واضح آرشیو وب فارسی:وکیل ملت: وکیل ملت: بردن اسکار بهترین فیلم، تنها به این معنی نیست که این فیلم بهترین تولید هالیوود در آن سال بوده است، بلکه آن را در ردیف برندگان پیشینی نظیر "پدرخواند"، "لارنس عربستان" و "بر بارانداز" که حالا به کلاسیکهای تاریخ سینما بدل شده اند، قرار می دهد.به گزارش فرادید به نقل از ایندیپندنت، اما رای دهندگان آکادمی اسکار، همیشه بهترین فیلم را درست انتخاب نمی کنند. فیلمهای بسیاری در طول عمر 89 سالۀ جایزۀ اسکار بوده اند، که لیاقت بردن جایزۀ بهترین فیلم را نداشته اند و خیلی زود از خاطره ها محو شده اند. این امر به این خاطر است که آن زمان رای دهندگان جوگیر شده بودند. در اینجا 10 فیلم ناامیدکننده که برندۀ جایزۀ اسکار بهترین فیلم شده اند، و فیلمهایی که در آن سال باید برنده می شدند، معرفی می کنیم. 10. دور دنیا در 80 روز (1956) این فیلم که از رمان مشهور ژول ورن اقتباس شده بود، در آن زمان 6 میلیون دلار خرج برداشت که رقم فوق العاده زیادی بود. اما داستان نجیب زادۀ انگلیسی به نام فیلیاس فاگ که برای بردن یک شرط بندی عزم سفر به دور دنیا می کند، بسیار مسخره است و حالا از یادها رفته است. فیلمی که باید می برد: "ده فرمان" آخرین اثر سسیل بی دِمیل در مقام کارگردان، امروز هم اثری قوی و به یاد ماندنی است. این فیلم که همۀ نقشهای آن را ستارگان زمان برعهده داشتند و از جمله چارلتون هستون در نقش موسی بازی ای ماندگار از خود بر جای گذاشت بایستی برندۀ بهترین فیلم آن سال می شد. همچنین جلوه های ویژۀ فیلم بسیار از زمان خودش جلوتر بود. 9. "مردم عادی" (1980) اواخر دهۀ 1970 و اوایل دهۀ 1980، فیلمهای ملودرام در اوج محبوبیت بودند، فیلم "مردم عادی" نیز در همین دوره و به موقع سر و کله اش پیدا شد. این فیلم علاوه بر جایزۀ بهترین فیلم، جایزۀ بهترین کارگردان را برای رابرت ردفورد و جایزۀ بهترین بازیگر را برای تیموتی هوتون به ارمغان آورد. البته باید پذیرفت که بازیهای فیلم بسیار عالی بودند، اما برای بهترین فیلم بودن، مولفه های دیگر نیز مهم هستند. فیلمی که باید می برد: "گاو خشمگین" این فیلمی است که باید آن را شاهکار مارتین اسکورسیزی دانست. این فیلم دیوانگی جیک لاموتا، بوکسور وزن متوسط، را با بازی فوق العادۀ رابرت دنیرو می کاود. گذشته از آن، فیلمبرداری، فیلمنامۀ دیوانه وار پل شریدر، و تدوین تلما اسکون میکر نیز همه چشمگیر بودند. عجیب است که چطور آکادمی اسکار اینها را ندید. 8. "تایتانیک" (1997) روایت عاشقانۀ جیمز کامرون از کشتی نفرین شده، در گیشه غوغا به پا کرد و لئوناردو دی کاپریو و کیت وینسلت را تبدیل به سوپراستار کرد. اما آیا اینها این فیلم را لایق جایزۀ بهترین فیلم می کرد؟ این یکی از دفعات نادری بود که اعضای آکادمی به فیلمی رای دادند که تودۀ مخاطبان آن را دوست داشتند. اما فیلم دیگری بود که بیش از این فیلم شایستۀ بردن جایزۀ بهترین فیلم بود. فیلمی که باید می برد: "محرمانه لس آنجلس" اقتباس کورتیس هانسون از رمان عامه پسند جیمز الروی که داستان پلیسهای فاسد شهر فرشتگان را روایت می کند، یکی از بهترین فیلم نوآرهای مدرنی است که تاکنون ساخته شده است. با بازیهای خوب کوین اسپیسی، راسل کرو و گای پیرس، فیلم درامی درگیرکننده است که به نسبت "تایتانیک" تعلیق بسیار بیشتری دارند. 7. "سخنرانی پادشاه" (2010) کالین فرث (که به خاطر بازیش برندۀ اسکار شد) و جفری راش بازی بسیار خوبی در فیلم ارایه می کنند، اما به غیر از این فیلم، که دربارۀ سخنرانی پادشاه جورج ششم است، چندان چیز دندانگیری ندارد. فیلمی که باید می برد: "شبکۀ اجتماعی" نادیده گرفته شدن این فیلم، نمونۀ خوبی از تاثیر پیش زمینۀ فکر رای دهندگان بر نتیجۀ نهایی است. اعضای سالخورده ای که یک درام راجع به دهۀ 1930 را به روایت دیوید فینچر از تولد فیسبوک ترجیح دادند. 6. "شیکاگو" (2002) موزیکالها ناگهان در اوایل هزارۀ جدید محبوب شدند و در این میان "شیکاگو" توانست شش اسکار، از جمله اسکار بهترین فیلم سال را ببرد. ولی واقعاً نمی توان آن را فیلمی ماندگار دانست. فیلمی که باید می برد: "پیانیست" فیلمی که در واقع باید برندۀ اسکار آن سال می شد، روایت رومن پولانسکی از تلاش یک موزیسین یهودی در زاغه های ورشو در دورۀ جنگ جهانی دوم بود. پولانسکی خود برندۀ اسکار شد و همچنین آدرین برودی، هنرپیشۀ نقش اول فیلم نیز جایزه گرفت، اما به فیلم کم لطفی شد. 5. "آرگو" (2012) بن افلک، این فیلم را که داستان واقعی نجات شش آمریکایی را از تهران در دهۀ 1980 روایت می کند کارگردانی کرده و خودش هم در آن بازی کرده است. این خط داستانی آسان، برای رای دهندگان آکادمی اسکار قابل فهم بود و این طور بود که فیلمی که در بهترین حالت دارمی متوسط است که با استانداردی زیر حد متوسط ساخته شده، به عنوان بهترین فیلم برگزیده شد. فیلمی که باید می برد: "سی دقیقه پس از نیمه شب" فیلمی که از چشم آکادمی اسکار دور ماند، روایت کاترین بیگلو از شکار اسامه بن لادن بود. بله، آرگو نیز همچون این فیلم رویدادی واقعی را روایت می کند، اما این فیلم کجا و آن کجا. 4. "رقصنده با گرگها" (1990) کوین کاستنر این فیلم را کارگردانی و خودش هم در آن بازی کرده است. این فیلم داستان سربازی را در جنگ داخلی آمریکا روایت می کند که با بومیان آمریکا دوست می شود. اگرچه این فیلم در ابتدا با استقبال روبرو شد، اما بسیاری از بومیان آمریکا به نمایش نادرستی که از فرهنگ آنان صورت گرفته بود، اعتراض داشتند. همچنین فیلم دیگری در اسکار آن سال حضور داشت، که بسیاری آن را لایق عنوان بهترین فیلم سال می دانستند. فیلمی که باید می برد: "رفقای خوب" یک بار دیگر هم در حق اسکورسیزی بی انصافی شد. "رفقای خوب" یکی از فیلمهای پرطرفدار اوست که همه فکر می کردند نه تنها جایزۀ بهترین فیلم، که جایزۀ بهترین کارگردانی را نیز برای او به ارمغان بیاورد. اما شب شب کاستنر بود. 3. "تصادف" (2005) این فیلم راجع به زندگی به هم تنیدۀ شهروندان لس آنجلس است و از معدود فیلمهای برندۀ اسکاری است که در گلدن گلوب نامزد نبوده اند. منتقدان در مورد فیلم اختلاف نظر داشتند. برخی آن را بدترین فیلم هزارۀ جدید می دانستند و در مقابل راجر ابرت آن را بهترین فیلم سال 2005 می دانست. اما بخشی از موفقیت فیلم، ناشی از طرز نگرش رای دهندگان به فیلمی دیگر بود. فیلمی که باید می برد: "کوهستان بروک بک" برخی باور دارند که نظر منفی رای دهندگان نسبت به موضوع این فیلم باعث ناکامی آن بوده است. اما برخی معتقدند که اگر چنین بود، آنگ لی، جایزۀ بهترین کارگردانی آن سال را هم نمی برد. هر چه که باشد، عدم توفیق این فیلم در اسکار چیزی از ارزشهای آن کم نمی کند. 2. "درۀ من چه سبز بود" (1941) این فیلم به کارگردانی جان فورد، داستان خانواده ای که از یک معدن ذغال سنگ ارتزاق می کنند را در اوایل قرن بیستم روایت می کند. فیلمی بدی نیست، اما آن سال یک فیلم دیگر نیز نامزد بود که بسیاری آن را شایسته تر می دانند. فیلمی که باید می برد: "همشهری کین" این فیلم یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما محسوب می شود و حتی بسیاری آن را بهترین فیلم تاریخ می دانند. اورسون ولز در این فیلم یک غول رسانه ای را به تصویر می کشد. ولز در این فیلم و در حالی که کمتر از سی سال سن داشت، همۀ قواعد را زیر پا گذاشت و خود را به عنوان یک نابغه مطرح کرد. تنها مشکل این بود که شخصیت فیلم از ویلیام راندولف هرست الهام گرفته شده بود که خودش در آن زمان زنده بود و از تصویری که فیلم از او نشان می داد به هیچ وجه راضی نبود. و یادتان باشد که هرست دوستان زیادی در هالیوود داشت. 1. "شکسپیر عاشق" (1998) این داستان تخیلی از اینکه ایدۀ نوشتن رومئو و ژولیت چطور در ذهن ویلیام شکسپیر جوان شکل گرفت، برای سرگرمی پنج شنبه شب بد نیست، اما اینکه آن را در ردیف بهترین فیلمهای اسکار قرار دهیم مسخره است. اما خوب، جایزۀ بهترین فیلم آن سال را برد. و اگر اسم فیلمی را که جایزه را نبرد بشنوید، تعجبتان ده برابر می شود. فیلمی که باید می برد: "نجات سرباز رایان" درست خواندید. روایت استیون اسپیلبرگ از وقایع هولناک جنگ جهانی دوم که یکی از بهترین فیلمهای جنگ جهانی دوم است، جایزۀ بهترین فیلم سال را به "شکسپیر عاشق" باخت. به هر ترتیب این فیلم در خاطره ها ماندگار شده است، هر چند که جایزۀ اسکار بهترین فیلم را نبرده باشد.
پنجشنبه ، ۶اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: وکیل ملت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]