واضح آرشیو وب فارسی:اندیمشک جوان: اندیمشک جوان ؛ علیرضا منصوریان سرانجام سکوتش را درباره اتفاقات نفت در فصل جاری شکست و حرف هایی جنجالی را به زبان آورد. خبرآنلاین: سرانجام بغض علیرضا منصوریان ترکید. همانطور که در رختکن، وقتی عکس دارستانی را دید، ترکید. شاهدان می گویند منصوریان در رختکن نفت نتوانست بغض خود را مثل این چندماه فرو بخورد. مصداق بازر […]اندیمشک جوان ؛ علیرضا منصوریان سرانجام سکوتش را درباره اتفاقات نفت در فصل جاری شکست و حرف هایی جنجالی را به زبان آورد. خبرآنلاین: سرانجام بغض علیرضا منصوریان ترکید. همانطور که در رختکن، وقتی عکس دارستانی را دید، ترکید. شاهدان می گویند منصوریان در رختکن نفت نتوانست بغض خود را مثل این چندماه فرو بخورد. مصداق بازر بارانی که بالای شهر ایستاده بود و عاقبت بارید. منصوریان عاقبت بارید و نتوانست سکوت کند. او بعد از ظهر دیروز در گفت وگوی ویژه با خبرورزشی بعد از مرگ دستیارش، چیزهایی را گفت که در این ماه ها در گلویش گیر کرده بود. حرف هایی زد که مملو از گلایه بود. مردی که امسال در نفت ماند تا این تیم را قهرمان کند، حالا مستاصل از اتفاقات تلخی می گوید که در این باشگاه برایش رخ داده است. آقای منصوریان به خاطر مرگ آقای دارستانی تسلیت می گویم. مرگ او شوک بزرگی برای نفت و فوتبال ایران بود. چه اتفاقی روز دوشنبه افتاد؟ اول از همه مرگ اکبر آقا را به خانواده اش تسلیت می گویم و برای آنها طلب صبر دارم. رفتن او برای ما درد بسیار بزرگی بود، چه برسد به خانواده اش. خدا فقط صبر بدهد. مرگ اکبر آقا را به خانواده فوتبال و دوومیدانی تسلیت می گویم. نمی دانم از کجا شروع کنم. حال روحی خوبی ندارم. اکبر آقا شب قبل از فوتش به من زنگ زد و گفت حال روحی ام به هم ریخته است. مشکلات زیادی دارم. وضعیت مالی ام خوب نیست. گفت خسته شده ایم از این همه مشکل در تیم. شب عیدی است و بچه ها همه ناراحتند. گفتم اکبر آقا حتما به تمرین بیا، بعد از آن شب با هم حرف می زنیم و یک راهکاری پیدا می کنیم تا این شرایط سخت را پشت سر بگذاریم. به او برنامه تمرینی را دادم. دوشنبه حول و حوش ۳۰ دقیقه از تمرین گذشته بود که اکبر آقا گفت کمرم سوخت… همانجا سکته کرده بود. وقتی آمبولانس رسید با قرص خواستند وضعیت اکبر آقا را بهتر کنند ولی در آمبولانس یک بار دیگه سکته زد. سکته آخر را هم روی تخت بیمارستان زد و برای همیشه از جمع ما رفت. نمی دانم چه بگویم. دردی است که انگار درمانی ندارد. خیلی راحت اکبر آقا را از دست دادیم. او به خاطر مشکلات مالی سکته کرد. با هر کدام از بازیکنان نفت هم که حرف می زنیم، می گویند آقای دارستانی به خاطر مشکلات مالی اوضاع خوبی نداشت و حتی نمی توانست همسرش را از استرالیا بیاورد. چرا شرایط نفت امسال این گونه شده؟ من در ۳۰ سال فوتبال، چیزهایی که امسال در نفت دیدم، ندیده بودم. امیدوارم تا عمر دارم، دیگر این چیزها را نبینم. یکی از این اتفاقات را همین دیروز در نفت تهران افتاد. برای من وحشتناک بود. صبح زودتر رفتیم و پارچه های سیاه و بنرها را در محل تمرین زدیم ولی یک نفر از باشگاه نیامده بود، جز آقای شیبانی و ایرانیان که در این مدت همیشه کنار ما بودند. یک نفر از باشگاه نیامد که تسلیت بگوید. یک نفر از شرکت ملی نفت نبود. یکی نبود که به داد ما برسد. تسلی خاطر بدهد. یک نفر از هیات مدیره نیامد. این درد است به خدا. من این چیزها را در عمرم ندیدم. اصلا انگار اکبر آقا جزو این باشگاه نبود. انگار آنها همه شرایط را برای او و تیم مهیا کرده بودند. شما نمی دانید حال ما چطور بود. بچه های نفت تهران هم گویا در رختکن به شدت گریه کرده اند و حتی صدای اعتراض شان درآمده است. بچه هایم و من دیروز چیزهایی در این فوتبال دیدیم که…. دیگر حالم دارم از این وضعیت بهم می خورد. در این چند وقت در نفت تهران چیزهایی دیدم که اگر از جنس فوتبال نبودم و آن را نمی شناختم، از فوتبال متنفر می شدم و برای همیشه می رفتم. در این سال در نفت چیزهایی دیدم و تجربه کردم که در تاریخ فوتبالم ندیدم. می خواهم بگویم کلمه بی معرفت برازنده نفتی هاست. در اوج بی معرفتی با من و تیمم برخورد می کنند. فقط ما در تهرانسر هستیم و هر روز تمرین می کنیم. انگار فقط از تیم نفت ما وجود داریم و هیچکس نیست. این قدر سخت بود یک نفر برای تسلی خاطر به تمرین بیاید؟ این قدر سخت بود؟ این اتفاقات شما را شدیدا ناراحت کرده است. امسال که نفت مشکلات زیادی داشته، هیچگاه شما را این قدر دلخور ندیده بودیم. سایت اندیمشک جوان، انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
پنجشنبه ، ۱۳اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اندیمشک جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]