واضح آرشیو وب فارسی:لرسو: تلفیق موسیقی کلاسیک ایرانی و فلامنکو با نشانه های شاخصی از موسیقی «جَز» چند سالی است که بر ژانرهای «فیوژن» موسیقی افزوده شده اما تا به امروز به خلق اثری ماندگار منتهی نشده است.به گزارش لرسو و به نقل از فارس ؛ آلبوم «چه آتش ها» اثری از علی قمصری به خوانندگی همایون شجریان آزمون و خطایی است که گویا به مذاق مخاطب عام و خاص خیلی خوش نمی آید و نتوانسته انتظارات این دو گروه شنونده را برآورد. تلفیق موسیقی کلاسیک ایرانی و فلامنکو با نشانه های شاخصی از موسیقی «جَز» چند سالی است که بر ژانرهای «فیوژن» موسیقی افزوده شده و تا به امروز به خلق اثری ماندگار منتهی نشده است. در این آلبوم، عناصر تشکیل دهنده اثر به کلّیتی که اثرگذاری جدی بر مخاطب بگذارد نرسیده است. هرچند این عناصر به تفکیک دارای قابلیت هایی درخور تعمق است و بیشتر برای اهل فن و تحقیق موضوعیت دارد. بحث خلق اثری که دارای ویژگی های موسیقی فاخر بوده و نیز تاثیرگذاری قابل توجه داشته باشد بسیار پیچیده و بغرنج است و بعضا منجر به خلق آثاری می شود که در جستجوی ممرّی برای عبور از تکرار است که عموما به مقصود نمی رسد. موسیقی چون بر مبنای جنبه های زیبایی شناسی استوار است، علاوه بر وجود ویژگی های فنی، باید طی مدتی کوتاه اقبال خاص و عام را به دنبال داشته باشد که آلبوم «چه آتش ها» کم و بیش فاقد آن است. صِرف بهره گیری از تکنیک و بعضا هارمونی «توکه »های موسیقی «فلامنکو» با گوشه های موسیقی ایرانی و کنار هم قرار دادن سازهای ایرانی و غربی منجر به خلق اثری ماندگار نخواهد شد. در مارکت ایرانی، شنونده ایرانی چه خاص و چه عام در نهایت، تمام عناصر اثر را منتهی به لایت موتیفی قوی و گیرا بر حنجره ی خواننده دنبال می کند چرا که سرزمین ما موطن شعر است و کلام و وظیفه هنرمند در ارتقاء سطح شنیداری مخاطب با تعاریف موسیقی ایرانی در این راستاست و آلبوم «چه آتش ها» با این ابزار می توانست بهتر بر گوش شنونده بنشیند. قطعه اول این آلبوم «آواز بیات ترک» ترکیبی از کمانچه، ویلنسل، گیتار، بیس و... با اکمپانیمان موسیقی «جز» بر پایه ریتمی هفت ضربی که موسیقی به حس کلی اثر کمک کرده و کمانچه نیز قطعاتی آوازی اجرا می کند و همایون شجریان نیز به خوبی بخش اوج را به خوبی اجرا می کند اما فواصل استفاده شده در این قطعه بر بار حسی عاطفی خط کلام که بیشتر توسط شنونده پیگیری می شود، نمی افزاید. تصنیف «بزم تو» بر همان ساختار ریتمی قطعه اول با تمپویی تندتر و استفاده از تکنیک و پاساژهای سرعتی است. این قطعه دارای ترکیب بهتری با لایت موتیف است اما از گیرایی موسیقی کلام برخوردار نیست. «آواز تار» در دستگاه همایون با نوازندگی علی قمصری اجرا می شود. این آواز ابتر به نظر می رسد و «سونه ریته» قوی ندارد. تصنیف «نه گریه ای» این قطعه نیز با کلامی بم آغاز می شود و به سوی اوج بسط و گسترش داده می شود اما باز از عدم گیرایی ملودی کلام رنج می برد. تصنیف «دلم دیوانه شد» تلفیقی از موسیقی «فلامنکو»، «جز» و موسیقی ایرانی است که اجزاء این اثر به خلق اثری جذاب منتهی نشده و حرف خاصی برای گفتن ندارد. «گناه عشق» آوازی است استوارتر و گیراتر که با آکوردهای تکرار شونده همراهی می شود. در این آواز تلفیق شعر و آواز به درستی صورت گرفته و خواننده با احساس اثر را اجرا کرده است. «رها» قطعه ای بی کلام با ریتمی ترکیبی و بسیار قوی تنظیم شده است که دارای زیبایی های شنیداری ریتمیک است که بیشتر به مذاق اهل موسیقی می آید تا مخاطب عام هرچند با افزودن جنبه های زیبایی شناختی بیشتر می توانست مخاطب عام را نیز درگیر کرده و سطح شنیداری این قشر عظیم موسیقی را ارتقاء بخشید. «مقدمه دشتی» قطعه ای بی کلام است که با اورتور زهی آغاز می شود و با آواز کمانچه خاتمه می یابد. «دل افروزتر از صبح» نیز در بخش کلام از موتیف های بیشتر شنیده شده بهره برده است و برای مخاطب تازگی و جذابیت ندارد مگر به خاطر تنظیم و ارکستراسیون. اورتور و جواب های بین کلام نیز به درستی نوشته نشده است و بیشتر دچار تکنیک زدگی شده است. «مقدمه اصفهان» قطعه هارمونیزه در مایه اصفهان است که به مدد چینش منطقی میزان ها و ورود نغمات ایرانی حسی نوستالژیک به اثر می بخشد. تصنیف «یاران موافق» در آواز اصفهان با ریتم پنج ضربی دارای تنظیم مناسبی است و با کلام همخوانی دارد و اورتورها با ضرب دست گیتار بر جذابیت تنظیم و کلیت اثر افزوده است. «همنوازی کوبه ای» این بخش نیز هیچ چیز خاص و ویژه ای ندارد و چون اجرا به صورت آنسامبل روی صحنه بوده بسته به حال و هوای تماشاچیان اجرا شده است. تصنیف «شرم و شوق» یکی از قطعات خوب این آلبوم است که فضای تنظیم، ارکستراسیون و کلام در هماهنگی بیشتری است و بهتر در خدمت مفهوم کلام قرار گرفته و خواننده نیز به زیبایی اجرا کرده است. تصنیف «بی همگان» این کار دارای ساختاری مناسب تر و بنیاد ریتمیک مناسب تر برای این سبک «فیوژن» موسیقی ایرانی و غربی به نظر می رسد و خالق اثر شاید اگر به این چینش بیشتر بگراید موثرتر واقع شود. «ساز و آواز راست پنجگاه» آواز این بخش زیباست. هم علی قمصری هم همایون شجریان به خوبی اجرا کرده اند اما اول اینکه این ساز و آواز در همخوانی با بقیه بافت کلی اثر نیست و دوم اینکه از شعری که بسیار شنیده شده و کار شده بهره برده است که می توانست از اقیانوس غنی شعر ایران زمین بهره برد. «زورق شکسته» این آواز دارای ویژگی خاصی نیست نه در کلام خواننده و نه در جواب آوازهای نوازنده تار. تصنیف «چه آتش ها» بهترین قطعه این آلبوم است و تنها کلام همایون شجریان و تار علی قمصری بلادرنگ شنونده را درگیر می کند که این مهمترین ویژگی یک اثر موسیقایی است. روند ملودیک گیرا و حسی کلام و چینش به جای جواب ها و اورتور تار، خود اثری شنیدنی خلق کرده است. تلفیق مناسب شعر و موسیقی از دیگر ویژگی های این تصنیف است و گویا علی قمصری اگر به این سمت و سوی حسی و بار عاطفی آثار خود در عین نگاه ویژه به تکنیک نزدیک تر شود، مقصود شنونده به مراتب بیشتر حاصل گردد. یادداشت از: علیرضا سپهوند انتهای پیام/
چهارشنبه ، ۱۲اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: لرسو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]