واضح آرشیو وب فارسی:بلاغ نیوز: روز برگزاری دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی و پنجمین انتخابات خبرگان رهبری نزدیک است و در چنین شرایطی می توان قضاوت جامعی از قدرت «سازماندهی تشکیلاتی» جریانات سیاسی و «انسجام تشکیلاتی» آنها داشت.به گزارش بلاغ ، روزنامه جوان در یادداشتی به قلم محمد اسماعیلی نوشت: عرصه انتخابات، میدان پی بردن به میزان توان احزاب برای رویارویی با رقبای انتخاباتی خود است که این توان اعم از توان تشکیلاتی، توان مالی، توان تبلیغاتی، توان انسجام بخشی به نیروهای خودی و توان ارائه یک برنامه مدون جهت مرتفع شدن مشکلات کشور در حیطه مربوط است. اکنون که تا روز برگزاری انتخابات تنها چهار روز باقی مانده است و همه احزاب دست به تبلیغات گسترده زده اند، لیست های انتخاباتی خود را معرفی و برنامه و اهداف انتخاباتی خود را رسانه ای کرده اند می توان گفت که کدام یک از احزاب سیاسی برنامه های جامعی برای انتخابات دارند و کدام یک از این احزاب دچار ضعف سیستماتیک بوده و با فقدان برنامه ریزی و مدیریت صحیح در عرصه رقابت ها حاضر شده اند. با نیم نگاهی به لیست ائتلاف اصولگرایان می توان گفت تمامی 30 نفر این طیف افرادی با مشخصه اصولگرایی هستند که مواضع و رفتارهای گذشته آنها در قالب گفتمانی به نام گفتمان اصولگرایی قابل تفسیر و معنا است. در کنار آن تنوع نامزدها در این لیست کاملا مشهود است، به گونه ای که از اقتصاددان گرفته تا فعال فرهنگی و اجتماعی در این لیست به چشم می خورد و تبلیغات این طیف دست کم در شهر تهران کم هزینه تر از سایر گروه های وابسته به مراکز قدرت و ثروت است. شعار انتخاباتی طیف اصولگرایان هم عبارت روشن «معیشت، امنیت و پیشرفت»است که بیان کننده دغدغه مند بودن اعضای این جریان نسبت به مشکلات اصلی مردم و جامعه است. در مقابل جریان تجدیدنظرطلب وضعیتی کاملا متفاوت دارد؛ از تعیین «شعار انتخاباتی» گرفته تا «نوع تبلیغات انتخاباتی» و «تضاد افرادی تعیین شده در لیست انتخاباتی» این تفاوت را می توان حس کرد. بی برنامگی اصلاح طلبان از مدتی که فعالیت های غیررسمی انتخابات آغاز شده است تا کنون هیچ برنامه مشخص و مدونی از سوی نامزدهای انتخاباتی اعتدال-اصلاحات به افکار عمومی معرفی نشده و جامعه هنوز نسبت به طرح و برنامه های این جریان برای فائق آمدن بر مشکلات داخلی نظیر بیکاری، تورم، رکود و بسیاری دیگر از مشکلات هیچ شناختی ندارد، چراکه رهبران ارشد اصلاح طلبان و مدیران ارشد انتخاباتی اعتدال و اعضای حزب اعتدال و توسعه برنامه مشخصی به جامعه ارائه نداده اند و همچنان افکار عمومی را در اتاق انتظار به انتظار نشانده اند. رسانه های وابسته به این جریان هم دقیقاً به همین رویه نسبت به برنامه های جریان متبوع خویش برای مجلس آتی اعلام بی اطلاعی کرده اند و تنها به تخریب جریان اصولگرایی مشغول هستند و نامزدهای انتخاباتی این طیف را مورد هجوم قرار می دهند. تبلیغات سرسام آور اعتدال- اصلاحات به جای برنامه مدون و مشخص برای اداره امور، تبلیغات سرسام آور و میلیاردی را انتخاب کرده اند و تلاش دارند تا به این وسیله آرای عمومی را جذب کرده و خود را به عنوان برنده انتخابات معرفی کنند. تبلیغات پر زرق و برق این جریان یادآوری تبلیغات هنگفتی است که حزب کارگزاران در آستانه انتخابات پنجم به راه انداخت و توانست سهم قابل توجهی از کرسی های مجلس آن دوره را از آن خود کند. در آمدها و هزینه های میلیاردی کارگزاران از دهه 70 به واسطه حمایت های هاشمی از این حزب دولت ساخته نشئت می گیرد تا جایی که حسین مرعشی، عضو ارشد این حزب سیاسی در گفت و گو با یکی از رسانه ها، سخنانی در مورد میزان تبلیغات، هزینه و خرج های مالی که کارگزاران خود به واسطه آن به جامعه سیاسی کشور معرفی کرد، اشاره می کند که بالغ بر 500 میلیون تومان آن هم در سال 1374 است که با توجه به رقم تورم فعلی چیزی حدود بیش از 11 میلیارد تومان می شود. مرعشی درباره میزان تبلیغات این حزب سیاسی در ابتدای شروع به کارش و در زمان شهرداری غلامحسین کرباسچی در تهران بیان می کند: «ما یک روز قبل از انتشار بیانیه شماره 1 کارگزاران، 500 تابلوی چهار بعدی را در تهران اجاره کردیم و برای اولین بار بیلبوردهای کارگزاران با شعار عزت اسلامی و تداوم سازندگی رونمایی شد که این اقدام به عنوان اولین تبلیغات مدرن انتخاباتی ثبت شد.» رفتارهای مالی کارگزاران و دسترسی آنها به منابع مالی باعث شده است که این حزب تصور کند می تواند حمایت مالی اصلاح طلبان در انتخابات امسال را برعهده داشته باشد، به همین دلیل این مسئله، تبدیل به یک مسئله اختلافی برای جریان تجدیدنظرطلب شده بود و در نهایت تجدیدنظرطلبان یک بار دیگر زیر چتر حمایتی کارگزاران و شخص هاشمی رفسنجانی قرار گرفتند. توان تشکیلاتی ناقص همبستگی و انسجام تشکیلاتی امروز تجدیدنظرطلبان بسیار شکننده و ناهمگون است، به گونه ای که این جریان که تا پیش از این مدعی ارائه یک لیست 30نفره و همگون از نیروهای خودی بود، اکنون با تعدیل مواضع خود حاضر شده کمتر از 15 نفر از نیروهای خود را در یک لیست مشترک با دولت قرار دهد و به کمترین ها قانع شود. فقدان انسجام بخشی جماعت تجدیدنظرطلب هم به زمانی بازمی گردد که عناصر افراطی این جریان در سال 88 علیه حاکمیت تدارک یک شهرآشوب را دیده و تلاش کردند به بهانه انتخابات ریاست جمهوری براندازی رسمی نظام را رقم بزنند. از سال 88 تاکنون این جریان تلاش کرده با تشکیل ائتلاف با شخصیت ها و احزاب غیراصلاح طلب از یک سو زمینه بازگشت خود به حاکمیت را فراهم کرده و از سوی دیگر لجام گسیختگی سیستماتیک خود را علاج کند. در آستانه انتخابات یازدهم ریاست جمهوری در سال 92 هم نمونه دیگری از فقدان انسجام را می توان در این جریان جست وجو کرد، آنجایی که نامزد اختصاصی این طیف به حسب اجبار به نفع روحانی کنار کشید و از آن زمان تاکنون حسن روحانی به آلترناتیو این جریان برای بازگشت به قدرت تبدیل شده است. امروز هم پایه گذار فعالیت های سیاسی-تبلیغاتی تجدیدنظرطلبان حزب کارگزاران است که در مجلس ششم مورد غضب این جریان قرار گرفت و پدر معنوی آن هم-هاشمی رفسنجانی- بارها مورد تخطئه و تخریب وابستگان این جریان واقع شد. فقدان هویت، مشخصه اصلی اصلاح طلبان لیدر شدن هاشمی رفسنجانی برای تجدیدنظرطلبان در شرایطی است که وی تحت انواع اتهامات خرد و درشت تئوریسین های این جناح در آستانه انتخابات مجلس ششم بود و همه کاره شدن حزب کارگزاران برای تجدیدنظرطلبان در حالی است که این حزب تا مدت ها مغضوب جریان مدعی اصلاح طلبی بود. نباید فراموش کرد که فقدان هویت در بین تجدیدنظرطلبان موجب شد وابستگان به این طیف بارها دست نیاز به سوی افرادی نظیر علی لاریجانی و ناطق نوری هم دراز کنند و اکنون هم مجبور شده افرادی با پیشینه غیراصلاح طلبی - و با مشخصه اصولگرایی- را در لیست نهایی خود قرار دهد. فقدان هویت اصلاح طلبی که ریشه در مفاهیم و اندیشه های رهبران و تئوریسین های این جناح دارد در انتخابات اخیر به اوج خود رسیده و گویای این نکته است که از اصلاح طلبی چیزی جز یک تابوت باقی نمانده است/م
دوشنبه ، ۳اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بلاغ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]