واضح آرشیو وب فارسی:جهان اقتصاد: رضا قنبری- همانگونه که انتظار می رفت اصلاح طلبان بار دیگر بوسیله تمسک به مکانیسم خواسته های حداقلی-تلاش حداکثری توانستند با حامیان اعتدالگرای دولت و بخشی از اصولگرایان ائتلاف کرده و در سراسر کشور تنها با یک لیست واحد پا به عرصه رقابت ها بگذارند.اتفاق مبارکی که حاصل تجارب گراسنگ دو دهه بازی در میدان سیاست ورزی ایران و البته عدم احراز صلاحیت اکثریت قریب به اتفاق نامزدهای اصلاح طلب و حامی دولت بود.از سوی دیگر اصولگرایان تهران که لیست واحد خود را در آستانه ۲۲بهمن منتشرکرده بودند اکنون با عدم انصراف کاندیداهای شاخص اصولگرای خارج از لیست با چالش عمده مواجه شده اند چنانکه یکی از سایت های پرمخاطبان آنان با تیتر ((انصراف از انصراف)) به نارضایتی بزرگان اصولگرا از لیست واحد اشاره کرده و چند تن از نامزدهای از ائتلاف بیرون مانده با انتشار بیانیه های طعنه آمیز بر ادامه راه تا آخر تاکید کرده اند. اما این تنها مشکل عمده اصولگریان برای اقناع رای دهندگان جهت همراهی تا صندلی بهارستان نیست بلکه مشکل مهمتر آنان دراین دوره چون دوره های پیشین انتخابات،چرخش چهرهای شاخص آنان به سمت جریان رقیب است.اتفاقی که در پنج دوره اخیر انتخابات مجلس شورای اسلامی به صورت های مختلف تکرار شده و دایره انتخاب و ضریب نفوذ جریان اصولگرا را کوچک وکوچکتر کرده است. برای مثال اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی دو نامزد سرلیست اصولگریان در مجلس ششم امروز از رهبران سیاسی جناح تحول خواه محسوب می شوند که حتی بنرهای تبلیغاتی شان در خیابان های تهران تحمل نمی شود یا علی مطهری نامزد شاخص اصولگریان در دورهای گذشته در مجلس نهم با شعارهای مرگ برفتنه گر دوستان سابقش مواجه شده و اکنون در پیشانی لیست اصلاح طلبان قرار گرفته است.چه آنکه علی لاریجانی کاندیدای ائتلاف اصولگریان در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ آشکارا به صورت مستقل وارد رقابت ها شده ودر لیست اصلاح طلبان قم قرار دارد و کاظم جلالی و بهروز نعمتی دو نماینده فراکسیون رهروان با بیرق اصلاح طلبی خود را کاندید حوزه انتخابیه تهران کرده اند.در واقع سرآغاز این ریزش ها با ورود گروه رایحه خوش خدمت به شورای شهر دوم تهران استارت خورد و با پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ به روی دور تند افتاد و بنظر می آید با گفتمان دفن در سیمان به دوران افول خود نزدیک می شود.رویه ای که به پرورش فرزند شعارزده و دم دمی مزاج در دامن محافظه کاران و صد البته اداره امور کشور-خصوصا اقتصادی که داراینشانگرهای مشخص است- به بدترین شکل موجود در دولت نهم و دهم، تصویر عمومی اصولگرایی در ایران را با هیجان زدگی و بی برنامه گی تلفیق کرده و در طول سالهای اخیر ژنرال های خود را یک به یک به سمت اصلاح طلبان هل داده است.البته در این میان نباید از تغییر مشی اصلاح طلبان در سالهای اخیر نیز به راحتی عبور کرد که با حمایت از استراژی محمد خاتمی که صندوق رای را کارامدترین ابزار تغییر میداند از پاس گل های رقیب پیروزی های بزرگ آفریده و برای مثال در انتخابات ۹۲ با انصراف عارف به نفع روحانی جبهه تحواخواهی و تغییر را تا جامعه روحانیت مبارز بسط داده است. اکنون نیز در غیاب اکثر نیروهای شاخص خویش که از صافی شورای نگهبان عبور نکرده اند بجای قهر و عدم مشارکت با دعوت از میانه روان هر دو جناح جهت حضور در لیست های انتخاباتی با مخابره پیام امید و ارامش به جامعه، شکوفایی و بالندگی کشور و موفقیت دولت را به حضور جریان اصلاحات در مجلس ترجیح داده اند.روشی که با حمایت و احترام به گذشته اصلاحات و رهبران آن و اعتماد به بخش های کمتر دیده شده ی چون زنان وجوانان راه را برای رویش های تازه در جمهوری اسلامی باز می کند و از همه دلسوزان ایران برای آبادی کشور مدد می جوید کما اینکه بهترین نشانه از ریزش و انقباض در جناح مقابل را می توان در نامهای مشترکی یافت که امروز در لیست ائتلاف اصولگریان در خبرگزاری های پر تعدادشان شعار معیشت و امنیت می دهند و دیروز در زمان بررسی برجام ، در شمار ۱۰۰نماینده ی بودند که برای مخالفت با تصویب این لایحه – که اکثریت ایرانیان باآن موافق بودند-به روش های غیر معمول چون چادر زدن در برابر مجلس روی آوردند غافل از آنکه ملت ایران در ۷اسفند به عملکرد و گذشته هر نامزد می نگرند تا شعارهای انتخاباتی آنان…
یکشنبه ، ۲اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جهان اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]