محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846201153
لاریجانی: کسی که مخالفتی دارد، با لنگه کفش نظر نمی دهد
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: لاریجانی: کسی که مخالفتی دارد، با لنگه کفش نظر نمی دهد
رئیس مجلس گفت: ما معجزه مهمی در بحث تصویب طرح برجام انجام ندادیم، زیرا برخی در کشور ظرف ۲ ساعت نیز ۳۰۰ مصوبه داشته اند! و این رفتار مورد تمجید عده ای قرار گرفت! اما این موضوع که بحث میکنیم مربوط به تصمیمگیری ۲۰ دقیقهای در مجلس نبوده و نباید خودمان را به تجاهل بزنیم.
به گزارش خانه ملت، دکتر علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی با جمعی از اصحاب رسانه، طلاب و روحانیون دیدار و در این نشست صمیمانه به سوالات آنها پاسخ داد. مشروح این نشست به شرح زیر است: * آقای دکتر لاریجانی ما میخواستیم یک گفتوگوی صمیمانه با حضرتعالی داشته باشیم، فارغ از بحث و مسائلی که در مصاحبههای رسمی مطرح میشود، بنابراین میخواستم در ابتدا درخصوص خودتان صحبتی داشته باشید. لطفا توضیحی درباره مکان تولد خود و شرایط آن دوران بفرمایید. بسمالله الرحمن الرحیم؛ من از بدو تولد تا سن 6 سالگی در نجف اشرف بودم و بعد از آن به همراه پدرم در سال 1341 به ایران آمدم. * چند برادر و خواهر دارید؟ ما مجموعاً 5 برادر و یک خواهر هستیم که خواهرم همسر جناب محقق داماد است. البته در ابتدای جوانی مرحوم پدرم همسری داشتند که مرحوم شد و بعد با والده ما ازدواج کردند، البته ما از همسر اول ابوی یک همشیره داشتیم که ایشان نیز فوت کردند. * شما فرزند چندم خانواده هستید؟ ابتدا همشیره من که از مادر دیگری بود، سپس همشیره دوم که همسر آقای محقق داماد است، بعد به ترتیب دکتر جواد، دکتر فاضل و سپس من هستم. * آن زمان که به ایران و قم آمدید، آیا مستقیماً به این شهر آمدید یا جای دیگری ساکن شدید؟ بعد از حضور در قم در کدام محله ساکن شدید؟ تا جایی که به یاد دارم، مرحوم پدرم حدود 40 سال در نجف اشرف اقامت داشتند، یعنی در جوانی به نجف عزیمت کرده و سپس به قم آمدند. وقتی ما به شهر مقدس قم آمدیم ابتدا در کوچه ارک خانهای اجاره کردیم و سپس در کوچه آقازاده خانهای تهیه کردیم و تا زمان انقلاب در آن خانه زندگی میکردیم. * شما در قم در چه مدارسی تحصیل کردید؟ من تا کلاس ششم در مدرسه ادیب واقع در کوچه ادیب که در نزدیکی مدرسه حکیم نظامی بود، مشغول به تحصیل بودم. سپس تا کلاس یازدهم در مدرسه صدر یا کامکار تحصیل کردم و بعد از آن کلاس دوازدهم را در تهران و در مدرسه دکتر هشترودی به اتمام رساندم. * از دبیران و دوستانی که در مدارس با آنها بودید، کسی را به خاطر دارید؟ از همکلاسیها آقای بلندیان که همدوره ما بود و همیشه در آخر کلاس مینشست. همچنین آقای امیرمنصور برقعی که مدتی در وزارت سپاه و خارجه مشغول بود که ایشان در دوره دبستان همدوره ما بودند. همچنین آقای اسحاق حسینی که همدوره ما بود و در دانشگاه هم در رشته مهندسی برق مشغول به تحصیل شد، پس از آن به جهاد سازندگی رفت، اما متاسفانه در اثر بیماری فوت کرد. رئیس مدرسه هم مرحوم اوحدی بود که فردی منظم، دقیق و منضبط بود. * در آن دوران وضعیت زندگی و معیشتی شما چگونه بود؟ وضعیت ما در آن دوران معمولی بود. آن موقع روحانیت خیلی زندگی خوبی نداشت. زندگی ما هم زندگی متوسط روحانیت همان زمان بود. از طرف دیگر چون در خانه ما تعداد فرزندان زیاد بود و تعداد اتاقها کم، تمام خانواده در دو اتاق زندگی میکردند و درخصوص موضوع غذا و خورد و خوراک نیز زندگی ما معمولی بود. فرض کنید که در قم معمولا همه برای ناهار و شام آبگوشت میخوردند و والده ما نیز یک دیگ آبگوشت بار میگذاشت و بر سر سفره بین همه توزیع میکرد. البته نمیخواهم بگویم که شرایط آن دوران با امروز قابل تسری است. به طور مثال فرض کنید که برای ما در آن دوران طی یک سال تنها یک بار لباس نو میخریدند و با همان یک دست لباس باید یک سال را طی میکردیم و اگر در آن دوران بچگی، زمین میخوردیم و زانوی شلوارمان پاره میشد، باید آن را وصله کرده و از آن استفاده میکردیم. * آقای دکتر بفرمایید که در کدام دانشگاه و در چه رشتهای تحصیل کردید؟ در آن زمان من از دوره دبیرستان به رشته ریاضیات و ادبیات علاقه بسیاری داشتم؛ علت علاقه من به این رشتهها آن بود که در دوره دبیرستان دو معلم ریاضی و انشاء از شهر اراک آورده بودند و آنها به ما درس میدادند. البته فکر میکنم که معلم انشاءمان یک مقدار گرایش مارکسیستی داشت و در سر کلاسهای خود بیشتر کتابهای نسل جدید نویسندگان را میخواند، در آن زمان در قم این ادبیات مرسوم نبود. مثلا در کلاسهای انشاء، کتابهای جمالزاده، جلال آل احمد و صمد بهرنگی خوانده میشد. البته برای من از این جهت جالب بود که معلم یک وادی جدیدی را در ادبیات توضیح میداد. از طرف دیگر برای درس ریاضیات هم یک فردی را آورده بودند که بسیار خوب تدریس میکرد، به همین دلیل معمولا در بحث ریاضیات من از کلاس جلوتر بوده و کار میکردم، از اینرو یک تعلق خاطر به رشته ریاضیات پیدا کردم. به یاد دارم که در آن سالها، کنکور برداشته شده بود و خود دانشگاهها دانشجویان را جذب میکردند، لذا 16 یا 17 دانشگاه از جمله دانشکده پزشکی شهید بهشتی فعلی، دانشگاه شیراز و دانشگاه صنعتی شریف قبول شدم، اما در نهایت من رشته ریاضیات و علوم کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف را انتخاب کردم. * در دوران دانشگاه آیا از خوابگاه استفاده میکردید؟ وضعیت هزینههای زندگی شما چگونه تامین میشد؟ آن زمان دانشگاهها یک کمکشهریه به دانشجوها میدادند و از آنها تعهد میگرفتند که این مبالغ را در آینده برگردانند. در آن زمان من مدتی به یک خوابگاه دانشجویی رفتم، اما دیدم که وقت انسان خیلی تلف میشود، زیرا در یک اتاق کوچک 4-5 دانشجو حضور داشتند و مرتب صحبت و بحث میشد و فرصت مطالعه از بین میرفت، لذا در نهایت خوابگاه را ترک کرده و یک اتاق را در مقابل دانشگاه صنعتی شریف و در کنار مسجد حضرت ابوالفضل (ع) اجاره کردم. صاحب اتاق آقایی به نام فرهنگ بود که خود در طبقه بالای ساختمان ساکن بود و یک اتاق هم در طبقه پایین داشت که به من اجاره داده بود. در آنجا من فرصت بیشتری برای مطالعه و کار داشتم، زیرا من درسهای جانبی هم مانند عربی و فلسفه میخواندم، اما بعد از مدتی صاحب اتاق گفت که قصد دارد اتاق را به شخص دیگری اجاره دهد، از اینرو مجبور شدم که در ایام مهرماه خانه دیگری اجاره کنم که آن خانه نیز در نزدیک مسجد حضرت ابوالفضل (ع) و در کنار یک نانوایی بود. آن ساختمان دو طبقه بود که صاحبخانه یک اتاق را در طبقه بالای ساختمان به من اجاره داد، اما از بخت بد من، این آقای صاحبخانه دو همسر داشت که همسر قدیمی را در اتاقی در بالای ساختمان و در کنار اتاق من ساکن کرده بود و همسر جوانتر نیز با خود صاحبخانه زندگی میکرد. همسر اول صاحبخانه از اول شب تا نیمههای شب شروع به ناسزا گفتن به همسرش میکرد و نمیگذاشت که من استراحت کنم، از اینرو بعد از حدود 4 ماه مجبور به ترک آن خانه شدم و در نهایت اتاقی را در خیابان دامپزشکی اجاره کردم و تا زمان ازدواج در آنجا بودم. * آیا به یاد دارید که آن اتاق را چند اجاره کردید؟ فکر کنم که در آن سال آن اتاق را به صورت سالیانه حدود 1500 تومان اجاره کردم. * آقای دکتر لاریجانی در صحبتهایتان اشاره کردید که دوستانی در دوران جوانی داشتید، حال ارتباط شما با این افراد فارغ از مسئولیتها چگونه بوده است؟ درخصوص رفقای دبیرستان باید بگویم که از یکدیگر خیلی پراکنده شدیم، برخی از آنها کار دانشگاهی را رها کرده و به دنبال تجارت رفتند و برخی در دانشگاههای متفاوت مشغول شدند و کمتر یکدیگر را میدیدیم. اما برخی افراد مانند مرحوم اسحاق حسینی و شهید مهدی عراقی را بیشتر ملاقات میکردم. * آقای دکتر بفرمایید که رشته تحصیلی شما در دانشگاه چه بود؟ من در اواسط دوره دانشگاه به صورت شخصی درس اصول فلسفه و روش رئالیزم مرحوم طباطبایی را میخواندم و یا در برخی از کلاسهای فلسفه در تهران شرکت میکردم که در نهایت به حوزه فلسفه علاقهمند شدم، لذا تغییر رشته داده و در رشته فلسفه غرب دانشگاه تهران ادامه داده و مدرک فوقلیسانس خود را دریافت کردم. پس از آن در مقطع دکترای رشته فلسفه ادامه تحصیل دادم و عملا از رشته ریاضیات فاصله گرفتم. * آقای دکتر آیا در آن دوران در کلاسهای فلسفه شهید مطهری نیز شرکت میکردید؟ بله. در برخی از کلاسهای استاد مطهری و برخی کلاسهای دیگر از جمله کلاس حضرت آیت االله آقا سید رضی شیرازی و مرحوم استاد نورانی حضور مییافتم. * آیا زمینه ازدواج شما به سبب حضورتان در همان کلاسها فراهم شد؟ خیر. ازدواج من به صورت سنتی بود یعنی خانواده من به ویژه پدرم با مرحوم شهید مطهری آشنا بود. * آقای دکتر بفرمایید در چه سالی ازدواج کردید؟ و هزینههای زندگی شما چطور تامین میشد؟ من در سال 1356 ازدواج کردم و در آن دوران کمکهزینه دانشگاه آن قدر برای زندگی زیاد نبود و لذا گاهی مرحوم پدرم کمکهایی میکردند تا زندگی بچرخد. * آقای دکتر لطفا بگویید چند فرزند دارید؟ من 4 فرزند شامل 2 پسر و 2 دختر دارم که دخترانم ازدواج کرده و در حال تحصیل هستند، ولی پسرانم ازدواج نکرده و هر دو در حال تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف هستند. یکی از پسرهایم در حال تحصیل در رشته مکانیک در مقطع دکترا و دیگری در حال تحصیل در رشته مهندسی عمران است. * آقای دکتر شما خودتان آقازاده بودید و پدرتان از مراجع و علمای بزرگ بودند، حال فرزندان شما با توجه به اصطلاح رایج آقازادگی در جامعه ما، آیا از امتیازات خاص و فعالیتهای خاص بهرهمند هستند؟ هیچکدام از فرزندان من در هیچ فعالیت غیر دانشگاهی حضور ندارند و صرفاً در حال تحصیل هستند و من هم مصّر بوده و به آنها گفتهام که از دوران جوانی برای تحصیل استفاده کنند و برای کار کردن فرصت وجود دارد، لذا هیچ کاری جز تحصیل نداشته و یکی از آنها قرار است بعد از مقطع لیسانس وارد حوزه شده و درس طلبگی بخواند. * بفرمایید که شما در قبل از انقلاب با توجه به اقتضای سنتان شاغل بودید؟ خیر، شاغل نبودم و پس از انقلاب در اوایل سال 1358 به صداوسیما رفتم. در آن زمان شرایط صداوسیما بسیار بهم ریخته بود و شهید مطهری بسیار نگران رادیو و تلویزیون بودند. در آن دوران من با یکی از دوستان به اسم آقای ابوطالبی که هماکنون هم در رادیو و تلویزیون هستند، در بخش رادیو مشغول به کار شدیم و سخنرانیهای رادیو را تنظیم میکردیم. البته در آن زمان رادیو در دست منافقین بود، بعدها من مدیر بخش برونمرزی رادیو و تلویزیون شدم و پس از مدتی هم مدیر دفتر مرکزی خبر و سپس رئیس رادیو و تلویزیون شدم. در آن زمان قانون شورای سرپرستی رادیو و تلویزیون تصویب شد و این شورا من را بهعنوان اولین رئیس رادیو و تلویزیون انتخاب کرد. البته ریاست من حدود یک سال و نیم طول نکشید. آن زمان بنیصدر رئیس جمهور بود و در آن دوران نزاع شدیدی میان ریاست جمهوری با حزب جمهوری اسلامی و بقیه انقلابیون وجود داشت. بنیصدر در آن زمان فشار بسیار زیادی به رادیو و تلویزیون وارد میکرد و ما هم در آن دوران به شهید بهشتی و جریان حزب جمهوری اسلامی علاقهمند بودیم، از اینرو بنیصدر هر جایی که میرفت اعلام میکرد که رادیو و تلویزیون در دست انحصارطلبان حزب جمهوری اسلامی است، البته من در حزب عضو نبودم ولی به شهید بهشتی علاقه داشتم. چندی بعد من با شورای سرپرستی اختلاف پیدا کرده و در سال 60 - 61 از ریاست رادیو و تلویزیون کنارهگیری کردم. بعد از آن چند ماهی در وزارتخانه پست و تلگراف مشغول به کار شدم و در نهایت پس از آن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رفتم. در سپاه پاسداران نیز مدتی معاون سپاه بودم و پس از چند سال جانشین ستاد کل سپاه شده و تا سال 71 در این سمت مشغول بودم. در آن زمان آقای خاتمی که وزیر ارشاد بود، استعفا داد و آقا امر فرموده بودند که از فلانی استفاده کنید و آقای هاشمی از من خواست و به من گفت که شما هم خوب است که با ایشان (رهبر معظم انقلاب) ملاقات داشته باشید، از اینرو من خدمت معظمله رسیدم. البته من در این فاصله زمانی چندساله ارتباط با رهبر معظم انقلاب داشتم. حتی قبل از بحث رهبری ایشان، زمانی که رئیس جمهور بودند، ما هرازگاهی به عنوان افرادی که در سپاه بودیم به ایشان و فکر ایشان علاقه مند شدیم و خدمت ایشان میرفتیم. از طرف دیگر من افکار ایشان را از قبل از انقلاب میشناختم. شهید مطهری همواره از ایشان تعریف میکردند و هر وقت که به مشهد مقدس سفر میکردیم، معمولا شهید مطهری به منزل آقا میرفتند، لذا من یک آشنایی دورادوری با افکار ایشان داشتم و بعد از انقلاب این افکار نزدیکتر شد و در جریان مسائل حزب جمهوری اسلامی، علاقمندی اینجانب به فکر ایشان بیشتر شد. همچنین در زمانی که ایشان رئیس جمهور بودند، اختلافات فکری و سیاسی بسیار زیادی در کشور وجود داشت، اما از همان زمان ما مشی فکری ایشان را قبول داشتیم، لذا با توجه به این سابقه بعد از اینکه رهبر معظم انقلاب توصیههایی در مورد وزارت ارشاد کردند، من مسئولیت این وزارتخانه را پذیرفته و تا اواخر سال 1372 در وزارت ارشاد بودم. بعد از آن رهبر معظم میخواستند که رئیس رادیو و تلویزیون را تغییر دهند که در آن زمان به من فرمودند که شما مسئولیت رادیو و تلویزیون را برعهده بگیرید که در اینخصوص چند وقتی صحبت و مباحثی مطرح شد که این کار انجام بشود یا فرد دیگری مسئولیت رادیو و تلویزیون را برعهده بگیرد، زیرا من در وزارت ارشاد کارها و طرحهایی را شروع کرده بودم و احساس میکردم که با رفتن من از این وزارتخانه، این جوانهها از بین میرود. در نهایت به فرموده رهبر معظم انقلاب من به رادیو و تلویزیون رفتم و دو دوره 5 ساله مسئولیت این سازمان را برعهده گرفتم. در سال 1384 به دبیری شورای عالی امنیت ملی منتسب شدم. از طرف دیگر در دورههای که من رئیس رادیو و تلویزیون شدم، مرحوم حاج احمد آقا خمینی نماینده آقا در شورای عالی امنیت ملی بودند، از اینرو زمانی که ایشان مرحوم شدند، رهبر معظم انقلاب فرمودند که من نماینده رهبری در شورا شوم، از اینرو در زمان ریاستم در رادیو و تلویزیون در شورای عالی امنیت ملی نیز فعالیت میکردم. * اوایل انقلاب جنابعالی در سن 23 سالگی، سمتهای مهمی در صداوسیما داشتید. این مسئله برای جوانان امروز قابل هضم نیست که یک جوان در این سن، چنین سمتی داشته باشد. لطفا درخصوص سوابق و توانایی خود برای کسب این سمتها توضیح بفرمایید. شاید نتوان گفت که توانایی خارقالعادهای بوده، در آن زمان در رادیو و تلویزیون تعداد افرادی که از بدنه انقلابیون در سمتهای مختلف فعال بودند، بسیار معدود بود. به طور مثال آقای کرباسچی مسئول پخش تلویزیون، آقای شیخ عبدالله نوری مدیرکل پخش اخبار و آقای حسین طارمی مسئولیت دو بخش برونمرزی و دفتر مرکزی خبر را برعهده داشتند. * زمانی که شما 23 سال داشتید، آیا مسئولیت بخش برونمرزی رادیو و تلویزیون برعهده شما گذاشته شد؟ بله. زمانی که من این مسئولیت را برعهده گرفتم حدوداً در سن 23 سالگی بودم. در آن زمان شورای سرپرستی بعد از بررسی، مسئولیتها را برعهده همین افراد قرار میداد، البته جوانگرایی در کارهای اجرایی خوب است اما در آن زمان یک ضرورتهایی وجود داشت، یعنی در آن دوران اینطور نبود که مدیرهای مختلف برای پستهای مربوطه وجود داشته باشد. علت انصرافم از دبیر شورای عالی امنیت ملی اختلافات مدیریتی با رییس جمهور وقت بود * آقای دکتر لاریجانی، برگردیم به زمان فعالیت شما بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی؛ در این چند سال اخیر به ویژه در ایام مناظرات انتخابات ریاست جمهوری مطالبی مطرح شد مبنی بر اینکه شما در دوره مسئولیت خود بحث مذاکرات هستهای را تحت عنوان مودالیته با خاویر سولانا با نقاط مطلوب و خوبی رسانده بودید، اما افرادی مانع به نتیجه رسیدن آن شدند. لطفا درخصوص دلایل این مسئله و اتفاقات آن روزها توضیحاتی بفرمایید. علت انصراف من از دبیری شورای عالی امنیت ملی این بود که پس از چندماه که این مسئولیت را برعهده گرفتم، متوجه یک اختلاف مدیریتی با رئیس جمهور وقت شدم و با توجه به اینکه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی یک محل استراتژیک برای کشور بوده و این نهاد کارهای درازمدت را انجام میدهد، از اینرو میبایست با متانت و دقتنظر کارها صورت میگرفت و قطعا دخالتهای موردی، کارها و اقدامات را مختل میکرد. البته این موضوع و دخالتها منحصر به موضوع هستهای نبود، بلکه مسائل مختلف دیگر را نیز در بر میگرفت، ولی در عین حال در آن دوران ما به صورت کجدار و مریز حرکت میکردیم. این در حالی است که در موضوع هستهای باید در سربزنگاه یک مسیر درست طی میشد ولی وجود اختلاف نظر باعث وارد شدن لطمه به این موضوعات میشد. البته موضوع مذاکره با خاویر سولانا فرازوفرودهای بسیار زیادی داشت. نتیجه جلسه با سولانا در استانبول درباره تعداد سانتریفیوژها ما در آن زمان حدود 3 هزار سانتریفیوژ فعال در کشور داشتیم. در جلسهای که در استانبول با سولانا داشتم، وی مطرح کرد که ایران همان سطح از سانتریفیوژها را حفظ کرده و از آن میزان عبور نکند. در این رابطه بحث و استدلالهای بسیاری مطرح شد و ما اعلام کردیم که این مسیر توسعه باید دارای یک شیب مناسب باشد. این مسائل در این دوران به صورت جدی پیگیری میشد تا اینکه این مباحث در ایران محل مناقشه شد که آیا این مسیر حفظ 3 هزار سانتریفیوژ و شیب ملایم را برویم یا اینکه روشهای دیگر مورد توجه قرار گیرد. زمانی که به این مقطع از مذاکرات رسیدیم، همزمان دو یا سه ملاقات و مذاکرات ما دچار مشکل شده و این مسائل به رسانهها کشیده شد. حتی به یاد دارم که در سخنرانی قبل از خطبههای نماز جمعه از سوی رئیس جمهور وقت این موضوع مطرح شد که کسی دیگر نباید بحث هستهای را دنبال کند و موضوع هستهای تمام شده است. از طرف دیگر مذاکرات در چنین شرایط سختی در حال طی شدن بود و در مذاکرات لیسبون یک بنبست در حال شکل گرفتن بود که من در آن زمان به سولانا گفتم که اگر ما به آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک طرح ارائه بدهیم تا مشکل پرونده هستهای به جایی برسد، شما دیگر حرفی ندارید؟ که وی در جواب گفت: خیر. سپس من گفتم بنابراین ما زمانی را مشخص میکنیم تا طرح مذکور را با آژانس به نتیجه برسانیم، از اینرو من در همان زمان با آقای البرادعی مدیرکل آژانس صحبت کردم و در نهایت پس از دیدار و ملاقات با وی در خارج از شهر وین، طرح اولیه مودالیته ریخته شد و پس از آن هیاتهای آنها آمدند و مشخص شد که اگر ایران 6 مرحله مذکور در مودالیته را حل و تعیین تکلیف کند، دیگر موضوعی در میان نخواهد بود، که پس از آن، آنها به ایران آمدند و ما به 5 یا 6 مرحله پاسخ دادیم. در این گیرودار بود که اختلاف نظری به وجود آمد و این در حالی بود که ما در همان زمان در حال حل و فصل موضوع با طرفهای مقابل بودیم، در نهایت من متوجه شدم که حضورم در شورای عالی امنیت ملی مقداری به کار صدمه وارد میکنند و ممکن است اختلاف نظر ما از نظر سلیقه به موضوعات و مسائل لطمه بزند، از اینرو ترجیح دادم که آنجا نباشم. آمریکا اجازه نمی داد کار مذاکرات به راحتی جلو برود * به نظر شما آیا اگر روند مودالیته ادامه مییافت، به نتیجه مطلوب میرسید؟ البته در اینکه طرف مقابل در جریان مذاکرات شیطنت میکرد، هیچ تردید نیست، هر چند طرف ما برای مذاکره آقای سولانا بود که دارای متانت در گفتوگوها و مذاکرات بود، اما دخالتهای آمریکا در مسئله هستهای خیلی زیاد بود و آنها اجازه نمیدادند که کار به راحتی جلو برود و برای من کاملا روشن بود که آنها از این مسئله میخواهند بهعنوان یک گزک و ابزار استفاده کنند. طرح ما در مذاکرات با سولانا این بود که ضمن پیشرفت فنی، بهانهها را از دست غربیها بگیریم، البته در آن دوران آنها میگفتند که ایران در حال رفتن به سمت ساخت سلاح هستهای است، تئوری مودالیته این بود که ایران این فرش قرمز را از زیر پایشان بکشد. قطعاً این فکر نیاز به لوازم و زمینههایی داشت، یعنی باید مورد حمایت قرار میگرفت تا کارها جلو برود، البته ایران در بحث مودالیته از 6 سوال مطرح شده به 5 سوال پاسخ داد و پروندههای آنها بسته شد، اما یک مورد آن باقی ماند که آن هم موضوع موارد ادعایی یا PMD بود. به نظر من با تمام شیطنتهای غربیها در آن دوران میشد مسئله را زودتر حل کرد و نگذاشت مسئله تا این زمان به طول بیانجامد. چه شد که علی لاریجانی از قم کاندیدای انتخابات مجلس شد * بعد از مسئولیت شما در شورای عالی امنیت ملی، بحث حضور جنابعالی جنابعالی به مجلس مطرح شد. در انتخابات مجلس هشتم ابتدا قرار بود که از تهران کاندید شوید، اما بعد از دعوت برخی محافل و نامه آیتالله یزدی و آیتالله مکارم شیرازی، چگونه تصمیم به حضور در انتخابات بهعنوان کاندیدای شهر قم گرفتید؟ البته برای ما خدمت به مردم قم یک سعادت محسوب میشود و همواره علاقهمند بودم که در این حوزه هر چقدر که میتوانم به مردمی که سالها با آنها مأنوس بودم کمک کنم، منتهی علاقهای به رفتن به مجلس نداشتم، زیرا تمام عمرم را برای فعالیت در کارهای اجرایی گذاشته بودم و فکر میکردم که اگر در این مسیر ادامه بدهم، بهتر است. چند ماهی از کنار رفتنم از دبیری شورای عالی امنیت ملی گذشته بود که بحث انتخابات مجلس شورای اسلامی مطرح شد. برخی از علما و بزرگان قم مانند آیت الله بزدی از جامعه مدرسین و آیتالله علوی بروجردی با من تماس گرفتند و همچنین مراجع بزرگوار از جمله به من پیغام دادند، در نهایت من به این نتیجه رسیدم با توجه با الطاف و مراحم مراجع گرانقدر نسبت به حضور من در انتخابات از قم کاندیدا شوم، از طرفی دیگر چون خودم در قم بزرگ شده بودم، به این نتیجه رسیدم که از حوزهای کاندید شوم که بتوانم کار بهتری برای مردم انجام دهم، زیرا در تهران به واسطه پایتخت بودن و حضور رئیس جمهور و سایر مسئولان، رسیدگیهای لازم صورت میگیرد، اما در شهرهای دیگر نمایندگان میتوانند به آبادانی حوزههای خود کمک کنند. * آقای دکتر لاریجانی اولین اقدامی که پس از کسب رأی نمایندگی، برای مردم قم انجام دادید، چه بود؟ زمانی که من رأی آوردم و نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی شدم، به تهران رفتم و در آن زمان آقای احمدینژاد رئیس جمهور بود. احساس میکردم که مجموعه مشکلات شهر قم از نظر شهرسازی و موضوعات دیگر به صورتی است که یک نهاد باید برای حل آنها تصمیمات روشنی بگیرد، از اینرو با رئیس جمهور ملاقات کرده و به وی گفتم که چندین مشکل در قم از جمله کمبود آب، شهرسازی و موضوع صنعتی شدن وجود دارد که وی در پاسخ گفت که پیشنهاد شما برای حل این مشکلات چیست؟ من نیز در جواب گفتم که میتوان از ظرفیت قانون اساسی استفاده کرد و یک هیاتی را با عنوان اصل 127 قانون اساسی انتخاب و ایجاد کنیم تا تصمیمات آنها مانند مصوبات هیات دولت تلقی شود. رئیس جمهور در پاسخ به پیشنهاد من گفت که باید آن را مطالعه کنم، که در نهایت آن را قبول کرد. این هیات پس از آن، طی مدتی درباره مسائل قم تصمیم میگرفت، منتهی تصمیماتش برپایه اعتبارات بودجه بود و برخی مسائل و مشکلات کلان را نمیتوانست حل کند. مثلا هیات مذکور توانست ضابطه 120 کیلومتری قم برای صنعت را بردارد که این موضوع مهمی برای سرمایهگذاری صنعتی در منطقه بود. * قبل از بازگشایی مجلس هشتم، آقای احمدینژاد سفری به شهر قم داشت. در آن سفر و در نشست شورای اداری، شما از جای خود برخاستید و به وی پیشنهادی را مطرح کردید. آن موضوع و پیشنهاد چه بود؟ در آن دوران موضوع آبرسانی به از سرشاخههای دز مطرح بود، اما دولت مشکل منابع اعتباری داشت، از اینرو من به خدمت رهبر معظم انقلاب رفتم و در آنجا تفصیلاً درخصوص سوابق این مسئله و دستور امام راحل و دستور شخص رهبری برای حل مسئله کمآبی توضیحاتی ارائه کردم. در این دیدار، ایشان فرمودند که چه پیشنهادی برای حل مشکل کمآبی استان قم دارید؟ که من در جواب گفتم که اجرای پروژه انتقال آب از سرشاخههای دز به استان قم حدود 230 میلیون یورو اعتبار نیاز دارد و تنها راه تامین آن استفاده از حساب ذخیره ارزی با اذن حضرتعالی است که ایشان در جواب فرمودند که من موافق این امر هستم، البته اگر آقای احمدینژاد این موضوع را قبول داشته و نامهای در اینخصوص بنویسد من اجازه آن را صادر میکنم که در نهایت نامه ای به خدمت رهبر معظم انقلاب تقدیم شد و ایشان با لطف خویش، این درخواست را قبول کردند و پس از آن یک گشایش بزرگ به وجود آمد و پروژه مذکور با سرعت زیادی انجام شد. * آقای دکتر، شما در 2 دورهای که نماینده بودید فکر میکنید چه مقدار از مطالبات مردم قم محقق شده است؟ و خودتان چه اندازه از این مسئله راضی هستید؟ برخی کارها در حد وسع ما و شرایط کشور انجام شد، به طور مثال همان موضوع مسئله آب قم یکی از معضلات بزرگ منطقه بود که الحمدالله انجام شد و هماکنون نیز پروژه انتقال آب به روستاهای اطراف در حال انجام است، البته هنوز پروژه سد کوچری به اعتبار نیاز دارد که ما در این رابطه جلسهای با وزیر نیرو و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی برگزار کردیم و قرار شد کارهای جزئی باقیمانده این پروژه نیز به اتمام برسد. یکی دیگر از مشکلات مربوط به استان قم مسئله کسبه حاشیه پروژه عمار یاسر بود، بدین صورت که برای اجرای این پروژه حفرهای درست کرده بودند، ولی پروژه متوقف شد و گرد و غبار موجود از نیمهکاره ماندن این پروژه، کسب و کار این منطقه را مختل کرده بود، از اینرو من ضمن برگزاری نشستهایی با کسبه، خود از نزدیک وضعیت را مشاهده و بررسی کردم و دیدم که انصافاً حرف کسبه درست است، به طوری که یک پروژه در این منطقه شروع شده اما به علت کمبود اعتبار متوقف شده که خوشبختانه بعد از صحبت با استاندار وقت، این مشکل برطرف شد. در همین زمان بحث پروژه حرم تا جمکران مطرح شد و عدهای زیادی از ساکنان مسیر این پروژه عملا مستاصل شده بودند، در آن زمان مردم میگفتند که وزیر کشور وقت در 16 سال پیش این طرح را کلید زد اما توجه نکردند که در این مسیر چه مقدار خانه مسکونی وجود دارد، و براساس تصمیم دستگاههای مربوطه درخصوص اصل قرار دادن این پروژه، امکان هیچ تغییری برای ساکنین و خانههای آنها وجود نداشت. در نهایت ساکنان منازل واقع شده در مسیر پروژه به من مراجعه کردند و من جلسهای با شهردار برگزار کردم. در این جلسه مشخص شد که مجموعهای از اقدامات برای اجرای این پروژه انجام شده به طوری که نامهای به رئیس جمهور وقت نوشته شده بود و وی به بانکها دستور داده بود که حدود 300 میلیارد تومان اعتبار برای اجرای این طرح اختصاص دهد، اما بانکها قبول نکرده بودند که این موضوع موجب ایجاد یک کلاف سردرگم در این منطقه شده بود و دود آن تنها به چشم مردم منطقه میرفت. در آن زمان آقای عابدینیپور شهردار قم بود، ایشان را خواستم و گفتم که اگر تصور میکنید که کسی 300 میلیارد اعتبار برای اجرای این پروژه اختصاص میدهد تا املاک و منازل خریداری شود، بسیار بعید است، از این رو در آن جلسه پیشنهادی مبنی بر توزیع اوراق مشارکت ارائه کردم تا پس از راهاندازی این پروژه از درآمدهای حاصله سود اوراق پرداخت شود. شهردار وقت این پیشنهاد را قبول کرد، منتهی مشکل این بود که بانک مرکزی اجازه توزیع اوراق مشارکت در این حوزه را نمیداد، زیرا طرف مقابل آنها شهرداری بود. در نهایت با برگزاری جلسات متعددی با رئیس کل بانک مرکزی و رئیس بانک ملی آنها متقاعد شدند که به اعتبارات این پروژه با ارائه اوراق مشارکت افزوده شود که پس از آن حدود 400 میلیارد تومان اوراق مشارکت توزیع، و اعتبارات تامین و اراضی و زمینها خریداری شد. مسئله دیگری که در روزهای نخست سرکشی از یکی از مراکز قالیبافی داشتم این بود که آنها زندگی فقیرانه و محقری داشته و تنها با همین کار امرار معاش میکردند، یکی از مشکلات قالیبافان در آن زمان موضوع نبود پوشش بیمهای بود، از اینرو با توجه به تعداد قالیبافان در کشور و اینکه این صنعت، یک صنعت بومی در ایران است، به ذهنم رسید که طرح بیمه قالیبافان را در مجلس مطرح کنیم. البته به علت وجود بار مالی در این رابطه با دولت مذاکره و صحبت شد و آنها قبول کردند که طرح مذکور مطرح شود و در شرایط کنونی این قانون برای قالیبافان قم و سایر استانها بسیار خوب و قابل قبول است. یکی دیگر از معضلات موجود بحث بیمه کارگران ساختمانی بود. در این رابطه آقای شوکت یک جلسهای با کارگران برگزار کردند. در این جلسه حرف کارگران ساختمانی این بود که بیمه نیستند که خوشبختانه در این رابطه نیز طرح بیمه کارگران ساختمانی پیگیری، ارائه و انجام شد، منتهی اجرای این مسئله به منابعی که دولت به سازمان تامین اجتماعی میدهد، بستگی دارد. همچنین یکی دیگر از مسائل مهم استان قم که از روز نخست ما با آن سروکار داشتیم، موضوع فعالیت صنایع قم بود. البته قم ظرفیت کشاورزی محدودی دارد و کمبود منابع آبی باعث این امر شده است از اینرو شما اگر به مناطق مختلف مانند وشنویه و کهک بروید، مشاهده میکنید که جوانان آن مناطق مجبور هستند از روستاها مهاجرت کنند، زیرا ظرفیت فعالیتهای اقتصادی آن مناطق محدود است، از اینرو دو نوع صنعت را باید در قم گسترش بدهیم؛ نخست صنایع مهم در شهرکهای صنعتی و دوم صنایع مکمل در کنار روستاها که خوشبختانه برخی از روستاها این کار را کردهاند، بنابراین اجرای این طرحها کمک میکند که اگر درآمد کشاورزان کفاف زندگیشان را نمیدهد با کار در کارخانه کسب درآمد کنند. البته این گونه اقدامات و پروژهها را میبایست در کل کشور دنبال کنیم، از اینرو قطعاً تا زمانی که چرخه اقتصادی روستاها را علاج نکنیم، نمیتوانیم روستاها را سرپا نگه داریم و مشاهده میکنیم که این مسئله منجر به مهاجرت افراد میشود. از طرف دیگر در شهر قم علاوه بر این مسائل، چون اصل جمعیت در خود شهر متمرکز است، باید اشتغال کافی برای جوانان فراهم شود، از اینرو صنعت یکی از مزیتها و ظرفیتها است و تلاش ما این بوده تا صنایع را گسترش دهیم. در چند سال اخیر برخی صنایع برای سرمایهگذاری به قم آمدند و کار خود را شروع کردهاند، اما بعد از مدتی به مسئله تحریمها برخوردند که این خود یک معضل بزرگ بود که برخی صنایع را به سمت کاهش فعالیت و تعطیلی برد. البته برای اینکه این مسائل به استان قم لطمه نزند، ما یک کیمتهای را در دفتر خود ایجاد کردیم تا آن کمیته پیگیر مشکلات کشاورزان و صنعتگران باشد تا اگر احیاناً مشکلی به وجود آمد، این کمیته سریعاً فعال شده و مسئولان و وزارتخانهها را دعوت کند تا مشکل ریشهیابی و حل شود. مثلا چندی پیش بیماری حادی برای طیور به وجود آمد و در قم به مرغداران لطمههای زیادی زد، از اینرو من با وزیر جهاد و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی صحبت کردم و کمیته مربوطه نیز فعال شد و در نهایت خوشبختانه حدود 5/17 میلیارد تومان برای جبران خسارات داده شد و حدود 5 میلیارد تومان نیز در آینده اختصاص مییابد. همچنین در بخش دامداران نیز به شیر تولیدی یارانه داده نمیشد و برای دامداران تولید شیر صرفه اقتصادی نداشت، از اینرو کمیته مربوطه جلساتی را با وزیر برگزار کرد و من نیز با وزیر و معاونت اول رئیس جمهور صحبت کردم که در نهایت حدود 400 میلیارد تومان برای این بخش یارانه اختصاص یافت. قطعاً باید هوای تولیدکنندگان، کشاورزان و صنعتگران را داشت. در شرایط کنونی محیط برای تولید کردن مساعد نیست و امور دیوانی کشور کمککننده نیست و همیشه باید فشار آورد و پیگیری کرد تا فضا فراهم شود. موضوع آب آشامیدنی قم با حمایت رهبر معظم انقلاب انجام شد * آقای دکتر لاریجانی حضرتعالی به غیر از ویژگیهای مشخص، مورد اعتماد و تایید بزرگان و مراجع و علاوه بر آن رئیس مجلس شورای اسلامی نیز هستید. حال آیا مسئولان قم از این ظرفیت استفاده لازم را برای حل مشکلات این استان کردهاند؟ آن چیزی که میتوانم در این رابطه بگویم این است که آن میزانی که آنها موضوعات و مشکلات را پیگیری کردهاند، من نیز حتما آنها را دنبال کردهام، البته برخی از مسائل حتما از منظر رئیس مجلس راحتتر قابل حل بوده است. به طور مثال موضوع آب آشامیدنی قم با حمایت رهبر معظم انقلاب انجام شد یا برای برخی از معضلات ایجاد شده باید وزرای مربوطه را صدا کرد و جلسه گذاشت تا مشکلات حل شود. برای شهر قم باید یک افق درازمدت در نظر گرفت * برخی میگویند که اگر شما نماینده شهر دیگری بودید و همزمان رئیس مجلس نیز بودید، مسئولان آن شهر خیلی بهتر میتوانستند از ظرفیتهای شما استفاده کنند، آیا چنین نگاهی را قبول دارید؟ البته غصه خوردن خیلی دردی را دوا نمیکند و باید برای آینده برنامهریزی کرد. برای شهر قم باید یک افق درازمدت را در نظر گرفت، از اینرو کارهای روزمره قابل حل هستند اما اگر یک افق درازمدت چه در حوزه شهرسازی و چه در حل مشکلات نداشته باشیم، نمیتوانیم در شرایط جدید پیشرفت کنیم. شرایط کنونی که گشایش در اقتصاد بهوجود آمده است، بدین معنا است که زمینه سرمایهگذاری داخلی و خارجی بیشتر فراهم است. حال مسئولان قم باید از خود سوال کنند که سهم ما از این گشایش چقدر است؟ قم از سرمایهگذاریهای خارجی به ویژه از سوی چین، اروپا و دیگر کشورها چه سهمی دارد؟ بنابراین اگر افق روشنی ترسیم شود، قطعاً میتوانیم در این بخشها توسعه پیدا کنیم. از طرف دیگر در قم مسئله توریسم مذهبی برای ما مهم است که این بدین معناست که ما باید در قم هتلهای زیادی بسازیم، بنابراین شهر قم سهمی برای استفاده از فاینانس دارد یا میخواهیم شهر ما ریلپایه شود، بدین معنی که خیلی از خطوط ریلی از جمله مترو و قطار بینشهری ایجاد شود که برای اجرای این پروژهها میتوان از فاینانس استفاده کرد. حتی من قول میدهم که پروژه مترو را هم میتوان با فاینانس اجرایی کرد. مهم این است که این مسئله تعریف و پیگیری شود. همین پروژه قطار تهران– قم- اصفهان در سختترین شرایط کشور از طریق فاینانس اجرایی شد. من در سفری که به کشور چین داشتم موضوع دو پروژه تهران-قم-اصفهان و قطار تهران-مشهد را مطرح کردم و توانستیم این دو را به صورت فاینانس اجرایی کنیم، بنابراین باید تعریف مشخصی برای افق مثلا 15 ساله آینده قم انجام شود و ثقل این برنامهها باید این باشد که محدوده شهر از وضعیت کنونی بزرگتر نشود، زیرا شهرهای بزرگ مشکلات زیادی دارند. این اصلا جالب نیست که بگوییم امسال حدود یک میلیون و چهارصد هزار نفر جمعیت داریم و در دو سال بعد این جمعیت به یک میلیون و ششصد هزار نفر خواهد رسید که قطعاً این موضوع گرههای مختلف و پیچیدهای را برای قم ایجاد میکند. همچنین برای مشکلات داخلی قم از جمله بیکاری باید سرمایهگذاری خدماتی و صنعتی مفصلی انجام دهیم که در این رابطه میتوانیم از ظرفیتهای عظیم فاینانس استفاه کنیم. من فکر میکنم و توصیهام این است که مسئولان قم اولویت خود را تعریف کرده و با هیاتهای خارجی مذاکره کنند. خودشان این مسائل را پیگیری کرده و صنایع خوبی را که متناسب با قم بوده و نیاز به مصرف آب زیادی ندارد، ایجاد کنند. * آقای دکتر، در شرایط کنونی رفتارهایی در استان قم صورت میگیرد که سرمایهگذار از منطقه فرار میکند. من این مسئله را رد نمیکنم و گاهی این موضوع اتفاق میافتد. قطعاً ما باید بسترهایی فراهم کنیم تا سرمایهگذار به سرمایهگذاری در استان ترغیب شود. فرض کنیم شخصی بخواهد در قم هتل بسازد، از اینرو باید مزیتهایی وجود داشته باشد تا در این بخش سرمایهگذاری کند، البته این مسائل باید به مرور حل شود. من ناامید نیستم، بلکه امیدوارم و به طور حتم میشود این مشکلات را حل کرد و مسئولان قم نیز خدوم بوده و زحمت بسیاری میکشند. خاطرات تلخ و شیرین نماینده قم درباره خدمت رسانی به این استان * آقای دکتر لاریجانی، در 8 سال گذشته آیا برای مردم کاری کردهاید که شما را خیلی خوشحال کرده باشد؟ بله. آن زمانی که مسئله آب آشامیدنی قم حل شد و اعلام کردند که آب شیرین وارد قم شده، برای من خیلی خوشحالکننده بود، زیرا این موضوع جزو مسائلی بود که میدانستم جنبه حیاتی برای قم دارد. * آقای دکتر، آیا برعکس این موضوع نیز اتفاق افتاده است که مشکلاتی از سوی مردم قم مطرح شود که شما را متاثر کرده باشد؟ بله. موارد متعددی در این حوزه بوده است. من گاهی که به منزل افراد مختلف میروم و فقری که در بدنه قم میبینم برایم بسیار متاثرکننده است. نمیگویم که این مسئله تنها مربوط به قم بوده، بلکه اگر میخواهیم در قم یک مدینه فاضله بهعنوان مرکز تشیع داشته باشیم، قطعاً نباید اینقدر فقیر وجود داشته باشد، که مثلا یک خانمی که کار قالیبافی میکند، بگوید که من از صبح تا 7 شب کار میکنم و تنها 360 هزار تومان حقوق میگیرم؛ حال این افراد چطور میتوانند با این مقدار حقوق زندگی کنند که غالباً 4 یا 5 سر عائله را میبایست غذا بدهند که این موضوع بسیار دردآور است و به طور حتم تا زمانی که حرکت رونق اقتصادی بهوجود نیاید، مشکلات حل نمیشود. در این حوزه یکی از جاهایی که در مسئله هستهای مناقشه بود و برخی آقایان جور دیگری فکر میکردند، اما من این نکته را میگفتم که ما یک مسئله نداریم، بلکه مجموعهای از مسائل وجود داشته و میبایست همه را با هم ببینیم. از طرف دیگر وقتی در شرایط تحریم قیمت تمام شده جنس 30 درصد اضافه میشود یعنی شما گران تولید میکنید و در عمل بازارهای صادراتی را از دست میدهید. ما نمیگوییم تمام مشکلات اقتصادی کشور مربوط به تحریم است، قطعا اینگونه نیست، یعنی مشکلات داخلی ما کمتر از مشکلات خارجی نیست ولی قبول کنید که تحریمها لطمات بسیاری را به اقتصاد ما میتوانست بزند که الحمدالله طوری حل شد که هم دانش هستهای را حفظ کردیم و هم تحریمها برداشته شد. البته برخی دوستان نمیدیدند که ما با چنین خطری مواجه هستیم، از اینرو در شرایط کنونی ما موظیم که شرایطی فراهم کنیم تا مردم با کرامت زندگی کنند. تشریح روند مذاکرات هسته ای در دو دولت گذشته/آمریکا از طریق سلطان قابوس پیغام درخواست مذاکره داد * یکی از مسائل موضوع هستهای و بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی بود. آن طوری که در برخی جاها گفته و قضاوت میشد این است که مسئله برجام با مدیریت جنابعالی در یک زمان کوتاه 20 دقیقهای تصویب شد. لطفا درخصوص روند بررسی این موضوع توضیح بفرمایید. البته ما همچین معجزه مهمی هم انجام ندادیم، زیرا برخی در کشور ظرف 2 ساعت نیز 300 مصوبه داشته اند! و این رفتار مورد تمجید عده ای قرار گرفت! اما این موضوع که بحث میکنیم مربوط به تصمیمگیری 20 دقیقهای در مجلس نبوده است. از اینرو نباید خودمان را به تجاهل بزنیم، زیرا مذاکرات اخیر هستهای حدود 3 سال و نیم طول کشید و این مذاکرات مربوط به این دولت هم نبود بلکه در پایان دولت قبل صورت گرفت. در آن زمان آمریکاییها پیشنهادی برای مذاکره دادند، زیرا مذاکرات با 1+5 به بنبست رسیده بود، از اینرو آنها از طریق سلطان قابوس پیغامی را برای انجام مذاکره به ما رساندند. در این رابطه جلسات بسیاری در سطح بالای کشور گذاشته و بحث شد که آیا ما این مسئله را پیگیری کنیم یا خیر؟ در این حوزه برخی افراد هم مخالف بودند ولی در کل نظام تصمیم گرفت که با شرط با آنها مذاکره کند و آن شرط این بود که غربیها حق غنیسازی در ایران با بپذیرند. در این رابطه خیلی رفت و آمد شد تا اینکه آمریکاییها نامهاش نوشته و در آن مطرح کردند که ما غنیسازی در ایران را پذیرفتیم. البته ابتدا شفاهاً در مذاکرات گفتند که ما غنیسازی در ایران را قبول داریم، از اینرو گروه مذاکرهکننده به ایران آمده و این موضوع را مطرح کردند، اما در نهایت به این نتیجه رسیدیم که پذیرش شفاهی فایدهای ندارد. در مرتبه دوم آمریکاییها نوشتهای دادند که آن نوشته امضا نداشت، باز هم بر سر این مسئله بحث شد و به این نتیجه رسیدیم که این نوشته نیز مورد قبول واقع نیست تا اینکه من سفری به عمان داشتم و نظر رهبر معظم انقلاب به سلطان قابوس داده شد و ایشان گفتند که من حتما این مسئله را حل میکنم و شما نیز مذاکرات را قطع نکنید. نامه رییس جمهور آمریکا به رهبر انقلاب/ تشریح جایگاه شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی در مذاکرات هسته ای سلطان قابوس بعد از مدتی نامهای نوشته و گفتند که من با آمریکاییها صحبت کرده و آنها حق غنیسازی در ایران را قبول کردهاند، اما باز هم ما نپذیرفتیم تا اینکه نامه رئیسجمهور آمریکا به رهبر معظم انقلاب ارسال شد. بعد از این مسئله برای هدایت مذاکرات هستهای شورایی بهوجود آمد که این شورا تا پایان بحث هستهای حدود 30 جلسه برگزار کرد و قطعاً این گونه نبود که یک عده بروند و مذاکره کنند، از اینرو در شورا تصمیم گرفته میشد که چگونه مذاکره شود، چه محورهایی مطرح شده و نتیجه مذاکرات مدام در شورا اعلام و براساس آن تصمیمگیری میشد. گاهی در مذاکرات مسیری طی میشد و بعد از بررسی در شورا مشخص میشد که مسیر طی شده غلط است و این راه دیگری بروند. * آیا این شورای مربوطه در حضور رهبر معظم انقلاب تشکیل شد؟ البته این شورا وظیفه مستقلی داشت، اما با این وجود بیش از 10 جلسه در خدمت رهبر معظم انقلاب تشکیل شد و ایشان چارچوبها را مشخص میکردند و خیلی از زوایای این موضوع مورد بررسی قرار میگرفت. من در بحث مذاکرات هستهای نمیخواهم بگویم که تمام خواستههایمان محقق شد، اما مذاکره برنامهریزی و فکرشدهای بود و در مذاکرات طبیعی است که بخشی از خواستهها محقق و بخشی نیز محقق نشود. از اینرو طرحی که به مجلس ارائه شد اینگونه نبود که ابتدا به ساکن تدوین شود، بلکه روی این طرح از قبل کار کارشناسی انجام شده بود. بعد از آنکه به توافق رسیدیم، این موضوع مطرح شد که در ایران چه نهادی تصمیم میگیرد. این موضوع بحث شد که آیا شورای عالی امنیت ملی تصمیم گیرد یا مجلس شورای اسلامی تصمیم میگیرد. از این جهت که مذاکرات هستهای جزو مسائل استراتژیک کشور است، حتما به تایید رهبری نیاز دارد و پرونده هستهای همواره در شورای عالی امنیت ملی بوده و مصوبات شورا میبایست به تایید مقام معظم رهبری برسد. علاوه بر این مجلس نیز نمیتواند جدا از این روند باشد، زیرا برخی از بخشهای توافق نیاز به قانون مشخص دارد، بنابراین در نهایت مشخص شد که هم مجلس باید نظر دهد و هم شورای عالی امنیت ملی. البته در اینجا اختلافنظر بود، به طوری که رئیس جمهور میگفت نیازی به اعلام نظر مجلس نیست و نظر ما این بود که اعلام نظر مجلس ضروری است. بهرحال این نظرات در خدمت رهبر معظم انقلاب مطرح و ارائه شد و ایشان نظرشان این بود که مجلس نظر دهد. از طرف دیگر بحث این بود که طرح مذکور را چگونه باید تنظیم کرد؟ آیا خود متن توافقنامه را باید تصویب کرد یا اینکه طرحی تدوین شود تا مشخص کند که این توافقنامه با چه شرایطی باید اجرایی شود؟ که در نهایت نظر دوم پذیرفته شد. البته تمام این مسائل در نظام بحث شد و چیزی نبود که ساده از کنار آن بگذریم و این مسائل تا تدوین طرح اولیه حدود 2 ماه به طول انجامید. واژه 20 دقیقه مباحث ظاهری است /برخی در مجلس خلاف وعده عمل کردند من به خاطر دارم قبل از اینکه این بحث در مجلس مطرح شود، در بخشهای مختلف نظام این موضوع مطرح شد، به طوری که در دفتر رهبری، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و مجلس این موضوعات مورد بحث قرار گرفت و حتی روسای فراکسیونهای مجلس را دعوت کردیم و در نهایت به توافقی رسیدیم که این طرح چه خصوصیاتی داشته باشد و حتی متن طرح میان دو فراکسیون طی دو روز بحث شد و مولفههای آن مشخص شد و قرار شد در برخی از موارد اختلاقی من جلساتی را با حضور افراد بگذارم که این جلسات نیز برگزار شد و در نهایت برخی ابهامات و اختلافات رفع و سپس به جمعبندی رسیدیم. منتهی در این مسئله نیز مانند برخی مسائل افراد خلاف وعده عمل و بداخلاقی کردند که این موضوع مشکل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
صفحات پیشنهادی
در سال 88 با معترضان گفتگو کردم؛ می شد در همان هفته اول ماجرا را حل کرد / کسی که مخالفتی دارد، با لنگه کفش نظر
رئیس مجلس گفت ما معجزه مهمی در بحث تصویب طرح برجام انجام ندادیم زیرا برخی در کشور ظرف ۲ ساعت نیز ۳۰۰ مصوبه داشته اند و این رفتار مورد تمجید عده ای قرار گرفت اما این موضوع که بحث می کنیم مربوط به تصمیم گیری ۲۰ دقیقه ای در مجلس نبوده و نباید خودمان را به تجاهل بزنیم به گزارش ازنگنه: ایران از سهم خود در بازار نفت صرفنظر نمیکند
در آستانه نشست سه جانبه ایران ونزوئلا و عراق زنگنه ایران از سهم خود در بازار نفت صرفنظر نمیکند وزیر نفت از برگزاری جلسه سه جانبه با وزیران نفت عراق و ونزوئلا در تهران خبر داد و گفت این جلسه امروز برگزار می شود به گزارش ایلنا بیژن زنگنه در حاشیه دیدار با کاخا کالادزه معاونعکسی قدیمی از لاریجانی در غار حرا !
عکسی قدیمی از لاریجانی در غار حرا ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱ ۳۳چه کسی بهتر از آیت الله آملی لاریجانی برای حضور در مجلس خبرگان است؟
شمال نیوز علامه حسن زاده آملی با تجلیل از جایگاه علمی رئیس قوه قضائیه آیت الله آملی لاریجانی را دانشمندی فاضل توصیف کرد که جان پاک و روح بلندی دارد و تدریس فقه و اصول او مایه خوشحالی و خرسندی است به گزارش شمال نیوز رئیس قوه قضائیه روز گذشته از علامه حسن زاده آملی عیادت و با ویاگر لیست فصل بعد را تأیید کنم یا نکنم، تبعات دارد! طاهری: داوری یک امر مقدس است/ به خودم اجازه نمیدهم در خصوص
اگر لیست فصل بعد را تأیید کنم یا نکنم تبعات دارد طاهری داوری یک امر مقدس است به خودم اجازه نمیدهم در خصوص صحبتهای دیگران اظهارنظر کنمسرپرست باشگاه پرسپولیس گفت داوری در فوتبال یک امر مقدس است و همه باید به آن احترام بگذارند به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس علیاکچرا کسی بازخواست نمیشود
چرا کسی بازخواست نمیشود اگر یکی از رسانه ها و یا یکی از منتقدین سوالی را نسبت به عملکرد یک مدیر مطرح کندبه دلیل نبود همین فرهنگ پاسخگویی مورد حمله شدید و بی رحمانه دیگران قرار میگیرد و متهم به انواعی از اتهامات میشود که کمترین آن اتهام سیاه نمایی و اتهام برخورد جناحی است به گاجرای طرح رایگان واکسیناسیون دام های روستاییان در بندرلنگه
اجرای طرح رایگان واکسیناسیون دام های روستاییان در بندرلنگه طرح رایگان واکسیناسیون دام های روستاییان در بندرلنگه اجرا شد به گزارش خبرنگار گروه استان ها باشگاه خبرنگاران از بندرعباس رئیس کمیته روستایی وعشایری شهرستان بندر لنگه گفت در این طرح ۵هزارو ۸۹۰راس دام علیهتحلیلگر عراقی در گفتوگو با فارس: تشکیل دولت تکنوکرات در عراق محال است/وزرای خارج از فراکسیونهای سیاسی تایید
تحلیلگر عراقی در گفتوگو با فارس تشکیل دولت تکنوکرات در عراق محال است وزرای خارج از فراکسیونهای سیاسی تایید نمیشوندتحلیلگر سیاسی عراق تشکیل دولت تکنوکرات در عراق را تقریبا محال خواند و گفت پارلمان این کشور وزرایی را که از بیرون فراکسیونهای سیاسی انتخاب شده باشند تایید نمیکنبشار اسد: اعتراض به حکومت حق هر کسی است/ هیچ حکومتی با تروریستها مذاکره نمیکند
بشار اسد اعتراض به حکومت حق هر کسی است هیچ حکومتی با تروریستها مذاکره نمیکند رئیسجمهوری سوریه در مراسمی با حضور و کلا و حقوقدانان این کشور درباره آخرین وضعیت سیاسی و نظامی این کشور سخن گفت آفتاب بشار اسد رئیسجمهوری سوریه عصر روز گذشته دوشنبه در جمع برخی وکلای سوری گفتمردم کسی را انتخاب کنند که خار چشم دشمنان باشد/ کسیکه عامدانه شورای نگهبان را زیر سوال ببرد جوان خون شهیدان را
امام جمعه موقت انار گفت وای بر کسیکه عامدانه در این مسیر انحرافی قدم گذاشت که آن فرد در روز قیامت جواب خون شهیدان را نمیتواند بدهد…به گزارش انارما حجت الاسلام حسینی نوه امام جمعه موقت شهرستان انار در خطبه های نمازجمعه این هفته با اشاره به آغاز ایام فاطمیه از شنبه سوم اسفند ضمن-
گوناگون
پربازدیدترینها