تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805440660
بلوغ سیاسی عامل افزایش تعداد نامزدهای زن در انتخابات است
واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: بلوغ سیاسی عامل افزایش تعداد نامزدهای زن در انتخابات است
زنان ایرانی، نقش فعال وسازنده ای در نهادینه شدن روند انقلاب اسلامی داشته اند اما آن چنان که شایسته است از سهمی متناسب در ساختار قدرت اجتماعی برخوردار نشده اند و در مواضع تصمیم گیری و مناصب قدرت جمعی، حضوری کمرنگ دارند .
آفتاب : مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان و حضور آنان در عرصه های تصمیم گیری حکومتی می تواند پشتوانه ای مناسب برای سایر عرصه های مشارکت جویانه تلقی گردد. این یک ضرورت است که هر جامعه ای برای تحقق اهداف توسعه گرایانه خود باید از تمام منابع انسانی که بانوان ، نیرویی محوری و بنیادین دراین زمینه اند ، بهره گیرد تا توسعه ای پایدار ، متوازن ، همه جانبه و درون زا پدیدار شود .
واکاوی و بررسی جایگاه زنان در عرصه تصمیم گیری و پاسخگویی به سوالات و دغدغه هایی چون چگونگی سهم مشارکت زنان ایرانی در ساختار قدرت اجتماعی و نقش آنها در تحقق سیاست های توسعه پایدار ومتوازن از جمله موضوعات مهمی است که بهانه ی گفت وگوی ایرنا با دکتر شهلا کاظمی پور جامعه شناس شد. وی همچنین به تحلیل جایگاه زنان در مواضع تصمیم گیری و مناصب قدرت جمعی می پردازد .
کاظمی پور دانش آموخته ، جامعه شناسی از دانشگاه تهران وعضو هیئت علمی این دانشگاه ، آثار متعددی در زمینه وضعیت اجتماعی زنان تالیف کرده است .
مشروح گفت وگو به این شرح است
**س : سهم مشارکت زنان ایرانی در ساختار قدرت اجتماعی ، مواضع تصمیم گیری و مناصب قدرت جمعی را چگونه تحلیل می کنید ؟
- اگر قرار باشد زنان در ساختار قدرت و یا در پست های مدیریتی جایگاهی داشته باشند ، شرط اول آن است که شاغل باشند. میزان اشتغال زنان در ایران در مقایسه با دیگر کشورهای جهان بسیار پایین است ، چنانکه بر اساس آمار رسمی ایران میزان اشتغال زنان 13 درصد است ، سازمان ملل این میزان را 17 درصد اعلام کرده است . این 17 درصد هم اگر در مناصب مدیریتی و ساختار قدرت شرکت کنند 83 به 17 خواهد بود . واقعیت آن است که زنان شاغل در سطوح مشاغل میانی و سطوح کارشناسی شرکت دارند و زنان بی سواد و یا کم سواد یا خانه داری می کنند و یا مشاغل غیر رسمی دارند .
با توجه به مفهوم سقف شیشه ای یعنی« توفیق نیافتن زنان در دستیابی به سطوح عالی مدیریت »، حتی زنانی که تحصیلات عالی دارند رسیدن آنان به مناصب مدیریتی بازدارنده است .در نتبجه در پاسخ به سوال شما باید گفت ، سهم زنان ما در ساختار قدرت ، و مواضع تصمیم گیری بسیار ناچیزوکم رنگ است .
**س : نقش زنان در تحقق سیاست های توسعه پایدار ومتوازن درایران را چگونه ارزیابی می کنید ؟
- در سطح بین الملی اعتقاد بر این است ، با توجه به اینکه زنان ایران نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، برای قدم برداشتن در جهت توسعه باید همه آحاد جامعه مشارکت داشته باشند . درنتیجه کشورهای جهان در اتخاد سیاست های خود ، زنان را نیز به مشارکت گرفته اند ، این مشارکت در حوزه اقتصادی ، سازمان های غیر رسمی ، آموزش و تمام مراحل زندگی ، پر رنگ تر است .
در ایران میزان مشارکت زنان درحوزه آموزش با کشورهای توسعه یافته برابری می کند اما در مرحله بهره برداری از تحصیلات زنان ، نقش آنان کم رنگ می شود . یعنی زنان ما در توسعه پایدار هم به بازی گرفته نمی شوند وهم خود آنان به دلیل مسئولیت های زندگی و یا به دلیل نبود آموزش های کافی در ساختار توسعه وتوسعه پایدار سهم بسیار کمی دارند ، البته این سهم کم ، شامل مردان هم می شود .در واقع زیر بنا برای توسعه پایدار در ایران هنوز فراهم نشده است و این باعث سهم کم زنان و مردان در توسعه پایدار شده است .
**س : برخی از جامعه شناسان معتقدند، تفاوت های زیست شناختی ، زنان را از مشارکت در حوزه عمومی ناتوان کرده است ، دیدگاه شما در مورد این مولفه چیست ؟
- در اقتصاد روستایی مسئله زن ومرد وجود ندارد ، یعنی عامل بیولوژی مطرح نیست . زن در روستا در تمام مراحل اقتصادی با مرد مشارکت می کند به عنوان مثال در دامداری ، قالی بافی ، شخم زدن ، وجین کردن ... در تمام این کارها زنان در کنار مردان مشغول به انجام این فعالیت های اقتصادی هستند .
زمانی که کار در خانه بود همه با هم یعنی چه زن و چه مرد مشارکت داشتند . اصطلاح خانه داری زمانی مطرح شد که کار از خانه جدا شده و زندگی شهرنشینی شروع شد وبه دلیل باروری بالای زنان ونگه داری از کودکان ، آنان مجبور شدند که در خانه بمانند . این عامل فیزیولوژی مربوط به باروری زنان می شود .
در غرب با پایین آمدن میزان باروری ، وجود مهد کودک ها ، مشکلات خانه نشینی زنان حل شده است . بنابراین در جوامع توسعه یافته زنان و مردان مانند اقوام اولیه با یکدیگر مشارکت دارند و این زمینه ساز توسعه است .
**س :به منظور ارتقای مشارکت زنان ، در حوزه سازمانی ، چه تغییراتی باید در سیستم های منابع انسانی وقوانین و مقررات حاکم صورت گیرد ؟
- برای این که یک انسان توانمند دراشتغال بازدهی کافی داشته باشد و فقط به دلیل دغدغه نان سر کار نرود و از او بهره کشی نشود باید آموزش ببیند . زنان در حوزه آموزش بسیار پیشرفت کرده اند و نسبت دختران و پسران در سطح آموزش ابتدایی مساوی است و در سطح دبیرستان و دانشگاه تعداد دختران از پسران بیشتر است . زنان دیگر پذیرفته اند که در خانه ماندن باعث به بطالت گذراندن اوقات آنان است و باید از نیروی انسانی آنان استفاده شود ، استفاده از این نیرو دوبعد دارد. یک بعد آموزش و بعد دیگر بهره برداری از تحصیلات و مهارت های آنها است و اگر تنها آنان آموزش ببینند اما بهره برداری ازتخصص ها صورت نگیرد، نوعی سرخوردگی اجتماعی در این نیروی انسانی اتقاق می افتد .
معضل مهمی که در جامعه ایران وجود دارد آن است که مسئولان معتقدند با وجود میزان بالای بیکاری برای مردان چه اصراری به اشتغال زنان است . بنابراین با توجه به اینکه بالاترین میزان جمعیت ما در سنین جوانی هستند و بخواهیم ازاین نیرو چه زنان و مردان استفاده کنیم ، باید زیر بنای اقتصادی را به سمت اقتصاد صنعتی تغییر دهیم واز اقتصاد خدماتی و مصرفی فاصله بگیریم .
همچنین باید نیروی انسانی را به سمت کارآفرینی سوق دهیم ، چنانکه بسیاری اززنان ایرانی این آمادگی را دارند که کار آفرین شوند . در روستاها بسیاری اززنان کار آفرین اند و به سمت کشاورزی نوین روی آورده اند . ضروری است که به زنان آموزش کارآفرینی داده شود وآنان باید به این باور برسند که به عنوان یک فرد از آحاد جامعه باید خدمت کنند.
**س : جایگاه زنان درفرایند مشارکت ، در چهارچوب حق رای آنان در انتخابات ، به عنوان یک شهروند ، می توان آن را یک آسیب اجتماعی تلقی کرد ؟
- خیر ، هر کشوری که در مسیر توسعه قدم برداشته ، درابتدا در آن کشور نظام دموکراسی حاکم نبوده است ، رای گیری هم درآن صورت نمی گرفت و کشور مرد سالار و توسعه نیافته بود. در گام اول نظام دموکراسی پذیرفته می شود اما فقط مردان حق رای و انتخاب شدن داشتند، در گام دوم زنان و مردان هم حق رای داشتند اما فقط مردان حق انتخاب شدن داشتند در گام سوم هم مردان و هم زنان حق رای و حق انتخاب شدن دارند .
جامعه ایران در ابتدای گام سوم است چون زنان دربسیاری از مناصب به غیر ازریاست جمهوری می توانند انتخاب شوند ولی تعداد آنان بسیار محدود است . میزان سهم زنان در مناصب قدرت جمعی به تدریج افزایش می یابد و این امری نیست که به یکباره اتفاق بیافتد .
** س : برخی جامعه شناسان جهت افزایش مشارکت زنان ، ایجاد نظام سهمیه بندی 20 تا 40 درصدی برای حضور آنها در ساختار قدرت اجتماعی ، تشکیل کارگاه هایی برای کمک به تعلیم زنان به صورت نامزدهای بالقوه مبارزات انتخاباتی و کمک مالی به نامزدهای زن در فرآیندهای انتخاباتی را به عنوان راهکار پیشنهاد می کنند ، نظر حضرتعالی در مورد این باره چیست ؟
- این باور درجامعه باید ایجاد شود که زن با مرد تفاوتی ندارد ، آنان در زمینه فکری و ذهنی توانمند هستند. گام اول باید زنان در مشاغل و گام دوم در پست های مدیریتی وگام سوم درمناصب سیاسی مشارکت داشته باشند . اگر این گام ها طی نشود و فقط سهمیه بندی در مشارکت زنان اعمال شود آسیب های اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت .
افرادی در مناصب مدیریتی موفق می شوند که سلسله مراتبی جلو رفته باشند، یعنی یک شبه به پست عالی نرسیده باشند این باور باید در سازمان ها هم جا بیافتد و سازمانی موفق خواهد بود که مدیر از درون خود آن سازمان انتخاب شود، نه اینکه یک فرد تازه فارغ اتحصیل شده ، و بی تجربه که بیرون از سازمان است و به دلیل ارتباطات قومی ، قبیله ای پست مدیریتی در سازمان بگیرد.
این موارد ذکر شده از عوامل توسعه نیافتگی است . در مورد زنان هم گام اول این است ، اصرار بر این باشد که از نیروی کار آنان استفاده شود ، گام دوم زنان را توانمند کنیم که در پست های مدیریتی در فازهای کوچک تمرین کنند تا بعد به مناصب بالای سیاسی برسند .
این گام ها ی مدیریتی هم شامل مردان و هم شامل زنان می شود. در جامعه ما افراد آن سلسله مراتب را طی نمی کنند و به مناصب سیاسی می رسند. ممکن است در تبلیغات انتخاباتی ، سمت های مختلف مدیریتی یک شخص عنوان شود اما مدیریت منوط به سلسله مراتب است نه بر اساس رابطه .
راهکار تشکیل کارگاه برای زنان به منظور تعلیم آنان برای مبارزات انتخاباتی یک راهکار مقطعی است ،معتقدم ما باید از زیر بنا اقدام کنیم . تعداد زیادی از دختران ایرانی به دانشگاه راه پیدامی کنند ولی 47 درصد آنان بیکارند اگر این نیروی انسانی را به کار بگماریم زیر بنا مستحکم خواهد شد .
ما باید کسانی راچه مرد و چه زن به عنوان سیاستمدار در این انتخابات برگزینم که مدافع حقوق مردم باشد و من معتقد به تفکیک جنسیتی نیستم .
**س : به منظور تبدیل « سیاست آرا » زنان به « سیاست حضور » آنان ، در جامعه ایرانی چه راهکارهایی پیشنهاد می دهید ؟
- مراحل دموکراسی که ذکر شد باید طی شود و مردان وزنان حتی برای تنها رای دادن باید به آن بلوغ و آگاهی سیاسی برسند و نباید تنها هدف از شرکت در انتخابات مهر خوردن در شناسنامه باشد . به نظر من اگر افراد به طور فعال و آگاهانه به پای صندوق های رای بروند، به میزان زیادی به سیاست حضور نزدیک تر می شوند و اگر آن بلوغ سیاسی اتفاق بیافتد تعداد نامزدهای زن نیز افزایش می یابد .
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]
-
گوناگون
پربازدیدترینها