واضح آرشیو وب فارسی:ایرانتو: دویچه وله: لیست ۳۰ نفره ای که از سوی اصلاح طلبان منتشر شده، تنها شامل چند نام آشنای اصلاح طلب است؛ محمدرضا عارف، سهیلا جلودارزاده، الیاس حضرتی، مصطفی کواکبیان و علیرضا محجوب شناخته شده ترین نام های این فهرست ۳۰ نفره هستند. در عوض علی مطهری، چهره سرشناس اصولگرا در این لیست جا دارد. علی لاریجانی که همیشه از شهر قم کاندید می شود، هنوز در هیچیک از لیست ها جا نگرفته، اما گفته می شود احتمالا نام او نیز در فهرست اصلاح طلبان قم خواهد بود. تهران اما مهم ترین پایگاه اصلاح طلبان است و از این شهر که ۳۰ کرسی در مجلس شورای اسلامی دارد، تنها ۵ نامزد شناخته شده اصلاح طلب کاندید هستند. آیا به این ترتیب می توان امید داشت که مردم تهران پای صندوق های رأی بروند و به لیستی رأی دهند که نام برخی از آنها را حتی یک بار هم نشنیده اند؟ اصولا در سراسر ایران می توان امیدی به ورود اصلاح طلبان به مجلس دهم داشت؟ محمد جواد اکبرین، روزنامه نگار و فعال سیاسی مقیم شهر لیون فرانسه در پاسخ این پرسش به این نکته اشاره می کند که لیست منتشرشده نه لیست اصلاح طلبان، بلکه فهرست مورد حمایت آنان است و در تمام فهرست های مورد حمایت اصلاح طلبان در سراسر کشور همین خصوصیت وجود دارد، یعنی وجود افرادی ناشناخته یا طیف هایی از اصول گرایان معتدل. اما به عقیده این روزنامه نگار ملاک آرایش لیست های اصلاح طلبان یک چیز است: «ائتلاف حداکثری برای مجلس حداقلی با هدف انزوای تندروها. یعنی هدفی که این حداقلخواهی دنبال میکند، انزوای تندروهاست. اگر به این شکل به ماجرا نگاه کنیم و اگر بپذیریم که جامعه هم با توجه به تجربههای تلخ پیشیناش به ویژه در دولتهای پیشین و دولت اخیر قبل از دولت آقای روحانی تصمیم گرفته که به این حداقلخواهی با هدف انزوای تندروها تن بدهد، فکر میکنم که این فهرستها بخت قابل توجهی برای رأی آوردن داشته باشند.» این در حقیت همان چیزی است که از آن با نام "رأی دادن سلبی" نیز یاد می شود، یعنی بالا بردن میزان مشارکت مردم به نفع چهره های معتدل و کمتر شناخته شده با هدف جلوگیری از ورود تندروها به مجلس. ولی آیا در جامعه ای مانند ایران این مکانیزم کار خواهد کرد؟ جواد اکبرین می گوید: «جامعه ما جامعهای تشکیلاتی نیست. این نگرانکننده است. یعنی وقتی اصلاحطلبان این فهرست را با همان هدف انزوای تندروها مورد حمایت قرار میدهند و بسیاری از افراد این فهرست ناشناختهاند، یا اصول گرایانی هستند که مردم از برخیشان سابقه چندان خوبی هم ندارند، ولی در هر حال بهتر از تندروها هستند، اگر جامعه تشکیلاتی باشد به این فهرست اعتماد میکند. در واقع مسئولیت این حمایت را بر دوش اصلاحطلبان می گذارد و به پیشنهاد آنها اعتماد میکند و رأی میدهد. اما اگر جامعه تشکیلاتی نباشد، این نگرانی وجود دارد که یک جاهایی اعتماد به بعضی افراد نکنند و در نهایت فهرست رأی نیآورد. اگر فهرست رأی نیآورد، قاعدتا آن هدف انزوای تندروها ممکن است محقق نشود. این نگرانی را نمیشود انکار کرد.» امید مردم تنها به سلامت انتخابات است محمد جواد اکبرین تاکید می کند که "مقدمات این انتخابات فاسد است. این انتخابات نه آزاد است نه رقابتی و هیچ یک از ضوابط مقبول و معیارهای بینالمللی موجه برای برگزاری یک انتخابات درست را ندارد". او می گوید امید مردم تنها به سلامت انتخابات است. اما آیا این انتخابات می تواند انتخاباتی سالم باشد و امکان تقلب در آن چقدر بالاست؟ با توجه به این موضوع که برگزار کننده انتخابات دولت حسن روحانی است. اکبرین در پاسخ به این پرسش به این نکته اشاره می کند که وقتی تمامی بازوهای اجرایی و نظارت در دست یک جناح باشد، مانند انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸، امکان وقوع تقلب بالا می رود، اما وقتی تمرکز قدرت وجود نداشته باشد و تا حدی استقلال قوا حاکم باشد، امکان وقوع تقلب پایین می آید. این شرایط در انتخابات کنونی حکمفرماست، یعنی بازوی اجرایی که دولت است با بازوی نظارتی که شورای نگهبان است همسو نیست. اکبرین نتیجه می گیرد: «با همان اطمینانی که میشود به تقلب انتخاباتی سال ۸۸ رضایت داد، با همان اطمینان میتوان گفت که آن اتفاق و در آن سطح امسال نخواهد افتاد، چون وزارت کشور و دولت آقای روحانی نقطه مقابل منویات شورای نگهبان هستند و این رویارویی کمک میکند که اجمالا سلامت انتخابات حفظ شود.» آیا مجلس دهم می تواند جلوی جناح اقتدارگرا بایستد؟ اگر پیش بینی محمدجواد اکبرین درست از آب در آید و انتخابات سالم برگزار شود و نیز میزان مشارکت مردم هم به حدی باشد که اصلاح طلبان و نیروهای میانه رو بتوانند اکثریت مجلس را در دست بگیرند، آیا مجلس دهم قادر به نقش آفرینی مثبت در روند توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران خواهد بود؟ آیا چنین مجلسی بر فرض تشکیل می تواند قدرت مطلقه ولی فقیه را لااقل در حوزه قانون گذاری تا حدی مهار کند؟ اکبرین معتقد است، از سال ۱۳۷۴ یعنی انتخابات پنجمین دور مجلس شورای اسلامی به این سو، تمامی رأی دادن ها سلبی بوده است یعنی مشارکت مردم در انتخابات نوعی "نه" بوده به جریان های دیگر به این امید که کم کم حوزه نفوذ جریان اقتدارگرا و رادیکال کمتر شود. اما این اتفاق به نظر آقای اکبرین نیفتاده و مردم هم روز به روز با این شیوه انتخاباتی از مطالباتشان دورتر شده اند. این وضعیت به نظر این روزنامه نگار نمی تواند پایدار باشد. او می گوید: «اینکه ما زمان میخریم و یک انتخابات دیگر را با رای سلبی برگزار میکنیم برای اینکه شاید ترکیبی متناسب با دولت به وجود بیآید، همه اینها بهخاطر این است که آن قدرت مطلقه مهار بشود و آن سرعتی که جریان تندرو به سمت ویران کردن آینده کشور دارد، جلویش گرفته بشود. اما علیرغم همه اینها من معتقدم اینها درمان نیست، اینها همه مسکن است و تا یک زمانی میشود به این روشها تمسک کرد.» در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ که منجر به انتخاب محمد خاتمی شد، بسیاری از تحلیل گران گفتند این انتخاب یک "نه" به دو دولت هاشمی رفسنجانی بوده است. سال ۱۳۷۸ و انتخابات مجلس ششم نیز "نه" دیگری بود به مجالس قبلی. انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و انتخاب حسن روحانی هم "نه" قاطعی بود به سیاست های عوام گرایانه محمود احمدی نژاد. با توجه به رد صلاحیت گسترده چهره های شناخته شده اصلاح طلب آیا انتخابات مجلس در هفتم اسفندماه امسال می تواند یک "نه" دیگر را به نمایش گذارد؟
جمعه ، ۳۰بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرانتو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]