تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 8 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مى شود، پس هرگاه يكى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802509231




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مجموعه داستان تازه ای از مو یان منتشر شد


واضح آرشیو وب فارسی:صنعت ترجمه: مجموعه داستان «دست از این مسخره بازی بردار، اوستا» نوشته مو یان با ترجمه بابک تبرایی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.به گزارش خبرنگار مهر ، مجموعه داستان «دست از این مسخره بازی بردار، اوستا» نوشته مو یان نویسنده چینی برنده جایزه نوبل، به تازگی با ترجمه بابک تبرایی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. گوآن مویه نویسنده چینی در سال 1955 متولد شد و در 11 سالگی در پی انقلاب فرهنگی چین، مدرسه را رها کرد و به کشاورزی و دامداری و بعدها کارخانه و ارتش رو آورد. او پس از آشنایی با ترجمه چینی آثار همینگوی، فاکنر و مارکز وارد آکادمی هنرهای ارتش شد و کار نوشتن را به صورت جدی دنبال کرد. او در سال 1984 نام مستعار مو یان را برای خود انتخاب کرد که به معنی «حرف نزن» است. مو یان در سال 2012 برنده جایزه نوبل شد و رمان هایی چون «ذرت خوشه ای سرخ»، «منظومه های سیر» و «زندگی و مرگ دارند از پا دَرَم می آورند» را در کارنامه دارد. «دست از این مسخره بازی بردار، اوستا» 6 داستان کوتاه را با عناوین «شِن گاردن»، «دوا»، «آن که بالا می رود»، «آدم و دَد»، «بچه آهنی» و «بچه ی سرراهی» را در بر می گیرد. مو یان در مقدمه ای که برای این کتاب نوشته است، می آورد: «من بچگی ام را در علفزارها گذراندم و از تحصیلات رسمی بهره اندکی بردم، و عملا هیچ چیز درباره نظریه های ادبی نمی دانم. به همین دلیل برای نوشتن محبور بوده ام تنها و تنها به تجربه های خودم و درک شهودی ام از دنیا اتکا کنم. مُدهای ادبی ای که محافل ادبی را کامل به انحصار خود درمی آورند، نظیر بازنویسی آثار نویسندگان خارجی به چینی، به درد من نمی خوردند. می دانستم باید چیزی را بنویسم که به نظر خودم طبیعی بیاید، چیزی که آشکارا متفاوت بود از آن چه دیگر نویسندگان، چه غربی و چه چینی، می نوشتند.» در قسمتی از داستان «بچه آهنی» از این کتاب می خوانیم: قطار پر سروصدا به سمت شمال شرقی می رفت و ما تا زمانی که دُمش هم از نظر ناپدید شد، نگاهش می کردیم. بعد از این که قطار رفت، همان طور که وعده داده شده بود، بزرگ ترها آمدند تا بچه هاشان را ببرند. «بی عرضه» را بردند، «ببعی» را بردند، «ستون» و «لوبیا» را هم بردند، تا این که فقط من ماندم. سه پیرزن بردندم آن طرف حصار و گفتند «برو خونه!» من خیلی وقت بود فراموش کرده بودم کجا زندگی می کنم و با گریه به یکی از پیرزن ها التماس کردم مرا به خانه ام ببرد. ولی او به کناری هُلم داد، رویش را برگرداند و برگشت تو و دروازه را هم پشت سرش بست. بعد با یک قفل برنجیِ بزرگ و برّاق محکمش کرد. من ایستادم بیرون حصار به گریه و جیغ التماس، ولی آن ها بهم محل نگذاشتند. از شکافی در حصار، سه پیرزنِ همشکل را دیدم که دیگ کوچکی را آوردند توی حیاط، زیرش را آتش کردند و تویش روغن سبز روشنی ریختند. آتشِ زیرِ دیگ که زبان کشید بالا، روغن شروع کرد به کف کردن. بعد کف هم ناپدید شد و از لبه های دیگ دود سفیدی بلند شد. پیرزن ها چندتا تخم مرغ شکستند و جوجه های کوچک کرک آلود را با چوب های غذاخوری یک بار مصرف انداختند توی دیگ. جوجه ها توی روغنِ داغ چرخ خوردند و جلزولز کردند و بوی گوشت پخته ازشان بلند شد. بعد پیرزن ها جوجه های پخته را از توی روغن درآوردند، یکی دوبار فوت شان کردند و انداختند توی دهان شان. لپ هاشان باد کرده بود _ اول یک لپ و بعد، آن یکی لپ _ و لب هایشان با صدا به هم می خورد. از چشمانِ تمام مدت بسته شان اشک سرازیر بود... این کتاب با 193 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 140 هزار ریال منتشر شده است.


یکشنبه ، ۲اسفند۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: صنعت ترجمه]
[مشاهده در: www.translationindustry.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن