واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش پايگاه اينترنتي بي بي سي نيوز، در سالهاي نه چندان دور، گونه هاي مختلفي از بشر در كنار اجداد ما در اين كره خاكي زندگي مي كردند. همه آنها باهوش ، مبتكر و شكارچياني ماهر بودند. اما چرا تنها گونه اي از انسان كه توانست به بقاي خود در زمين ادامه دهد، گونه هومو ساپينس بود؟ اگرچه موضوع منشا انسان در كانون بحثهاي داغ و مفصلي قرار دارد اما بايد گفت كه در يك مورد ديدگاه مشتركي در بين اغلب دانشمندان وجود دارد و آن اين كه تمام گونه هاي مختلف انسان كه زماني روي كره زمين زندگي مي كردند، همگي از نسل موجوداتي ميمون نما بوده اند كه روي دو پا مي ايستادند و بيش از 60 ميليون سال قبل در آفريقا زندگي مي كردند. موجودات زيادي از نسل اين جانوران ميمون نما پا به عرصه وجود گذاشتند، اما نخستين موجودي كه ما به عنوان گونه اي از انسان مي شناسيم، اولين بار حدود دو ميليون سال پيش در آفريقا پديدار شد. اين موجودات دو پا كه با نام علمي هومو ارگاستر شناخته مي شوند، شكارچياني ماهر و ابزار ساز بودند و آن طور كه مطالعه استخوان هاي آنها نشان مي دهد، به نظر مي رسد كه اين گونه انسان، دونده اي ماهر بوده كه مي توانسته است به سرعت يك دونده امروزي المپيك بدود. به نظر مي رسد كه هومو ارگاستر در طي يك دوره خشكسالي طولاني كه باعث از بين رفتن جنگلهاي گرمسيري و پديدار شدن صحراهاي وسيع شد، تكامل يافته است. اين گونه انسان اوليه نسبت به گرما مقاوم بود و مي توانست در آب و هواي بسيار گرم به حيات خود ادامه دهد. سطح بدنش هم كم مو بود و به همين دليل مي توانست عرق خود را به طور موثرتري دفع كند. در عين حال هومو ارگاستر مي توانست در طول روز و هواي روشن كه اغلب جانوران ديگر استراحت مي كردند، به دنبال شكار برود. هومو ارگاستر قادر به طي مسافتهايي طولاني بود، چرا كه مطالعات نشان مي دهد كه اين گونه انسان گوشتخوار در آفريقا ساكن نماند و اولين گونه از انسانهاي اوليه بود كه اين قاره را ترك كرد و قلمرو خود را به آسيا گسترش داد. هومو ارگاستر بعدا در محيط مرطوب آسيايي تكامل يافت و نام جديد هومو اركتوس را گرفت . تحقيقات باستان شناسان حاكيست كه قلمرو زندگي هومو اركتوس از تركيه امروزي تا چين را در بر مي گرفت، اما احتمالا جمعيت اين گونه آن قدرها زياد نبوده است. پروفسور كريس سترينگر از باستان شناسان موزه تاريخ طبيعي انگليس در مورد اين گونه انسان اوليه گفت : آنها شكارچياني متحرك و در گروه هايي كوچك در رقابت براي تهيه غذا موفق بودند و از لحاظ بدني و هيكل هم خيلي شبيه ما بودند. يافته هاي جديد حاكيست كه انسانهاي اوليه گونه هومو ساپينس هم آفريقا را حدود 120 هزار سال پيش ترك كردند. اجداد انسان امروزي در گروه هايي كوچك مهاجرت مي كردند و احتمالا موج اوليه مهاجران بيش از100 نفر نبودند. بعد به تدريج دامنه اين مهاجرتها گسترش پيدا كرد و از سمت شرق تا هند و از شمال به داخل اروپا كه آن زمان محل زندگي انسان نئاندرتال بود، توسعه يافت. شواهد به دست آمده توسط باستان شناسان نشان مي دهد كه اين موج مهاجرت همزمان با يك تحول طبيعي عظيم رخ داد. حدود 74 هزار سال پپيش آتشفشان توبا در جنوب شرقي آسيا با انفجاري عظيم و خيره كننده شروع به فوران كرد. انفجاري كه در مدت 2 ميليون سال گذشته در كره زمين سابقه نداشته است. بر اثر فوران اين آتشفشان آن قدر گوگرد وارد جو زمين شد كه دماي كره زمين چندين درجه كاهش پيدا كرد و حجم سنگ مذابي كه به بيرون فوران كرد، هم به اندازه اي بود كه براي پوشاندن لايه اي 10 متري به روي منطقه اي به وسعت انگليس كافي بود. اين انفجار آتشفشاني مقادير متنابهي خاكستر نيز توليد كرد كه توسط باد در مناطق وسيعي از آسيا از جمله در بخش گسترده اي از شبه قاره هند پخش شد. بقاياي اين خاكسترها هنوز هم يافت مي شود . حضور انسان هومو اركتوس در آسيا كه در اين زمان در اوج خود بود، بعد به تدريج كمرنگ تر و كمرنگ تر شد، كه دليل آن احتمالا انفجار آتشفشان توبا و يا به دليل ورود انسان مدرن به اين منطقه بوده است. در 40 هزار سال بعد، گونه هومو اركتوس كم كم از اين منطقه بيرون رفت . احتمالا عوامل مختلفي از جمله تغييرات آب و هوايي و عدم موفقيت آنها در رقابت با انسانهاي مدرن براي تهيه غذا در تحقق اين امر موثر بوده است. اما سوالي كه به ذهن خطور مي كند اين است كه چرا هومو اركتوس به تدريج منقرض شد؟ در حالي كه هومو ساپينس كه هم اندكي كوچكتر و هم ضعيفتر بود، به حيات خود ادامه داد. واضح ترين جواب به اين سوال اين است كه مغز اجداد ما، از مغز انسانهاي گونه هومو اركتوس بزرگتر بود. اما يافته هاي علمي نشان مي دهد كه در واقع ابعاد و اندازه كل مغز اهميت ندارد، بلكه عامل تعيين كننده ، بزرگي بخشهايي خاص از مغز است. جان شي استاد دانشگاه استوني بروك در نيويورك و متخصص در زمينه انسانهاي عصر قديم گفت : قسمتي از مغز هومو اركتوس كه وظيفه كنترل زبان و كلام را بر عهده دارد، چندان بزرگ نيست. وي افزود : يكي از مهمترين خصوصيات انسان هوموساپينس توانايي آن در تركيب استفاده از زبان، انتقال انديشه و برنامه ريزي هاي پيچيده اي است كه قسمت جلوي مغز، وظيفه آن را بر عهده دارد. از جمله عواملي كه به ساخت اسلحه و ابزار و گسترش سريع آن در ميان انسانهاي هومو ساپينس كمك كرد، توانايي آنها در ارتباط و تبادل اطلاعات با يكديگر و همچنين برنامه ريزي و حتي تجارت بود. مطالعه فسيل هاي كشف شده نشان مي دهد كه هومو اركتوس بيش از يك ميليون سال به ساخت يك تبر ابتدايي مشابه ادامه داد. اما در عوض، اجداد ما سلاح هاي كوچكتر و پيشرفته تري مانند نيزه را ابداع كردند كه به وضوح در شكار و جنگ به آنها برتري مي داد. همين امتيازات به انسانهاي هومو ساپينس كمك كرد تا با آغاز عصر يخبندان و محدود شدن منابع غذايي، در رقابت بر نئاندرتال ها كه گونه اي ديگر از انسانهاي اوليه بودند، چيره شوند و سرانجام نسل نئاندرتالها حدود 30 هزار سال پيش منقرض شد. پروفسور كريس سترينگر گفت : حتي 100هزار سال پيش هنوز گونه هاي مختلفي از انسان روي زمين زندگي مي كردند و اين واقعيت براي ما عجيب است. ما آخرين بازماندگان سير تكاملي اين انسانها هستيم. انسانهاي هومو اركتوس تا 30 هزار سال پيش در آسيا به زندگي خود ادامه دادند. اگرچه آنها در نهايت نسلشان منقرض شد اما به نظر مي رسد كه بقايايي از نسل آنها در جزيره فلورس در اندونزي تا مدتها بعد به حيات خود ادامه دادند. سرانجام اين گونه انسان هم كه به نام هومو فلورسينسيس يا هابيتس شناخته مي شود، در حدود 12 هزار سال پيش منقرض شد و به اين ترتيب، ما به آخرين بازماندگان نسل انسان روي كره زمين تبديل شديم. علمي**9023** 1581
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]