واضح آرشیو وب فارسی:کبنانیوز: کبنانیوز؛ نوید سبزعلی** تئوری بازی ها یکی از نظریات پایه در ریاضیات می باشد که اولین بار توسط یک ریاضی دان مجارستانی بنام وان نیومن مطرح گردیده و ما با استفاده از آن می توانیم رفتار انسانها را تبیین و تفسیر کنیم. لذا این علم در روانشناسی ، جامعه شناسی و علوم سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد. لازم به ذکر است وقتی می گوییم بازی ، منظور از بازی فعالیتی است میان دو یا چند نفر که در آن طرف های بازی راهبردهایی را برای خود انتخاب می کنند و تصمیماتی رااتخاذ می کنند ودر نهایت این تصمیمات را به صورت رفتارهایی بروز می دهند. به نظر این افراد این تصمیمات عقلایی است. (عقل معاش که حساب سود زیان دنیوی را می کند نه عقل کامل که تشخیص حق از باطل می کند). زیرا یک سری قواعد براین بازی ها حاکم است.(تاکید می کنم امکان دارد این قواعد لزوما در ست نباشند و اخلاقی هم نباشند لذا در اینجا عقلانیت مساوی در ست بودن نیست. مثلا در بازی شطرنج شما نمی توانید بگویید چرا اسب اینطوری حرکت می کند زیرا قاعده ی بازی این است).گاهی بر فضای سیاسی چنین بازی هایی حاکم است. منظور این است این قواعد وجود دارند وطرفین بر اساس آن بازی می کنند ولی ممکن است خلاف اخلاق واصول اعتقادی باشد. آن چیزی را که یک بازیکن در چنین بازی هایی باید بدان عمل کند این تصمیمات به اصطلاح عقلایی است. لذا گاهی قرار گرفتن یک طرف در یک موقعیت استراتژیک طر ف دیگر را مجبور می کند تصمیمات خود را بر اساس چنین موقعیتی بگیرد. و رفتار کند، پس رفتار آن براساس رفتار طرف دیگر یا حتی رفتار های دیگران نشات می گیرد.در اقتصاد وسیاست ما گاهی چنین بازی هایی را داریم لذا باید بازیکن کار کشته ای (میر شکار اقتصادی) به زمین این بازی ها بفرستیم. اینک چندین سوال در اینجا مطرح می شود. سوال اول: قواید این بازی ها از کجا نشات گرفته است که بعضی ها آن را عقلانیت می پندارند. می گویند گاهی این قواید بر اثر یک سری زمینه های تاریخی و فرهنگی شکل می گیرند. البته می توان با آموزش و مداخله سیستماتیک مثلا وضع قوانین خوب از طرف یک نهاد کارامد این قواعد را عوض کنیم. سوال دوم:در استان ما چه بازی هایی توانسته است توسعه پیدا کند، باب شود رایج شود.(آیا بازی با مجموع صفر یا بازی با مجموع غیر صفر یا بازی برنده برنده یا باز بازنده برنده و …). سوال سوم: چقدر اخلاقیات بر این بازی ها حاکم بوده است. حال اگر کسانی در این استان یا حتی شهرستان به آقای دکتر تاجگردون روی خوش نشان نمی دهند دلیل آن این نیست که ایشان خوب بازی نمی کند بلکه اتفاقا ایشان خیلی خوب بازی می کنند و قاعده ی بازی را نیز خوب می دانند. شما برای رفع ناراحتی هایتان باید بروید قاعده ی بازی را که خودتان بر اثر یک زمینه تاریخی مولد آن بوده اید،درست کنید. همه مردم این استان اگرچه کامیاب نبوده اند ولی نام نیک را در این نظام در تمامی صحنحه های حساس برده اند. اینک پلی هست بنام توسعه . همه ی مردم این استان حق دارند از روی این پل عبور کنند. آقای تاجگردون هم بعنوان نماینده حق داشت مردم خود را از روی این پل عبوردهد. این پل نباید یک طرفه باشد تا همیشه یک طرف گذشت کند که البته گدشت، در مسائلی که فقط بین تعداد کمی می باشد، خوب است واخلاقی است ولی در مسائل جمعی یک گذشت ناکارامد می باشد وخلاف عقل هم می باشد. مثلا در مسئله ی هسته ای چون به منافع ملی وابسته است بگوییم به خاطر ۱+۵ از انرژی هسته ای گذشت می کنیم، این کار خلاف عقلانیت است،. آقای تاجگردون در بازی عبور از پل توسعه می گوید ما می توانیم این پل رادو طرفه کنیم واگر فضا برای دوطرفه شدن وجود نداشته باشد با نصب یک چراغ هوشمند یاحتی یک پلیس خبره را را عبور دادن تمامی مردم استان فراهم کرد. راستی آقای تاجگردون شنیده ام که در یکی از روستاهای اطراف شهرستان باشت پسر جوانی به خاطر بیماری خواهرش ونداشتن استطاعت مالی به شما سنگ پرانی کرد وهمین کار سبب خیری شد برای کمک به بسیاری از این محرومان شبیه ایشان در سراسر کشور ناراحت نشوید ، این بنده خدا سنگ خودش را به طر ف شما انداخت ولی دیگران که فحش وتهمت را به طرف شما پرتاب می کنند سنگی است که دیگران درد ست آن قرار داده اند، سنگ خودشان نیست. ( داستان منصور حلاج که سنگ زدن مردمی را که نمی فهمیدند منصور چه می گوید، عبادت است ولی چون شبلی می دانست و می زد گناه است و منصور از سنگ مردم عادی ناله نکرد ولی از کلوخ شبلی که می دانست و می زد نا له می کرد و می گفت تو چرا.) آقای دکتر غلامرضا تاجگردون به نظر بنده شکوه اخلاقی شما انجاست که شما به کسانی نیکی کرده اید که آنها را ندیده اید و حتی ریا، تظاهر و در در بوق و کرنا هم نکرده اید.(خدمت به محرومترین مردمان که شایسته شانی بالاتر ازاین می باشند.) شما علارغم علایق سیاسی خود حتی غرایز بشریتان(بالاخره دوست دارید انتخاب شوید وخادم مردم باشید) با یک رویکرد درونی هم با شعار تکثیر خیر وتقلیل شر، صادقانه قرار دادها ،پیمانها و میثاقهای اجتماعی را رعایت کردید. شما دروغ نمی گویید تا با دروغ در دل مردم جا باز کنید و با احساسات مردم عوام فریبی،نمی کنید. و به وعد ه های خود پایبند هستید،و به نظر بنده این همان اخلاق مداری است. واین برخورد بعضی از دوستان با شما (که البته نه انتقاد و گفت گو) با مردی چون شما که شایسته ی تقدیر می باشید، شبیه برخورد برادران یوسف(تاکید میکنم برادران) با خود پندارید که اورا به چاه انداختند تا از شر عزیز بودن او در نزد پدر راحت شوند، ولی نمی دانستند گاهی قاعده ی بازی را خدا عوض می کند (البته شاید قاعده ی بازی همین بوده زیرا الله خیرالماکرین ) و یوسف از چاه بیرون میاید وعزیز مصر می شود و بقیه داستان راخودتان می دانید. ** دکترای ریاضی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد بهبهان
پنجشنبه ، ۶اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کبنانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]