تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مؤمن كم خوراك است و منافق پرخور.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804455044




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت‌وگوی تفصیلی فارس با محمدخوش چهره انحراف اقتصادی نقطه مشترک همه دولت‌هاست/ شعار آزادسازی اقتصاد پس از جنگ خطرناک بود/ برخی منافقانه اقتصاد مقاومتی را تائید ولی در عمل آنرا رد می کنند/ از نفوذ اقتصادی به تهاجم اقتصادی رسیده‌ایم


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفت‌وگوی تفصیلی فارس با محمدخوش چهره
انحراف اقتصادی نقطه مشترک همه دولت‌هاست/ شعار آزادسازی اقتصاد پس از جنگ خطرناک بود/ برخی منافقانه اقتصاد مقاومتی را تائید ولی در عمل آنرا رد می کنند/ از نفوذ اقتصادی به تهاجم اقتصادی رسیده‌ایم
کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه با بیان اینکه تا دولت به راحت الحلقوم درآمدهای نفتی وصل باشد طمع او افزایش پیدا می‌کند، گفت: برخی منافقانه اقتصاد مقاومتی را تائید ولی در عمل آنرا رد می‌کنند.

خبرگزاری فارس: انحراف اقتصادی نقطه مشترک همه دولت‌هاست/ شعار آزادسازی اقتصاد پس از جنگ خطرناک بود/ برخی منافقانه اقتصاد مقاومتی را تائید ولی در عمل آنرا رد می کنند/ از نفوذ اقتصادی به تهاجم اقتصادی رسیده‌ایم



حوزه احزاب _ خبرگزاری فارس، امین صبحی: بسیاری از کارشناسان علم اقتصاد امروز متفق القول هستند که ایران درگیر یک رکود بی سابقه است؛ رکودی که به خوبی نمود آن در معیشت مردم قابل ملاحظه است. محمد خوش چهره یکی از آن کارشناسانی است که اعتقاد دارد مشکل رکود فعلی و سایر معضلات اقتصاد ما تنها ریشه در عملکرد یک دولت ندارد، بلکه ناشی یک معضل اساسی در کشور ماست، معضلی به نام «اقتصاد نفتی» این استاد دانشگاه و نماینده سابق مجلس که کاندیدای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه تهران نیز هست، تفکر آزادی سازی اقتصاد پس از جنگ را یکی از خطرناک ترین شعارها می داند. وی در مصاحبه دو ساعته خود با فارس معضلات جدی تری مانند عدم بهره گیری درست از مناطق آزاد، تولید درونزا و بی توجهی به اشتغال را برای اقتصاد ایران می شمارد؛ معضلاتی که البته خوش چهره راه حل های نیز برای آنها ارائه می دهد. در ادامه مشروح این گفت‌وگو با محمد خوش‌چهره را می‌خوانید:

فارس: آقای دکتر به نظر شما با توجه به این وضعیت رکودی که در کشور شاهد هستیم، وضعیت امروز ما در اقتصاد ریشه در کجا دارد؟ خوش چهره: اقتصاد ایران از یک‌سری نامناسبات‌، ناملایمات واختلالات رنج می‌برد که ریشه برخی از آنها متعلق به گذشته است؛ یعنی ساختارهای به ارث رسیده به نظام جمهوری اسلامی از رژیم قبل و بخش دیگر ناشی از تصمیم‌گیری‌ها، سیاست‌گذاری‌ها و مدیریت‌های نامناسب مخصوصا بعد از جنگ تا کنون است. *همه دولت ها به دلیل عدم ریل درست دچار مشکلات قبل شده اند فارس: یعنی همان برنامه های 5 ساله توسعه؟ خوش چهره: بله؛ اعم از برنامه های سالانه که به آن بودجه سالانه گفته می‌شود و در کنار آن برنامه های 5 ساله که این برنامه‌ها در کنار تصمیمات و سیاست‌های کلان اقتصادی مقدرات مردم را در حوزه های اقتصادی و اجتماعی ... رغم می‌زند. باید اشاره کنم که اشکالات مهمی در نوع تصمیم گیری و سیاست گذاری در برنامه‌ریزی ما وجود دارد که عموما دولت‌های مختلفی که با شعارهای سیاسی مختلف در عین حال نگاه‌های ارزشی و انگیزه‌های آرمانی آمده‌اند به واسطه ریل گذاری‌های خطا و ناصحیح و نامناسب راهی را طی کرده‌اند که آنها نیز گرفتار مشکلات قبلی و مشکلات موجود مشکلات موجود با شکاف‌های عمیق‌تر شده‌اند. به طوری که در بسیاری از موارد اقتصادی، دولت‌های مختلفی که با تابلوهای سیاسی متفاوت به نام سازندگی، اصلاحات، عدالت و مهرورزی و تدبیر و امید در عرصه اقتصادی کشور حضور داشتند علیرغم اختلافات سلیقه‌های سیاسی و شعارهای متفاوت، در عمل کارکرد مشابهی در حوزه‌های اقتصادی آن هم با اشتراکات زیادی باهم داشتند؛ بنابراین به نظر می رسد انجام یک آسیب‌شناسی در این زمینه امری مهم است تا بفهمیم این انحرافات از کجا و با چه موضوعاتی آغاز شده است. *انحراف اقتصادی نقطه مشترک همه دولت‌ها است/ دولت یازدهم هم به نفت وابسته است همانطور که اشاره کردم انحرافات اقتصادی یکی از اشتراکات دولت‌ها بوده از جمله وابستگی هرچه بیشتر اقتصاد کشور به نفت است که بعد از پایان 8 سال دفاع مقدس شروع شد. فارس: خب چرا این وابستگی بعد از جنگ بیشتر شد؟ خوش چهره: بله وابستگی بیشتر شده و به شدت افزایش پیدا کرد، و از هر دولتی به دولت بعدی وابستگی اقتصاد ملی، مخصوصا وابستگی درآمدهایش از نفت افزایش پیداکرد به عبارت دیگر دولت های بعدی رکورد دولت‌های قبلی را شکستند در قضیه وابستگی به نفت. اگر نگاهی به روند وابستگی اقتصاد دولت‌ها به نفت داشته باشیم  خواهیم دید که دولت اول بعد از جنگ  مخصوصا وابستگی سال اول و مقایسه آن با سال آخر آنها در اتکا به درآمدهای نفتی روند افزایشی داشته به طوری که هر دولتی در پایان 8 سال خود رکورد وابستگی را نسبت به دولت قبلی خود شکسته؛ موضوعی که در همه دولت‌ها قابل مشاهده است و دولت تدبیر و امید نیز با آنکه به ظاهر قضاوت در خصوص عملکردش زود است، گرفتار این وابستگی به روال قبلی به نفت شده است. بنابراین اگر چه قضاوت نهایی برای دولت یازدهم هنوز زود است ولی به واسطه عملکرد دولت در غالب دولایحه لایحه بودجه 93 و 94 که به طور واقعی نزدیک 70 درصد به نفت وابسته بود به نظر میرسد که این روند در مورد دولت یازدهم هم می‌تواند صادق باشد. *در دولت هاشمی اراده جدی برای عدم خام فروشی وجود نداشت فارس: آیادر این رکورد زدن استثنائی هم وجود داشته است؟ خوش چهره: بله، در این رکورد زدن استثنائاتی نیز وجود داشته است که دلیل اصلی آن هم افزایش جهش قیمت جهانی نفت در دوران دولت نهم و دهم بود که قیمت نفت از اواخر دولت اصلاحات که بشکه‌ای 19 دلار بود در چند سال بعد به 140 دلار در هر بشکه رسید، بطوری که درآمد حاصل از نفت برای دولت نهم و دهم به رقم  800 - 700 میلیارد دلار رسید. در حالی که مقام معظم رهبری به کرات تاکید بر کاهش وابستگی اقتصاد کشور و درآمد دولت‌ها به نفت و خام فروشی آن داشتند و من به یاد دارم  ایشان در سال 1374 (دوران سازندگی) فرمانی تحت عنوان تبیین سیاست‌های بلندمدت بدون اتکاء به نفت را به دولت وقت ابلاغ کرده بودند. و براساس این فرمان دولت وقت در حد وزراء و معاونین جلساتی برای این امر تشکیل دادند و من به عنوان استاد مدعو از دانشگاه تهران و استاد دیگری از دانشگاه شهید بهشتی به عنوان عضو دانشگاهی در این جلسات شرکت کردیم و من در آنجا شاهد بودم که اراده لازم برای جداشدن از وابستگی به خام فروشی نفت متاسفانه وجود نداشت بنابر این خروجی مطلوب و مناسبی آن جلسات نداشت. *یکی از دلایل اثرکردن تحریم‌ها جهالت دولتمردان در وابستگی به خام‌فروشی بود فارس: مسئله‌ای که ظاهراً هنوز هم ادامه دارد... خوش چهره: بله هنوز هم ادامه دارد  و آنهم در حالی این استمرار وابستگی صورت می‌گیرد که جدا از تاکیدات مقام معظم رهبری در این اواخر در غالب اقتصاد مقاومتی مطرح می‌شود و از ابتدای نظام جمهوری اسلامی در قانون اساسی که در تاکیدات حضرت امام و متعاقبلا مقام معظم رهبری تاکید بر کاهش وابستگی خام فروشی نفت داشتند، ولی در عمل  هر چه جلوتر آمدیم وابستگی‌ها افزایش یافت به طوری که آمریکا هم به خاطر این وابستگی های ما تشویق و جری به اعمال تحریم ها شد و آسیب‌هایی که از تحریم به اقتصاد ما رسید قبل از آنکه به تحریم های دنیای سلطه برگردد به غفلت و جهالت دولتمردان در ایجاد وابستگی اقتصاد به خام فورشی نفت بوده است. فارس:‌ آقای دکتر از صحبت های شما اینگونه برداشت می شود که منظور شما در واقع به لزوم توجه جدی به اقتصاد مقاومتی باز می گردد... خوش چهره: دقیقاً چراکه دراین شرایط است که اقتصاد مقاومتی می تواند راهگشا و حلال این انحرافات و کاهش وابستگی‌های تهدیدزا باشد یکی دیگر از وابستگی‌ها اتکاء به خام‌فروشی نفت است؛ در زمان جنگ کشور را با 4 میلیارد دلار هم اداره کردیم نفت‌مان را با شناورهای کوچک عرضه می‌کردیم و بدین ترتیب دفاع مقدس 8 ساله را بدون بدهی خارجی اداره کردیم و جنگ تمام شد. بنابراین یکی از اشتراکات دولت‌ها وابستگی روز افزون اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی بوده دومین اشتراک افزایش واردات از دولتی به دولت دیگر بوده به طوری که در حال حاضر حجم واردات عدد بالای 70 میلیارد دلار رسیده است  و در کنار آن نیز عدد بالغ بر 25 میلیارد دلار قاچاق کالاست که آن را متعاقبا توضیح خواهم داد. نکته قابل تامل در اشتراکات موضوع سومی است به نام فساد اقتصادی که بررسی‌ها و مطالعات نشان می‌دهد یکی از دلایل اصلی حجم و گسترش فساد اقتصادی و مالی ارتباط مستقیم آن با افزایش قیمت نفت بوده است. *افزایش قیمت نفت در ظهور امثال جزایری‌ و «ب.ز» نقش دارد فارس: این وابستگی نفتی در بروز ظهور افرادی همچون شهرام جزایری و ... چقدر نقش دارد؟ خوش چهره: نقش قابل توجهی دارد، وابستگی نفتی و نوع نگاه‌‌‌هایی که وجود داشت زمینه ساز بروز فساد اقتصادی شد؛ البته تصریح کنم که نمی توان وابستگی را تنها دلیل انحرافات اقتصادی دانست اما یکی از عوامل اساسی است و بدون شک ظهور افرادی نظیر شهرام جزایری که فسادی بالغ بر صد و خرده‌ای میلیارد تومان را رقم زد ریشه در این وابستگی و نگرش‌های غلط داشت. البته انحراف این جوانک خیلی جدی بود و سعی در خرید نظام قانون‌گذاری و تصمیم‌گیری داشت و اقدامات قبیحی را در این راستا انجام داده بود؛ دقت کنید این فساد زمانی رخ داد که نفت در آن مقطع زمانی 21 دلار بود هرچه جلوتر آمدیم وبه نفت 140 دلاری رسیدیم فساد 3 هزار میلیاردی رخ داد. در حال حاضر آقایی به نام «ب.ز» که متهم نفتی است ادعا می‌کند که 22 میلیارد یورو منابع دارد و این پول‌ها ریشه در خام فروشی نفت آن هم در شرایط تحریم داشته؛ متاسفانه حکایت از این دارد که داستان وابستگی نفت کماکان ادامه دارد. *وابستگی به واردات اشتراکی است که دولت‌ها را با مشکل مواجه کرده است فارس: یعنی اقتصاد نفتی دولت آقای روحانی ریشه در اقتصاد نفتی دولت سازندگی دارد خوش چهره: همانطور که گفتم این تفکر وابستگی به نفت از برنامه اول شروع‌شده و از دولت سازندگی غالب و جاری است و فرقی نمی‌کند که کدام دولت اجرای امور را عهده دار است حتی دولت نهم و دهم که از دیگر دولت‌ها ارزشی‌تر بود هم درگیر این فساد شد و همین امر مبین این واقعیت است که بروز این فسادها اصلاً ربطی به ارزشی‌ها ندارد و تفکر جاری و ساری کشور در این عرصه نقش اصلی را عهده دار است. سومین مورد از اشتراکات اقتصادی که برای همه دولت‌ها مشکل زا شده است وابستگی به واردات است؛ این اقدام نیز پس از جنگ و به دلیل گرایش به لوکس‌گرایی آغاز و باعث قاچاق کالا و ورود اقلام غیر مجاز به کشور شد به نحوی که در حال حاضر بالای 70 میلیارد واردات داریم که بیش از 20 میلیارد دلار آن قاچاق است. *تولید ملی در نظام سرمایه‌داری مانند ناموس است فارس: آقای دکتر طور کلی نظرتان درباره ماهیت واردات چیست؟ خوش چهره: یک مسئله مهم در بررسی واردات بحث توجه به ترکیب واردات است؛ بخشی از واردات کالاهای سرمایه‌ای مثل تجهیزات و ماشین‌آلات صنعتی هستند که می‌تواند امری لازم و مناسب باشد به شرط آنکه وارد چرخه تولید ‌شده و به افزایش تولید ملی منجر شود. بخش بعدی واردات شامل کالاهای واسطه‌ای و آنچه مذمت جدی بر آن وارد است هجوم واردات کالاهای مصرفی است که برای آن امکان تولید ملی وجود داشته و یا دارد؛ مطلب تاسف بار این است که هرچه جلوتر می‌رویم حجم کالاهای مصرفی افزایش می‌یابد تا حدی که برخی‌ها اشاره می‌کنند که به جایی رسیده‌ایم که سنگ قبر را هم از چین وارد ‌می‌کنیم و به نظر می‌رسد که صحت دارد. آمارها نشان می‌دهد ما در اقلامی همچون مواد غذایی و کالاهای مصرفی اعم از بادوام و غیر بادوام و... حجم قابل توجهی از کالاهای فانتزی و لوکس در غالب هجوم وارداتی به کشور داریم. با نگاهی به کشورهای صنعتی غربی می بینم که در آنجا توجه به تولید ملی یک امر شناخته شده و عملیاتی در نظام سرمایه داری است به طوری که آنها به تولید ملی به مثابه ناموس ملی توجه می‌کنند؛ بنابراین تمام تلاش دولتمردان در مدیریت کلان اقتصادی در آن کشورها معطوف به این است که تا می‌توانند موانع موجود در مسیر تولید ملی را بردارند و با اتکاء به ظرفیت‌ها و قابلیت‌‌های تولید ملی به شکوفایی در این زمینه دست یابند. بر همین اساس و در سایه شکوفایی تولید، درصدی از این انتفاع را به‌صورت مالیات دریافت می‌کنند و اینگونه است که حیات و ممات نظام سرمایه‌داری مثل آمریکا به حجم مالیاتی است که می‌گیرد؛ بنابراین برای دریافت مالیات باید زیرساخت هایی نظیر تولید خوب، پویا و رو به گسترش در راس قرار گیرد زیرا هرچه تولید روبه گسترش باشد سطح مالیات دولت هم افزایش می‌یابد و این امر با فشار مالیاتی فرق دارد. از این‌رو بعد از جنگ شاهد هستیم ضمن اینکه تلاش‌هایی برای ایجاد زیرساخت شد اما جریان واردات از همان ابتدا سازمان یافته شکل گرفت و استارت قاچاق کالا هم همان وقت خورد و با نگاهی به ترکیب مالیاتی متوجه می شویم کالاهایی وارد کشور می‌شود که غالبا مصرفی است و امکان تولیدش در داخل وجود دارد.

*تا دولت به راحت الحلقوم درآمدهای نفتی وصل باشد طمع او افزایش پیدا می‌کند فارس: امکانش هست مثالی هم در این باره بزنید؟ خوش چهره: به عنوان مثال الان بیش از 95 درصد چای و 90 درصد روغن نباتی و بیش از 50  درصد برنج وارد می‌کنیم؛ طبق برخی از برآوردها و آمارها در سال 93 بیش از 50 درصد گندم واردات داشتیم، پروتئین میوه این ارقام فقط در حوزه غذاست و این واردات که ارتباط مستقیمی با نفت دارد زمینه ساز بروز مشکل دیگری هم شد و رفتار دولت‌ها را تغییر داد. دولت‌ها به جای اینکه مثل کشورهای دیگر منطقی فکر کنند و به تصمیمات، سیاست‌های پولی و ابزارهای این سیاست که شامل نرخ بهره، نرخ ارز، تعرفه نرخ مالیات، نرخ‌های دستمزد فکر کنند فقط از طریق آزمون و خطا درصدد پیگیری این سیاست ها هستند و نتیجه اش هم می‌شود افزایش یا کاهش سلیقه ای نرخ ارز، پایین و بالا رفتن تعرفه و ایجا اختلال در واردات با کاهش، افزایش و یا ممنوعیت آن. بنابراین اتخاذ چنین تصمیمات آنی زمینه ساز بروز مشکلات جدی می‌شود و با واردات کالایی مانند مرغ و تخم‌مرغ سعی در تنظیم بازار دارند بنابراین تا دولت به یک راحت الحلقومی به نام درآمدهای نفتی وصل باشد طمعش افزایش پیدا می‌کند و این امر در برنامه هایش کاملا مشهود است. فارس: چرا دولت‌ها به نفت طمع دارند؟ خوش چهره:  در دوره نمایندگی در مجلس هفتم عملکرد دو دولت به نام  اصلاحات و مهرورزی رااز نزدیک دیده‌ام و با بررسی‌های دولت‌های قبلی به این جمع بندی رسیده‌ام همه دولت ها به نفت نگاه طمع آمیز زیادی  داشتند و سعی کردند با توجیهاتی نظیر پروژه عمرانی و زیربنایی از درآمد نفت برخوردار شوند این وابستگی به درآمد نفت همانطور که گفتم اختلالات متعددی را ایجاد کرده که از جمله آنها می توان به افزایش مشکلات اقتصادی در کشور اشاره کرد. در آمریکا چون دولت‌ها در مقابل مردم مسئولند و باید در قبال سیاست هایشان به فعالان اقتصادی پاسخگو باشند دائما سعی می‌کنند برنامه هایشان در همه سطوح عقلایی باشد حتی در روابط دیپلماتیک‌شان اولویت بر حاکمیت فضای اقتصادی است به عنوان مثال اگر بناست رؤسای جمهوردو کشور باهم دیدار کنند یک تیم اقتصادی قوی همراه‌شان می‌برند و پاسخ مردم‌شان را با قراردادهایی که این تیم امضاء کرده‌اند می‌دهند. در آن کشورها از جزئیات مذاکرات سیاسی گزارشی به مردم ارائه نمی‌شود بلکه این دستاوردهای اقتصادی است که برای مردم مهم است و غالبا مناسبات به این ترتیب است در کشورهای انگلیس، آمریکا و آلمان عمدتاً جواب مردم را با انعقاد قراردادها می‌دهند چون تولید برای‌شان هدف اصلی است در عوض ما در اینجا چون براساس درآمد نفتی ارتزاق شده‌ایم بنابراین اینگونه فکر نمی‌کنیم و ارزشی برای تولید قائل نیستیم. *دولت‌ها به جای اتکا بر تولید ملی باشند به درآمدهای نفتی وابسته شده‌اند فارس: چه اتفاقی افتاد که وارد این فضا یعنی درگیر شدن و تکیه دولت ها به درآمدهای نفتی شدیم خوش چهره: در دوره جنگ جهان به 2 قطب شرق و غرب تقسیم شده بود که از نظر دیالکتیک و مادی باهم در تضاد بودند و ما نیز به دلیل تأکیدات امام (ره)، استنادات مربوط به قانون اساسی و دولت که به ریاست جمهوری مقام معظم رهبری اداره می‌شد در تقابل با دنیای سلطه بودیم. در آن ایام شوروی و آمریکا بر سر مسئله سرنگونی نظام جمهوری اسلامی باهم متحد شدند و این توافق در جنگ نمایان شد خیلی از اهل تحلیل برای‌شان تعجب‌آور بود که این دو قطب چگونه در یک موضوع که ایران تازه استقلال یافته است باهم متحد شده اند. دلیل اصلی این اتحاد هم شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» ما در ابتدای انقلاب بود که منجر به نفی این دو قدرت شده بود چرا که اصول انقلاب اسلامی به تعبیر امام خمینی اسلام ناب محمدی بود و براستکبارستیزی، ظلم ستیزی و توجه به محرومان و مستضعفان استوار شده بود. در خلال جنگ هم الحق محرومیت داشتیم اما مردم از این امر ناراحت نبودند؛ چون تبعیض نبود، درآمدها که آمد پایین رفاه دچار اختلال شد این باعث شکوه و ناله مردم نشد و آنها سختی را تحمل کردند حتی با آن درآمد و رفاه پایین به جبهه‌ها کمک می‌کردند ولی جنگ که تمام شد تفکری ایجاد شد که تاکنون نیز حاکم است. این تفکر که مدام هم در حال تقویت است این بود که دولت‌ها به جای اینکه درصدد توسعه رفاه متکی بر تولید ملی باشند رفاهی را ایجاد کردند که به درآمدهای نفتی وابسته بود که اوج آن هم توزیع پول بود؛ بررسی این مطلب که ریشه این تفکر مربوط  به کجاست هم جزء موضوعاتی است که نیاز به بحث دارد؛ دولت پس از جنگ هم مایل بود یارانه‌ها برداشته شود و به مردم مستقیماً پول دهد اما اجرایش عملاً در دولت نهم و دهم اتفاق افتاد در حالی که استارت این امر سابقه دیرینه دارد. فارس: ریشه این تفکر را در کجا باید جستو کرد و آیا کار کارشناسی بر روی آن انجام شده؟ خوش چهره: آنها که در دانشگاه ها به مباحث اقتصاد توسعه و مدیریت استراتژیک آشنا هستند می‌دانند من بالغ بر 20 سال است که سابقه  تدریس این ریشه را در دوره های دکتری و سایر مقاطع دارم؛ بنابراین تحلیل من از فرایند جریان توسعه در ایران به این جمع بندی مرا رسانده که دنبال پیدا کردن اسم دولت و شخص خاصی برای ایجاد موانع و انحرافات متراکم کنونی نبرم چون ریل گذاری غلط و ادامه حرکت توسط دولت‌ها مختلف که ریشه در رویکردهای آنها و نگاه‌های ناقص و التقاطی نظریه‌پردازان آنها در حوزه های تصمیم گیری و سیاسیت گذاری و برنامه ریزی منشا این تراکم اشتباه شده؛ اثبات این جمع بندی من در فرمایشات مقام معظم رهبری مخصوصا در تاکیدشان بر اقتصاد مقاومتی است که نشان می‌دهد الگوها و مدل‌ها و تصمیمات قبلی دچار انحرافات بوده که باقبول شیطنت‌های دنیای سلطه در رابطه با اقتنصاد ملی ما مصوب چنین وضعیتی شده‌ است. *دولتمردان باید در برخی موارد اقتصادی اقدام و مداخله کنند فارس:‌ نظر شما درباره مداخلات دولت‌ها در اقتصاد چیست و این دخالت ها چه اثراتی بر اقتصاد داشته است؟ خوش چهره: بحث مداخلات دولت در اقتصاد امروزه یک امر پذیرفته شده است حتی در کشورهای غربی مثل آمریکا و اروپا؛ اما اختلاف نه بر سر اصل دخالت بلکه برسر شیوه و نحوه دخالت است و از طرف دیگر نظریات کینز که معروف است در اقتصاد تحت عنوان مدیریت تقاضا مبین دخالت دولت است. منظور وی بیشتر روی اشتغال کامل و در حالت بعدی وجود رکود در اقتصاد یا اقتصاد جنگ بود و می‌گفت دولت‌ها باید برای افزایش سطح اشتغال در اقتصاد مداخله کرده و مدیریت تقاضا کنند؛ ما نیز در دوره جنگ چنین تجربه‌ای داشتیم و دولت مداخلاتی داشت اما پس از جنگ بدون اینکه درک صحیحی از مداخله دولت یا عدم مداخله باشد، نفی مطلق مداخله دولت مطرح شد. این نفی مداخلات دولت پس از فروپاشی شوروی به شدت افزایش یافت و خیلی سریع هم در دنیا جمع شد زیرا دولت‌ها به اصل مداخله معتقد بودند، مثلاً دولت ناچار به دخالت در آموزش و پرورش، بهداشت و حوزه‌های زیربنایی بود زیرا کسی نمی‌آید متولی آموزش عمومی‌ شود. بنابراین دولتمردان باید در برخی از موارد اقدام و مداخله کنند و به حمایت از صنایع نو یا زیربنایی و سنگین مثل نیروگاه‌‌، ریل و سد بپردازند و اساسا این مسئله از وظایف دولت است؛ به تعبیری اگر توسعه یافتگی ده پله باشد پله اول توسعه نیافتگی و پله دهم توسعه یافتگی است یعنی یک کشور باید این ده پله را طی کند تا به مرز توسعه برسد. البته طبق این دیدگاه مداخله دولت در تصدی‌گری و مالکیت باید محدود و به بخش خصوصی محول شود؛ این امر در کشورهایی که هنوز به بلوغ توسعه یافتگی دست پیدا نکرده‌اند باید مورد توجه باشد؛ در دنیای صنعتی هم اینطور است با نگاهی به تاریخ اقتصادی آمریکا، آلمان و انگلیس می‌بینیم که مداخلات آنها هم جدی بوده است. *شعار آزاد سازی اقتصاد پس از جنگ خیلی خطرناک بود فارس: پس می توان اینجا را نقطه آغاز طرح اقتصاد آزاد دانست؟ خوش چهره: بله، موقعی اقتصاد آزاد را مطرح کردند که شرایطشان مطلوب شده بود و مسیری اینچنینی را طی کردند که به تکامل کنونی رسیدند؛ اما در کشور ما بعد از جنگ، مداخلات دولت تحت عنوان یک یورش زیر سؤال رفت. در حالی که قبل از فروپاشی شوروی ما شاهدیم نفی این را به عنوان شکست مداخلات دولت و حقانیت نظام آزاد دانستند ولی همان سال اول در محافل آکادمیک و تحقیقات جهانی این فرضیه خیلی سریع رد شد و گفتند که اصل مداخلات پذیرفته شده است اما بحث هایی در خصوص شیوه و نحوه مداخله مطرح بود. در کشور ما نیز در دوره‌هایی پس از جنگ عدم مداخله و آزادسازی مطرح شد، آن‌هم در شرایطی که اقتصاد بعد از جنگ احتیاج به بازسازی داشت و زیربناهایش باید تقویت می شد تا به مرحله پیشرفت برسد؛ بنابراین شعار آزاد سازی اقتصاد پس از جنگ خیلی خطرناک بود. از سویی طمعی جدی هم به اصل 44 قانون اساسی که اموال زیادی از جمله زیربناها تحت اختیار دولت بود، وجود داشت تا اینکه در زمان مجلس هشتم، رئیس جمهور وقت نامه‌ایی به مقام معظم رهبری نوشت که این ثروت افسانه‌ای را در اختیار دولت قرار دهد؛ مقام رهبری هم با تدبیری که داشتند بخشی از آنها مانند رسانه ملی و نفت را اصلاً قابل انتقال ندانستند و بخشی را هم به تعاونی‌ها دادند. 30 تا 40 درصد را هم در صورت توافق مجلس به دولت واگذار کردند، مجلس هم کمیسیون ویژه اصل 44 گذاشت تا چارچوب را استخراج کرده و واگذاری‌ها را مشخص کند که نوعی تدبیر سنجیده بود و همین‌طور به دولت واگذار نشد اما استارت این تفکر از همانجا خورد؛ آغاز خصوصی‌سازی از همان برنامه اول در دستور کار دولت قرار گرفت و به بعضی حوزه‌ها رفت. حالا این تفکرات که مربوط به مداخلات دولت می‌شود اواسطه دهه 1970 مطرح شد و انقلاب ما هم اواخر 1970 صورت گرفت و این امر در1980 عملی شد، یعنی نظریات «کینز» که مداخله‌ای بود منسوخ و دیدگاهایی به اسم نظریات «فردریش فون هایک» مطرح شده بود. نظریات این اقتصاددان برجسته به شدت به آزادی اقتصادی و حاکمیت سرمایه‌ اقتصاد متکی بود و اصلاً مداخلات دولت را بر نمی‌تابید؛ این نظریات در دو دولت «مارگارت تاچر» در انگلیس و «ریگان» در آمریکا پیاده شد و مورد استفاده قرار گرفت از همین رو به تاچرسیم و ریگانیسم معروف است. در همین راستا دولت‌ها به سمت بخش‌هایی که در اقتصاد انگلیس دولتی بود رفتند و آنها را خصوصی کردند و وزارت نیرو، مخابرات، بی‌بی‌سی، خط هوایی و ... را در دستور خصوصی‌سازی گذاشتند که بعضی از آنها مثل «بی‌. بی‌. سی» منتفی شد و حاکمیتی ماند؛ یا خط راه آهن که «تاچر» جرأت نکرد آن را به بخش خصوصی واگذار کند تا اینکه نخست‌وزیر بعدی آمد و این کار را کرد ولی به دلیل اعتراض مردم باز هم ملی شد و امتیاز نفت که بیش از 50 درصد دست دولت ماند و هنوز هم همین‌طور است. اینگونه خصوصی ‌سازی را آغاز شد و دنیای سلطه و آمریکا در گام بعد تفکر آزادسازی را ترویج کردند و سازمان‌های وابسته به آنها همچون بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول در ابتدا آن را به‌صورت توصیه به کشورهای در حال توسعه تحمیل کردند و اسمش را در ابتدا تعدیل اصلاحات ساختاری گذاشتند؛ البته منظورشان بیشتر تغییر ساختار دولت و کاهش مداخلات دولت در اقتصاد بود. بعداً به طور مشخص آمدند در حوزه اقتصاد این حرف را زدند و اسمش را گذاشتند تعدیل سیاست‌های اقتصادی با آن تفکری که از اوایل دهه 1980 در غرب شروع شد و با فروپاشی شوروی به اوج خودش رسید؛ این تفکر حرفش این بود که رشد و توسعه در گرو کاهش  نقش دولت و آزادسازی است، بعد هم سازمان‌ تجارت جهانی موانع را از راه تجارت که منظور همان صادرات و واردات بود برداشت.

فارس:‌ یعنی به خاطر عدم صادرات وارد این فضا شدیم؟ خوش چهره: چرا که عملا صادرات مهمی به جز نفت نداشتیم و صادرات مانند آب باریکه ای بود؛ درحالی که آنها مخصوصا بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول خواستار آن بودند که تحت عنوان تجارت آزاد موانع را از سر راه وارادات کالای خود بر دارند و آن را تحت عنوان واژه‌هایی همچون سیاست‌های تعدیل ساختاری و متعاقبا تحت عنوان سیاست های تعدیل اقتصادی در قالب یک پکیچ ارائه دادند. این بسته 5، 6 بند داشت و شامل موضوعاتی می شد که در ایران به طور شفاف مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفت؛ اولین موضوع بحث مقررات‌زدایی بود که منظور نفی هرگونه مقرراتی که مانع واردات می‌شد؛ یادم هست سال 1374 در جلسه معروف تبیین سیاست‌های بلندمدت حضورداشتم، تفکر مشهود و غالب در آن زمان آزادسازی اقتصادی بود و تطبیق دادن البته تعدیل ترجمه شده بود و منظور زدودن قوانین و مقرراتی بود که جلوی سرمایه‌گذاری خارجی را می‌گیرد. یکی دیگر از این موارد خصوصی‌سازی بود؛ مفهومش این بود که زمانی که کشور به بلوغ می رسد برای افزایش کارایی به خصوصی‌سازی بپردازد و به این بخش اجازه ‌دهد در کنار دولت فعالیت کند؛ مثلاً در کنار پروژه‌های ملی ـ دولتی نظیر راه‌آهن، خط هوایی و ... نمونه خصوصی‌اش هم راه‌‌اندازی شود و حضور بخش‌های موازی رقابت و کارایی صنایع و خدمات را افزایش دهد. در حالی که در کشور ما مفهوم این بود که دولت کنار گذاشته شود و بخش خصوصی که اصلا کارآیی‌اش هم معلوم نیست و بیشتر به دنبال افزایش سود و تصدی بر دارایی‌های دولت است وارد کار شود؛ این استارت همان موقع در داروسازی خورد و اولین دولت بعد از جنگ این اقدام را انجام داد و انحرافات شروع شد و ما شاهد هستیم که آن دولت در آن مقطع نتوانست حذف یارانه‌ها را کامل اجرا کند و در نهایت دولت نهم آن را اجرایی کرد، دولتی که خودش هم دچار آسیب‌هایش شد. *سازمان های تاثیرگذار جهانی به اشتباه خود درباره سیاست های بانک جهانی اعتراف کردند فارس: موضوع ارزش پول ملی در این موضوع چطور تفسیر می شود و دقیقا چه جایگاهی در این سیاست دارد؟ خوش چهره: به موضوع خوبی اشاره کردید، بحث بعدی ارزش پول ملی بود که اینجا هم گفتند تعدیل نرخ ارز که منظور همان افزایش دلار و کاهش ارزش پول ملی بود؛ منتها با یک واژه عوام‌فریبانه‌ای مطرح شد و به شخصه اعتراضات زیادی به این واژه و مطلب کردم؛ آنجا یادم هست نیروی کار خوشحال بود که قرار است تعدیل نیروی انسانی انجام شود بنده خدا نمی‌دانست قرار است اخراج‌شان کنند. چرا که مفهوم تعدیل، کاهش را بیشتر مدنظر دارد و این واژه‌‌ها خلق شد. جالب اینجاست تفکرات بانک جهانی و IMF سازمان مدیریت اطلاعات، اختلالات زیادی را ایجاد کرد و بعد از نزدیک به یک دهه که تحت فشارهای جهانی که توسط محافل آکادمیک، دانشگاهی و انجمن‌های مستعمل دولتمردان ایجاد شد به اشتباهشان اذعان و اعتراف کردند برآوردشان درباره کشورهای در حال توسعه که قرار بود این پکیج در آنجا اجرا شود در بسیاری از موارد به ویژه نقش دولت‌ها ناقص بوده است. بعدها کتاب‌های زیادی در این خصوص نگاشته شد یکی از این کتاب ها توسط اقتصاد دان برجسته ای که «جوزف استیگلز» نام داشت نوشته شد؛ وی آمریکایی بود و جایزه نوبل هم گرفت، منتها آدم مصلحی است و وقتی که از بانک جهانی بیرون آمد مستقیم به آفریقا رفت و نتیجه سیاست‌هایش را دید و علیرغم اینکه قبلاً قائم مقام این مرکز بود به شدت ضد سیاست های بانک جهانی موضع گرفت و در جنبش وال استریت جزء کسانی بود که به اصطلاح مقابله منفی با نظام سرمایه‌داری کرد. در مدتی که نماینده مجلس بودم 4 بار به اجلاس‌های سازمان تجارت جهانی که  در ژنو برگزار می‌شد رفتم و در یکی از این پنل‌ها که مقالاتی را ارائه دادم با یکی دو نفر از افرادی که بعداً سران جنبش وال‌استریت شدند آشنا شدم و در جریان این مطلب که تفکرات آقای «جوزف استیگلز» در حال تغییر است را شنیدم و خوشحال شدم که بالاخره یک آدم منصفی پیدا شد که خطای کار را فهمید. فارس: یعنی حتی خود آنها هم به اشتباهشان درباره سیاست های بانک جهانی اعتراف داشتند؟ خوش چهره: همینطور که گفتم سازمان های تاثیرگذار جهانی به اشتباه خود در خصوص این پکیچ و سیاست‌هایشان و نقشی که برای دولت قائل بودند اعتراف کردند و اجرای سیاست‌های تعدیل زمینه سقوط برخی از دولت‌ها را ایجاد کرد و اغتشاشات و اعتصابات بسیاری را در آن کشورها به وجود آورد؛ اما در ایران ما همچنان آن را اجرا می کردیم و این تفکر همچنان بین برخی صاحب‌نظران و افرادی که مشاوران رئیس جمهور می شوند متاسفانه وجود دارد و در کشورمان حاکم است. چنین تفکری که می‌تواند مبتنی بر نظریه خیرخواهانه رئیس جمهوری‌ها باشد زیرا من نیات خوب روسای جمهور را نفی نمی‌کنم؛ اگرچه می‌توان آسیب‌شناسی کرد ولی حداقل می‌توانم بگویم بعضی افراد مسئله‌دار بودند یا کسانی که سعی کردند مصداق «کلمة الحق یراد به الباطل» شدند، از طرفی شکوفایی اقتصاد کشور را مطرح کردند اما با نسخه‌های انحرافی. * مناطق آزاد به جای صادرات به درگاه واردات تبدیل شد فارس:‌ فکر می‌کنم منظورتان از انحراف به موضوع مناطق آزاد و تبدیل شدن آن به درگاه واردات به جای صادرات باز می گردد؟ خوش چهره: بله؛ مناطق آزاد یکی از همین موارد است راه‌اندازی این مناطق قصه پرغصه‌ای است؛ اتفاقا پایان‌نامه دکترای من در خصوص نقش مناطق آزاد در توسعه بود و به همین واسطه عضو کمیته برنامه‌ریزی مناطق سازمان ملل شدم و در اتحادیه جهانی مناطق آزاد قرار گرفتم که زیرمجموعه سازمان ملل بود و در همین راستا بر موضوع مسلط شدم و اولین کسی بودم که در خاورمیانه دکترای این رشته را داشتم. در راستای تحقیقاتی که در این حوزه انجام داده‌ام جزء کسانی بودم که با ایجاد مناطق آزاد در کشورمخالفت کردم، خیلی‌ها هم به مزاح می‌گفتند شما نمک خوردی نمکدان را هم خوردی! برای مخالفتم هم دلیل داشتم چرا که راه اندازی مناطق آزاد پیش‌شرط‌هایی دارد که از جمله آنها می توان به این موضوع اشاره کرد که این مناطق در کشورهایی که فرایند توسعه را خوب طی کرده و از ظرفیت‌های تولید و کارایی‌ بالایی برخوردار است جواب می دهد. این کشورها با راه‌اندازی مناطق آزاد می خواهند مازاد تولید خود را به فروش برسانند از همین رو خودشان را برون‌نگر می‌کنند و چون موانع قانونی وجود دارد برای تسریع در کار بخشی از کشور را منطقه آزاد می‌نامند و در آنجا تجهیزات مرتبط با فعالیت‌های بالقوه داخلی را عرضه کرده و در صورت نیاز آن را با ترکیب خارجی ارتقاء داده و بعد برای صادرات اقدام کنند. فارس: به نظر شما چه زمانی مناطق آزاد به ابزاری برای توسعه تبدیل می‌شود؟ خوش چهره: مناطق آزاد زمانی به ابزاری برای توسعه تبدیل می‌شود که کشور به توانمندی و پویایی تولید رسیده باشد و 60 تا 70 درصد امور نظیر بسته بندی در داخل کشور انجام گیرد و الباقی در خارج از کشور انجام شود. فارس: یعنی راه اندازی مناطق آزاد در سایه برخورداری از اقتصاد درونزا امکان پذیر است؟ خوش چهره: بله؛ این امر زمانی قابل تحقق است که اقتصاد کشور از نظر کیفیت به سطحی از پویایی رسیده که ظرفیت صادرات را پیدا کرده باشد مثلاً شما دوست دارید تکنولوژی بهتری بیاورید و بازارهای بهتری را پیدا کنید و از کمک خارجی هم بهره مند شوید و اشتغالزایی کنید و این موقع برخورداری از مناطق آزاد ضروری است. بنابراین راه اندازی و ایجاد مناطق آزاد مختص کشورهایی است که از بنیه قابل قبول تولیدی برخوردار هستند و در این عرصه به بلوغ کامل رسیده اند و می خواهند به امر صادراتشان سرعت ببخشند و در بانک های خارجی گشایش اعتبار کنند در صورت برخورداری از این شرایط بخشی از کشور را منطفه آزاد می‌کنند تا تشریفات متعارف یک کشور دست و پاگیر نباشد؛ هیچ کدام از این اتفاقات با شرایط کنونی ما همخوانی ندارد زیرا ما در سطح تولید بسیار ضعیف هستیم و با اوضاع ما جور در نمی آید. کشورهایی مثل انگلیس و فرانسه که به این بلوغ رسیده است مازاد تولیدشان را سریع می‌برند به مناطق آزاد و به کشورهای دیگر بارگیری می‌کنند و اگر سفارش ضربتی داشته باشند یا سرعت بخشی از محصولات تولدیشان را به وسیله کشتی صادر می‌کنند؛ حالا این کشورهای توسعه یافته مثل آلمان فقط یک بندر و انگلیس دو بندر آزاد برای صادرات محصولاتش دارد. *چین با آن اقتصاد درونزا فقط 3 منطقه آزاد دارد فارس:‌ آقای دکتر تعداد مناطق آزاد در کشورهای دیگر چقدر است و از چه قابلیت هایی بهره می برند؟ خوش چهره: به عنوان مثال چین که در حال حاضر دومین قدرت اقتصادی جهان شده است تنها سه بندر آزاد دارد اما در ایران همزمان با برنامه‌ اول که دولت که مربوط به ایام پس از جنگ می‌شود تفکر راه اندازی بنادر آزاد شکل گرفت و باعث شد که سه منطقه آزاد تجاری در کشور ایجاد شود؛ یادم است زمانی که بحث‌هایی راجع به آزادسازی منطقه قشم مطرح شد یک وعده وعیدها و شعارهایی می‌دادند که فلان شرکت ژاپنی قرار است 5 میلیارد تومان در این منطقه سرمایه‌گذاری کند که همه آنها تخیل بود؛ من هم عنوان کردم مگر شرکت ژاپنی دیوانه است بیاید در منطقه ای که داده محلی ندارد سرمایه گذاری کند. فارس:‌ برخی معتقدند قشم یکی از مناطق آزاد خوب است و برخی می‌‌گویند بندر عباس مناسب تر بود... خوش چهره:  اگر شرکت خارجی نیز قصد سرمایه گذاری داشته باشد بندرعباس بهترین گزینه است چرا که از امکاناتی نظیر راه‌آهن، ریل، فرودگاه برخوردار است، پس دلیلی ندارد برای سرمایه گذاری جایی را انتخاب کند که فاقد زیرساخت‌های ضروری تجارت است و سال‌ها طول می‌کشد تا از این شرایط برخوردار شود بنابراین منطقه قشم از نظر لوکیشن پاسخگو نیست. *مخالف افزایش مناطق آزاد بودیم/ گفتند بگذارید مناطق آزاد ایجاد شود بعدا مشکلاتش را حل می کنیم! فارس:‌ به نظر شما در کل مناطق آزاد موفق هستند؟ یعنی توانسته اند انتظارات از خود را برآورده کنند؟ خوش چهره: نکته جالب و قابل توجه این است که طبق ارزیابی که توسط سازمان بین‌المللی کار، سازمان توسعه صنعتی و کنفرانس تعرفه و تجارت سازمان ملل انجام شده است نتایج امیدوار کننده نبوده و باعث مخالفت این مراکز با راه اندازی مناطق آزاد شده زیرا پس از چند سال تحقیقات انجام شده مشخص شد که 80 درصد آنها موفق نبوده‌اند و 10-11 درصد نیمه موفق کمتر از 5 درصد در حوزه صادرات موفق بوده‌اند که آن هم شامل جزایر کوچکی نظیر موریس و تایوان می‌شود که ماهیتاً فرق داشتند و جزیره ای بود که دست سرمایه‌گذاران خارجی بود. یادم می‌آید وقتی که صحبت از راه اندازی مناطق آزاد در کشور بود صحبت‌هایی در کمیسیون کردیم و به این جمع بندی رسیدیم که از نظر ما نمایندگان ایجاد این مناطق منتفی شد بعد مخبر کمیسیون که از دوستان بنده بود در یک سخنرانی اعلام کرد که گزارشات و دفاعیات مخالفان در مقابل موافقان بسیار قوی تر بوده اما بعدا شنیدم که راه اندازی مناطق آزاد به دلیل دفاعیاتی که رئیس مجلس کرده رای آورد. من گلایه کردم که چه شد کمیسیون که به این مسئله بصورت ارزشی نگاه کرده و مجاب شده بودند که راه اندازی این مناطق به صلاح نیست؛ پاسخ این بود که از طرف رئیس جمهور پیامی مبنی بر این آمده است که نمایندگانی که نگرانی هایی دارند و مخالفت می‌کنند اجازه دهند این طرح تصویب شود زیرا ما بعد از جنگ احتیاج به سرعت در بازسازی داریم و بعد نگرانی های شما را برطرف می کنیم؛ تلخ خندیدم و گفتم کیش و قشم منطق بندر آزاد شدن را ندارند زیرا فاقد مزیت های تولیدی، تخلیه و بارگیری است بنابراین راه اندازی مناطق آزاد در آنجا هزینه دو چندان دارد اما به این دو منطقه می توان به عنوان منطقه توریستی و تفریحی نگاه کرد. علاوه بر این ما در کیش امکانات خاصی نداریم و ارزش تمام شده کالاها در آنجا گران تمام می‌شود؛ لااقل بندر عباس و چابهار را به این کار اختصاص دهید چون علیرغم اینکه آنها هم جزء مناطق محروم هستند اما حداقل از امکانات ساحلی برخوردارند. چنین مسائلی با آئین نامه قابل حل نیست، ما نمی توانیم با آئین نامه و قانون قشم را به سرزمین اصلی وصل کنیم و کیش را وسط سرزمین اصلی قرار دهیم.

فارس: پس چرا به شکل کلی دولت ها و مشخصا دولت فعلی به دنبال افزایش مناطق آزاد است؟ خوش چهره: عرض می‌کنم؛ از آن جریان به بعد مناطق آزاد اتفاق افتاد و ما دیدیم که چه اختلالات و انحرافاتی ایجاد شد و چه منابعی از بین رفت. جالب اینجاست که هر دولتی روی کار آمد مشکلات و معضلات را قبول داشت اما نمی‌دانم بر چه اساسی مجبور به تداوم این امر بودند؛ الان ما بالغ بر 74 تا منطقه آزاد داریم با این حال دولت لایحه‌ای را نوشت و به مجلس داد که 15 تا 20 منطقه آزاد به کشور افزوده شود. *سود حاصل از مناطق آزاد نصیب دلالان و سوداگران می شود حالا شما این اوضاع را با کشورهای اروپایی و چین مقایسه کنید که با آن کارکرد اقتصادی، تولید پویا و درونزا چه عملکردی در راه اندازی مناطق آزاد دارند و ما با کدام انگیزه نسبت به اجرای این طرح تا این حد اصرار داریم و اینگونه است که ایجاد مناطق آزاد در آن کشورها منجر به افزایش تولید ملی و صادرات می‌شود و در کشور ما به افزایش قاچاق کالا و اعطای امتیازات محلی  به بهای خوشنود کردن چند تا بومی ضعیف که در نهایت همه منافع نصیب دلالان و سوداگران می‌شود. فارس:‌ آقای دکتر به نظر شما از این موضوع می‌توان به عنوان یکی از عوامل ایجاد شکاف‌های طبقاتی یاد کرد؟ خوش چهره: بله؛ بنابراین اتخاذ این سیاست ها به شکاف طبقاتی و ثروت‌های بادآورده آنچنانی می‌انجامد تفکری که متاسفانه همچنان وجود دارد و برخی از مشاورین رئیس جمهور همواره خواستار عدم دخالت دولت آزادسازی قیمت هستند؛ البته قصد من نفی برخی از تجربیات موفق جهانی نیست و منظورم این است که این رفتارهای صفر و صدی در اقتصاد ایران یا نفی مطلق یا استحاله و غرق شدن مطلق در الگوهای غربی راهگشا نیست. فارس: یعنی ما به جای مدل بومی به دنبال مدل غربی هستیم؟ خوش چهره: بله چرا که ما مدل‌های غربی را خیلی راحت‌ پذیرفتیم در صورتی که خیلی از کشورها سعی می‌کنند این برنامه‌ها را بومی‌ کنند و منافع و مصالحش را براساس منافع ملی تنظیم می‌کند به نحوی که حتی اگر این برنامه ها ظاهر خوبی دارند ولی با منافع ملی شان در تضاد است از آنها چشم می پوشند در حالی که امروزه در مباحث توسعه بحثی به نام بومی‌سازی اصلا مورد توجه نیست بنابراین لازم است توسعه الگوهای غربی بازبینی و با شرایط ما تطبیق داده شود. در برخی جاها به سمت غرب‌زدگی و وادادگی می‌رویم البته برخی از دولت‌ها آمدند که با این روند مقابله کنند اما عملکردشان خلاف این را ثابت کرد، چرا که به اصطلاح داخل این جریان افتادند و منفعل شدند در صورتی که آنچه امروزه برای ما ضروری می نماید این است که این تفکرات باید بازبینی و نقد عالمانه شود و هر تصمیمی که دولت می‌گیرد عقبه تئوریکش معلوم باشد. *برخی منافقانه اقتصاد مقاومتی را تائید ولی در عمل آنرا رد می کنند من احترام زیادی برای استاد و همکار دانشگاهی که با صراحت می‌گوید ما باید الگوهای سرمایه‌‌داری را اجرا کنیم و الگوهای بانک جهانی را انجام دهیم قائلم چرا که روراست برخورد می‌کند و بهتر از افرادی است که اقتصاد مقاومتی را تأیید می‌کند اما در عمل کار دیگری می‌کند این نفاق است افرادی که خیلی از جاها موافق این هستند که اقتصاد باید برونزا باشد و به اقتصاد درونزا ایراد دارد اما در عمل اینگونه برخورد نمی‌کنند. در جریان فروریختن دیوار برلین و الحاق آلمان ها در سال 1989 مخالفان جدی در آلمان غربی داشت زیرا همانطور که می دانید آلمانی‌های خیلی ناسیونالیت هستند؛ علاوه بر این آلمان شرقی از امکانات و موقعیت خاصی برخوردار نبود بنابراین افراد کابینه حرف‌‌شان این بود که پایگاه و اقتدار آلمان به خطر می‌افتد به ویژه که در آن ایام آلمان موتور محرکه اروپا بود. «هلموت کوهل» صدراعظم وقت آلمان به شدت موافق این امر بود و افرادی که مخالف این الحاق بودند با شجاعت و صراحت بر موضع خود ماندند و از کابینه کنار کشیدند در نتیجه آلمان بدون کمترین عوارض این الحاق را انجام داد و آلمان فعلی شد؛ متاسفانه ما در کشور مقتدرمان این شرایط را نداریم و بین اینکه مداخلات دولت تا چه حد قابل قبول است، اقتصاد مقاومتی چه جایگاهی دارد، اقتصادمان برون‌نگرا باشد یا درونزا و ... هنوز به نتیجه نرسیده ایم. فارس: به نظر شما اقتصاد ما باید در مرحله اول رونزا باشد یا درونزا؟ خوش چهره: فرض کنیم بازارهای جهانی در اختیار ماست و برایمان فروش قرمز پهن کرده‌اند و صادرات‌مان از کیفیت بالایی برخوردار است و با برونزا شدن سریع توسعه پیدا می‌کند اما تجربه کشورهای صنعتی این است که در ابتدا درونزا بودند و بدین ترتیب به یک بلوغ صنعتی رسیدند و تکامل پیدا کردند و در صورت وجود یک نقص درون‌زا با هدف دستیابی به منافع ملی‌شان از کمک خارجی استفاده کردند تا به بلوغ برسند. بنابراین هیچ کشوری برای توسعه اقتصادی نمی تواند معکوس عمل کرده و درابتدا برونزا عمل کند؛ بنابراین دنیا از ما قبول نکرده و به ما روی خوش به ما نشان نمی‌دهد و بازارهایش را در اختیار‌مان نمی‌گذارد در حال حاضر ما منابع خوبی داریم اما نمی‌گذارند به بازارهای‌شان برود چون شیوه کار به این صورت نیست و شرایط بازارها تعریف شده است و نمی‌گذارند هر محصولی داخل آن شود. این که سرمایه گذاران خارجی به کشورمان می آیند و اینجا اقدام به فعالیت می‌کنند در وهله اول به منافع خودش نگاه می‌کند؛ تجربه تحریم نشان داده است که ما به یک مبانی ارزشی معتقد هستیم که دنیای سلطه در تعارض با آن است؛ بخش اول این مبانی ایدئولوژیکی است که گفتیم نه شرقی نه غربی جمهوری اسل�





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن