تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به خدا قسم سه چيز حق است: هيچ ثروتى بر اثر پرداخت صدقه و زكات كم نشد، در حق هيچ كس ستم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831217345




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نگاهی به قیام پرحماسه فرهنگی فاطمه(س)


واضح آرشیو وب فارسی:عقیق: انسان، این شاهکار آفرینش، در نهاد خویش هماره رو به سوى کمال دارد و با اشتهایى سیرى ناپذیر در تکاپوى صعود به مدارج کمال، تعالى و ترقى است ، در راستاى عروج به قله هاى رفیع ترقى و کمال، یکى از کارى ترین نیروهاى فطرى آدمى میل به تقلید و اسوه پذیرى؛ و یکى از امکانات خارجى، سیره و تجربه کمال یافتگان است.عقیق : آیت الله مصباح درمقاله ای با موضوع اسوه پذیرى از سیره فاطمى(علیها السلام)به معرفی این اسوه شایسته همه خداباورانکه ظلم ها ی زیادی در حق اوصورت گرفت پرداخته است. احساس الگوخواهى فطرى و درونى از یک سو و مشاهده سیر تکاملى به کمال رسیدگان از دیگر سوى، انسان را وا مى دارد تا براى رسیدن سریع تر به کمال مطلوب، روش و سیره آن تکامل یافتگان را الگوى خویش سازد و تلاشى آگاهانه و هدف دار براى ایجاد هماهنگى و انسجام رفتارى با الگوهاى خویش در پیش گیرد. *اسوه پذیرى از چشم انداز قرآنى پروردگار جهانیان و نازل فرماى قرآن جاویدان در آخرین نامه انسان سازى خود براى بشر، شیوه هاى مختلفى براى تربیت و تزکیت انسان ارائه مى فرماید؛ روش هایى که هر کدام تأثیرى خاص بر روح و روان و منش رفتارى انسان مى گذارد؛ روش هایى چون بشارت به نعمت هاى جاویدان، بیم دِهى از عذاب همیشگى، بیان سرگذشت گذشتگان، داستان پیامبران، استفاده از تمثیل، بهره گیرى از قَسَم و سوگند و ... . یکى از مؤثرترین و کارآمدترین شیوه هاى تربیتى که در قرآن به کرّات مورد توجه قرار گرفته است، ارائه الگوهاى شایسته، به طور مستقیم یا غیر مستقیم مى باشد. بارى، تعیین الگوهاى صحیح و تأکید بر پیروى از ایشان و نیز رسوا کردن الگوهاى ناصحیح و در هم کوبیدن بت هاى فکرى و فرهنگى، از مهم ترین روش هاى تربیتى قرآن کریم است: * الگوسازى در قالب داستان و تمثیل  براى نمونه، خداوند متعال در آیاتى آسیه همسر فرعون و مریم دختر عمران را مثال مى زند و ایشان را اسوه و الگوى تمام مؤمنان جهان، اعم از زن و مرد، معرفى مى فرماید: وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا لِلَّذِینَ ءَْامَنُواْ امْرَأَتَ فِرْعَونَ اِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَکَ بَیْتًا فِى الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِى مِنَ الْقَومِ الظَّلِمِینَ وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَنَ الَّتِى أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا ... ؛(1) و باز خدا براى مؤمنان (آسیه) زن فرعون را مَثل آورد هنگامى که (از شوهر کافرش بیزارى جست و) عرض کرد: بار الها! (من از قصر فرعونى و عزّت دنیوى او گذشتم) تو خانه اى در بهشت براى من بنا کن و مرا از شرّ فرعون کافر و کردارش و از قوم ستمکار نجات بخش. و نیز مریم دختر عمران را که عفاف و پاکدامنى ورزید ... . در این دو آیه خداوند متعال با استفاده از شیوه تمثیل به معرفى دو الگوى شایسته مى پردازد: آسیه و مریم. گویا خداوند متعال خطاب به همه ایمان آورندگان مى فرماید: اگر مى خواهید به الگویى، تأسّى و اقتدا نمایید، به سیره رفتارى این دو زن بنگرید: از وسعت نظر و بلند همتى همسر فرعون سرمشق بگیرید که با وجود فراهم بودن همه امکانات مادى و دنیوى در قصر فرعون، به این دنیاى زودگذر فانى و لذت هاى آنى به دیده تحقیر نگریست و از خداوند، مُلک متعالى وقصرهاى باقى و نجات از شرّ ستمکاران یاغى را طلبید. همت را بنگرید که تا چه حد والاست. مى گوید: مى خواهم از این کاخ نجات پیدا کنم؛ ولى به چیزى فروتر از مقام قرب و رضوان تو هم رضایت نمى دهم. پس مرا از شرّ فرعون و رفتار ناشایست او و قوم ستمکارش نجات بخش و مرا به خانه اى نزد خودت در بهشت جاویدان منتقل فرما! و نیز از مریم سرمشق بگیرید؛ از پاکى و عفاف او، ایمان صادقانه و از بندگى خالصانه او. *فاطمه الگویى دُردانه  معرفى مریم (علیها السلام) در مقام الگوى شایسته همه مؤمنان در حالى است که بهترین تفسیر کننده آیات قرآن، مریم را سرور بانوان زمانه خویش معرفى مى کند و فاطمه را سید، سرور و سرآمد جمله زنان در طول تاریخ: مریم سرور زنان زمانه خویش بود؛ اما دخترم فاطمه سرور همه زنان جهان، از آغاز تا فرجام آن است.(2) او قسمتى از وجود من، نور چشم من، میوه قلب من و روح میان دو پهلوى من است! فرشته اى بر من نازل شد و به من بشارت داد که فاطمه، سرور همه زنان اهل بهشت و نیز سرآمد همه بانوان امّتم است.(20) صدّیقةٌ لامِثْلَها صدیقة *** تَفْرَغُ بالصّدقِ عَنِ الحقیقة بَدا بذالکَ الوجودُ الظَّاهر *** سرُّ ظهور الحقِّ فى المظاهر هِىَ البتولُ الطُهْرُ و العذراء *** کَمَریَمَ الطُّهْرِ و لا سواء فاِنّها سیّدة النّساءِ *** وَ مَریمُ الکُبْرى بِلا خفاء.(4) بدین ترتیب فضیلت و سرورى فاطمه (علیها السلام) بر آسیه و مریم ثابت مى شود. آرى، مقام و منزلت زهراى مرضیه نه تنها بسى والاتر از مقام آسیه و مریم صدیقه است، که اوج فضیلت آسیه و مریم بدان است که توفیق خدمتگزارى آستان حضرت خدیجه کبرى را به هنگامه وضع حمل فاطمه زهرا یافته اند:(5) مریم به ابریق بهشتى شوید او را *** عیسى فراز آسمان ها جوید او را اگر خدا مى خواست درباره حضرت زهرا (علیها السلام) مثل بزند، مى فرمود: وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا لِلَّذیِنَ أَمنُوا فَاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّد. او الگوى همه زنان و مردان با ایمان است. او سرور بانوان هر دو جهان است. افتخار آسیه و مریم آن است که از خدمتگزاران درگاه فاطمه (علیها السلام)مى باشند. *فاطمه، استمرارِ اسوه حسنه پدر فاطمه به فرموده صریح قرآنِ جاودان، اسوه شایسته همه خداباوران است: لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِى رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَنْ کَانَ یَرْجُواْ اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْاخِرَ وَ ذَکَرَ اللّهَ کَثیرً؛(6) مسلماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى مى باشد، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى کنند. و این در حالى است که رسول الله (ص)، این شایسته ترین اسوه حسنه مؤمنان، به کرّات یگانه دخترش فاطمه را پاره وجود خویش، روح و ریحان خویش و جان و جانان خویش مى خواند و با تعابیرى گونه گون رضایت او را رضایت خود و ناراحتى او را ناراحتى خویش اعلام مى دارد. چنین تأکیدات متواترى از جانب رسول الله (ص)، با چه هدفى صادر گردیده است؟! چرا پیامبر رحمت، اسوه حسنه مؤمنان، بر این حقیقت، فراوان تأکید مىورزد که: فاطمه، پاره اى از وجود من است؟! آیا این همه تأکید جز براى آن است که توجه همه مؤمنان طول تاریخ را به اسوه پذیرى از ابعاد زندگانى فاطمه، در مقام استمراربخش سیره رسول الله، جلب کند؟! چرا چنین نباشد، در حالى که وجود فاطمه از وجود رسول خدا جدا نیست. وجود فاطمه، قسمتى از وجود رسول خداست و سیره او جلوه دیگرى از سیره رسول خدا. وجود فاطمه، مکمل وجود رسول خداست و اسوه گرى فاطمه، تکمیل کننده اسوه گرى شایسته ترین اسوه حسنه. تکمیل کننده اسوه حسنه در عرصه هایى چون: دفاع جانانه از ارزش هاى اسلام، جان بازى براى استمرار رسالت، عشق بازى در راه بقا و دوام ولایت، جهاد بى امان فرهنگى، تقوا و عبادت، مهرورزى و محبت، عفاف و حجاب، تربیت فرزند، تدبیر منزل، تجهیز روحى و روانى مرد براى جهاد و... . *فاطمه، حجت و الگوى امامان فاطمه، استمرار اسوه حسنه است و این است رمز و راز آن که سیره فاطمه براى همه امامان از نسل او، اسوه، حجت و الگو مى گردد: نَحْنُ حُجَةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ وَ فَاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَیْنَ؛(7) ما (امامان معصوم) حجت خداوند بر مردمان هستیم و فاطمه، حجت (خداوند) بر ما. اسوه گرى سیره فاطمه (علیها السلام)، چنان در اوج یگانگى است که مولاى عدل گستر ما که جهانى چشم انتظار اوست تا ظهور نماید و الگوى همگان در تمام ابعاد وجودى انسان گردد، فاطمه را اسوه نیکوى زندگانى خویش معرفى مى فرماید: وَ فِى اِبْنَةِ رَسُولِ اللهِ لِىَ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛(8) همانا در دختر رسول خدا براى من، الگویى شایسته وجود دارد. فاطمه، الگوى زندگانى من است، نه از آن جهت که مادر من است؛ بلکه بدین جهت که دختر رسول خداست و استمرار وجود او؛ پاره وجود رسول خداست و اسوه پذیرى از وى، همان اسوه پذیرى از رسول خداست و در یک کلام:اسوه پذیرى از فاطمه، همان امتثال فرمان خدا در اسوه پذیرى از رسول خداست. اى وجود اقدست روح و روان مصطفى *** مصطفى معبود را جانان، تو جان مصطفى.(9) فاطمه نه تنها الگوى زنان، که الگوى تمام جهانیان است. اسوه گرى فاطمه هرچند براى زنان، در بردارنده یگانه ترین و زیباترین جلوه هاست؛ اما اسوه گرى او ویژه زنان نیست. هرچند روز ولادت فاطمه، افتخاربخش تمام زنان عالم گردیده و روز زن نامیده شده است؛ اما روز ولادت او، افتخاربخش همه مردان و زنان جهان و جلوه نماى تمام مکارم اخلاقى است و بنابر یکى از جامع ترین و زیباترین بیان ها: «انتخاب چنین روزى به عنوان روز زن به معنى انتخاب زیباترین، متعالى ترین و مقدس ترین الگو براى زنان مسلمان، بلکه زنان همه جهان است. تجلیل از مقام فاطمه (علیها السلام) ، تکریم ایمان، تقوا، علم، ادب، شجاعت، ایثار، جهاد، شهادت و در یک کلمه مکارم اخلاق است که پدر بزرگوارش براى اتمام آن مبعوث شد. و آن گاه که رسول اکرم (صلى الله علیه وآله)، فاطمه را پاره تن خویش مى خواند، به جهانیان مى آموزد که جلوه والاى کرامت انسانى و اخلاق اسلامى را در این چهره مقدس جستجو کنند و مادران جهان، شعاعى از این خورشید درخشان برگیرند و کانون حیات انسان ها را گرم و روشن سازند.(10) *فاطمه (علیها السلام)، فدایى ولایت در اسوه پذیرى از سیره فاطمى، آنچه در درجه اول اهمیت و ضرورت قرار مى گیرد، عرصه هایى از شخصیت و سیره زندگانى آن دُر یکدانه عرش الهى است که براى عصر ما بیش تر از هر چیز مورد نیاز مى باشد. بایستى پیش تر و بیش تر بدان صفت ها و گفتارهایى از آن بانوى بزرگوار بپردازیم که در شرایط زمانه و دوره ما مهم تر و لازم تر مى نُماید و مى تواند وظیفه ما را نسبت به انقلاب و آینده کشور اسلامى مان روشن سازد. یکى از ضرورى ترین عرصه هایى که در آن بایستى به فاطمه زهرا (علیها السلام) اقتدا نمود، عرصه دفاع از حریم امامت و ولایت مى باشد. در فرهنگ شیعیان، بویژه پس از انقلاب اسلامى ایران، حضرت صدّیقه طاهره (علیها السلام) به عنوان حامى و فدایى ولایت لقب گرفته اند؛ چرا که او در کوتاه دوره زندگانى خویش پس از هجران رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) زیباترین جلوه پاسدارى از حریم ولایت را به تصویر کشانید و یگانه ترین اسوه گرى را در این گستره بر تارک تاریخ جاودانه گردانید. * شیداترین پروانه شمع امامت فاطمه (علیها السلام) شیداترین پروانه شمع امامت بود؛ پروانه عاشقى که با سوختن و فداسازى خویش به همگان آموخت که امام برحق چونان کعبه است ؛ کعبه اى که مردم بایستى بر گردش طواف نمایند ؛ نه او بر گرد مردم: مَثَلُ الاِمامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ اِذْ تُؤْتى وَ لا تَأْتى(11).این، فاطمه بود که عاشقانه ترین پاسداشت را از حریم امامت روا داشت. این، فاطمه بود که یگانه ترین اسوه دهى را در همرهى با ولایت ادا ساخت؛ همو که پهلویش شکست و در خون نشست؛ اما لحظه اى از یاورى ولّى امر خویش از پاى ننشست؛ همو که با فریادهاى جگرسوز خویش، زیباترین شعار ولایت مدارى را در گوش جان پیروان خویش طنین انداز ساخت: یا اَبَاالْحَسَنِ! روُحى لِروُحِکَ الفِداءُ وَ نَفْسى لِنَفسِکَ الْوِقاءُ. إِنْ کُنْتَ فى خَیْر کُنْتُ مَعَکَ وَ إِنْ کُنْتَ فى شَرّ کُنْتُ مَعَکَ؛(12) اى ولى امر من! روحم به فداى روح تو و جانم سپر بلاى تو! هماره همراه تو خواهم بود؛ چه در خیر و نیکى به سر برى و چه در سختى و بلا گرفتار شوى! بارى، پیشتازترین، خالص ترین و کارى ترین حمایت گر ولایت و امامت، فاطمه (علیها السلام) بود و هموست که بایستى مقتدا و اسوه ما در این برهه از زمان واقع شود: فطرت تو جذبه ها دارد بلند *** چشم هوش از اسوه زهرا مبند! تا حسینى شاخ تو بار آورد *** موسم پیشین به گلزار آورد.(13) *فاطمه، بانى عظیم ترین خدمت خدمت فاطمه (علیها السلام) به عالم هستى، قابل هیچ وصفى نیست. او هم به پدرش، به عنوان رسول خدا و هم به همسرش به عنوان ولىّ خدا و هم به امت اسلام به عنوان پیروان رسول خدا، خدمت کرد؛ خدمتى که از عهده هیچ کسى، حتى یگانه همتایش امیرمؤمنان نیز بر نمى آمد. اگر زهرا (علیها السلام) و آن خطبه هاى هدایت گرانه اش نمى بود، امروز ما نیز باور نمى کردیم که حق با على بوده است؛ چرا که نفاق ها، کینه ها، دنیاگرایى ها، ساده انگارى ها، سیاست بازى ها، تطمیع ها، تبلیغ ها، تحریف ها دست به دست هم داده و امامت را چنان به انزوا کشانده بود که حتى اجازه نمى داد فریاد حق جویى على(علیه السلام) به گوش احدى از آیندگان برسد. رسالت و امامت، تحقق بخش هدف خلقت بود و این فاطمه بود که امامت را حیاتى دیگر بخشید، رسالت را مایه ثمر گردید و خلقت را به هدف نزدیک گردانید: نخل نبوت ز تو شد بارور *** باغ امامت ز تو شد پر شجر مهر تو رخشان ز بلنداى عرش *** سفره تو گستره عرش و فرش علت غایى به دو عالم تویى *** جوهره عالم و آدم تویى.(14) آرى، قیام فرهنگى فاطمه (علیها السلام)، حماسه اى بود که تنها از عهده خودش بر مى آمد. آگاهى بخشى الهى زهرا (علیها السلام) به امت اسلامى، چنان در اوج بى مثالى است که پژواک روح بخش آن تا قیام قیامت، در گوش جان جهان، طنین انداز خواهد ماند. فاطمه (علیها السلام)، مردم زمانه خویش را مى شناخت و مى دانست آن مسلمان نمایان بى غیرت، لیاقتِ عبرت پذیرى از سخنان او و جسارت قیام به همراه او را ندارند؛ اما مى خواست براى آیندگان، ضلالت را رسوا، حقیقت را برملا و حجت را تمام نماید: من آنچه شرط بلاغ است با شما گفتم. اما مى دانم که خوارید و در چنگال زبونى گرفتار. یارى نکردن وجودتان را فرا گرفته و ابر بىوفایى بر قلوبتان سایه گسترده. چه کنم که دلم خون است و بازداشتن زبان شکایت از طاقت بیرون. مى گویم براى اتمام حجت بر مردمان. بگیرید این لقمه گلوگیر به شما ارزانى و ننگ حق کشى و حقیقت پوشى بر شما جاودانى!! یقین بدانید که آسوده تان نگذارد تا شما را به آتش افروخته خدا بیازارد؛ آتشى که هر دم فروزد و دل و جان را بسوزد. آنچه مى کنید خدا مى بیند و ستمکار به زودى داند که در کجا مى نشیند. فرجام کارتان را نگرانم و و چون پدرم شما را از عذاب خدا مى ترسانم. به انتظار بنشینید تا میوه درختى را که کشتید، بچینید و کیفر کارى را که کردید، ببینید.(15) *قیام پرحماسه فرهنگى فاطمه در قیام پرحماسه فرهنگى اش، لحظه اى از افشاگرى و روشن گرى هاى هدایت بخش خویش دست بر نداشت تا به همه مسلمانان طول تاریخ بفهماند که سکوت در مقابل مهاجمان فرهنگى پذیرفتنى نیست؛ غفلت در مقابل هدف گیران ولایت و رهبرى عقلایى نیست؛ پرده پوشى در مقابل منافقان داخلى فضیلتى نیست؛ ساده انگارى در مقابل طرح پرشتاب براندازى، تحمل کردنى نیست و آن هنگام که اصل و اساس اسلام به ورطه خطر افتاده باشد، هیچ تقیه و بهانه اى براى احدى، چه زن و چه مرد، شرعى نیست. باید به پاخاست؛ باید فریاد برآورد؛ بایستى در برابر ضلالت قد علم کرد و همچون سیلى بنیان کن بر تیره خارهاى نفاق خروشید: ما زنده از آنیم که آرام نگیریم *** موجیم که آسودگى ما عدم ماست. فاطمه، در مقابل بدعت و تحریف اسلام، آرام ننشست، برخاست، جوشید و خروشید، افشاگرى نمود و روشنگرى کرد؛ چرا که با الهام الهى و تحدیث جبراییل از آینده خبر داشت و مى دانست این روشنگرى ها عاقبت دل هاى لایقى خواهد یافت و نقش بى نظیرى را در به ثمر رسانى امامت و محقق سازى هدف خلقت ایفا خواهد نمود. *بزرگ ترین ظلم ها در حق فاطمه زهرا (علیها السلام) قدر و منزلت بى کرانه ناموس الهى و بانوى خلوت کبریایى، چنان غریب و ناشناخته مانده است که حتى دوستان و دل سپردگانش نیز از تقریر و تفسیر خدمت هاى بى نظیر او در حق جامعه اسلامى عاجز و ناتوان مانده اند. گاهى حماسه و قیام سهمگین فاطمى چنان کوتاه و نارسا و همراه با برداشت هایى ناقص و معیوب ارائه مى شود که با کمال دردمندى بایستى آن را به حساب غربت و ناشناختگى زهرا (علیها السلام) گذاشت. بسیار ساده انگار و سطحى نگر بوده ایم اگر بینگاریم که داستان فدک تنها قصه غصبى بود که بر آن اعتراض شد: عده اى ملک شخصى فاطمه (علیها السلام) را با زور و تزویر به تصرف در آوردند. فاطمه (علیها السلام) از آن جا که این ملک را براى خود، همسر و فرزندانش مى خواست، نتوانست غصب آن را تحمل کند؛ از این روى به پاخاست و زبان به اعتراض گشود. عاقبت، فریاد دادخواهى اش به جایى نرسید و حقش پایمال گردید. آیا وجود اندکْ معرفتى به وارستگى زهرا و دل بریدگى او از دنیا به چنین تحلیلى اجازه رخ نمایى مى دهد؟! آیا صاحبان اندکْ شناختى نسبت به پارسایى اهل بیت(علیهم السلام)مى توانند این پندار را برتابند که زهراى وارسته از سوى اللّه از روى دلبستگى به دنیا به مسجد بیاید و در جمع مهاجران و انصار، آن خطبه آتشین را قرائت نماید، غاصبان خلافت را به محاکمه کشاند و مردمان در غفلت خفته را به قیام و تکاپو فراخواند تا فقط حق از دست رفته خویش را بازیابد؟! به خدا بزرگ ترین ظلم ها در حق زهراى مرضیه (علیها السلام) آن است که اوج مقام عرشى اش را با کوتاه اندیشه هاى فرشى مان چنان فرو کشانیم که گمان شود چون میراث او را ظالمانه غصب کردند و حقش را جسورانه لگدمال نمودند، تاب تحمل از کف داد و برآشفت. در جمع مسلمانان بر غاصبان فدک خروشید. و آن گاه که لبیکى نشنید، به خانه پناه برد و در سوز هجران پدر و غم از دست رفتن فدک، آن قدر غصه خورد و گریست تا دق کرد و از دنیا گریخت. و اللّه! فاطمه (علیها السلام) هیچ عشقى به فدک نداشت؛ و اللّه! فاطمه (علیها السلام) به دنیا ذره اى دلبستگى نداشت؛ فاطمه (علیها السلام)، مستغرق بحر وصال گشته بود و غرق در شهود آن جمال بى مثال: آن که او مستغرق عشق خداست *** کى نظر او را به جمله ما سواست.(16) در این مقام، نگرشى بر پیشینه فدک و پژوهشى در علت بخشش آن از جانب پیامبر به فاطمه زهرا (علیها السلام)، مى تواند ما را به کشف علل حقیقى قیام بزرگ زهرا (علیها السلام) در مقابل غاصبان فدک، نزدیک تر سازد. پاورقى: 1 تحریم (66): 11 و 12. 2 رسول الله (صلى الله علیه وآله): اِنَّها (فاطَمَةَ) لَسَیَّدَةِ نِساءِ الْعَالَمِینَ فَقِیلَ أَ هِىَ سَیّدةُ نِساء عالِمِهَا فَقَالَ: ذاکَ لِمَرْیَمَ بِنْتَ عِمْرانَ فَاَمَّا اِبْنَتى فاطِمَة فَهِى سیِدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِین مِنَ الْاوَّلینَ و الْآخِرِینَ. بحارالانوار: ج43، ص 24، روایت 20. 3 رسول الله (صلى الله علیه وآله): اَتانى مَلَکٌ فَبَشّرَنِى إِنَّ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَ نِساءِ أُمَّتِى. بحارالانوار: ج21، ص 279. 4آینه ایزدنما: ص 2. شعر از حضرت آیت الله محمد حسین غروى اصفهانى. 5 چگونگى ولادت یگانه کوثر محمدى را مى توان از بیان سلاله راستین او، امام صادق (علیه السلام) ، جویا شد: امالى شیخ صدوق: ص 457. غایة الحرام: ص 177. دلائل الامامة: ص 8. بحار الانوار: ج 43، ص 2. 6 احزاب (33): 21. 7 عوالم العلوم: ج 11، ص 5. 8فى توقیع مولانا صاحب الزمان الذى خرج فیمن ارتاب فیه صلوات الله علیه: ... وَ فِى اِبْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِىَ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ ... . بحارالانوار: ج 53، ص 178، باب 31، روایت 9. دیوان محتشم کاشانى: ص 303. 10. چهار سال با مردم، گزارشى از دومین دوره ریاست جمهورى حضرت آیت الله خامنه اى: ص 272. پیام به سمینار کوثر شیراز به مناسبت تولد حضرت زهرا (علیها السلام) ، 20/11/66. 11 قالَتْ فاطِمَةُ (علیها السلام) لَقَدْ قالَ رَسوُلُ اللّهِ (صلى الله علیه وآله وسلم): مَثَلُ الاِمامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ اِذْ تُؤْتى وَ لاتَأْتى. بحار الانوار: ج 36، ص 353، روایت 224. 12. کوکب الدُرّى: ج 1، ص 196. 13. شعر از علامه محمد اقبال لاهورى. مناقب فاطمى در شعر فارسى: ص 41. 14. شعر از حاجى محمد جان قدسى از سخنوران سده یازدهم هجرى. مناقب فاطمى در شعر فارسى: ص 22. 15. ألا وَ قَدْ قُلْتُ الَّذى قُلْتُ عَلى مَعْرِفَة مِنّى بِالْخَذْلَةِ الَّتى خامَرَتْکُم. وَلکِنَّها فَیْضَةُ النَّفْسِ وَ نَفْثَةُ الغَیْظِ وَ خَوْرُالْقَناةِ وَ بَثَّةُ الصَّدْرِ وَ مَعذِرَةُ الحُجَّةِ. فَدوُنَکُمُوها فَاحْتَقِبُوها مُدْبِرَةَ الظَّهْرِ، ناقِبَةَ الْخُفِّ، باقِیَةَ العارِ، مَوْسُومَةً بِغَضَبِ الجَبّارِ شَنارِ الابَدِ مَوْصوُلَةً بِنارِ اللّهِ الْمُوقَدَةِ الَّتى تَطّلِعُ عَلَى الأَفْئِدَةِ.فَبِعَیْنِ اللّهِ ما تَفعَلُونَ «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَىَّ مُنْقَلب یَنْقَلِبُونَ» (شعراء: 227) اَنَا إِبْنَةُ نَذیر لَکُمْ بَیْنَ یَدَىْ عَذاب شَدید. فَاعْمَلُوا إِنّا عامِلُونَ وَانَتَظِروُا إِنّا مُنْتَظِرُون. کشف الغمّة: ج 1، ص 491. الاحتجاج: ص 102. دلائل الامامة: ص 37. 16 . شعر از محمد رضا ربانى. آیینه ایزدنما: ص 193. *جامی ازذلال کوثر:آیت الله مصباح منبع:حوزه


دوشنبه ، ۳اسفند۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عقیق]
[مشاهده در: www.aghigh.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن