تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805185819
بررسی رفتار سیاسی رأی دهندگان در گزینش کاندیداهای مورد نظر خود براساس الگوی اقتصاد سیاسی
واضح آرشیو وب فارسی:لنگرنیوز: به گزارش لنگرخبر، زمان رضایی در یادداشت خود در خصوص رفتار سیاسی رای دهندگان نوشت : متن حاضر به بررسی و تحلیل و ارزیابی نظرات معطوف به انتخابات و رفتار سیاسی رأی دهندگان انتخاباتی به کاندیداهای مورد نظر خود براساس الگوی نظری اقتصاد سیاسی می پردازد. فرضیه مورد اشاره این است که رفتار انتخاباتی […]به گزارش لنگرخبر ، زمان رضایی در یادداشت خود در خصوص رفتار سیاسی رای دهندگان نوشت : متن حاضر به بررسی و تحلیل و ارزیابی نظرات معطوف به انتخابات و رفتار سیاسی رأی دهندگان انتخاباتی به کاندیداهای مورد نظر خود براساس الگوی نظری اقتصاد سیاسی می پردازد. فرضیه مورد اشاره این است که رفتار انتخاباتی و نوع نگرش به رأی دهندگان در چارچوب و قلمرو مکان و زمان خاص ، متفاوت است و در همین خصوص نمی توان به یک نظریه ثابت و جهان شمول رسید. به عبارتی دیگر در همه کشورهای جهان و حتی در هر حوزه انتخاباتی در یک کشور نوع نگاه و دیدگاه مردم با یکدیگر متفاوت است. مقدمه : مشارکت انتخاباتی به عنوان یکی از گونه های مهم مشارکت سیاسی، جایگاه ویژه ای در مباحث جامعه شناسی سیاسی به طور عام، و جامعه شناسی انتخابات به طور خاص دارد. تحلیل رفتار انتخاباتی یکی از کارویژه های اساسی جامعه شناسی انتخابات است که پژوهشگران تاکنون با مطالعه انتخابات گوناگون توانسته اند الگوهای متعددی در تحلیل رفتار انتخاباتی ارائه دهند. مطالعه رفتار انتخاباتی خاص با توجه به الگوهای ارائه شده در این باب، کار محقق را نظام مند و تا حدی آسان می گرداند. سابقه تحلیلی و شناخت و تبیین و بررسی جامعه شناسانه نوع نگرش رأی دهندگان انتخاباتی به حدود نیم قرن می رسد درکشورهایی که دموکراسی و احزاب به صورت نهادینه تشکیل شده اند دولتها به طور جدی در این قلمرو به مطالعاتی دقیق از شرایط رأی دادن و معیار انتخاب مردم به کاندیداهای مورد نظر خود پرداخته اند . شناخت رفتارهای مردم و نوع نگرش آنها در حوزه انتخاباتی صرفاً در چارچوبهای جامعه شناسی نیست بلکه علوم مختلف دیگر از جمله علوم سیاسی، روان شناسی ، فرهنگ و تاریخ و ارتباطات را نیز در بر می گیرد. سرآغاز این حوزه به علوم سیاسی مربوط می شود و در روند خود به حوزه های دیگر علوم را در نیز برمی گیرد. مطالعات و تحقیقات و پژوهشهای علمی در این قلمرو رابطه سنتی با میزان قدرت و عمق دموکراسی در هر کشور دارد. روشن است که کشورهایی که سالیان سال از نظام دموکراسی و مردم سالاری بهره می بردند در این حوزه تحقیقات و مطالعات و آثار زیادی انجام داده اند. در دنیای امروز برای بررسی و شناخت دقیق علمی رفتارهای سیاسی و انتخاباتی مردم بستگی به شناخت و رویکردهای علمی با بهره گیری از ابزارهای تکنولوژیک و رسانه ای در این زمینه دارد. چرا که در دنیای امروز نمی توان با رویکردهای سنتی به تحلیلهای جامعه شناسانه و تبیین رفتارهای سیاسی از رقابتهای انتخاباتی پرداخت . در هر تحلیل و بررسی و پژوهش در این خصوص باید توجه به فضای بومی ، محیطی ، فرهنگی و مکانی و زمانی حاکم بر هر کشور بشود. الگوی اقتصاد سیاسی انسانها برای انجام هر فعالیتی از جمله مشارکت در فعالیت های اجتماعی نظیر انتخابات،نیازمند انگیزه می باشند. احزاب و نامزدها در تبلیغات انتخاباتی سعی می کنند با وعده وعیدهای مختلف مردم جامعه را برانگیزانند تا بین رقبای مختلف به آنها رأی دهند. از طرف دیگر اگر مردم تشخیص دهند وعده و وعیدها تحقق نخواهد یافت یا اینکه نامزدها وضعیت اقتصادی خوبی ایجاد نمی کنند ، مشارکت در انتخابات را بی اثر و بی نتیجه خواهند دانست. در نتیجه از مشارکت خودداری خواهند کرد. درباره علت حضور افراد جامعه در پای صندوق های رأی این گونه به مسأله نگاه شده است که عمل رأی دادن یک فعالیت است و انسان برای هر فعالیتی که انجام می دهد منافع و مضار آن را می سنجد و بر اساس و پایه حداکثر سازی منفعت درباره آن تصمیم گیری می کند. در اینجا منظور از منفعت فقط نفع پولی، مادی یا حتی اجتماعی نیست، بلکه مجموع رضایت خاطری است که فرد به دست می آورد. بر اساس این دیدگاه چنانچه فردی احساس کند رأی دادن او منافعی کمتراز هزینه های آن دارد, بدیهی است که از رأی دادن امتناع می کند . چارچوب این نظریه توسط داونز در کتاب یک نظریه اقتصادی دموکراسی در سال ۱۹۵۷ ارائه شد. او بحث خود را تحت عنوان رأی دهنده عقلانی ارائه کرد. این نظریه به فرضیه رأی دهنده عقلانی معروف شد. وی در این باره می نویسد شهروندان به صورت عقلانی در هر عمل خود منافع خود را حداکثر می کنند. این حداکثرسازی درباره رأی دادن و به طور کلی مشارکت یا عدم مشارکت در روند انتخابات نیز صدق می کند. چنانچه فردی تشخیص دهد هزینه های شرکت او در انتخابات بیش از منافع آن است، در انتخابات مشارکت نخواهد کرد و چنانچه عکس این قضیه صادق باشد، شرکت خواهد کرد. از آن زمان این گزاره ظاهراً ساده به اصل بنیادین تحقیقات نوین در زمینه رفتار انتخاباتی تبدیل شده است. تاکنون دهها جلد کتاب و تعداد زیادی مقاله انتشار یافته که نشان می دهند در اروپا و ایالات متحده رکود اقتصادی، تورم، بیکاری، فزاینده تأثیر عمده ای بر نتایج انتخابات دارد. برخی از این تحقیقات نشان می دهند اقتصاد بر سیاست انتخاباتی به اندازه طبقه اجتماعی ، مذهب و هویت حزبی یا حتی بیشتر از آن تأثیر دارد اینها عواملی است که به طور سنتی توضیح دهنده رفتار انتخاباتی تلقی می شوند هرچند بی تردید اقتصاد در انتخابات اهمیت زیادی دارد و در شکل دادن به افکار عمومی نسبت به حزب و یا گروهی که عهده دار ریاست جمهوری است تأثیر دارد اما تنها عامل یا حتی مهمترین عامل تعیین کننده در انتخابات محسوب نمی شود. تجربه تاریخی نیز شواهد فراوانی از اهمیت اقتصاد در تصمیمات جمعی مردم در انتخابات به دست می دهد . سیاستهای نادرست هربرت هور که موجب تشدید بحران اقتصادی آمریکا در اوایل دهه ۱۹۳۰ شد به قیمت باخت او در انتخابات ریاست جمهوری تمام شد. (نقیب زاده ، ۱۳۸۵.) در آلمان که پیش از هر کشور اروپایی از بحران اقتصادی آمریکا تأثیر پذیرفته بود وخامت اوضاع اقتصادی نقش مهمی در به روی کارآمدن حزب ناسیونال سیوسیالیست هیتلر داشت . تجربه تاریخی نیز شواهد فراوان از اهمیت اقتصاد در تصمیمات جمعی مردم در انتخابات بدست می دهد. الگوی اقتصاد سیاسی را می توان از دو دیدگاه مورد بررسی قرار داد: ۱-دیدگاه انتخاب عاقلانه مطابق با دیدگاه انتخاب عاقلانه آنچه باعث رأی دادن می شود برداشتی از میزان تآمین منافع با مشارکت در انتخابات است . پایه و اساس بنیادی این نظریه آن است که رفتار سیاسی را می توان به عنوان نتیجه انتخابهای افراد که به دنبال نفع شخصی خود بودند فهمید براساس این الگو رأی دهندگان از میان برنامه های اعلام شده ، آن را که تأمین کننده منافع آنان است برمی گزینند . پژوهشگران طرفدار این الگو معتقدند که رأی دادن تصمیمی فردی ، مستقل از پایگاههای اجتماعی و احساسات و عواطف است . مطالعات انتخاب عقلایی تلاش دارد مسائل زیادی را در رشته علوم سیاسی از رقابت انتخاباتی گرفته تا رفتار بروکراتیک تبیین نماید (دارابی ، ۱۳۸۸ ). از دهه ۱۹۵۰ به بعد نظریه انتخاب عقلایی نقش بسیار مهمی در علوم سیاسی پیدا کرده است . آنتونی داونز پیشگام کاربرد نظریه انتخاب عقلایی در رفتار انتخاب و رقابتهای حزبی بود براساس مطالعه او چنین به نظر می رسد که آرای فردی برای حزب اگر به قدرت دست می یافت دارای بالاترین فایده باشد تصور چنین است که انگیزه احزاب صرفاً رسیدن به قدرت است و بدین علت با تغییر در خط مش های سیاسی خود برای به دست آوردن رأی به رقابت می پردازد. (داونز ، ۱۹۵۷.) مطابق نظریه انتخاب عقلایی مردم کسانی که بیشترین منافع را برای آنان ایجاد می کند انتخاب می کنند. ۲-دیدگاه انتخاب عاقلانه اصلاح شده مطابق این رویکرد آنچه که باعث بروز رفتار انتخاباتی و رأی دادن شهروندان می شود برداشتی از میزان تحقق منافع و ابراز خود می باشد به عبارتی دقیقتر رأی دادن ۱-تحقق منافع شخصی و ۲-بیان “خود” است . بیان “خود” میزان تمایل فرد برای ابراز وجود در عرصه اجتماعی را ارائه می کند . طبق این دیدگاه اگر رأی دادن منجر به هیچگونه احساس قدرتمندی در تأثیر گذاری در سرنوشت فردی و اجتماعی یا احساس اهمیت داشتن نظر شخصی برای نظام سیاسی نشود ، میان خود یا احساس قدرت محقق نمی شود .به این ترتیب هرگونه احساس بی قدرتی در عرصه اجتماعی و سیاسی به عدم تمایل برای مشارکت سیاسی منجر می شود. یکی از تجدید نظرها در نظر انتخاب عاقلانه از سوی “دیوید انسو” و دستیارانش صورت گرفته است . او می گوید درست است که محور انتخاب فرد در انتخابات توجه به سود و زیان آن انتخاب در زندگی اوست ولی باید دانست که آن چیزی که به آن انتخاب عاقلانه می گوییم ممکن است از یک مضمون به یک مضموم متفاوت باشد . ما یک معیار عقلانیت واحد نداریم بلکه به نسبت شرایط می توانیم یک عمل واحد را در صف عقلانیت متصوف کنیم یا نکنیم . انسو در نهایت با طرح مفهوم چارچوب سازی توضیح می دهد که تصمیم گیریها در یک چارچوب صورت می پذیرد و آن چارچوب است که محیط اطراف و نوع تعامل را معنادار می کند. در مجموعه و مطابق با این دیدگاه هرقدر افراد در زمینه شخصی خود به توانشناختی، اقتصادی و فرهنگی بیشتری دست یابند و همزمان ، احساس تأثیر گذاری آنها در عرصه سیاسی و اجتماعی کاهش یابد، میزان بیگانه شدن از مشارکت افزایش می یابد.( همان ). خلاصه دیدگاه نظری اقتصاد سیاسی در باب رفتار انتخاباتی ۱-در الگوی اقتصاد سیاسی به عنوان دیدگاه انتخاب عاقلانه طبق نظریه آنتونی داونز این چنین تشریح می شود « نان بده رأی بگیر » (مردم کسانی که بیشترین منافع را برای آنان ایجاد می کنند انتخاب می کنند. رأی دهندگان و شهروندان در جدال برای توضیح مناسب قدرت در جستجوی چهار نوع منافع هستند: منافع اقتصای- اجتماعی که شامل حفظ و ارتقای قدرت خرید ، اشتغال ، مسکن ، استفاده از فرصت های موجود در سازمان ها و مؤسسات دولتی و… منافع فرهنگی (دسترسی آزاد به جریان اطلاعات ، آزادی در تولید و مصرف محصولات فرهنگی) منافع سیاسی (جستجوی منافع خود با استفاده از احزاب و گروهها، تجلی خاص خود به شیوه ای دموکراتیک در ساختار قدرت) نتیجه این نظریه : برداشتهای مردم از منافع خود و کاندیدا که مدعی متحقق ساختن آنها است بر ارزیابی شهروندان از عملکرد گذشته کاندیدا و عملکردهای شخصی، حزبی ، قومی و قبیله ای آنها متکی است . ۲-در الگوی اقتصاد سیاسی به عنوان دیدگاه انتخاب عاقلانه اصلاح شده “ دیوید اسنو ” این چنین تشریح می شود « مرا ببین و بفهم و رأی بگیر» (رأی دادن برای : ۱ -تحقق منافع شخصی ۲-بیان “خود” است. بیان خود میزان تمایل فرد برای ابراز وجود در عرصه اجتماعی را ارائه می کند طبق این دیدگاه اگر رأی دادن منجر به هیچگونه احساس قدرتمندی در تأثیرگذاری در سرنوشت فردی و اجتماعی ، یا احساس اهمیت داشتن نظر شخصی برای نظام سیاسی نشود بیان خود یا احساس قدرت محقق نمی شود . بدین ترتیب هرگونه احساس بی قدرتی در عرصه اجتماعی و سیاسی به عدم تمایل برای مشارکت سیاسی منجر می شود . نتیجه این نظریه : هرقدر افراد در زمینه زندگی شخصی خود به توان شناختی، اقتصادی و فرهنگی بیشتری دست یابند و همزمان ، احساس تأثیرگذاری آنها در عرصه سیاسی و اجتماعی کاهش یابد میزان بیگانه شدن از مشارکت افزایش می یابد . منابع : دارابی ، علی .. جامعه شناسی انتخاباتی و رفتار انتخاباتی در جمهوری اسلامی ایران . فصلنامه سیاست خارجی . سال بیست و سوم . شماره ۲ . تابستان ۱۳۸۸ نقیب زاده ، احمد .. تاریخ دیپلماسی و روابط بین الملل ، تهران : نشر قومس.۱۳۸۵ Downs. A. (1957). An Economic Theory of Democracy. New York: Harper&Row زمان رضایی / دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی
یکشنبه ، ۲اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: لنگرنیوز]
[مشاهده در: www.langarnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]
-
گوناگون
پربازدیدترینها