گزارش تا شهدا؛ این خانه کلنگی در میان دو خانه نوساز دیگر توسری می خورد و از قرار به خاطر کمی متراژ، برای آپارتمان سازی به صرفه نیست. آقای مهدوی، صاحب این خانه که می گفت اگر پولی دستش بیاید، معطل نمی ماند و سروسامانش می دهد. یکبار که از مقابل خانه مهدوی می گذشتم به شکل اتفاقی چشمم به تصویر کلیشه ای شهید روی دیوار خانه اش افتاد. زیر تصویر نام «شهید جعفری» به زحمت خوانده می شد و اسم کوچکش که کاملاً پاک شده بود. چون از قبل با آقای مهدوی سلام و علیکی داشتم، سعی کردم از او اطلاعاتی در خصوص این شهید بگیرم. اما چیزی یادش نبود. او خانه را با همین تصویر کلیشه ای روی دیوارش خریده بود و ظاهراً برایش موضوعیت هم نداشته در موردش تحقیق کند. کنجکاوی خبرنگاری باعث شد تا تلفن صاحبخانه قبلی را بگیرم. از بخت خوش همشهری مهدوی بود و شماره اش را داشت. روز بعد با حسینی، صاحب قبلی خانه تماس گرفتم. هر چه نشانی شهید و تصویرش را دادم، یادش نیامد. همسرش گوشی را گرفت و گفت سال های جنگ یک روز که از خواب بیدار شدند دیدند این تصویر روی دیوار خانه شان کلیشه شده و چون عکس یک شهید بوده، پاکش نکردند. از خانواده حسینی که ناامید شدم، به بهانه خرید سراغ بقال محله رفتم. پای حرف را که باز کردم، دو، سه تا از قدیمی های خوش صحبت محله هم به جمع ما اضافه شدند و به یک چشم برهم زدن تعدادمان به هفت الی هشت نفر رسید. هر کسی از راه می رسید کنجکاو می شد و لحظاتی می ایستاد. اما این تجمع محلی سود چندانی نداشت. چند تا از پیرمردهای بازنشسته همراه من تا دم خانه آقای مهدوی آمدند و تصویر را مهندسی کردند! با عینک و بی عینک حسابی وراندازش کردند. اما کسی یادش نمی آمد. پنج شنبه بود و روز تعطیلم داشت بدون نتیجه خاصی سپری می شد. تصمیم گرفتم به خانه برگردم. در این زمان پیرمردها رفته بودند و کسی در کوچه دیده نمی شد. آقایی حدوداً هم سن و سال خودم از در خانه ای خارج شد. تیری در تاریکی انداختم و از او پرسیدم: ببخشید این شهید را می شناسید؟ بی معطلی گفت: «بله شهید داوود جعفری است. یک زمانی خانواده اش دو کوچه آن طرف تر زندگی می کردند.» تعجب کردم این جوان چطور شهیدی را که پیرمردهای محله هم نمی شناختند، به یاد داشت. او که مهدی نام داشت گفت: بچه که بودیم، شاید 32 سال پیش، داوود جعفری بچه های کوچک محله را جمع می کرد و برایشان از شهدا حرف می زد. البته نه خشک و خالی که برایمان یک بستنی می خرید. آن زمان یک بستنی لیوانی مجانی برای بچه جنوب شهری حکم دنیایی را داشت! ما به طمع بستی پای حرفش می نشستیم و او هم از امام و شهدا می گفت. حرف هایش روی خیلی از بچه ها تأثیر گذاشت. بعدها که بزرگ تر شدیم چند تایی از ما به بسیج رفتیم و شاید نماز خواندنمان را مدیون شهید جعفری هستیم. به گفته مهدی، خانواده شهید جعفری شمالی بودند و خیلی با اهالی این محله که اغلب آذری زبان هستند حشر و نشر نداشتند. تنها دو، سه سالی هم در آن محله سکونت داشتند و بعد از شهادت داوود بی خبر از آنجا رفته بودند. اینطور است که خیلی از قدیمی ها او را نمی شناختند. اما قلب مهدی و سایر بچه محل های هم سن و سالش هنوز به گرمای مهر یک شهید منور بود. شهیدی که درس عشقش همچنان در یاد امثال مهدی هاست و شاید آنها نیز آموخته های شان را به فرزندان خود بیاموزند. راست است که می گویند شهید زنده است. تا نامش است تا یادش است، او هنوز هم هست. اگرچه تصویر کلیشه ای اش را کسی نشناسد.


جمعه ، ۱۴اسفند۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تا شهدا]
[مشاهده در: www.tashohada.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن