واضح آرشیو وب فارسی:صدای ایران: حجت الاسلام والمسلمین سیدسراج الدین موسوی - عضو دفتر امام خمینی(س) - در یادداشتی، دیدار اخیر خود با یادگار امام راحل را روایت کرده است. او می گوید در این دیدار «تنها چیزی که در احوالات ایشان مشاهده نکردم، ناراحتی و ناامیدی بود؛ سر حال و امیدوار و خوشحال!» به گزارش ایسنا، در این یادداشت که در «آستان» بازنشر شده، آمده است: «امروز چهارشنبه طبق روال هر هفته خدمت یادگار عزیز امام جناب آیت الله سیدحسن خمینی رسیدم. تنها چیزی که در احوالات ایشان مشاهده نکردم ناراحتی و ناامیدی بود. سر حال و امیدوار و خوشحال! کمی از اوضاع و احوال با هم سخن گفتیم و از وقتی مفارقت حاصل شد به فکر فرو رفتم که چرا حاج حسن آقا ناراحت نبود؟ بالاتر؛ چرا اینقدر آرام و خوشحال بود؟ علل، موجب ناراحتی فراوان است: اینکه کسی را که اجتهادش اظهر من الشمس است و به تایید مراجع و اساتید بزرگ قم رسیده را تایید صلاحیت نکنند، جای ناراحتی ندارد؟ اینکه فردی را که به اقرار دوست و دشمن در انتخابات پیش رو بالاترین رأی را به خود اختصاص می داد از گردونهی رقابت کنار بگذارند جای ناراحتی ندارد؟ اینکه به اقرار سخنگوی شورای نگهبان بر خلاف موازین قانونی و حتی مغایر با تفسیر شورای نگهبان، بررسی صلاحیت فردی در صحن شورای نگهبان صورت نگیرد و مورد نظارت استصوابی واقع نشده رد شود! جای ناراحتی ندارد؟ اینکه به کسی که صدها طلبه جوان و فاضل در درسش شرکت می کنند و درسش از پر رونقترین درسهای حوزه علمیه است بگویند صلاحیتت برای ما ثابت نشده و هر چه سند و شاهد و بینه هم بیاید افاقه نکند، جای ناراحتی ندارد؟ اینکه با رد صلاحیت درونی ترین حلقه های نظام موجبات پدید آمدن بدترین اتهام ها را بر جمهوریت نظام پدید آورند، جای ناراحتی ندارد؟ اینها به مثابه داغ دلی است که هر کدامش بس است برای قبیله ای! اما چرا سید حسن را مسرور دیدم؟ برای پاسخ به این سؤال باید دو مقدمه را متذکر شوم: اول: بیایید به سال 89 بازگردیم. 14 خرداد است و هیاهوی تندروها مجال سخن به صاحب مجلس را نمی دهد. همان روزها از ایشان شنیدم که می گفت اتفاقی تلخ بود اما خیر شد. سید حسن همان روز گفت که فایده ی این جار و جنجال اگر فقط این باشد که مردم بفهمند که چتر امام فراختر از این گروههاست ما را بس است و باید خدا را شاکر باشیم. دوم: در یک سال اخیر کلید واژه اصلی سخنان حاج حسن آقا را اگر دنبال کنید به یک کلمه می رسید: «مصادره امام» بارها از زبان ایشان در سخنرانی ها شنیده ایم که نسبت به مصادره امام تذکر می داد. مصادره امام یعنی یک گروه امام را برای خود بداند و قرائت خود را تنها قرائت صحیح از امام بنامد و دیگران را خارج از چتر اندیشه خمینی تعریف کند! پروژه ای که رسانه ملی از مستند «شاخص» آغاز کرد و در میان بهت ناظران مورد عکس العمل شدید یادگار امام قرار گرفت. چه هجمه ها و توهین ها که نشنید سیدحسن! حقیقت آن اعتراض تنها همین بود: اعتراض به مصادره امام! حال به سؤال اصلی برمی گردم: چرا سیدحسن ناراحت نبود بلکه خوشحال و آرام بود؟ به اعتقاد من که البته با خبرها و نشانه هایی نیز تایید می شود خوشنودی یادگار امام، ناشی از پیروزی او در این میدان است. سیدحسن اگرچه به مقصود ظاهری خود نرسیده و در انتخابات و مجلس خبرگان آینده حاضر نخواهد بود اما به مقصود اعلای خود رسیده است و اگرچه داروی تلخ عدم تایید صلاحیت را چشیده ولی در عوض به مطلوب خود نائل آمده است. امروز همه از دوست و دشمن می دانند و معترفند که گفتمان خمینی منحصر در گردانندگان صحنه سیاست و متصدیان امور مملکت نیست. خمینی گفتمان فربه تری است که همه زیر چتر آن قرار دارند. خدای ناکرده مقصودم این نیست و قطعا مطلوب سیدحسن گرامی نیز این نیست که متصدیان امور و گردانندگان صحنه فعلی سیاست ایران از گفتمان امام خارجند؛ نه اینطور نیست! آنها هم زیر این چتر قرار دارند اما امروز به روشنی روز هویداست که تنها آنها زیر این چتر قرار ندارند. به عبارت دیگر امروز همه می دانند که گفتمان خمینی سقف خانه ای است که گروه های مختلفی زیر آن سکنی گزیده اند و تنها رسانه خمینی، صداوسیمای جمهوری اسلامی عزیز نیست. خمینی کبیر بزرگتر از این است که در این قاب تنگ بگنجد! به اعتقاد من، هدف اصیل یادگار گرامی خمینی کبیر این بود که به امروز و فردا نشان دهد که گفتمان خمینی منحصر در عملکرد من و ما نیست. و گروه های سیاسی مختلف و توده های مردمی با ادعا و شعار نمی توان امام متشتت را مصادره کرد و اندیشه اش را به نام یک جریان خاص سند زد. با این اوصاف چرا شاهد روزهای خوش سیدحسن نباشیم؟»
شنبه ، ۱اسفند۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: صدای ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]