تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835129694
مطمئناً ايران به دنبال سلاح هسته اي نيست
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: مطمئناً ايران به دنبال سلاح هسته اي نيست
روسيهو قفقاز- ترجمه - زهرا خدايي:
سفر اخير پوتين به فرانسه بهعنوان اولين سفر وي از زمان كسب پست نخست وزيري و همچنين محورهاي مورد مذاكره ميان وي و ساركوزي از اهميت قابل توجهي برخوردار بود.
از همين رو روزنامه لوموند طي مصاحبهاي اختصاصي با پوتين محورهاي مورد مذاكره را مورد پرسش قرار داده است. نوشتار ذيل چكيدهاي از مصاحبه مذكور است.
* سفر شما بهعنوان نخست وزير روسيه به فرانسه و همچنين ضيافت شامي كه ساركوزي ترتيب داده بود، به ظاهر تناقضي را در روابط ميان روسيه و فرانسه آشكار ميكند؟في الواقع چه كسي در روسيه امور را اداره ميكند، شما و يا مددوف؟
هيچ ابهام و تناقضي در سياست ما ديده نميشود. روابط ميان دو طرف از زماني كه من رئيسجمهور بودم در سطح مطلوبي قرار داشته و دارد.زماني كه بهعنوان رئيسجمهور انتخاب شدم ساركوزي درخصوص برنامهها و اهداف آينده از من سؤالاتي پرسيد اما چون هنوز برنامه مشخصي وجود نداشت از من قول گرفت كه اولين سفر و ديدارم از فرانسه باشد. از همين رو پاريس اولين مقصدم بهعنوان نخست وزير بود.در ضمن در حال حاضر رئيسجمهور روسيه مددوف است.
* ملاقات شما در اين سفر با ژاك شيراك با چه هدفي صورت گرفت ؟
هدف خاصي مدنظر نبود. طي سالهاي متمادي ما با هم كار كرده بوديم. شيراك رابطه صميمانهاي با روسيه داشت. او آگاهي و تسلط زيادي به اين حيطه دارد و من سعي مي كنم تا از اطلاعات و ديدگاههاي وي در حوزههايي همچون اروپا و روسيه و همچنين روسيه و فرانسه استفاده كنم.
از سويي بدون اغراق بايد بگويم، شيراك همچنين شخصيتي پسنديده داشته و با اطلاعات جامع و دايره المعارفگونهاي كه دارد مخاطبي جذاب است. در زماني كه ما درگروه G8 در كنار يكديگر بوديم دريافتيم كه وي با اطلاعات جامع و گستردهاي كه دارد در مركز توجه همگان است. وي هميشه اطلاعاتي جامع و گسترده درخصوص مسئله تمدن و سوژههاي بينالمللي دارد.از آنجايي كه شيراك براي ارتقاي سطوح همكاريهاي دوطرفه تلاش زيادي به عمل آورده است مددوف قصد دارد جايزه دولت فدراسيون روسيه را به وي اعطا كند.اميد داريم كه وي به ما افتخار سفر به روسيه و ملاقات با كرملين را در روز 12 ژوئن بدهد تا رياست جمهوري بتواند نشان افتخار را به وي تقديم كند.
در حال حاضر قدرت در روسيه دو چهره دارد، آيا اين جريان موقتي است و يا اينكه شما تمايل داريد نخست وزير به قدرتي معادل قدرت صدراعظمي در آلمان تبديل شود؟
روسيه يك جمهوري است. ما نقش رئيس دولت را در سيستم سياسي كشور تغيير نميدهيم، اينكه در حال حاضر من دولت را اداره ميكنم صرفا يك مسئله نادر در تاريخ سياسي روسيه است.اما در حقيقت موضوع چيز ديگري است:من در عين حال حزبي را اداره ميكنم كه نقش اساسي را در جريان سياسي كشور داشته و در پارلمان اكثريتي ثابت را داراست.پس اين نشاني بديهي است كه در روسيه ما از سيستم چندحزبي و همچنين نقش فزاينده پارلمان نيز استقبال ميكنيم؛اين است پيام واقعي روسيه.
* در روسيه گفته ميشود كه شما و مددوف بهمدت بيست سال است كه در رأس قدرت هستيد. در چه شرايطي شما ميتوانيد قدرت را ترك كنيد؟
در ديدار من با ساركوزي، او از برنامه هايش درخصوص مدرنيزه كردن فرانسه با من سخن گفت.او بسيار پرانرژي و صادق است. او قصد دارد كه تغييراتي اساسي را در كشور براي خدمت بيشتر به فرانسويها به وجود آورد.بدون شك تغييرات در كوتاه مدت ميسر نخواهد شد. بسياري از تغييرات و تصميمات در بلندمدت به ثمر ميرسند. از همين رو مباحث و انتقادات زيادي در سطح جامعه ديده ميشود.
روسيه نيز ميبايست گامهاي بلندي در راستاي مدرنيزه شدن در سطوح مختلف بردارد، گام نخست مدرنيزه كردن اقتصاد است كه ما فعالانه در حال تلاش در اين حيطه هستيم.بهزودي شاهد اولين تغييرات خواهيم بود. همچنين لازم است كه در سيستمهاي اجتماعي، بازنشستگي و خدمات اجتماعي تغييراتي اساسي و بنيادي صورت گيرد.
كشاورزي بخش ديگري است كه نياز به تغييرات دارد. روسيه در اين راه با موانع و مشكلات زيادي روبهروست.ما تصميم داريم كه براي خدمات رساني بهينه به شهروندان روسي از سيستمي سياسي استفاده نكنيم.اگر توانستيم اين امر را در قالب يك نهاد غيرسياسي محقق كنيم بالاترين سازمان سياسي چنين اهميتي را نخواهد يافت.گروهي كه براي اجراي برنامههاي مذكور در نظر گرفته شده، بسيار حرفهاي، لايق، متخصص و متشكل از كارشناسان و همچنين نمايندگان پارلمان است. ما قصد داريم كه چنين تركيبي را براي مدت زمان طولاني حفظ كنيم.
* چه رابطهاي ميان شما و موفقيت اقتصادي روسيه با افزايش قيمت نفت طي سالهاي اخير وجود دارد؟
من قصد ندارم كه قضاوتي روي كار خود داشته باشم.همانگونه كه ميدانيد طي سالهاي اخير افزايش قيمت نفت مسئلهاي بود كه در اين روند تأثير زيادي داشت. ما از سال 2000 با افزايش اقتصادي معادل 10 موجه شديم. اما اين مسئله هيچ ارتباطي به افزايش قيمت نفت ندارد. ما تلاش كرديم تا صنعت زيربنايي روسيه را گسترش دهيم.در حقيقت هدف اصلي روسيه نيز همين است. نتايج اوليه حاصله از اين اقدام نيز به خوبي گوياي اين مطلب بود.مي پرسيد چگونه؟سهم صنايع زيربنايي درافزايش توليد ناخالص داخلي بيشتر از سهم توليد مواد خام است.امابا اين حال به عقيده من اين رقم باز كم است.
* طي سال هاي اخير روسيه كنترل بخش استراتژيك اقتصادي بالاخص صنعت نفت را دست خود گرفته است. تصور نميكنيد كه وزن روسيه مانعي در راستاي نوآوري و توليد سايرين باشد؟
ابداً. ديدگاه شما كاملا اشتباه است. استخراج نفت در سال گذشته تغييري نكرده است.قصد دارم كه توجه شما را به نكاتي جلب كنم.اول اينكه روسيه عضو سازمان كشورهاي صادركننده نفت نيست و بعد اينكه در اكثر كشورهاي استخراجكننده تنها دولت در قالب بخش نفتي ظاهر ميشود. در روسيه بخش خصوصي در زمينه هيدوركربور فعال است كه بسياري از شركتهاي چندمليتي از جمله فرانسه (گازدوفرانس و توتال) در آن حاضرند.
قطعا ما از شركتهاي دولتي(مثل گازپروم و رزنفت) نيز حمايت ميكنيم. بقيه شركت ها خصوصي بوده مثل شركت هاي بريتانيايي، آمريكايي، هندي، چيني، فرانسوي و آلماني.بخش انرژي روسيه بدون شك ليبرالتر از ساير شركتها و حتي در اروپاست.همچنين لازم به ذكراست كه تغييري مهم در بخش انرژي برق صورت خواهد گرفت.
از ابتداي ژوئيه بزرگترين شركت در اين زمينه يعني (RAO UES)منحل شده و به شركتهاي كوچك تري تقسيم خواهد شد و بسياري از شركت هاي اروپايي از جمله ايتاليا و آلمان در اين شركت با سرمايههايي معادل 6، 8، 10 و 12 ميليارد دلار و يورو سرمايهگذاري خواهند كرد. بسيار كم هستند كشورهاي اروپايي كه از چنين سيستم ليبرالي تبعيت كنند در حالي كه سرمايهگذاران روسي از شركت در چنين پروژهاي منع شدند.
بنابراين، اين مطلب كه بازار بر روي ديگران در اين حيطه بسته است مسئلهاي كاملا اشتباه است. و اما درباره مشكلات بخشهاي نفتي بايد بگويم كه شركتهاي بزرگ نفتي و گازي بيش از سايرين در اين روند منتفع شدند و دولت تصميم گرفت تا اين سود را با ايجاد مثلا ماليات بر استخراج مواد خام و يا ماليات بر استخراج به حساب بودجه فدراسيون روسيه بريزد.اما احساس كرديم كه اين سيستم افراطي بوده و جاي پيشرفت براي شركت ها و همچنين گسترش استخراج باقي نميگذارد.بنابراين تصميم گرفتيم كه ماليات ها را كاهش دهيم.
* آيا تورم ميتواند بهعنوان يكي از عوامل بيثباتي روسيه تلقي شود ؟
ما واهمهاي از اين قضيه نداريم.تورم برآمده ازجريانات داخي روسيه نيست بلكه از مقصد كشورهاي ديگر بالاخص كشورهاي اروپايي به روسيه صادرشده است.اين امر ناشي از افزايش سريع قيمت مواداوليه است.كارشناسان ميدانند كه اين امر بهدليل جريان مصرف در چين و هند و همچنين افزايش استفاده از سوختهاي آلاينده است. همچنين افزايش سرمايهگذاري در روسيه يكي ديگر از دلائل اين امر است.در گذشته 20 تا 25 ميليارد دلار هر سال از كشور خارج ميشد.
سال گذشته سطح سرمايه گذاريهاي خارجي به 81 ميليارد دلار رسيد.سرمايهگذاريها، دلار و پولي كه در نتيجه تجارت نفت خام بدست آمد به دلار حاصل از شركتهاي روسي اضافه شد. اما به مدد افزايش حقوق كارمندان و حقوق بگيران و بازنشستگان سعي داريم تا نتايج منفي ناشي از تورم در اقتصاد روسيه را كاهش دهيم.
* چه انتظاري ازفرانسه بهعنوان رئيس آينده اتحاديه اروپا داريد؟
فرانسه يكي از شركاي بزرگ سنتي ماست.ما هميشه از مشاركت استراتژيك نيز سخن گفتهايم كه من بيشتر همين اصطلاح را ترجيح ميدهم.فرانسه هميشه سياستي مستقل را در سياست خارجي دنبال كرده كه اميدوارم همين سياست را ادامه دهد.سخت است كه به فرانسوي ها مسئلهاي خارجي را تحميل كرد و رؤساي جمهوري فرانسه نيز بايد اين مسئله را در نظر داشته باشند.
روسيه هميشه اين استقلال را تحسين كرده است و از همين رو انتظارات زيادي از فرانسه در قالب رياست اتحاديه اروپا دارد. اميد داريم كه بتوانيم ديالوگي سازنده براي ايجاد پايهاي حقوقي درقالب شراكت در اتحاديه اروپا داشته باشيم.اسناد موجود درباب پيشينه روابط ميان دو طرف موجود است و ما قصد داريم كه توافقنامهاي جديد امضا كنيم.بنابراين فرانسه ميبايست با رياست خود، نفسي تازه به اروپا بدهد.
* روسيه چگونه ميتواند مدعي تقسيم و حضور در ارزشهاي اروپايي باشد در حاليكه رقابت در اقتصاد و يا سياست چيز ديگري را ميگويد؟
من هيچ تضادي را مشاهده نميكنم. رقابت، مبارزه است. اگر زماني يكي از طرفها سود بيشتري را بدست آورد و در نهايت برنده شد، اين بدان معناست كه رقابت وجود دارد.در همه كشورهاي بازيگران اقتصادي تلاش ميكنند تا به قدرت نزديك شده و سود بيشتري را كسب كنند.رقابت براي كسب موقعيت بالاتر همواره وجود داشته و خواهد داشت و روسيه نيز در اين بين استثنا نخواهد بود.
* سيستم سياسي روسيه را در چه قالبي ميبايست ارزيابي كرد:ديكتاتوري، رژيم اوتوريتر و يا دمكراتيك؟
ما تلاش داريم كه كشورمان را بر طبق سنتها و فرهنگ سياسي مان دنباله رو ارزشها و اصول دنياي مدرن گسترش دهيم.سيستم چندحزبي به معناي حضور تعداد كثيري از احزاب در روند سياسي كه توانايي سازماندهي به جريانات را ندارند و يا با تمايلات جاه طلبانه، اقدامات و فعاليتهاي خود خلل ايجاد ميكنند نيست بلكه چند حزبي به معناي سيستمي است كه درآن احزاب بزرگ حضور داشته و بيانگر منافع گروه و يا قشر خاصي از مردم است كه تلاش مي كننددر چارچوب مبارزات سياسي و شركت در روند اتخاذ تصميمات به نيازهاي گروهي خاص پاسخ گويند.
روسيه تلاش زيادي در راستاي گسترش سيستم چند حزبي و نقش پارلمان به عمل آورده است و في الواقع در اين راه و در چارچوب طرحي قانوني در راستاي انتقال قدرت فدرالي به مناطق و استانداري ها و شهرداري ها به موفقيت هاي چشمگيري نيز دست يافته است.در حقيقت روسيه تلاش ميكند تا با فعاليتهايي قدرت را از مركز خارج كرده و آن را با منابع مالي در اختيار واحدهاي كوچك تر قرار دهد.بدون شك بدون وجود شهرداري ها و استانداري ها جامعه دمكراتيك، نرمال و متمدن وجود ندارد.
* شما از سيستم قضائي روسيه تعريف كردهايد در حاليكه مددوف با نگاهي بدبينانهتر از نيهيليسم قضائي در روسيه سخن ميگويد؟
من اعلام كردم كه عليرغم همه اشكالات موجود سيستم قضائي ميتواند گسترش يابد و جايگاه خود را بيابد. استنباط شما از قضايا اشتباه بوده است.مددوف از نيهيليسم سياسي سخن گفت و نه قضائي.در بخش امنيتي و عمومي بالاخص قضائي از منافع مردم هميشه به خوبي دفاع نشده است. طبيعي است كه شهروندان هيچ احترام و اعتمادي به اين سيستم نداشته باشند.
* در حاليكه اوضاع در چچن به حالت عادي بازگشته است، در اينگوچي و داغستان رو به وخامت ميرود. به عقيده شما علت واقي مشكل چيست؟
اوضاع در چچن رو به بهبود است و اهالي آن در چارچوب فدراسيون ميتوانند جمهوري خود را گسترش دهند.و اما درباره داغستان و اينگوچي بايد بگويم كه ما از همه جريانات حاكم مطلعهستيم.منافع اقتصادي و نه سياسي در تضاد با يكديگر هستند.شايد بتوان آن را در قالب مخالفت سياسي ارزيابي كرد اما نميتوان آن را جريان جدايي طلب نام نهاد.
* جنگ چچن و گروگانگيري بسلان و نوردست برگهاي سياه دوران رياستجمهوري شماست.آيا تصور نميكنيد كه اين امكان وجود داشت كه بهتر در اين مسائل عمل كنيد؟
خير. من مطمئنم كه اگر به گونهاي ديگر عمل ميكردم همه اين جريانات تا به امروز ادامه داشت.بايد با هر جرياني كه در راستاي از بين بردن ثبات و امنيت در روسيه است مقابله شود.هر كشوري در شرايطي امتيازاتي به تروريستها ميدهد و در نهايت از دست دادن قربانيان زياد را تحمل ميكند كه همين مسئله چهره دولت را خراب ميكند و شمار قربانيان كارنامه را سنگينتر ميكند.
* آيا معتقديد كه ايران قصد ساخت بمب اتمي را دارد؟
من تصور نميكنم. هيچ مدركي براي اثبات اين امر وجود ندارد.ايرانيها ملتي بزرگ و مستقل هستند.آنها قصد دارند كه از استقلال و حقوق قانوني خود در دستيابي به انرژي
صلح آميز هستهاي استفاده كنند.من يقين دارم در چارچوب حقوقي و قضائي نيز ايران تا كنون هيچيك از موارد را نقض نكرده است. حتي اين كشور حق غنيسازي(اورانيوم) را دارد.اسناد و مدارك موجود گوياي اين واقعيت است. ايران به اين قضيه متهم است كه همه مدارك را به آژانس بينالمللي انرژي اتمي نشان نداده است.
اين امر در دست بررسي و بهزودي ابهامات برطرف خواهد شد. اما به عقيده من ايران همگان را از برنامههاي خود مطلع كرده است.ما در حال حاضر با طرف ايراني در حال مذاكره و گفت وگو هستيم و از اين كشور مي خواهيم تا با شفافيت بيشتري جامعه بينالملل را متقاعد كند.
* اگر زماني دريابيد كه ايران درصدد ساخت بمب اتمي است آيا براي روسيه مشكلي خواهد بود ؟
سياست چنين التزامي را تحمل نميكند. زماني كه ما چنين اطلاعاتي را در اختيار قرار داديم قطعا براي ادامه روند نيز برنامههايي داريم.از سويي ايران تنها يك بخش از مشكل است. بسياري از كشورها، خواهان استفاده از انرژي هستهاي صلح آميز هستند. نياز به اورانيوم براي مصارف انرژي احساس شده و كشورها در حال گام نهادن در اين حيطه هستند.
* آيا پيوستن اوكراين و گرجستان به ناتو تهديدي براي روسيه خواهد بود ؟
در مجموع ما مخالف گسترش ناتو و پيوستن اعضاي جديد هستيم.ناتو در سال 1949 و براساس مادة 5 موافقتنامة واشنگتن در قالب امنيت دسته جمعي بهوجود آمد. هدف اصلي آن دفاع و مقابله با اتحاد جماهير شوروي و حمله احتمالي اين كشور در آن مقطع زماني بود.پس از آن روسيه اعلام كرد كه هيچگاه قصد حمله به كشوري را ندارد اما غربي ها عكس اين مطلب را ادعا كردند.
اتحاد جماهير شوروي امروز ديگر وجود ندارد و قاعدتا تهديدي نيز متعاقب آن وجود ندارد در حاليكه اين سازمان همچنان وجود دارد.بنابراين سؤال اينجاست كه هدف وجودي اين سازمان چيست؟ در حقيقت ناتو بايد با همه تهديدات مقابله كند. ميپرسيد تهديدات كدامند؟تروريسم، جنايات بينالمللي و... آيا شما تصور ميكنيد كه در قالب يك بلوك نظامي- سياسي بسته ميتوان همه مشكلاترا حل كرد؟بدون شك خير.مشكلات تنها در قالب همكاري هاي گسترده و نزديكيهاي جهاني و نه در قالب بلوك بندي ها حل خواهد شد.
گسترش ناتو به معناي ايجاد مرزهاي جديد در اروپا و در حقيقت ساخت ديوار جديد برلين است البته غيرقابل رؤيت اما شايد خطر آن كمتر از ديوار برلين واقعي نيست.اين امر امكانات مبارزه مفيد و همكاري هاي دسته جمعي براي مقابله با تهديدات جديد را از بين ميبرد.عدماعتماد و بدگماني متقابل ميان كشورهاي گسترش مييابد و در حال حاضر با اين پرسش روبهرو هستيم كه ناتو قصد دارد چه تصميماتي را در اين قالب اتخاذ كند.از طرفي اين بلوك نظامي –سياسي حاكميت مستقل كشورها را با تحميل ديسيپلين جديد داخلي از بين برده و آن كشورها را تبديل به پادگان ميكند.
ما به خوبي ميدانيم كه تصميمات در كجا اتخاذ شده است:در يكي از كشورهاي ادارهكننده ناتو.پس از آن تصميمات مذكور قانوني اعلام شده و ظاهري از پلوراليسم و نيات خير به آن داده شد كه تأسيس پايگاه ضدموشك يكي از نتايج آن بود.ابتدا تصميمات اتخاذ شد و بعد از آن در بروكسل به خاطر فشارها و انتقادات ما مورد بحث و مذاكره قرار گرفت. ما نگرانيم كه پيوستن اين كشورها به ناتو همراه با استقرار پايگاههاي ضدموشك كه ما را تهديد ميكند، باشد.درحاليكه هميشه سخن از محدود نمودن مسلح كردن اروپا درميان است دو پايگاه نظامي دقيقا روي دماغ روسيه ظهور كرد. بهزودي پايگاههاي جديدي در لهستان و جمهوري چك تأسيس خواهد شد.
مشاهده ميكنيم كه پايگاههاي نظامي در اطراف مرزهاي ما روبه گسترش است در حاليكه هيچكس، هيچكس را تهديد نميكند.تفسيري ديگر را در اين راستا با موضوع دمكراسي براي شما بازگو ميكنم.بحث دمكراسي همواره يكي از مهمترين موضوعات است.آيا رهبران سياسي نبايد آن را در روابط بينالملل در نظر گيرند؟آيا ميشود كه در عين حال هم كشوري دمكراتيك بود. هم كشوري هولناك؟دمكراسي به معناي قدرت مردم است. در اوكراين قريب به 80درصداز جمعيت مخالف پيوستن اين كشور به ناتو هستند.در حاليكه شركاي ما ميگويند كه اوكراين به ناتو خواهد پيوست.بنابراين به نظر ميرسد همه چيز جلوتر و حتي به جاي اوكراين تصميم گرفته شده است.آيا عقيده مردم دراين روند براي كسي مهم نيست؟آيا اين به معناي دمكراسي است ؟
* روسيه با واشنگتن بر سر بسياري از مسائل از جمله:كوزوو، عراق، پايگاههاي ضدموشك و پرونده هستهاي ايران اختلاف نظر داريد. اين اختلافات را چگونه ارزيابي ميكنيد و به عقيده شما بيلان جورج بوش در سياست خارجي در اين 8 سال چگونه بوده است؟
قصد ندارم كه قضاوتي در اين خصوص ارائه كنم چرا كه وظيفه آمريكايي هاست كه به اين پرسش پاسخ دهند.من تنها عقيدهام را ميگويم.تصور ميكنم كه رئيسجمهور ايالات متحده آمريكا مسئوليت سنگيني را در زمينه مسائل بينالمللي و همچنين اقتصاد جهاني برعهده دارد.ما هميشه نظريات خود را در مواجهه با مشكلات داشتهايم كه بدون شك در مقايسه با ديگران از تنوع بسياري برخوردار است.اما زندگي نشان داده است كه هيچ مشكلي با زور حل نميشود. در حقيقت غيرممكن است. نميتوان براي حل معضلات بينالمللي موضعي تك قطبي اتخاذ كرد.نميتوان روند و ساختاري يكجانبه در دنيا داشت.مشكلات تنها در سايه همكاريهاي دسته جمعي و در قالب حقوق بينالملل حل شدني است.
قانون مشت ديگر ره به جايي نميبرد. اگر بخواهيم همين سياست را در پيش گيريم دامنه اختلافات و درگيريها به حدي خواهد رسيد كه دولتي توان و امكانات لازم براي مهار آنرا نخواهد داشت. رابطة ميان روسيه و آمريكا داراي نكات مثبتي نيز هست. بهعنوان مثال مبادلات اقتصادي سال به سال رو به گسترش ميرود.
مبارزه با تروريسم از ساير اشتركات ديدگاهها ميان ما و آمريكاست. روسيه يك از اعضاي شوراي امنيت و دركادر گروه 6 قرار دارد. ما در راستا و موافق با شورا عمل كرده و به وحدت نظر رأي ميدهيم.
در واقع همانطور كه مادة 41 بخش 7 منشور سازمان ملل ميگويد و يا همه تلاشهاي ما در آن راستاست اين مطلب است كه هيچ مسئلهاي با قدرت زور حل نميگردد. ما با واشنگتن بر سر برخي از مسائل اختلاف عقيده داريم.اما جو همكاري و اعتماد همچنان ميان طرفين وجود دارد.
تاريخ درج: 22 خرداد 1387 ساعت 11:28 تاريخ تاييد: 22 خرداد 1387 ساعت 14:07 تاريخ به روز رساني: 22 خرداد 1387 ساعت 14:03
چهارشنبه 22 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]
-
گوناگون
پربازدیدترینها