محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845980226
طوفانها به سوی کاخ نخستوزیری میوزید!
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: طوفانها به سوی کاخ نخستوزیری میوزید!
نویسنده : ترجمه: رضا عليپور
خبر كوتاه بود:«محمد حسنين هيكل روزنامهنگار نامدار مصري درگذشت». او درباره ادوار گوناگون تاريخ سياسي ايران آثاري در خور دارد كه در جاي خود بايد آن را به تحليل نشست. در اين ميان اما، گزارشي كه او درباره نهضت ملي ايران و در پي سفر به ايران درآن دوره منتشر ساخت، از اهميتي بسزا برخوردار است. بخشي از اين روايت، كارنامه سياسي و مرگ رزم آرا را در بر ميگيرد كه اين روزها براي انتشار آن مناسب است. از اين روي، اين بخش را براي انتشار ترجمه كرديم. اميد آنكه مقبول افتد.
سپهبدرزمآرا نهتنها قويترين رجل ايران بود، بلكه بدعاقبتترين هم بود! طوفانها هميشه به سوي كاخ نخستوزيري ميوزيد، صاعقهها هم از همه آفاق به كاخ نخستوزيري سقوط ميكردند! در اين ظرف از زمان كه رزمآرا روي كار آمد، به نظر ميرسيد پايههاي صندلي وزارت او را از لولههاي ديناميت ساختهاند كه عاقبت منفجر شد!
ديدار با بيوه رزم آرا
در اينجا تنها كسي كه از فقدان رزمآرا متأثر بود و براي او اشك حسرت از ديده فرو ميريخت، بيوه او بود كه سعي ميكرد حسن ظن مرا درباره او جلب كند. او به من ميگفت:«ميخواهم او اقلاً در كشورهاي بيگانه به وطنفروشي شهرت پيدا نكند. او نسبت به شاهنشاه خود مرد مخلصي بود! لابد تو هم شنيدهاي كه گفتند: رزمآرا ميخواست عليه شاه كودتا كند و جلسهاي كه با تيمسار مهتدي، خوانساري و هدايت داشت براي اين هدف بود، ولي ببينيد آيا چنين فكري اصلاً ممكن است به مغز آدم عاقلي همچون رزمآرا خطور كند؟» بعد اشاره به كمدي كرد كه مملو از كتاب بود و گفت:«اينها دائرهالمعارف جنگي هستند كه همه تأليف شوهرم است و اكنون اين كتابها در دانشگاههاي ايران و ساير دانشكدههاي جنگ در دنيا تدريس ميشود. شوهرم يك افسر عادي نبود، بلكه استادي بود از اساتيد در علوم نظامي و داراي مكتب و نظريات خاص بود.» (1)
بعد خانم رزمآرا در حالي كه تشويقنامههاي شوهرش را كه از طرف شاه به او داده شده بود به من نشان ميداد، از شدت تألمات روحي كنترل خود را از دست داد و گريهكنان اتاق مصاحبه را ترك كرد.
يك نفر از سفراي بيگانه در تهران به من گفت:«تيمسار رزمآرا چهار ماه تمام توانست در مقابل شدايد دوام بياورد و نميدانم چگونه توانست؟ در حالي كه ما ديپلماتهاي غربي در تهران همگي معتقد بوديم كه او نميتواند بيش از سه روز استقامت كند.» سفير در حالي كه سيگار گرانقيمتي را دود ميكرد، افزود:«ولي رزمآرا ناخداي ماهري بود. كرسي وزارت او بر امواج حوادث تندي بود كه بالا و پايين ميرفت و ميلغزيد. مانند زورق سرگردان ولي محكم، اما اين طوفان شدت گرفت تا اينكه صاعقهها بادبانهاي قايق او را سوزاند و تحويل صخرههاي سرسخت ساحل داد...»
رزمآرا در مجلس و زير تازيانه ملامتگران!
اولين بحران كه رزمآرا با آن مقابله كرد وقتي بود كه شاه او را مأمور تشكيل كابينه كرد. انگليس معتقد بود براي رويارويي با حوادث، يك مرد قدرتمند لازم است. امريكا معتقد بود موقعيت فعلي به يك دست آهنين نياز دارد.
مستشاران شاه معتقد بودند يك اقدام سريع و فوري لازم است. شاه ميگفت: مرد قدرتمند و دست آهنين و اقدام سريع. در ايران كسي برازنده اين صفات نيست مگر يك نفر و او رزمآراست! به اين ترتيب انگليس، امريكا و مستشاران شاه موافقت كردند كه رزمآرا جامع اين خصال است و بالاخره شاه به او دستور داد تا كابينه خود را تشكيل دهد، بدون اينكه قبلاً اين خواسته شاه به موافقت مجلس برسد، چنانچه سنتهاي پارلماني مجلس آن را اقتضا ميكرد.
رزمآرا تمام نيروي خود را بسيج كرد تا با بحران مقابله كند و اولين خواسته او از شاه اين بود كه از او به نام حاج علي رزمآرا نام ببرد. تيمسار رزمآرا با اينكه حتي يك بار به زيارت خانه خدا نرفته بود، ولي سنتهاي ايراني ايجاب ميكرد هر نوزادي را كه در ماه ذيحجه متولد شود، به نام حاجي صدا كنند! رزمآرا هم از اين رقم حاجيها بود. رزمآرا لباسهاي نظامي خود را خلع كرد تا بهجاي آنها از لباس غير نظامي استفاده كند و با اين هيئت داخل مجلس ملي شد تا با فريادهاي مخالف مواجهه كند:
ـ برگرد به سوي آنها كه تو را اينجا فرستادند!
ـ ما هرگز نميپذيريم تو نخستوزير ما باشي!
ـ تو يك مرد نظامي هستي، تو را با سياست چه كار؟
ـ براي همين بود كه در اين هشت سال گذشته، به عنوان فرمانده كل قوا موضع خود را تقويت ميكردي؟
ـ برو بيرون اي ساخته و پرداخته انگليس و امريكا!
ـ اين لباسهاي غير نظامي نميتواند ما را فريب بدهد. تو يك نظامي هستي و حق نداري در اينجا بماني!
در مقابل همه اين فريادها از سوي وكلا رزمآرا فقط تبسم ميكرد! در اينجا يكي از اعضاي فراكسيون ملي در پارلمان به من گفت:«اعتراف ميكنم كه رزمآرا توانست اعصاب خود را كنترل كند، همانطور كه توانست موقعيت را هم تا اندازهاي كنترل كند. در حالي كه وكلا نميتوانستند كاري كنند الا اينكه وضع موجود را بپذيرند، وليكن در عين حال تصميم گرفتند به مقاومت منفي خود ادامه دهند تا اينكه در طول حكومت رزمآرا حتي يك لايحه هم از مجلس بيرون نيامد!»
رزم آرا زير عكس رفيق لنين
يكي از ديپلماتهاي امريكايي در تهران به من گفت: «رزمآرا براي ما يك معما شده بود. فكر ميكرديم عواطف او به سوي ما توجه دارد، ولي او حريص بود كه اين ظن ما را تكذيب كند، زيرا قبل از همه سفرا با سفير روس ملاقات كرد.» از اينجا معلوم ميشود رزمآرا اتهام دوستي امريكا و انگليس را بر خود احساس كرده بود، لذا براي دفع اين تهمت، اولين ملاقات خود را با «چيكوف» سفير روس در ايران قرار داد و در حالي كه يك پيشنهاد معاهده تجارتي بين روس و ايران آماده كرده بود، فيالفور مذاكرات شروع شدند و سريعاً به توافق رسيدند. . . به دنبال آن در مطبوعات ايران عكسي از آنها منتشر شد، در حالي كه رزمآرا و سفير روس در كنار هم پشت يك ميز زير عكس بزرگي از رفيق لنين مشغول امضاي قرارداد بازرگاني جديد بودند! رزمآرا در راه كنار آمدن با مسكو از اين هم بالاتر رفت. ايران هشت تن طلا نزد روسها داشت كه آنها را هنگام اشغال ايران در سال 1941 از ايران برده بودند. روسها مدعي بودند اين طلاها بهطور امانت در مسكو خواهد ماند و دولتهاي ايران قبل از رزمآرا، پيوسته آن را از روسها مطالبه ميكردند، ولي رزمآرا در ضمن اين قرارداد از آن هم صرفنظر كرد. همچنين 30 نفر از افسران، نظاميان و غيرنظاميان روسي كه از مرزهاي مشترك عبور كرده بودند و به ايران پناهنده شده و دولتهاي گذشته به آنها پناه و امان داده بودند، رزمآرا بدون سبب و بدون امتياز متقابل آنها را به مسكو تسليم كرد! رزمآرا متهم بود به اينكه به سادهترين وظايف وفاداري با تسليم كردن آن پناهندگان خيانت كرد، ولي آنطور كه يكي از دوستان به من ميگفت: رزمآرا براي دفع تهمت انگليسي بودن، چارهاي جز اين اعمال نداشت. رزمآرا يك سازش ديگري هم با مسكو داشت، عدهاي از رهبران حزب توده كه در زندان قصر در بازداشت به سر ميبردند، بهطرز شگفتانگيزي فرار كردند! قضيه از اين قرار بود يك روز اتومبيل شهرباني همراه يك افسر وارد محوطه زندان شد. سپس افسر از اتومبيل پياده شد و به رئيس زندان اظهار كرد ما از سوي دادگستري مأمور هستيم متهمان توده را براي بازجويي به دادگاه ببريم و سپس آنها را به شما تحويل بدهيم. در اين هنگام رئيس زندان در ميان معاونان و همكاران خود اظهار كرد: زندانيان را به شما تسليم ميكنم، به شرط اينكه خودم نيز تا برگشتن آنها به زندان با شما باشم، در اين حال مأمور زندان و افسر شهرباني و متهمان توده سوار اتومبيل شدند و از همان ساعت اليالابد غيبشان زد! در اين باره مخالفان رزمآرا ميگفتند: آيا ممكن است فرار زندانيان بدون توافق رزمآرا و چيكوف به اين سادگي انجام شود؟
مناقشه با رزم آرا در مجلس
رزمآرا هرگز اظهار صريحي عليه ملي شدن نفت نكرد، ولي تا آنجا كه معلوم ميشود به اين مسئله ايمان نداشت كه ملت ايران از عهده ملي كردن نفت برميآيد و اين ضعف ايمان رزمآرا از طرح مجموعه سؤالاتي كه به كميسيون نفت عرضه كرد، بهخوبي آشكار ميشد. داستان اين سؤالات از اين قرار بود: روزي رزمآرا در كميسيون نفت حاضر شد و اظهار كرد سؤالاتي دارم و ميخواهم اعضاي محترم كميسيون قبل از صدور قرار جواب بدهند و كميسيون از تيمسار خواست تا سؤالات خود را كتباً به كميسيون بدهد و تيمسار گفت: بسيار خب من سؤالات را تقديم و حتي جواب آنها را هم در حد معلومات خودم ارائه ميكنم تا اينكه كميسيون از نظر خطا و صواب آن را بررسي كنند. سؤالات و جواب رزمآرا كه خطوطي از شك و ترديد را ترسيم كرده به صورت زير بود:
ميزان حقوقي كه سالانه شركت به كارمندان ايراني ميپردازد چه مقدار است؟
ميزان حقوق پرداختي شركت به كارمندان ايراني 2800 ميليون ريال در سال است.
تعداد خانوادههاي ايراني كه بهطور مستقيم و غير مستقيم از شركت نفت ارتزاق ميكنند چند خانواده است؟
63 هزار خانواده بهطور مستقيم و 120 هزار خانوار بهطور غير مستقيم.
امسال خزانه دولت بنا بر موافقتنامه اضافي چقدر از شركت دريافت ميكند؟
نصيب ايران در سال 1949، 8 ميليون ليره و در سال 1950، 11 ميليون ليره است.
قيمت تأسيسات شركت چقدر است؟ اگر ما بر آنها استيلا پيدا كنيم، چقدر بايد بهاي آنها را بپردازيم؟
وقتي دقت ميكنيم در ترازنامههاي شركت معلوم ميشود تجهيزاتي كه هنوز بهاي آنها مستهلك نشده، 27 ميليون ليره است، ولي حداقل مبلغي كه از نظر كارشناسهاي ايراني بايد بپردازيم، 500 ميليون ليره است.
حداقل سرمايهاي كه در وهله اول براي بهرهبرداري از نفت در صورت ملي شدن لازم داريم، چقدر است؟
حداقل مبلغ لازم براي اين كار، 70 ميليون ليره است.
آيا ميتوانيم در مقابل همه مخارج يادشده وامي از خارج تهيه كنيم و اگر اين وام را به دست آورديم ميتوانيم آن را تا پايان سال 1993 ـ كه قرارداد شركت بهطور اتوماتيك تمام ميشود و همه مايملك شركت به ايران تعلق ميگيرد ـ مستهلك كنيم؟. . .
جواب اين آخرين سؤال را تيمسار به اعضاي كميسيون نفت موكول كرد و جواب دكتر مصدق، رئيس كميسيون نفت اينطور بود:«نظر رزمآرا اين است كه بايد 600 ميليون ليره به شركت بپردازيم، ولي من ميگويم شركت بيش از يكششم اين مبلغ را استحقاق ندارد، زيرا ايمان دارم موافقتنامه تمديد امتياز در سال 1933 باطل بود، به خاطر اينكه اين قرارداد در عهد ديكتاتوري مثل رضاشاه نوشته شده بود كه دهان مخالفان را دوخته بودند. اين شما و اين آقاي تقيزاده، رئيس مجلس سناي فعلي. اين آقا كه موافقتنامه را در سال 1933 امضا كرده است و اخيراً از او سؤال كرديم كه: چرا امضا كردي؟ در جواب به من گفت: به من دستور دادند، من هم امضا كردم سپس آقاي مصدق افزود: در اين صورت اين قرارداد از نظر منطق و قانون مردود است و در اينجا هيچ رابطهاي بين ما و شركت انگليس باقي نميماند، مگر قرارداد دارسي كه بيش از 10 سال از مدت آن باقي نميماند و در آن قرارداد ذكرشده كه تمام مايملك شركت در پايان قرارداد حق خالص ايران ميشود. پس در اين صورت شركت نفت تا به حال پنجششم حقوق خود را مستهلك كرده و براي او باقي نمانده است، مگر يكششم در اين 10 سال آينده! و ما آماده هستيم غرامت اين يكششم را بپردازيم.» بعد دكتر مصدق افزود: «فكر نميكنم ايران در مقابل اين همه ذخاير نفتي از به دست آوردن اين مقدار وام عاجز باشد.» فراكسيون ملي مجلس اين جوابها را به رزمآرا ابلاغ كرده و رزمآرا در مقابل گفته بود مسئله به اين سادگيها نيست. سزاوار ميبينم در اينجا حقيقتي را بگويم. با اينكه رزمآرا به امكان ملي شدن نفت ايمان نداشت، ولي اين مسئله را قبول داشت كه ايران حق دارد به مقدار بيشتري از منافع نفت خود برسد. او ميگفت:«اگر شركت نفت ايران را در منافع خودش بهطور نصف به نصف شريك كند آنگاه ميتوانم با مجلس و ملت ايران به تفاهم برسم.»
و سرانجام، پايان ماجرا...
گاهي كه مورخان تاريخ اين فترت پرتشنج ايران را بنويسند بلاشك يقه سر فرانسيس شپرد، سفير انگليس در ايران را خواهند گرفت و مسئوليت قتل رزمآرا را در تاريخ به نام او ثبت خواهند كرد. در اينجا سّري از اسرار بحران ايران نهفته است كه تفصيلات آن را از زبان يكي از مسئولان بزرگ دربار براي شما بازگو ميكنم. رزمآرا در اواخر ماه فوريه سال 1951 در ضمن ملاقاتي با آقاي فرانسيس شپرد بعد از توضيح دشواريهايي كه با آن مواجه بود، از سفير خواست به دولت بريتانيا ابلاغ كند تا زماني كه دولت بريتانيا سهم ايران را در منافع نفت به ميزان 50 درصد نرساند موقعيت همچنان بحراني و غيرقابل حل خواهد بود و سفير انگليس هم در اين موضوع تلگرافي با تمام تفصيلات اين ملاقات به لندن مخابره و جوابي بدين مضمون دريافت كرده بود: دولت بريتانيا به خاطر علاقهاي كه به حل مشكلات دارد با در نظر گرفتن شرايطي موافقت ميكند تا منافع ايران در شركت به ميزان 50 درصد برسد، وليكن آقاي سفير اين جواب را به فوريت به رزمآرا نداد، بلكه آن را در آرشيو سفارت بايگاني كرد تا اينكه بنا به ميل خودش و با در نظر گرفتن اوضاع لحظه مؤثرتري براي طرح اين جواب پيش بيايد، ولي از بد حادثه اوضاع سريعتر از آنچه آقاي سفير پيشبيني كرده بود دگرگون شد تا اينكه رزمآرا در وسط حياط مسجد شاه از پا درآمد و در چهارمين روز درگذشت رزمآرا سفير ديد لازم است چارهاي بينديشد و تلگراف جوابيه دولت بريتانيا را با خود برداشت و به قصد ملاقات با شاه عازم كاخ مرمر شد، اما موقعي كه اين جواب را عرضه كرد ديگر دير شده بود و بعد از مرگ رزمآرا آن تلگراف ارزش خود را از دست داده بود و زماني كه اين خبر در خيابانهاي تهران شايع شد و راديو لندن آن را پخش كرد، مردم اين خبر را به عنوان ضعف موقعيت انگليس و قدرت ملت ايران در خواستاري ملي شدن صنعت نفت تلقي كردند و از اين طرف صداي رهبر مردم، آيتالله كاشاني بلند شد كه ميگفت:«اي سگهاي انگليسي! ما هيچ موافقتنامهاي را با شما امضا نخواهيم كرد. دست از منافع ما بكشيد و كشورمان را ترك كنيد....»
پينوشت:
1ـ از جمله تأليفات رزمآرا مجموعه جغرافيايي نظامي ايران است كه در مورد هر استان يا منطقهاي از مناطق سوقالجيشي ايران يك جلد بهطور مجزا چاپ شده است ـ مترجم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
صفحات پیشنهادی
چراغ سبز کاخ سفید به بوئینگ برای پرواز به سوی ایران
به گفته بوئینگ مجوز دریافت شده این شرکت را مجاز می کند تا برای تعیین نیازهای واقعی خطوط هوایی مورد تایید ایران با آنها در ارتباط باشند شرکت آمریکایی بوئینگ می گوید که از دولت آمریکا برای فعالیت تجاری با ایران چراغ سبز گرفته است به گزارش خبرگزاری فرانسه بوئینگ در بیانیه ای کهشـادی؛ هدیه ای از سوی خدا
سلامت آرامش و رضایت همین سه کلمه ساده دنیای بزرگی است که شاد زیستن را به شما هدیه می دهد دنیایی پر از انرژی مثبت که این روزها برای خیلی ها به یک آرزو تبدیل شده است این آرزوی دور و دراز اما قصه امروز و دیروز نیست قصه ای است که شروعش به سال ها پیش برمی گردد به روزگاری که انسااعزام 14 هزار نظامی از سوی ترکیه به مناطق مرزی با سوریه
خبرگزاری دوغان گزارش داد که در پی افزایش پیشروی های نیروهای کرد در شمال سوریه ارتش ترکیه تجهیزات نظامی جدیدی به مناطق مرزی با سوریه فرستاده است به گزارش ایسنا در گزارش این خبرگزاری آمده است که ارتش ترکیه 14 هزار نیروی جدید به همراه تجهیزات نظامی سنگین به مناطق مرزی با سوریه فرساز سوی فرمانداری همدان صورت گرفت اعلام رسمی اسامی نامزدهای انتخاباتی حوزه انتخابیه همدان و فامنین
از سوی فرمانداری همدان صورت گرفتاعلام رسمی اسامی نامزدهای انتخاباتی حوزه انتخابیه همدان و فامنینفرمانداری همدان با صدور آگهی رسمی اسامی نامزدهای انتخاباتی حوزه انتخابیه همدان و فامنین را اعلام کرد به گزارش خبرگزاری فارس از همدان در اجرای ماده 36 آیین نامه اجرایی و قانون انتخابدر هشتمین سالگرد استقلال کوزوو برگزاری تظاهرات ضد دولتی از سوی مخالفان دولت/درخواست معترضین برای کناره گیری ده
به گزارش گروه بین المللخبرگزاری فارس هزاران معترض کوزوویی با حضور در پایتخت این کشور در هشتمین سالروز استقلال از صربستان که با حمایت غرب صورت گرفت خواهان کناره گیری دولت از قدرت و برگزاری انتخابات زودتر از موعد مقرر شدند به نوشته خبرگزاری رویترز این تظاهرات از سوی احزاب مخاشـادی؛ هدیهای از سوی خدا
سلامت آرامش و رضایت همین سه کلمه ساده دنیای بزرگی است که شاد زیستن را به شما هدیه میدهد دنیایی پر از انرژی مثبت که این روزها برای خیلیها به یک آرزو تبدیل شده است این آرزوی دور و دراز اما قصه امروز و دیروز نیست قصهای است که شروعش به سالها پیش برمیگردد بهمخالفت صریح سید باقر موسوی با خروجی مجمع اصلاح طلبان بویراحمد
گروه سیاسی – جمعی از اصلاح طلبان استان کهگیلویه و بویراحمد امشب چهارشنبه شب با سیدباقر موسوی جهان آباد در تهران دیدار کردند به گزارش خبر نگار بویر نیوز از تهران در این دیدار اصلاح طلبان استان ضمن ارائه دیدگاههای خود درباره انتخابات پیش رو به تحلیل مسائل پیش رو و گذشته پرداختناختصاص ١١ میلیارد دلار بودجه «بحران آب» از سوی صندوق توسعه
سیدصفدر حسینی رئیس هیأت عامل صندوق توسعه ملی با اشاره به اختصاص ۱۱ میلیارد دلار برای آب در کشور گفت ٤ میلیارد دلار برای آب های مرزی پرداخت شده است او افزود نزدیک به ٨ میلیارد دلار برای مهار آب های مرزی و ١ ٥ میلیارد دلار برای دشت های خوزستان و ایلام ٥٠٠ میلیون دلار برای سیستااتصال بانک ملی ایران به شبکه جهانی سوییفت
بانک ملی ایران از روز دوشنبه 26 11 1394 رسماً به شبکه جهانی سوییفت متصل شد و عملاً از ابتدای روز سه شنبه 27 11 1394 این بانک پیام های مالی خود را از طریق سوییفت به سراسر دنیا مخابره کرد براساس این گزارش به دنبال رفع تحریم ها و اجرایی شدن مفاد برجام هماهنگی های لازم با سازمانسایه تحریم های آمریکا همچنان بر سر شرکت ها و بانک های فرانسوی(خبر ویژه)
با وجود دعوت های مکرر دولت ایران از بانک های فرانسوی این بانک ها به خاطر نگرانی از تحریم های آمریکا از همکاری با ایران خودداری می کنند وبسایت رادیو فرانسه با انتشار این خبر نوشت مسئول امور مالی شرکت هواپیماسازی ایرباس از بانک های اروپایی خواست که به دلیل مجازات های آمریکا علی-
گوناگون
پربازدیدترینها