واضح آرشیو وب فارسی:خدمت: سه خواهر که با مرگ خودخواسته به زندگی شان پایان دادند، با نوشتن وصیت نامه روی دیوار، خواستار حلالیت خانواده شدند.به گزارش خدمت؛ عصر روز سه شنبه، پسری جوان وقتی وارد خانه شان در محله نظام آباد تهران شد، متوجه غیبت مشکوک سه خواهرش شد. پسر جوان برای بررسی موضوع، به آپارتمان خواهرانش رفت و متوجه بوی شدید گاز در خانه شد. دقایقی بعد او با جسد بی جان سه خواهرش در پذیرایی در کنار هم روبه رو شد. پسر جوان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفت. با حضور تکنیسین های اورژانس، آن ها مرگ هر سه زن میان سال را تأیید کردند. در ادامه، با اعلام موضوع به قاضی ایلخانی، بازپرس ویژه قتل، او دستور تحقیقات درباره مرگ سه خواهر را صادر کرد. با بررسی آپارتمان سه خواهر، مأموران با نوشته ای روی دیوار مواجه شدند. سه زن میان سال با ماژیک روی دیوار وصیت نامه ای را نوشته و با بیان اینکه به خاطر مشکلات خانوادگی، خواستار مرگ خود خواسته هستند، از اعضای خانواده طلب حلالیت و بخشش کرده بودند. برادر هر سه خواهر در بازجویی ها مدعی شد: خواهرانم مجرد بودند و در طبقه بالای خانه خودمان زندگی می کردند و در این مدت حرفی از خودکشی نزده بودند. نمی دانم چرا آن ها با گاز به زندگی شان پایان دادند. با اظهارات پسر جوان، جسد سه خواهر ٤٥ تا ٥٠ ساله، به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات برای مشخص شدن انگیزه سه خواهر برای مرگ خودخواسته آغاز شد. در همین حال، در پرونده ای دیگر، پدر دختر دانش آموزی که آذرماه در پی تدریس کتابی نامناسب دست به خودکشی زده بود، از معلم و مدیر مدرسه شکایت کرد. مرد جوانی با چشمان گریان وارد شعبه سوم دادسرای امور جنایی شد و از مدیر و معلم مدرسه دخترش به اتهام تشویق به خودکشی و فریب دختران دانش آموز شکایت کرد. مرد جوان به نام سعید در شکایتش گفت: دخترم به نام آیسان ١٥ساله، در یک مدرسه غیرانتفاعی در شمال تهران درس می خواند. او را مثل یک فرشته بزرگ کرده بودم و به دلیل وضع مالی مناسبی که داشتم، هیچ کمبودی نداشت. روح دخترم پاک بود، او بسیار خوب بود و همه دوستش داشتند. وی ادامه داد: آیسان در رشته علوم انسانی درس می خواند؛ به همین دلیل دو ماه قبل از مرگش به سراغم آمد و از من خواست برایش کتاب «د.س» را بخرم. وقتی پرسیدم کتاب را برای چه می خواهی، ادعا کرد معلم مدرسه این کتاب را معرفی کرده و از بچه ها خواسته است این کتاب را بخرند تا او تدریس کند. پدر دانش آموز ١٥ساله اضافه کرد: ابتدا فکر کردم یک کتاب معمولی است؛ به همین خاطر آن را برایش خریدم. چند صفحه اولش را خواندم و متوجه شدم این کتاب رمان است و دنیا، مرگ و روح را در قالب نامه یک دختر ١٥ساله روایت می کند. مرد جوان اشک هایش را پاک کرد و ادامه داد: دخترم بعد از چند روز از این کتاب تعریف کرد و تا زمان آن حادثه سه بار کتاب را کامل خوانده بود. در این کتاب از خواننده درخواست می شود نصف شب هم از خواب بیدار شود و شروع به خواندن کتاب کند. در این کتاب جمله ای آمده است: «دنیا هیچ، همه هیچ بر هیچ مپیچ» که طبق حرف فیلسوف مورد اشاره در داستان، آب رنگی خورده و خرگوش سفید که همان روحش است دارد پرواز می دهد به امید روزی که روحش دوباره به این دنیا باز می گردد. این کتاب اصلا برای تدریس در مدرسه که هیچ برای تدریس در دانشگاه نیز مناسب نیست. وی گفت: بعد از خواندن این کتاب، آیسان زیرورو شد و سؤال های عجیب وغریب می پرسید. یک هفته قبل از مرگ، دخترم از من پرسید: یکی از فامیل های دوستش از طبقه پنجم خودکشی کرده و زنده مانده است. من در جوابش گفتم که چنین چیزی امکان ندارد و بدون شک آن فرد خواهد مرد. دخترم بسیار شاد بود و اصلا به فکرم نمی رسید خودکشی کند. یک روز قبل از مرگش با هم به پارک رفته و کلی بازی و شوخی کردیم. شب وقتی به خانه آمدیم، او از من خواست شطرنج بازی کنیم که من گفتم خسته هستم و فردا این کار را می کنیم. پدر دختر دانش آموز اضافه کرد: ظهر روز بعد آیسان از مدرسه آمد و استراحت کرد. ساعت ٤:٣٠ عصر، مادرش او را از خواب بیدار و از او پذیرایی کرد. حدود ساعت پنج همسرم برای سیمی کردن کتاب های او از خانه خارج شد. ساعت شش عصر همسایه ها با من تماس گرفتند که حال آیسان بد است؛ چون محل کارم نزدیک خانه بود، دو دقیقه بعد به خانه آمدم و متوجه سقوط دخترم از طبقه ششم شدم. آیسان هنوز زنده بود و وقتی با او حرف زدم، سرش را تکان داد. دقایقی بعد اورژانس در محل حاضر شد و مرگ دخترم را تأیید کرد. سعید ادامه داد: بعد از خودکشی دخترم، کتاب را مطالعه کردم و متوجه حاشیه نویسی های آن شدم. دخترم با خواندن این کتاب، هر روز از زندگی فاصله گرفته و به مرگ بیشتر نزدیک می شد. در صفحه اول کتاب، دوست آیسان با نوشتن مطلبی او را از خواندن این کتاب منع کرده بود؛ اما دخترم ١٥ساله بود و فردی در این سن مستعد پذیرش گفته های کتاب است. وی گفت: بعد از فوت دخترم، من قصد شکایت از هیچ کس را نداشتم؛ اما وقتی به مدرسه او رفتم، متوجه شدم مدیر مدرسه به دروغ ادعا کرده آیسان با نقل مکان به تبریز رفته است. حتی معلم او که این کتاب را هنوز تدریس می کند، از خودکشی دخترم به خاطر خواندن کتاب «د.س» اطلاع ندارد. بعد از متوجه شدن این موضوع، خشمگین شدم؛ چرا که می دانم امکان دارد دختران دیگری نیز بعد از خواندن این کتاب، مثل آیسان خودکشی کنند. چرا باید یک کتاب نامناسب در مدارس تدریس شود؟ من از مدیر و معلم مدرسه شکایت دارم. با شکایت پدر دختر دانش آموز، قاضی سجاد منافی آذر، بازپرس شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت، دستور پیگیری موضوع را صادر کرد. این در حالی است که مدیر مدرسه با رد ادعاهای پدر آیسان، گفت: با توجه به اینکه دانش آموزان رشته علوم انسانی در سال سوم دبیرستان درس سنگین فلسفه و منطق را پشت سر می گذارند، با تصمیم مشاور و معلمان مدرسه، تصمیم بر آماده سازی دانش آموزان با کلاس های فوق برنامه گرفتیم. به همین دلیل، با انجام مشاوره های بی شمار، مطالعه کتاب «د.س» را که کتابی شناخته شده در خصوص فلسفه است، پیشنهاد دادیم. این کتاب بسیار شناخته شده و مختص مسائل فلسفی است. وی مدعی شد: دانش آموز دختری که خودکشی کرده است، بسیار گوشه گیر بوده و از قبل نیز نامه های ناامیدانه ای نوشته است. ضمن اینکه دانش آموزان دیگر مدرسه نیز در حال حاضر مشغول خواندن این کتاب هستند و هیچ مشکلی برایشان پیش نیامده و آیسان از قبل زمینه مشکلات روحی داشته است. منبع: شرق
پنجشنبه ، ۱۳اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خدمت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]