واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: نویسندگان و ادیبان در واقع تجربه بشری را نسل به نسل منتقل می کنند این تجربه روحی را در کالبد بشر است اگر این تجربه نباشد قطعا بشر جز مرده چیزی نخواهد بود.به گزارش قدس آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان؛ حمیدرضا شاه آبادی، سال 1346 در تهران متولد شد. در هفده سالگی دیپلم گرفت و از این سوی میز مدرسه به آن سو رفت؛ معلم مدرسه راهنمایی شد، با شاگردانی که به قول خودش، همسن او بودند. در کنار کار، ادامه تحصیل داد. سال 1367 به دانشگاه تبریز رفت و در آنجا تاریخ خواند. همزمان تجربه های پراکنده ای هم در حوزه سینما و تئاتر از سر گذراند. اولین داستان کوتاهش، با نام «قبل از باران» سال 1368 در یک مجله فرهنگی منتشر شد. از آن پس کار داستان نویسی را جدی گرفت و تا امروز آن را ادامه داده است. برخی از کتاب های او عبارتند از: چشم های روشن، دایره زنگی، افسانه تیرانداز جوان (داستان نوجوان)، باران و تابستان (داستان نوجوانان)، مقدمه بر ادبیات کودک و تاریخ فکر ایرانی در دوره مشروطیت(ویژه نوجوانان). «کمپوت گیلاس» جدیدترین اثر اوست. *آقای شاه آبادی نوشتن را به طور جدی از چه سالی شروع کردید؟ من نوشتن را از سال 68 با داستانی با عنوان «قبل از باران» شروع کردم که در یک مجله هفتگی به چاپ رسید.پس از آن احساس کردم باید کارم را بیشتر جدی بگیرم اگر چه پیش از آن هم می نوشتم ولی کار اولم من را به این باور رساند که باید بیشتر تلاش کنم. *اولین کتابتان در چه سالی منتشر شد؟ اولین کتابم در سال 76 چاپ شد. *عمده فعالیت های شما در چه حوزه ای است؟ حوزه ادبیات و تاریخ برای نوجوانان و بزرگسالان. *بیشتر در گروه نوجوان فعالیت دارید یا بزرگسال؟ هر دو گروه برای من مهم هستند و از هردو لذت می برم. اگر چه بعضی از دوستان معتقدند کارهای نوجوانانه من کمی حال و هوای بزرگسالانه دارند،امامن فکر می کنم نوجوانان را نباید دست کم گرفت. قطعا یک اثر نوجوان خوب اثری است که بزرگسالان هم بتوانند آن را بخوانند و از آن لذت ببرند. *تفاوت کار نوجوان با دیگر حوزه ها در چیست؟ دوره نوجوانی دوره خاصی با ویژگی های سخت است. نوجوان از طرفی پای در کودکی و از طرف دیگر پای در بزرگسالی دارد. همچنین علاقه زیادی به از کنده شدن از دوره کودکی دارد در عین حال تفکر فلسفی نوجوان در این دوره شکل می گیرد و دلش می خواهد جایگاه خودش را در دنیا درک کند و جهان اطراف خودش را بهتر بشناسد. نوجوانان در این دوره معمولا دچار تضاد و درگیری با پیرامون خود می شود و این تضاد و درگیری عملا باعث می شود که رفتار هایی خاص از آنها سر بزند که در نگاه اول غیر معقولانه به نظر می رسد،اما کمی که دقت کنیم متوجه می شویم که این رفتار ها برخاسته از یک نوع نگرش خاص به جهان اطراف است. وتلاشی برای یافتن خود در جهانی است که در آن زندگی می کند. *شما کتابی با عنوان «ادبیات جنگ» دارید،آیا مفهمو جنگ باری کودکان قابل درک است؟ هر کودک و نوجوانی باید گذشته کشور خود را بشناسد و بداند چه اتفاقاتی تا به امروز افتاده است. گمان می کنم موضوع جنگ از جهات مختلفی قابل اعتناست،زیرا از یک سو آشنایی با گذشته کشور است و سوی دیگر نسل جوان باید بداند آنچه امروز در اختیار دارد به راحتی بدست نیامده و افراد زیادی برای حفظ آن فداکاری کرده اند. *نیاز امروز کودکان و نوجوان ما در چه چیزی است؟ کودکان و نوجوانان ما خود را برای آینده آماده می کنند. قطعا ما باید با ایجاد فرصت های تحصیلی و شغلی شرایط را برای آنها فراهم کنیم تا آینده بهتری داشته باشند. همچنین باید شرایطی برایشان فراهم شود که بتوانند برای آینده خود تصمیم بگیرند، تصمیمی که از سر اجبار به دلیل محدودیت نباشد، بلکه آگاهانه و با اختیار باشد. باید حتی در دوران کودکی و نوجوان فرصت فکر کردن را برایشان ایجاد کنیم.ناگفته نماند این کار با ارائه کتاب های مفید و مواد مطالعاتی خوب قطعا شدنی است. *چه چیزی قوه تخیل شما را برای نوشتن تحریک می کند؟ توجه به زندگی روزمره و اطراف و وقایعی که ممکن است بی اهمیت باشند ولی وقتی به آنها فکر می کنیم نشان از حوادث خیلی مهم تری دارند. هر کسی که می خواهد داستان بنویسد باید به اطراف خودش دقیق بنگرد. پیرامون ما پر است از انسان هایی که هر کدام برای خودشان داستانی دارند که اگر با زاویه متفاوت به آن نگاه کنیم داستان های قابل اعتنایی خواهندبود. *چقدر در داستانهایتان به مسائل روز جامعه اشاره می کنید؟ قطعا هر داستان نویسی به اتفاقات و حوادث پیرامون خودش دقت می کند و با زبان خاص خودش آنها را می نویسد. من ممکن است در فضای تاریخی بنویسم و بیشتر مساله انسان را در همه عصرها مد نظر دارم. *اگر جامعه ما اصلا نویسنده نداشت چه اتفاقی می افتاد؟ جامعه بی هنرمند و بی نویسنده جامعه ای مرده است. جامعه ای که هیچ روحی در آن وجود ندارد و هیچ حرکتی هم نمی کند. نویسندگان و ادیبان در واقع تجربه بشری را نسل به نسل منتقل می کنند. این تجربه روحی را در کالبد بشر است اگر این تجربه نباشد قطعا بشر جز مرده چیزی نخواهد بود. *به کار دیگه جز نوشتن مشغول هستید جز نوشتن؟ بله،کارهای ویراستاری و پژوهشی انجام می دهم. *در حال حاضر کتابی در دست نگارش دارید؟ یک رمان نوجوان که امیدوارم به زودی تمام شود اما فعلا راجع به محتوای آن چیزی نمی گویم. *آینده ادبیات مارا چطور پیش بینی می کنید؟ ادبیات داستانی ما افت و خیز زیاد دارد،گاه روزهایی بسیار نا امید و گاه روزهایی امیدوارکننده دارد. خوشبختانه من این روزها در حس و حال امیدواری هستم. امیدوارم شرایط بهتری پیش روی ما باشد. در هر صورت امروز نسل جوانی دست به قلم برده اند که می توان به آنها امید بست و احتمال زیادی وجود دارد که در آینده شاهد طلوع ستاره هایی در این حوزه باشیم.
پنجشنبه ، ۱۳اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]