تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه خداوند بخواهد بنده اى را رسوا كند، از طريق زبانش او را رسوا مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804046145




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ابراهیمیان:استعفایم بدلیل اختلاف سلیقه با آیت الله جنتی بود/سخنگویی شورای نگهبان مساوی است با بوق/ساختار شورای نگهبان یک ساختار غیرمنطبق با نظام انتخاباتی ماست


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



ابراهیمیان:استعفایم بدلیل اختلاف سلیقه با آیت الله جنتی بود/سخنگویی شورای نگهبان مساوی است با بوق/ساختار شورای نگهبان یک ساختار غیرمنطبق با نظام انتخاباتی ماست
«نجات‌الله ابراهیمیان» مدت‌هاست با چیزی تحت عنوان «چالش اعلام موضع» روبه‌روست. دو بار تابه‌حال از سمت سخنگویی استعفا داده که پذیرفته نشده است، اما او دیگر خودش را سخنگوی شورای نگهبان نمی‌داند بلکه صرفا از منظر یک عضو حقوق‌دان سخن می‌گوید. سخنگویی را به «بوق» تشبیه می‌کند و می‌گوید برایش نه این سمت اهمیت دارد نه پست و مقام حقوق‌دانی. او معتقد است لازمه سخنگویی نوعی سیاست‌مداری است که در او نیست. از صداقتی حرف می‌زند که به اعتقاد او لازمه حرکت در مسیر حکومت علوی است و نه سیاست‌مداری به معنای رایج امروزی. صبح دوشنبه با ما و روزنامه اعتماد مصاحبه داشت و حرف‌هایش را زد. اول مصاحبه می‌گوید «سؤال‌های دردسر‌دار نپرسید که به اندازه کافی دردسر داریم». ابراهیمان دانش‌آموخته فرانسه است...
روز نو :  «نجات‌الله ابراهیمیان» مدت‌هاست با چیزی تحت عنوان «چالش اعلام موضع» روبه‌روست. دو بار تابه‌حال از سمت سخنگویی استعفا داده که پذیرفته نشده است، اما او دیگر خودش را سخنگوی شورای نگهبان نمی‌داند بلکه صرفا از منظر یک عضو حقوق‌دان سخن می‌گوید. سخنگویی را به «بوق» تشبیه می‌کند و می‌گوید برایش نه این سمت اهمیت دارد نه پست و مقام حقوق‌دانی. او معتقد است لازمه سخنگویی نوعی سیاست‌مداری است که در او نیست. از صداقتی حرف می‌زند که به اعتقاد او لازمه حرکت در مسیر حکومت علوی است و نه سیاست‌مداری به معنای رایج امروزی. صبح دوشنبه با ما و روزنامه اعتماد مصاحبه داشت و حرف‌هایش را زد. اول مصاحبه می‌گوید «سؤال‌های دردسر‌دار نپرسید که به اندازه کافی دردسر داریم». ابراهیمان دانش‌آموخته فرانسه است... 


 ... و در حین مصاحبه هم اصطلاحی به زبان فرانسه به کار می‌برد. از اختلاف‌هایش با دبیر شورای نگهبان و بی‌اطلاعی خود و سایر اعضا از برخی سازوکارهای درونی شورای نگهبان می‌گوید؛ مانند هیأت‌های اجرائی که کاملا زیر نظر دبیر شورا عمل می‌کنند. از نزدیکی سیامک ره‌پیک (رئیس هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات) به آیت‌الله جنتی می‌گوید و برعکس به صمیميتی که بین او و دبیر شورا ایجاد نشده اشاره می‌کند. موقع خداحافظی، می‌پرسم یعنی ما باید منتظر باشیم تا فرد جدیدی به عنوان سخنگو به جای شما معرفی شود. می‌گوید: «انتخابات که تمام شد، دیگر چه فرقی می‌کند سخنگویی باشد یا نباشد یا اصلا چه کسی سخنگو باشد، رفت تا دو سال دیگر». او متفاوت‌ترین سخنگویی است که شورای نگهبان در این سال‌ها به خود دیده است. 


 


‌ هیأت‌های اجرائی وزارت کشور نزدیک به ٨٠ تا ٩٠ درصد صلاحیت داوطلبان را تأیید کرده بود. این رقم وقتی به شورای نگهبان رسید، به زیر ٥٠ و ٤٠ درصد رسید. هیأت‌های اجرائی از نهادهای چهارگانه استعلام کرده بودند. حالا سؤال من این است که اولا آیا شما علاوه بر تحقیقات محلی خود، همان مستندات هیأت‌های اجرائی را مستمسک قرار داده‌اید یا دوباره از نهادهای چهارگانه استعلام گرفته‌اید و دوم اینکه چرا بین خروجی شما و هیأت‌های اجرائی این همه تفاوت و ریزش وجود داشته است؟ 
برخی نهادها وقتی تعداد استعلام‌ها زیاد شد، وقت اینکه در آن فرصت کم به هیأت‌های اجرائی پاسخ دهند را پیدا نکردند. یعنی برخی از آن جواب‌ها در طول آن چند هفته به دست آمد. چه از سوی دادگستری، چه اطلاعات و چه دیگران. بخشی از اطلاعات را وزارت اطلاعات به خاطر حساسیتش به هیأت‌های اجرائی یا حتی هیأت‌های نظارت نداده است، مستقیم به شورای نگهبان داده است. دادگستری هم فرصت نکرده همه را جواب دهد و ناقص جواب داده است تا اینها نهایی شود از هیأت‌های اجرائی کشیده شده است به خارج از ٢٠ روز. 
‌ یعنی تا این حد اهمال از سوی هیأت‌های اجرائی صورت گرفته؟! 
اسمش را نمی‌شود اهمال گذاشت چون در آن مدت کوتاه کاری نمی‌توانستند بکنند جز اینکه همان استعلام‌های نصفه و نیمه را ارسال کنند. اینها در طول مدت بررسی تکمیل می‌شد تا به شورای نگهبان رسید. این ساختار یک ساختار غیرمنطبق با نظام انتخاباتی ماست. ما باید حداقل از یک‌سال قبل بگوییم داوطلبان در فهرستی ثبت‌نام کنند و قواعدی بگذاریم که هزینه ثبت‌نام را بالا ببریم. مثلا وثیقه بگذاریم تا اگر آن فرد رأی کم آورد وثیقه‌اش ضبط شود تا اگر فردی بعد از یک شب‌نشینی هوس ثبت‌نام در انتخابات مجلس کرد، جلویش گرفته شود. این افراد حق بسیاری از نخبگان را تضییع کردند. ما مشغول پرونده‌های این‌چنینی بودیم؛ به پرونده یک‌سری از آدم‌ها به خوبی رسیدگی نشد.
‌ برای همین آن افراد رد صلاحیت شدند؟ چون فرصت رسیدگی خوب به پرونده‌شان را پیدا نکردید؟ 
برخی‌شان بله، اگر این پرونده‌ها نبود، من فرصت می‌کردم به پرونده کسی که گفته بودند به خاطر نوشتن فلان مقاله با ولایت فقیه مخالفت کرده است، بیشتر رسیدگی کنم. خیلی جاها این کار را کردم. استناد شده بود به فضای مجازی که فرد داوطلب مقاله یا بیانیه‌ای در حمایت از افرادی که اقدامات غیرقانونی انجام داده‌اند امضا کرده است. من به آن فرد زنگ زدم به من گفت اصلا روحم خبردار نیست. بیانیه هم که امضا نداشته است. بنابراین این اعلامیه‌ای که علیه کسی تلقی شود، به حساب نمی‌آید. اما وقتی تعداد این موارد صد تا بشود، شما فرصت همین تماس با خود فرد را هم ندارید و این اتفاق افتاده است. یا اعلام کرده بودند که فلان خانم در فلان فرقه سروکله‌اش پیدا شده است. من با او تماس گرفته‌ام به من گفته یکی از بستگانم آنجا می‌رفته است، من هم برای کنجکاوی یک‌ بار با او رفته‌ام ولی هیچ وابستگی تشکیلاتی ندارم. شما تا بیایید این را ثابت کنید، چند روز طول می‌کشد. باید حداقل از یک سال قبل این افراد ثبت‌نام کنند و نهاد نظارتی شورای نگهبان، ساختارهای شبه قضاوتی داشته باشد و بگوید نهادها نظرشان را بگویند. هر نهادی که هست. از اطلاعات سپاه تا حراست‌های ادارات و... این اطلاعات را جمع آوری کنیم. تحقیقات محلی هم انجام دهیم. به افراد هم فرصت دهیم اگر ضد این مستندات دلایلی دارند، ارائه کنند. بعد داور رسیدگی کند و اگر لازم شد دستور تحقیقات دهد. برای مردم ما خیلی‌گران تمام می‌شود وقتی به آنها بگوییم تو غیرملتزم به اسلامی. می‌شود گفت که شما شرایط کافی برای احراز پست خطیر نمایندگی را نداری. اگر قانون اصلاح شود نقش سلایق فردی و شخصی به حداقل می‌رسد. 
‌ شب اعلام صلاحیت‌ها قرار بود شما به صداوسیما بروید اما همان روز استعفا دادید. سؤال اول اینکه چرا دقیقا همان روز استعفا دادید چون شب حساسی بود؟ و دوم اینکه گفته بودید که قرار است برای نخستین‌بار فهرستی از دلایل ردصلاحیت‌ها را اعلام کنید. تصور این بود که احتمالا قرار است در همان برنامه صداوسیما درباره دلایل ردصلاحیت‌ها هم صحبت کنید ولی هیچ‌وقت صحبت نشد، چرا؟ 
فکر کنم کمی قبل از آن بود. مربوط به نتایج هیأت‌های نظارت بر انتخابات بود، نه نتایج خود شورای نگهبان. دلیل استعفای من هم ابتدا به اختلاف سلایق باز می‌گشت که من برای اینکه جوابگو باشم باید بتوانم جواب‌های قانع‌کننده بدهم و مجموعه باید بتواند به شکلی رفتارهایش را تنظیم کند که اقناع‌کننده به نظر بیاید. من احساس می‌کردم شاید در جاهایی اقناع‌کننده رفتار نمی‌کنیم و یک اختلاف سلیقه‌ای هم از ابتدای حضور ما در شورای نگهبان پیش آمد و آن اینکه دبیر محترم شورای نگهبان که انسان زحمتکش و با سابقه‌ای در انقلاب است به هر دلیلی با اعضای جدیدی که اضافه شدند، به علت علقه و وابستگی به اعضای قبلی، نتوانستند خیلی رابطه صمیمانه‌ای برقرار کنند و ما هم فرصت برقراری یک رابطه صمیمانه را پیدا نکردیم. کسی که سخنگوی شورای نگهبان است باید شرایط سخنگویی و اطلاعات کافی را داشته باشد، همچنین اسناد به موقع در اختیارش قرار گیرد تا بتواند ارتباط روشنی با رسانه‌ها داشته باشد. برای ارتباط با رسانه ملی، ارتباط روشنی از طریق دبیر شورای نگهبان تعریف نشده است. جلساتی با رادیو و تلویزیون بوده است که من به عنوان نهاد اطلاع‌رسانی اصلا در جریان نبوده‌ام. احساس کردم که به علت آن اختلاف سلیقه یا بی‌اعتمادی کاملی که از روز اول بین ما وجود داشته است و چون منتخبی بوده‌ام که با سلیقه ایشان خیلی سازگار نبوده است، در مجموع همه اینها باعث شده که امر اطلاع‌رسانی من کمی با اخلال روبه‌رو شد. حرف‌هایی که از این‌سو و آن‌سو زده می‌شد یا خبرنگاران سؤال می‌کردند که شورای نگهبان فلان خبر را منتشر کرده است، درحالی‌که من اطلاع نداشتم. این اختلاف سلیقه‌ها باعث می‌شد که من سعی کنم برای اینکه جلوی روانی کار گرفته نشود کمی جاخالی بدهم که در ایام انتخابات تعارض و اصطکاکی پیش نیاید. سعی کردم که همان سلیقه دبیر محترم اعمال شود و اگر پیامی قرار است منتقل شود، از طریق افرادی منتقل شود که ایشان به آنها اعتماد دارند.
‌ این تصور بود که احتمالا بعد از شما آقای ره‌پیک قرار است سخنگو شود.
شاید این نظر شورای نگهبان نباشد. این انتخاب دبیر شورای نگهبان است. این اختلاف سلیقه به اضافه موارد دیگری که عرض کردم مربوط به چگونگی پرداختن به امر انتخابات بود، باعث شد من تصمیم بگیرم استعفا دهم. خیلی هم عادی است. نباید اینها را به فاجعه بدل کرد. جزء امور عادی زندگی سیاسی ماست و اهمیت زیادی ندارد. گفتم که سخنگویی مساوی است با بوق. 
‌ یعنی درباره مجلس تسلط کافی دارید و خبرگان خیر؟ 
مجلس بخش‌های مختلفی دارد. ما یک تشکیلات نظارتی داریم که از قبل اطلاعاتی درباره اشخاص جمع می‌کند. شورای نگهبان نمایندگانی در استان‌ها دارد که آنها زیرنظر دبیر شورای نگهبان فعالیت می‌کنند و ما اطلاعی از کم و کیف فعالیت آن نداریم. البته می‌دانید که همه ١٢ نفر نمی‌توانند کار اجرائی را با هم انجام دهند. یک نفر باید امور اجرائی را ساماندهی کند اما چون شورای نگهبان باید کار نظارتی انجام دهد، باید امکان نظارت و استیضاح برای همه اعضای شورای نگهبان در مقررات داخلی پیش‌بینی شود که چنین چیزی را نداریم. بنابراین در بحث انتخابات مجلس شورای اسلامی هم مقداری از عقبه کار جدا هستیم. داوری و قضاوت ما از آن ٢٠ روزی شروع می‌شود که تازه ما وارد کار می‌شویم. من از چگونگی شکل‌گیری پرونده‌های داوطلبان، کسانی که تحقیقات محلی را انجام می‌دهند و چگونگی تعیین آنها و اینکه آیا سلایق آنها متنوع هست یا نیست اطلاعی ندارم. انتخاب اعضای هیأت‌های نظارت در شهرستان‌ها بیشتر یک امر اجرائی تلقی شده است و به موقع به اطلاع اعضای شورای نگهبان نرسیده است و شاید هم رویه‌های ناقصی است که قصدی پشت سرش نیست. به نظرم باید طرحی نو در اندازیم. 


‌ هیأت‌های اجرائی وزارت کشور نزدیک به ٨٠ تا ٩٠ درصد صلاحیت داوطلبان را تأیید کرده بود. این رقم وقتی به شورای نگهبان رسید، به زیر ٥٠ و ٤٠ درصد رسید. هیأت‌های اجرائی از نهادهای چهارگانه استعلام کرده بودند. حالا سؤال من این است که اولا آیا شما علاوه بر تحقیقات محلی خود، همان مستندات هیأت‌های اجرائی را مستمسک قرار داده‌اید یا دوباره از نهادهای چهارگانه استعلام گرفته‌اید و دوم اینکه چرا بین خروجی شما و هیأت‌های اجرائی این همه تفاوت و ریزش وجود داشته است؟ 
برخی نهادها وقتی تعداد استعلام‌ها زیاد شد، وقت اینکه در آن فرصت کم به هیأت‌های اجرائی پاسخ دهند را پیدا نکردند. یعنی برخی از آن جواب‌ها در طول آن چند هفته به دست آمد. چه از سوی دادگستری، چه اطلاعات و چه دیگران. بخشی از اطلاعات را وزارت اطلاعات به خاطر حساسیتش به هیأت‌های اجرائی یا حتی هیأت‌های نظارت نداده است، مستقیم به شورای نگهبان داده است. دادگستری هم فرصت نکرده همه را جواب دهد و ناقص جواب داده است تا اینها نهایی شود از هیأت‌های اجرائی کشیده شده است به خارج از ٢٠ روز. 
‌ یعنی تا این حد اهمال از سوی هیأت‌های اجرائی صورت گرفته؟! 
اسمش را نمی‌شود اهمال گذاشت چون در آن مدت کوتاه کاری نمی‌توانستند بکنند جز اینکه همان استعلام‌های نصفه و نیمه را ارسال کنند. اینها در طول مدت بررسی تکمیل می‌شد تا به شورای نگهبان رسید. این ساختار یک ساختار غیرمنطبق با نظام انتخاباتی ماست. ما باید حداقل از یک‌سال قبل بگوییم داوطلبان در فهرستی ثبت‌نام کنند و قواعدی بگذاریم که هزینه ثبت‌نام را بالا ببریم. مثلا وثیقه بگذاریم تا اگر آن فرد رأی کم آورد وثیقه‌اش ضبط شود تا اگر فردی بعد از یک شب‌نشینی هوس ثبت‌نام در انتخابات مجلس کرد، جلویش گرفته شود. این افراد حق بسیاری از نخبگان را تضییع کردند. ما مشغول پرونده‌های این‌چنینی بودیم؛ به پرونده یک‌سری از آدم‌ها به خوبی رسیدگی نشد.
‌ برای همین آن افراد رد صلاحیت شدند؟ چون فرصت رسیدگی خوب به پرونده‌شان را پیدا نکردید؟ 
برخی‌شان بله، اگر این پرونده‌ها نبود، من فرصت می‌کردم به پرونده کسی که گفته بودند به خاطر نوشتن فلان مقاله با ولایت فقیه مخالفت کرده است، بیشتر رسیدگی کنم. خیلی جاها این کار را کردم. استناد شده بود به فضای مجازی که فرد داوطلب مقاله یا بیانیه‌ای در حمایت از افرادی که اقدامات غیرقانونی انجام داده‌اند امضا کرده است. من به آن فرد زنگ زدم به من گفت اصلا روحم خبردار نیست. بیانیه هم که امضا نداشته است. بنابراین این اعلامیه‌ای که علیه کسی تلقی شود، به حساب نمی‌آید. اما وقتی تعداد این موارد صد تا بشود، شما فرصت همین تماس با خود فرد را هم ندارید و این اتفاق افتاده است. یا اعلام کرده بودند که فلان خانم در فلان فرقه سروکله‌اش پیدا شده است. من با او تماس گرفته‌ام به من گفته یکی از بستگانم آنجا می‌رفته است، من هم برای کنجکاوی یک‌ بار با او رفته‌ام ولی هیچ وابستگی تشکیلاتی ندارم. شما تا بیایید این را ثابت کنید، چند روز طول می‌کشد. باید حداقل از یک سال قبل این افراد ثبت‌نام کنند و نهاد نظارتی شورای نگهبان، ساختارهای شبه قضاوتی داشته باشد و بگوید نهادها نظرشان را بگویند. هر نهادی که هست. از اطلاعات سپاه تا حراست‌های ادارات و... این اطلاعات را جمع آوری کنیم. تحقیقات محلی هم انجام دهیم. به افراد هم فرصت دهیم اگر ضد این مستندات دلایلی دارند، ارائه کنند. بعد داور رسیدگی کند و اگر لازم شد دستور تحقیقات دهد. برای مردم ما خیلی‌گران تمام می‌شود وقتی به آنها بگوییم تو غیرملتزم به اسلامی. می‌شود گفت که شما شرایط کافی برای احراز پست خطیر نمایندگی را نداری. اگر قانون اصلاح شود نقش سلایق فردی و شخصی به حداقل می‌رسد. 
‌ شب اعلام صلاحیت‌ها قرار بود شما به صداوسیما بروید اما همان روز استعفا دادید. سؤال اول اینکه چرا دقیقا همان روز استعفا دادید چون شب حساسی بود؟ و دوم اینکه گفته بودید که قرار است برای نخستین‌بار فهرستی از دلایل ردصلاحیت‌ها را اعلام کنید. تصور این بود که احتمالا قرار است در همان برنامه صداوسیما درباره دلایل ردصلاحیت‌ها هم صحبت کنید ولی هیچ‌وقت صحبت نشد، چرا؟ 
فکر کنم کمی قبل از آن بود. مربوط به نتایج هیأت‌های نظارت بر انتخابات بود، نه نتایج خود شورای نگهبان. دلیل استعفای من هم ابتدا به اختلاف سلایق باز می‌گشت که من برای اینکه جوابگو باشم باید بتوانم جواب‌های قانع‌کننده بدهم و مجموعه باید بتواند به شکلی رفتارهایش را تنظیم کند که اقناع‌کننده به نظر بیاید. من احساس می‌کردم شاید در جاهایی اقناع‌کننده رفتار نمی‌کنیم و یک اختلاف سلیقه‌ای هم از ابتدای حضور ما در شورای نگهبان پیش آمد و آن اینکه دبیر محترم شورای نگهبان که انسان زحمتکش و با سابقه‌ای در انقلاب است به هر دلیلی با اعضای جدیدی که اضافه شدند، به علت علقه و وابستگی به اعضای قبلی، نتوانستند خیلی رابطه صمیمانه‌ای برقرار کنند و ما هم فرصت برقراری یک رابطه صمیمانه را پیدا نکردیم. کسی که سخنگوی شورای نگهبان است باید شرایط سخنگویی و اطلاعات کافی را داشته باشد، همچنین اسناد به موقع در اختیارش قرار گیرد تا بتواند ارتباط روشنی با رسانه‌ها داشته باشد. برای ارتباط با رسانه ملی، ارتباط روشنی از طریق دبیر شورای نگهبان تعریف نشده است. جلساتی با رادیو و تلویزیون بوده است که من به عنوان نهاد اطلاع‌رسانی اصلا در جریان نبوده‌ام. احساس کردم که به علت آن اختلاف سلیقه یا بی‌اعتمادی کاملی که از روز اول بین ما وجود داشته است و چون منتخبی بوده‌ام که با سلیقه ایشان خیلی سازگار نبوده است، در مجموع همه اینها باعث شده که امر اطلاع‌رسانی من کمی با اخلال روبه‌رو شد. حرف‌هایی که از این‌سو و آن‌سو زده می‌شد یا خبرنگاران سؤال می‌کردند که شورای نگهبان فلان خبر را منتشر کرده است، درحالی‌که من اطلاع نداشتم. این اختلاف سلیقه‌ها باعث می‌شد که من سعی کنم برای اینکه جلوی روانی کار گرفته نشود کمی جاخالی بدهم که در ایام انتخابات تعارض و اصطکاکی پیش نیاید. سعی کردم که همان سلیقه دبیر محترم اعمال شود و اگر پیامی قرار است منتقل شود، از طریق افرادی منتقل شود که ایشان به آنها اعتماد دارند.
‌ این تصور بود که احتمالا بعد از شما آقای ره‌پیک قرار است سخنگو شود.
شاید این نظر شورای نگهبان نباشد. این انتخاب دبیر شورای نگهبان است. این اختلاف سلیقه به اضافه موارد دیگری که عرض کردم مربوط به چگونگی پرداختن به امر انتخابات بود، باعث شد من تصمیم بگیرم استعفا دهم. خیلی هم عادی است. نباید اینها را به فاجعه بدل کرد. جزء امور عادی زندگی سیاسی ماست و اهمیت زیادی ندارد. گفتم که سخنگویی مساوی است با بوق. 
‌ یعنی درباره مجلس تسلط کافی دارید و خبرگان خیر؟ 
مجلس بخش‌های مختلفی دارد. ما یک تشکیلات نظارتی داریم که از قبل اطلاعاتی درباره اشخاص جمع می‌کند. شورای نگهبان نمایندگانی در استان‌ها دارد که آنها زیرنظر دبیر شورای نگهبان فعالیت می‌کنند و ما اطلاعی از کم و کیف فعالیت آن نداریم. البته می‌دانید که همه ١٢ نفر نمی‌توانند کار اجرائی را با هم انجام دهند. یک نفر باید امور اجرائی را ساماندهی کند اما چون شورای نگهبان باید کار نظارتی انجام دهد، باید امکان نظارت و استیضاح برای همه اعضای شورای نگهبان در مقررات داخلی پیش‌بینی شود که چنین چیزی را نداریم. بنابراین در بحث انتخابات مجلس شورای اسلامی هم مقداری از عقبه کار جدا هستیم. داوری و قضاوت ما از آن ٢٠ روزی شروع می‌شود که تازه ما وارد کار می‌شویم. من از چگونگی شکل‌گیری پرونده‌های داوطلبان، کسانی که تحقیقات محلی را انجام می‌دهند و چگونگی تعیین آنها و اینکه آیا سلایق آنها متنوع هست یا نیست اطلاعی ندارم. انتخاب اعضای هیأت‌های نظارت در شهرستان‌ها بیشتر یک امر اجرائی تلقی شده است و به موقع به اطلاع اعضای شورای نگهبان نرسیده است و شاید هم رویه‌های ناقصی است که قصدی پشت سرش نیست. به نظرم باید طرحی نو در اندازیم. 




تاریخ انتشار: ۱۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن