واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
محافظ رهبر پیشین کرهشمالی: ایل وحشی و فحاش بود
روز نو : محافظ شخصی رهبر پیشین کرهشمالی کیم جونگ ایل را فردی وحشی و عاری از حس ترحم توصیف کرد. لی یونگ گوک، محافظ شخصی رهبر پیشین کرهشمالی در گفتوگوی اختصاصی با دویچهوله از 11 سال خدمت به کیم جونگ ایل صحبت کرد. دویچه وله در گزارشی آورده است، لی یونگ گوک این روزها فعال حقوق بشر است اما سالها پیش او شغل دیگری داشت؛ شغلی امنیتی و مهم در دیکتاتوری حاکم بر کرهشمالی. او یکی از نیروهای محافظ ویژه رهبر پیشین کرهشمالی بود.لی یونگ میگوید که هنوز دانشآموز دبیرستانی بود که توانست یکی از نیروهای محافظ کیم جونگ ایل شود که در آن زمان هنوز رهبر نشده بود و پدرش او را برای جانشینی آماده میکرد.به گفته، او گروهی از سوی رهبری کرهشمالی به مدارس آمدند و از پسرهای نوجوان ورزیدهای که بهنظر مناسب میآمدند، آزمون ورزشی و عقیدتی گرفتند. مهمترین ویژگی اما پیشینهی خانوادگی "پاک" بود. اگر حتی یکی از اقوام دور آنها ساکن کرهجنوبی بود یا سابقهی مخالفت سیاسی با خانوادهی رهبر کره شمالی را داشت، بلافاصله کنار گذاشته میشد.یک سال طول کشید تا لی یونگ در همه آزمونها موفق شد و در تیم حفاظتی رهبر بعدی کرهشمالی به کار گرفته شد.محافظ شخصی کیم جونگ ایل میگوید که رهبر پیشین کرهشمالی بیش از هر چیز فحاش بود و در صحبتهای روزمره از کلمات رکیک استفاده میکرد.او با تاکید بر این که کیم جونگ ایل "اصلا آنطوری نبود که من تصور میکردم"، میافزاید: او وحشی و خشن بود و هیچ ترحمی نداشت. اگر کسی جرأت میکرد پشت سر او کوچکترین حرفی بزند یا به او بخندد، ناگهان ناپدید میشد و ما دیگر هرگز آن فرد را نمیدیدیم.محافظ شخصی کیم جونگ ایل میگوید حتی گاهی قرعه به نام نزدیکترین افراد به رهبر پیشین کرهشمالی میافتاد و دوستان صمیمی او هم ناپدید میشدند و دیگر از سرنوشت آنها خبری نمیشد.لییونگ میگوید، رهبر پیشین کرهشمالی دمدمیمزاج هم بود. با این که رابطه خوبی با محافظان شخصی خود داشت و بارها ناگهان با آنها بگو و بخند میکرد و گپ میزد، همهی محافظان از او به شدت میترسیدند چون میدانستند هر آن ممکن است او میان خنده و شوخی، جدی شود و با تندخویی به آنها ناسزا بگوید.با همهی نگرانیها و سختیهای کار برای کیم جونگ ایل، لی یونگ کمی بیش از یک دهه محافظ شخصی رهبر پیشین کرهشمالی باقی ماند اما در سال ۱۹۸۸ میلادی او ناچار شد شغل خود را ترک کند. دلیل این اجبار به ترک شغل این بود که یکی از پسرعموهایش بهعنوان راننده شخصی کیم جونگ ایل استخدام شده بود. بنا بر قوانین کره شمالی دو نفر از اعضای یک خانواده نمیتوانند همزمان در استخدام خانوادهی رهبری کرهشمالی باشند.لییونگ میگوید برای اولینبار بعد از کمی بیش از 10 سال او توانست پیونگیانگ و دنیای منزوی قصر رهبری را ترک کند و واقعیت کرهشمالی را ببیند.او میافزاید: ناگهان دیدم در این 10 سال هیچچیز تغییر نکرده است. مردم هماناندازه با فقر درگیرند و گرسنه و قحطیزدهاند و رسانهها درحال دروغپردازی دربارهی خانوادهی کیم جونگ ایل هستند.او گفت، شوکه شده است که رسانههای کشورش بهدروغ مینویسند کیم جونگ ایل در همراهی با مردم قحطیزده میگرید و چیزی نمیخورد.لییونگ کوک اما کماکان در یکی از ادارات دولتی شاغل بود و از اعضای طبقه خاص نزدیک به حاکمیت با امکانات ویژه محسوب میشد. وی در سال ۱۹۹۴ برای مأموریتی خارجی راهی چین شد و آنجا تصمیم گرفت که به کرهجنوبی رود. با اینحال فردی که قرار بود او را غیرقانونی به کرهجنوبی ببرد، کلاهبردار از آب درآمد. لی یونگ کوک به کرهشمالی بازگردانده و مستقیم به اردوگاه کار اجباری فرستاده شد.او به کمپ "یودوک" فرستاده شد که یکی از بدترین اردوگاههای کار اجباری در کره شمالی است. او در این باره میگوید: با زندانیان درست مثل حیوان رفتار میشد... نه، بسیار بدتر از حیوان رفتار میشد.او میگوید: هر دو هفته یکبار عدهای از زندانیان انتخاب و جلوی چشم بقیه زندانیان اعدام میشدند. همه ما موظف بودیم از فاصلهی کمتر از ۱۰ متری اعدام آنها را تماشا کنیم.اما لی یونگ کوک موفق شد از این اردوگاه کار اجباری فرار کند. او حاضر نشد چگونگی فرار خود را بگوید و فقط به این بسنده کرد که با این که دستبند به دست بود، موفق شد خود را به مرز چین و کرهشمالی برساند و وارد خاک چین شود.این محافظ شخصی رهبر پیشین کرهشمالی از سال 2000 میلادی در سئول بهسر میبرد و دربارهی نقض حقوق بشر و جنایتهای کرهشمالی سخنرانی و مصاحبه میکند.او میگوید که هنوز هر روز با هراس از تعقیب و بازداشت موقت از سوی نیروهای کره شمالی زندگی میکند اما حاضر نیست اجازه دهد این ترسها بر او غلبه کنند. با اینحال لی یونگ کوک اصلا حاضر نیست کلمهای دربارهی سرنوشت خانوادهاش که در کرهشمالی باقی ماندند، صحبت کند.
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]