واضح آرشیو وب فارسی:عصر هامون: از همان قبل از انقلاب سیاست دو پایه نیکسون باعث شده بود تا ایران و عربستان وارد فاز جدیدی از رقابت های منطقه ای بشوند و سران دو کشور گوی خوش خدمتی به کدخدا را از یکدیگر می ربودند.به گزارش خبرنگار سرویس بین الملل عصرهامون ، اما بعد از انقلاب اسلامی ایران اساس حضور دو کشور در جوار یکدیگر با تدبیر های امام راحل و پس از ایشان مقام معظم رهبری رنگ و لعاب کاملا متفاوتی به خود گرفت. عربستان سعودی با توجه به دستگاه اندیشه ای دگم و بسته ای که ضمیمه ذات حکومت داری اش شده است تنها و تنها با در آمد حاصل از عایدات نفتی سرپا ایستاده است و این که نفت کدخدا را تامین میکند برای سردمدارانش آبرویی دست و پا کرده، اما ایران اسلامی با اتکا به ظرفیت درونی خود و باج ندادن به کدخدا سعی در پیشرفت درون زا داشته و این خود مدلی جدید را در عرصه سیاست گذاری های بین المللی گشوده است. حالا اما پس از گذشت بیش از سه دهه از عمر انقلاب اسلامی ایران، عربستان سعودی به دنبال برتری جویی و ماجراجویی هایی است که گاه به دلیل غفلت مسئولین و دستگاه های مربوطه در داخل خاک ایران اسلامی به اهداف خود دست یافته و یا حداقل به اهداف خود نزدیک تر شده است. دولت یازدهم به دلیل نزدیک بودنش به آقای رفسنجانی وعده های زیادی راجع به تحول در روابط با کشورهای منطقه خصوصا عربستان سعودی داده بود و رسیدن به این هدف بالذات برای دولت یک پیروزی محسوب می شود زیرا آن را عمق راهبردی خود می داند! اما آنچه که قابل تامل است اینکه رسیدن به این هدف به چه قیمتی؟ این رابطه چقدر می ارزد؟ طی ماه های گذشته عربستان سعودی دست به اقدامی تامل برانگیز زده و خروجی این رفتار اقتصادی ناامیدی دوستان ایرانی اش بوده! حکایت از این قرار است که پس از افزایش صادرات نفتی تا حدی رونق اقتصادی به بازارهای ایران بازگشت و کسب و کار رونقی تازه گرفت اما تصمیم ناگهانی و یا به عبارتی بهتر از پیش تعیین شده ی ناگهانی عربستان سعودی باعث شد تا این رژیم به صورت یکجانبه سهمیه تولید و فروش فرآورده های نفتی و نفت خود را چند برابر افزایش دهد و این تصمیم باعث شد تا در مدت زمان کوتاهی قیمت نفت از 95 دلار به 25 دلار سقوط کند و ناگهان بازار های جهانی با یک شوک نفتی رو به رو گردد و از طرفی لطمه های این سیاست گذاری نفتی به اقتصاد تازه رونق گرفته ملی ما نیز بر کسی پوشیده نیست اقتصادی که متاسفانه هنوز به همین نفت وابسته است و راه خروج از این نوع اقتصاد نیازمند یک برنامه مدون و فوری است. اما همین اقتصاد موجود قطعا نباید خالی از منافع ملی شود آن هم به دست سران رژیم سعودی. حال اینکه چرا عربستان سعودی با هماهنگی کدخدا دست به این اقدام زده بر کسی پوشیده نیست چون حفظ منافع ملی این کشور از مسیر این گونه سیاست ورزی ها و در ارتباط تمام عیار با کدخدا میسر خواهد بود اما آنچه سوال اصلی این گزارش را به خود اختصاص داده این مهم است که چرا وزیر نفت درخواست نشست اضطراری اپک را نمی دهند و به ذکر عبارات کلی در اینباره اکتفا کرده اند؟ بر اساس اساسنامه اپک اگر یکی از اعضا خودسرانه دست به اقدامی مانند افزایش تولید بزند سایر اعضاء می توانند درخواست نشست اضطراری بدهند تا از سقوط قیمت و ضرردهی سایر اعضاء جلوگیری شود، اما در نهایت تعجب تا کنون آقای زنگنه هیچ واکنشی از خود نشان نداده است و بودجه سال 1395 نیز می خواهد روی 40 دلار برای هر بشکه نفت بسته شود! به گفته محمدباقر نوبخت معاون رئیس دولت یازدهم:" دولت افزایش قیمت نفت را برای سال آینده در برنامه ندارد به همین جهت قیمت نفت در نظر گرفته شده برای سال آینده بین 43 تا 45 دلار برای هر بشکه خواهد بود." حال سوال اینجاست که دولت برای مانور دیپلماتیک در روابط با طرف سعودی تا کجا حاضر است از منافع ملی ملت ایران چشم بپوشد و تنها از طریق مذاکرات منطقه ای با مسئولین سعودی راه را برای پیگیری منافع ملی هموار نماید؟ آیا وقت آن نرسیده تا اقدامات متقابل را نظیر برقراری نشست اضطراری سران اپک پیگیری نموده و از مسیر این اهرم های قوی تر دیپلماتیک منافع ملی ایرانیان را حاصل نمایند؟ انتهای پیام/
پنجشنبه ، ۱۳اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر هامون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]