واضح آرشیو وب فارسی:فرهیختگان: حسین دهشیار، استاد دانشگاه در آغاز دهه 90 دگرگونی وسیعی در بطن نظام بین الملل رخ داد. به ضرورت مشاهده گر برهم خوردن تعادل نیروها میان بازیگران برتر صحنه جهانی بودیم و از سوی دیگر معادلات داخلی در کشورهایی که از نقطه نظر آمریکا مطلوب جلوه نمی کردند استعداد فراوان می یابد که به تدریج در مسیری حرکت کند که آسیب پذیری فزاینده ای را در برابر محدودیت های تحمیل شده به وسیله واشنگتن تجربه کند. این دگرگونی چیدمان بازیگران را از نقطه نظر اثرگذاری به گونه ای ساماندهی کرد که اثرات و پیامدهای آن برای مدت های مدید محسوس خواهد بود. خروج همیشگی شوروی از صحنه روابـــط بین الملل، تمرکـــز همه جانبـــه و یکپارچه چین بر توسعه اقتصادی برای تقابل جهانی و دل مشغولی وسیع تر و همه گیرتر فرانسه و انگلستان با عملکرد اتحادیه اروپا صحنه را برای یکه تازی آمریکا فراهم کرد. آمریکاییان از این برهه زمانی تاریخی تاکنون با فرصتی مواجه شده اند که شاید برای کمتر بازیگر دارای دغدغه های جهانی در دو سده اخیر متجلی شده است. این فرصت تاریخی چندین ویژگی را فرصت حیات یافتن داد که فزون ترین بهره را نصیب آمریکا ساخته است. به ضرورت فقدان دشمنی هیچ یک از بازیگران برتر نظام بین الملل با آمریکا، این کشور از این موقعیت برخوردار شده که در حوزه های استراتژیک و کلیدی نگران این نباشد که جایگاهش با چالش جایگزینی مواجه شود، به دلیل اینکه رهبران آمریکا نگران این نیستند که در صورت اشتباه محاسبه و ناکامی درباره سیاست هایشان، دیگر بازیگران مطرح جهانی سعی در جایگزینی دارند تا با فراغ بال بیشتری اهداف را تعقیب می کند و به تبع آن برای تصمیم گیری مدت زمان فزون تری را در اختیار دارند. این واقعیت قدرت مانور گسترده تری را برای مسئولان در قلمرو سیاست خارجی آمریکا به وجود آورده تا هزینه های سیاست های غلط را جبران پذیر و قابل مدیریت بیابند. زمانی که این ذهنیت وجود دارد که می شود زیاده طلبی کرد، اشتباه بود و ارزیابی های بدون پشتوانه عمیق تحلیلی را به صحنه آورد، ضرورت تهاجم، سلطه طلبی و نخوت در سیاست خارجی به یک روند و جریان دائمی تبدیل می شود. با وقوف به این نکته که خاورمیانه قلب و مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا است و با آگاهی به این مهم که هیچ بازیگر مطرحی در راستای این سیاست حرکت نمی کند که آمریکا را در حوزه استراتژیک او به چالش بکشد، به سهولت می توان به درک سیاست های تهاجمی و بدون توجه آمریکا به احتمال وسیع بی ثباتی و عدم تحقق اهداف اولیه پی برد. قدرت یابی القاعده در عراق تحت رهبری الزرقاوی که نقش قاطعی در مرگ بیش از چهار هزار سرباز آمریکایی داشت، محققا اگر حداقلی از درایت در طراحی سیاست های دوران پساصدام وجود داشت، قابل پیشگیری بود. شاه بیت استراتژی آمریکا برای عراق تحت کنترل، انحلال ارتش و از صحنه خارج کردن حزب بعث قرار گرفت، اما بوروکراسی وسیع دخیل در شکل دادن به پروژه حمله به عراق حداقل توجه به این نکته را ضروری نیافت که هزاران نظامی اخراج شده و عضو حزب بعث که منابع درآمدی را از دست داده اند چه فرصت بی نظیری را برای گروه های مخالف حضور آمریکا در عراق به وجود می آورند که به سهولت از بین آنان به یارگیری بپردازند. اطمینان خاطر تصمیم گیرندگان آمریکایی از اینکه ظرفیت های نظامی آنان تعیین کننده است منجر به این شد که با کم ترین اندیشه ورزی و بدون توجه به احتمالات متعدد که می تواند خطرساز باشد، به طراحی خط مشی ها بپردازند. به صحنه آمدن قدرت نظامی آمریکا در کنار بهره وری از ظرفیت های نظامی فرانسه و انگلستان، سقوط معمر قذافی را برای کاخ سفید تردید ناپذیر جلوه داد. این اعتمادبه نفس درباره چالش ناپذیری نظامی این ضرورت کتمان ناپذیر را برای آمریکاییان بی اهمیت جلوه داد که گزینه های رهبری لیبی را بعد از حذف معمر قذافی مورد توجه حیاتی قرار دهند. یکه تازی داعش در مرکز و غرب عراق را محققا باید حاصل بی توجهی به یک سیاست منسجم برای دوران بعد از صدام حسین دانست، همان طور که وجود دو حکومت متفاوت در تریپولی و بنغازی و حاکمیت گروه های مسلح ضدآمریکایی در حدفاصل این دو جغرافیا را باید پیامد عدم وجود یک برنامه اندیشیده شده برای عصر پسامعمر قذافی قلمداد کرد. آمریکاییان با توجه به اینکه توان نظامی تقریبا چالش ناپذیری را در اختیار دارند و با درک اینکه هیچ یک از بازیگران مطرح نظام بین الملل درصدد جایگزینی اش نیستند، دغدغه های لازم درباره پیامدهای غیرمطلوب سیاست هایشان را توجه مکفی مبذول نمی دارند. تصمیم گیرندگان آمریکایی که به نخوت قدرت دچار شده اند از سر بی حوصلگی به سیاستگذاری می پردازند. این بی حوصلگی هزینه های وسیع مادی و انسانی برای کشورهای هدف و لطمات فراوان به اعتبار آمریکا در ارزیابی های کشورهای بزرگ جهانی به وجود آورده است.
سه شنبه ، ۴اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهیختگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5]