تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سپاسگزارى منافق از زبانش فراتر نمى رود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820407799




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تحلیل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از انقلاب مشروطیت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
تحلیل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از انقلاب مشروطیت
مشروطیت، اولین بار این فکر را که مملکت متعلق به مردم است، مردم هم در این‌جا حقى دارند و خواست آن‌ها باید تأثیرى داشته باشد، مطرح کرد.

خبرگزاری فارس: تحلیل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از انقلاب مشروطیت



اولین حادثه استثنایى بعد از ورود اسلام مسأله مشروطیت حقیقتاً درست باز نشده است. بعد از ورود اسلام به ایران، حادثه مشروطیت، یک حادثه استثنایى است؛ چون اولین بار بود که هم مردم و هم سلطنت مطلقه و حکومت استبدادى - که در آن، حاکم و پادشاه، کشور را متعلق به خودش مى‌دانست و مثل یک ملک شخصى با آن رفتار مى‌کرد - این را پذیرفته بودند؛ این در آثار بازمانده از سلاطین و حواشى‌شان و از تاریخ‌هاى ما کاملاً پیداست. مشروطیت، اولین بار این فکر را که مملکت متعلق به مردم است، مردم هم در این‌جا حقى دارند و خواست آن‌ها باید تأثیرى داشته باشد، مطرح کرد. در طول سال‌هاى متمادى، نهضت مشروطیت، اولین حادثه استثنایى بعد از ورود اسلام است. البته در ورود اسلام هم فضا به کلى تغییر کرد، اما خیلى زمان نگذشت که مجدداً همان شیوه‌هاى استبدادىِ گذشته به شکل دیگرى در کشور حاکم شد؛ لیکن مشروطیت این را شکست. بنابراین مشروطیت حادثه بسیار مهمى است. حادثه و تاریخ مشروطیت را تحریف کردند از اول، مثل خود حادثه، تاریخ آن هم دست کسانى افتاد که نیات خوب و سالمى نداشتند. همچنان که آن‌ها سریع آمدند خود حادثه را مدیریت کردند و زمام کار را به دست گرفتند و از یک امر مردمى با انگیزه‌هاى دینى و ملى، یک چیز وابسته به بیگانه و یک کشور طراحى شده طبق طراحی‌هاى انگلیسى - که آن‌روز تقریباً حاکم مطلق دنیا بود - ساختند، تاریخ آن را هم به همین ترتیب مدیریت کردند. شما مى‌فرمایید حق متدینین ضایع شده؛ اصلاً حادثه را تحریف کردند؛ قضیه دیگرى اتفاق افتاد؛ این‌ها آمدند قضیه را به همان ترتیبى که مى‌خواستند، تعریف کردند. اگر انسان به تواریخ مشروطیت نگاه کند،حقیقت مشروطیت - یعنى حادثه‌اى که بعد اسمش شد مشروطیت؛ اگرچه اسمش از اول مشروطیت نبود - در این‌ها اصلاً گم است. اگرچه شواهد و دلایل فراوانى بر اصالت آن واقعه در این کتاب‌ها هم وجود دارد - یعنى نمى‌توانند حرکت‌ها و فداکاری‌هاى مردمى و علمایى و شعارهاى دینى را منکر بشوند - اما آنچه از این حادثه استحصال کردند و آن را به عنوان تاریخ مشروطیت مطرح کردند، چیز غلط اندرغلطى است. در ایجاد مشروطیت، علما نقش اساسى داشتند در مسأله مشروطیت دو نکته وجود دارد که اگر روى آن‌ها تکیه کنید، مشروطیت به درستى خود را نشان خواهد داد: اول، نقش اسلام و انگیزه‌‌هاى اسلامى است که با حضور علما این معنا حاصل شد. البته دیگران هم در این نکته تردیدى ندارند، حتّى مخالفان هم اعتراف کرده‌اند؛ منتها همین را هم که در ایجاد حادثه مشروطیت، علما نقش اساسى داشتند، تحریف کردند. اگر علما در صحنه نبودند، چنین حادثه‌اى اتفاق نمى‌افتاد؛ کما این‌که در انقلاب اسلامى، با همه زمینه‌هاى مساعدى که وجود داشت، اگر علما وارد میدان نمى‌شدند و مرجعیت در صحنه حضور پیدا نمى‌کرد، چنین انقلابى مردمى اصلاً رخ نمى‌داد. حادثه مشروطیت متکى به مردم بود؛ مردم را هم جز علما هیچ عامل دیگرى نمى‌توانست به میدان بیاورد و به آن دفاع جانانه‌اى که از مشروطیت کردند، وادار کند. ضدیت مشروطه با اجنبى نکته دوم، ضدیت با اجنبى است. در تاریخ قاجاریه، حضور اجانب در ایران از ده‌ها سال قبل از مشروطه به‌صورت فعال شروع شده بود. واقعاً دل مردم از قضایاى زمان فتحعلى‌شاه و جنگ‌هاى ایران و روس و عهدنامه ترکمان‌چاى و بعد تحمیلات و زورگویى‌هایى که روس‌ها با ایرانى‌ها در طول این زمان داشتند، پُر بود. حافظه تاریخى مردم این‌ها را نگه داشته بود؛ این کاملاً مشهود و محسوس است. بعد انگلیسى‌ها وارد میدان شدند و فعالیت کردند، بعد هم رایگان شدن و دلداده شدنِ سران و عناصر حکومت نسبت به عناصر خارجى؛ این‌ها را مردم مى‌دیدند. همه بغضى که مردم به ظلمه آن زمان داشتند - حکام ظلمه، تعبیر رایج متدینین و مردمِ آن زمان بود - به‌طور مستقیم برمى‌گشت به خارجی‌هایى که با اینها همکارى مى‌کردند و از این‌ها امتیاز مى‌گرفتند و احیاناً به این‌ها کمک مى‌کردند. بنابراین خصوصیت ضد حضور بیگانه در مشروطیت، بسیار مهم است؛ این را نباید فراموش کرد. این همان چیزى بود که اولین ضربه را کسانى به آن زدند که طرف انگلیسى‌ها و سفارت انگلیس رفتند. به این ترتیب، در واقع انگلیسى‌ها با زرنگى و مهارتِ تمام آمدند و ضدیت مردم با حضور خارجی‌ها را آرام کردند؛ ولى مردم همیشه با حضور خارجی‌ها مخالف بودند. یکى از عناصر مؤثر در قضیه مشروطیت، بلاشک این موضوع است و انسان این را مشاهده مى‌کند. خیلى از روشن‌فکرهایى که با مشروطیت همکارى مى‌کردند، این بُعد را ندیده مى‌گرفتند.  البته بعضى هم ضد بیگانه بودند، اما بعضى هم بودند که این بُعد را ندیده مى‌گرفتند. این در حالى بود که تلألؤ و تشعشع تمدن غربى، همه را در مناطق ما و در دنیاهاى عقب‌افتاده غیراروپایى کاملاً مبهوت و مجذوب کرده بود؛ این بود که به شدت مجذوب آن حرف‌ها بودند. به نظر من روى این نکته باید تکیه شود و نشانه‌‌ها و دلایلش هم استخراج گردد. همچنین انحراف مشروطیت از همین طریق - که به حکومت رضاخانى منتهى شد؛ آن هم مستقیم به دست انگلیسى‌ها - برجسته و نشان داده شود. علما با یکدیگر هم‌نظر بودند همه علما در قضیه مشروطیت با یکدیگر هم‌نظر بودند؛ یعنى بین مرحوم شیخ فضل‌اللَّه و مرحوم بهبهانى و مرحوم طباطبایى در فکر و نظر تفاوتى وجود نداشت؛ اما دیدشان نسبت به واقعیت‌ها و به‌اصطلاح روش‌ها و تاکتیک‌هایى که فکر مى‌کردند باید عمل کنند، متفاوت بود. مرحوم شیخ فضل‌اللَّه انحراف را دیده بود؛ نمى‌شود گفت سید محمد طباطبایى یا مرحوم حاج سید عبداللَّه آن را ندیده بودند؛ چرا، آن‌ها هم مى‌دیدند؛ منتها فکر مى‌کردند باید با آن مماشات کرد تا بشود بر آن غلبه کرد؛ یعنى یک نوع سهل‌انگارى در برخورد با نفوذی‌هاى مشروطه در آن‌ها مشاهده مى‌شد، اما در مرحوم شیخ فضل‌اللَّه این معنا وجود نداشت؛ به همین جهت هم شیخ‌فضل‌اللَّه از همان زمان تا الان مورد تهاجم قرار گرفته است. به شیخ فضل‌اللَّه خیلى ظلم شده است واقعاً به شیخ فضل‌اللَّه خیلى ظلم شده است. اوایل انقلاب، من دیدم حتّى در محافل روحانى و نزدیک به خود ما هم همین تفکرات وجود دارد که چرا از شیخ فضل‌اللَّه صحبت مى‌شود؛ شیخ فضل‌اللَّه مخالف مشروطه بود! در حالى‌که او بلاشک مخالف مشروطه نبود؛ خودش در حقیقت جزو مؤسسین و مؤثرین مشروطه بود؛ خود او هم در همان لوایحى که نوشته و منتشر کرده، بارها و بارها بر این معنا تأکید مى‌کند و مى‌گوید من مخالف مشروطه هستم؟ من جزو مؤسسین‌ام. راست هم مى‌گفت؛ بلاشک او جزو مؤسسین و فعالان مشروطه بود.[1] پی نوشت: [1] . بیانات در دیدار محققان و دانش‌پژوهان تاریخ و اندیشه سیاسى حوزه و دانشگاه 13/05/1382. نویسنده:  حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نشریه معارف نهاد نمایندگی رهبری شماره 103. انتهای متن/

http://fna.ir/SYTM84





94/12/01 - 04:22





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن