واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/فرشته رضایی*«به افرادی با عملکرد بد رای میدهیم، اما نمیگذاریم فاشیستها رای بیاورند».این شعار چپهای سوسیالیست در انتخابات ۲۰۰۲ فرانسه بود، برای جلوگیری ازبه قدرت رسیدن لوپن یا جناح راست افراطی فرانسه. آنها مدعی شدند که به ژاک شیراک رای میدهند که او هم جناح راست اما با مشی میانه است، اما با دستکش!سکانس اول، مجلس هفتم:سال ۸۴ است. به عنوان یک خبرنگار هر بار به یکی از نمایندگان مجلس هفتم زنگ میزنم. موضوع مسایل استانی و اقتصادی و اجتماعی گیلان است. به جز عده معدودی، برخی از آنها، نه در حوزه اقتصاد صاحب نظرند نه به عنوان نمونه دفاعی از بودجه گیلان در کمیسیون تلفیق مجلس ارائه میدهند. به ناچار برخی مسایل را مطرح و نمایندگان هم همانها را تایید میکنند و نتیجه میشود، متن گزارش!حواله دادن جواب سوالات به روزهای آتی یکی دیگر از ترفندهاست. آنجا که میگویند، بگذارید مطالعه کنم ببینم اصلا چنین طرحی در مجلس آمده یا خیر؟! بگذریم از مابقی نمایندگانی که در طول سالهای نمایندگی حتی یک نطق در دفاع از ارزشهای شخصی خود هم در مجلس نداشتند و در پاسخ به سوالات مختلف، در خصوص معضلات گیلان، میفرمودند: «شما که هستی؟ از کجا بدانم که خبرنگاری؟!»اگر نگاهی به برخی بنرهای انتخاباتی در چند روز اخیر بیاندازید، این «اسبق و سابق»ها چندان هم دیر و دور نیستند! بلکه دقیقا بیخ گوش شمایند.سکانس دوم، دولت:شاهد فعالیت چند استاندار و فرماندار در شهرهای مختلف گیلان در هشت سال دولت گذشته بودهایم. به یاد دارم از استانداری که جلسه خبرنگاران در آخرین جشنواره مطبوعات گیلان را به دلیل یک تیتر انتقادی ترک کرد، تا استاندار دیگری که –مانند غالب مناطق کشور- هیچ موفقیتی برای رونق اقتصادی و جذب سرمایه گذار نداشت و نه توانست از همین واحدهای کوچک صنعتی که مدام شعارهایشان در خصوص آن داده میشد، بهترین بهره را ببرند. در نتیجه شاهد افزایش بدهکاران بیکار در گیلان بودیم.به جز این ۸ سال تمام، شهر افسرده بود. نه کنسرتی نه تئاتری نه مثل امروز اندکی آزادی مدنیای؛ نه بخش تولید پررونقی نه شهرکهای بیجان صنعتی،نقطه امیدی، نه دانشگاهها مایه افتخار و شوکتی. به همین سادگی زندگی میکردیم و به تلخندهای آن مرد که آدرس کوچهشان را برای تهیه ارزاق ارزان حواله میداد، گوش میسپردیم…همان مرد که در سفرهای استانی برایش نامه نوشتیم که فرزندمان بیکار است و در جواب نامه یک وام بلاعوض ۵۰ یا ۱۰۰ هزار تومانی از بانک مربوطه گرفتیم، یعنی سهم تو از کرامت انسانی، همین!سکانس سوم، مردم:تا اینکه تجربهها تلمبار شد. خواستیم از نو بسازیم.همه با هم آمدیم و جان دادیم به شاخه امیدی که در انتظار روئیدن بود.نتیجه عقلانیت سیاسی، دوری از تفرقه، امید دوباره و اعتماد به اینکه ماهم میتوانیم، اگر به دوباره به پا خواستن را تمرین کنیم.ثانیه به ثانیه به زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک میشویم.بسیاری از افراد تصمیم نهایی خود را برای انتخاب فرد اصلح گرفتهاند و برخی هم همچنان مردد در تکاپوی آمدن یا نیامدناند.تجربه و کارنامه ۸سال سیاست ناورزی پیش روی دیده گان ماست. تجربه مشارکت جمعی گسترده در انتخابات ۹۲ هم پیش روی ماست قطعا همه ما دوست نداریم نمایندگان ما حتی در پی احساسات وعده بدهند یا فکر کنند در هر جغرافیایی با هر شرایط و اقلیمی میتوان شهرک صنعتی،منطقه آزاد، کارخانجات مادر و… ایجاد کرد. شعارهای پوپولیستی سالیان درازی است که جای خود را به زبالهدان تاریخ داده است. این را تجربه کشورهای توسعه یافته به ما میگوید که بر اساس استعداد هر منطقه و استان و توان آن مکان، چه مطالبهای از دولتها داشته باشیم.همه ما قطعا خواهان ورود افرادی متخصص، متعهد و دارای هوش سیاسی واقتصادی به مجلس هستیم. قطعا نمیخواهیم نمایندگانی به مجلس راه یابند که فرداها وقتی پشت تریبون مجلس قرار گرفتند تا به عنوان منتقد یا موافق سخنرانی کنند، شرممان بیاید که نماینده شهر ما هستند.پس اگر میخواهید در این مشارکت سیاسی هواشمندانه رفتار کنید، تا هزینه های بین المللی یک انتخاب اشتباه به کوچه خیابانهای شهر سرازیر نشود، و تبعاتش دامن زندگی عادی شهروندان را نگیرد، رای بدهید. به یاد بیاورید رای ندادن، پاس گل اشتباه به تیم مقابل است. به یاد بیاورید که تیم ملت نباید بازنده باشد. پس اگر منتقد هستید، حتی شده به میانه روها هم با دستکش رای دهید.گيل نگاه: انتشار اخبار و يادداشت های دريافتی به معنای تاييد محتوای آن نيست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر میشود.
۶ اسفند ۱۳۹۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]