واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: ادبیات سیاسی به مثابه ابزار / چرا اصولگرایان در تهران از ورود به مجلس بازماندند؟
در نتیجه دو قطبی تایید صلاحیت – رد صلاحیتها ما شاهد آن هستیم که مردم به سمت کسانی گرایش داشتند که تا قبل از این به عنوان رجل توانمند اجرایی و سیاسی شناخته نمیشدند و شاهد نوعی تقابل پنهان افکار عمومی پایتخت در فضای دو قطبی بودیم.
به گزارش نامهنیوز، انتخابات هفتم اسفند تمام شد و مانند اغلب انتخاباتهای گذشته، مردم با حضورشان در پای صندوقهای رای، لحظات با شکوهی از مردمسالاری دینی را رقم زدند.
این انتخابات برخلاف انتخاباتهای گذشته در برخی از حوزههای کلیدی نتایج قابل تاملی را به همراه داشت که از جمله آن ها می توان به پیروزی قاطع اصلاح طلبان در پایتخت اشاره کرد. در باب تحلیل نتایج انتخابات در مقیاس کشوری و کیفیت نظام مندی آرا، در ماه های آتی شاهد بحثها و بررسیهای بیشتری در محافل خبری – سیاسی خواهیم بود ولی آنچه که این روزها نقل این محافل است، بحث شکست اصولگرایان در رقابت های انتخاباتی در حوزه تهران است. عوامل مختلفی را برای این شکست می توان لیست کرد ولی نکته ای که بیش از همه ذهن نگارنده را به خود مشغول داشته، نقشِ نوع وگونه ادبیات سیاسی جریان رقیب برای پیروزی در این عرصه است.
همان طور که می دانید از ماه های اولیه تشکیل دولت یازدهم، سیاست داخلی و خارجی دولت انتقادات زیادی را به همراه داشت و منتقدان به عناوین مختلف و گاه زشت و زننده از جانب دولت پس زده می شدند و دولت به موازات خاتمه دادن به مساله هسته ای و رفع تحریم ها (سبدی که تمام تخم مرغ هایش را در آن چیده است) با ایجاد دوقطبی هایی نظیر برجام– دلواپسان و یا دو قطبی میانه رو – تندرو ها و افراطیون سعی کرد در این دوسال در ذهن مردم اینگونه القا کند که مانع حل مشکلات کشور این افراد هستند و لذا از چند ماه قبل واژه هایی نظیر تندرو و افراطی بدون آنکه به درستی تبیین شود، در دوقطبی ساخته شده توسط دولت رسوب کرد و نقش خودش را در از میدان به در کردن حریف در رقابت های انتخاباتی ایفا کرد.
همین اتفاق را درست در مساله برجام هم شاهد بودیم که دوقطبی (دل آرام – دلواپس) باعث شد که این طور وانمود شود که مانع به ثمر رسیدن برجام و حل این پرونده پرهزینه و ملال آور ده، دوازده ساله همین دلواپسان هستند که منافع شان در حل نشدن این مساله است.
دو قطبی سوم و شاید از همه مهمتر را بتوان دو قطبی در جریان تایید و ردصلاحیت ها دانست که در این دوقطبی به مخاطب این طور القا شد که یک نهاد حکومتی و فراجناحی مثل شورای نگهبان، جناحی عمل می کند و با ردصلاحیت های گسترده از افراد به دنبال تثبیت جایگاه تندروها در مناصب حکومتی است. لذا می بینیم که در حرکتی هماهنگ در فاصله چند ماه مانده به انتخابات، حمله به شورای نگهبان و زیر سوال بردن این نهاد نظارتی آغاز می شود و همسو با آن این خط خبری در رسانه های بیگانه دنبال می شود و منجر به تضعیف جایگاه این نهاد در افکار عمومی می شود.
در نتیجه دو قطبی تاییدصلاحیت – رد صلاحیت ها ما شاهد آن هستیم که مردم به سمت کسانی گرایش داشتند که تا قبل از این به عنوان رجل توانمند اجرایی و سیاسی شناخته نمی شدند و شاهد نوعی تقابل پنهان افکار عمومی پایتخت در فضای دو قطبی بودیم. در حقیقت این گونه انتخاب کردن ها و انتخاب شدن ها، واکنشی است به کنش ها در فضای دوقطبی ایجاد شده. حل ظاهری مساله هسته ای، ترافیک مقامات کشور های اروپایی و سایر کشورها در داخل و رفع برخی تحریم ها و محقق شدن برخی انتظارات از برجام، این گونه ساخت و پرداخت ادبیات سیاسی و یا همان دو قطبی سازی ها را کارگر می سازد و وقتی کنکاش می شود، دیگر جای تعحبی در رابطه با نتایج انتخابات مجلس در پایتخت نمی گذارد.
با این حال نگارنده بر این نظر است که این دو قطبی ها کاذب هستند چرا که ساختار متزلزلی داشته و بر مبنای بده بستان سیاسی بین جریان پیروز و مردم شکل گرفته اند که اگر این معاوضه درست و بهنگام انجام نشود، افرادی که بر اساس این الگو رای داده اند، در انتخابات بعدی که ریاست جمهوری است، تن به معاوضه ای دیگر نخواهند داد و ما مطمئنا شاهد فروپاشی این دو قطبی ها و دفع هر قطب توسط دیگری خواهیم بود.
حال سوال اینجاست که با توجه به اینکه در سال 96 انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم و از هم اکنون هم زمزمه های حضور برخی از افراد سرشناس مطرح است، در آن انتخابات دولت و جریان غالب در تهران چه دو قطبی را برای شکست حریف در انتخابات رقم خواهند زد؟!
منبع: فارس
۱۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۰:۵۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]