واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت گفت: آقايان هاشمي و خاتمي كمترين مشكل را با همديگر دارند و اگر آقاي خاتمي بيايد چه رسمي و چه غير رسمي، قطعا مورد حمايت آقاي هاشمي رفسنجاني خواهد بود. علي شكوري راد عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت، نماينده مجلس ششم و عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت در گفتگوي تفصيلي در پاسخ به اين سئوال كه " در دورههاي گذشته هميشه دوم خردادي ها سراغ ميرحسين موسوي ميرفتند بعد او نميآمد و اصلاح طلب ها به ناچار سراغ كانديداي ديگري ميرفتند. اما در اين دوره، از قول آقاي مير حسين موسوي تلويحا اعلام كرده كه ميآيد؛ با وجود اين، گروه هاي اصلاح طلب رغبت چنداني به آمدن ايشان نشان نميدهند و كماكان اعلام ميكنند كانديداي آنها آقاي خاتمي است. برخي معتقدند آمدن آقاي مير حسين موسوي به منزله اين است كه ايشان آقاي خاتمي را گزينه كاملي براي كانديداتوري نمي داند. تحليل شما چيست؟"، گفت: : اطلاعات من منحصر به اخبار منتشر شده در رسانه ها نيست بلكه اطلاعات من از منابع نزديكتر و مطمئن تر است. آنچه شما گفتيد اصل و واقعيت ماجرا نيست. اصل قضيه اين است كه هم آقاي خاتمي تمايل دارد آقاي موسوي بيايد تا او نيايد و هم آقاي موسوي تمايل دارد آقاي خاتمي بيايد تا تكليف از او رفع شود. اما در اينكه هر دو براي حضور در عرصه انتخابات احساس مسئوليت ميكنند شكي نيست. اگر تا به امروز هم آقاي موسوي و هم آقاي خاتمي كانديداتوري خودشان را رد نكرده اند به اين دليل است كه رد كردن را شانه از زير بار مسئوليت خالي كردن ميدانند. شكوري راد با بيان اين كه " بر اساس دريافت هاي خودم، تحليلم اين است كه آقاي خاتمي در نهايت خواهد آمد"، اظهار داشت: آمدن آقاي خاتمي به منزله نيامدن آقاي مير حسين موسوي است. آقاي خاتمي براي آمدن آماده تر از آقاي موسوي است اما اين ميتواند تغيير كند. وي تصريح كرد: من مطمئنم كه آقاي خاتمي و آقاي موسوي همزمان با هم كانديدا نميشوند. عضو شوراي مركزي حزب مشاركت در پاسخ به موضعگيريهاي برخي گروههاي اصلاحطلب عليه سيد محمد خاتمي گفت: هر كسي كه راجع به اصلاحات صحبت ميكند و راه حلي براي پيشبرد اصلاحات ارائه ميدهد بايد ابتدا تعريف خودش را از اصلاحات ارائه كند. بنابراين اصلاحات مورد نظر آقايان عبدي و قوجاني با اصلاحات مورد نظر آقاي خاتمي لزوما يكي نيست. از نظر من، اصلاحات همان چيزي است كه خاتمي ميگويد. يعني تنها آقاي خاتمي هست كه رسماً اصلاحات را نمايندگي ميكند. البته افراد ديگري هم هستند كه از اصلاحات سخن ميگويند اما سخنان آنها غير رسمي است وآنچه ميگويند صرفاً نظر آنها به شمار ميآيد. شكوري راد افزود: مشكل اين دوره اصلاحات اين است كه هر كسي از ظن خودش يار اصلاحات شده است. به غير از خاتمي هر كسي از اصلاحات سخن ميگويد، غير رسمي بوده و از زاويه ذهن خودش درباره اصلاحات حرف ميزند. اين افراد هيچ وقت مثل آقاي خاتمي و بنام اصلاحات، 22 ميليون راي نياورده اند تا ما نظر آنها را نسبت به نظر خاتمي ارجح بدانيم. دوستاني مثل آقاي عباس عبدي و محمد قوچاني نميتوانند براي پيشبرد اصلاحات دستورالعمل صادر كنند زيرا حرف آنها حرف رسمي اصلاحات نيست. بنابراين نميتوانند بگويند چه كسي رهبر اصلاحات باشد يا نباشد. بر خلاف نظر اين دوستان، معتقدم كسي ميتواند دولت اصلاحات را تشكيل بدهد كه با راي مردم و تحت عنوان رئيس جمهور اصلاح طلب انتخاب شده باشد. وي تصريح كرد: از نظر من، اصلاحات يعني آقاي خاتمي. چرا كه آنچه ديگران بنام اصلاحات ميگويند چه بسا از درونش انقلاب در ميآيد، مماشات در ميآيد و مسائل ديگري غير از اصلاحات فهميده ميشود. خبرنگار پرسيد:" از حرف ها و مواضع كدام طيف از اصلاح طلب ها، انقلاب در مي آيد؟ از مواضع كدام گروه، مماشات در ميآيد؟"، كه شكوري راد پاسخ داد: در دوره اصلاحات بعضي از روزنامه هاي اصلاح طلب مطالبي را منتشر ميكردند كه اينها خواستههايي را خارج از چارچوب قانون اساسي مطرح ميكرد. اين خواستهها با اصلاحات ناسازگار بود. اما اين روزنامهها تحت عنوان اصلاحات اين خواستهها و مطالب را منتشر ميكردند. عضو شوراي مركزي حزب مشاركت در پاسخ به اين پرسش كه " فكر ميكنيد آقاي هاشمي رفسنجاني با آقاي خاتمي هست يا نه؟ بعضي ميگويند كار گزاراني ها دو طرفه بازي ميكنند؛ از يك طرف تعدادي از آنها اعلام ميكنند با آقاي خاتمي هستند و از سوي ديگر، طيف ديگري از كارگزاراني ها از آقاي كروبي حمايت ميكنند"، گفت: فكر ميكنم كه چارچوب هاي كلي مورد قبول آقايان هاشمي و خاتمي در زمينه توسعه كشور خيلي به هم نزديك است و مبرم ترين مسئله اي هم كه الان با آن مواجه هستيم وجود يك چالش جدي در مسير توسعه كشور است. بنابراين اينكه آقايان هاشمي و خاتمي به موضع مشتركي در زمينه توسعه كشور دست پيدا كنند به راحتي قابل پذيرش است. اين دو شخصيت كمترين مشكل را با همديگر دارند و اگر آقاي خاتمي بيايد قطعا مورد حمايت آقاي هاشمي خواهد بود چه رسماً و چه غير رسمي. شكوري راد در ادامه با اشاره به اينكه " حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب اشتراك مواضع زيادي دارند"، افزود: پيشينه همكاري سازمان مجاهدين و حزب مشاركت با همديگر بسيار زياد است چه در دوران مجلس ششم چه بعد از آن. سازمان مجاهدين و حزب مشاركت به لحاظ تشكيلاتي مكمل همديگر و نه رقيب يكديگرند. نيروهايي كه حزب مشاركت را تاسيس كردند و عضو سازمان مجاهدين هم نبودند سابقه زيادي در فعاليت هاي سياسي و جريانات انقلاب اسلامي داشتند. به علت ماهيت جبههاي بودن حزب مشاركت، تعدادي از اعضاي سازمان مجاهدين از جمله آقاي تاج زاده در تركيب هيئت موسس حزب مشاركت حضور داشتند. به عبارت ديگر، آقاي تاج زاده، هم عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين و هم عضو هيات موسس حزب مشاركت است. از نظر طيف بندي نيروهاي سازمان مجاهدين، آقاي تاج زاده ، مشاركتي ترين عضو سازمان مجاهدين است. البته نيروهاي ديگري هم هستند كه همزمان عضو حزب مشاركت و سازمان محاهدين هستند. وي وجود اختلاف نظر بين سازمان مجاهدين و حزب مشاركت را طبيعي خواند و گفت: يك نمونه خيلي مشخص از اختلاف نظر بين جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين بعد از انتخابات سال 84 مشاهده مي شود. آن زمان بعد از تشكيل جبهه دموكراسي خواهي، حزب مشاركت به اين جبهه پيوست اما سازمان مجاهدين نپيوست و اين به دليل مشي سياسي اين دو بود كه پيوندها را به كدام سمت هدايت كنند. سازمان مجاهدين بيشتر تمايل دارد كه با نيروهاي خط امامي پيوند برقرار كند اما مشاركت اين قيد را نداشته است يعني حزب مشاركت علاوه بر ايجاد پيوند با نيروهاي خط امام ارتباطاتش را مقيد به قيد خاصي نكرده و حتي با نيروهاي ملي مذهبي ، نهضت آزادي و بعضاً ملي هم همكاري هايي را در برخي زمينه ها داشته است. بنابراين سطح ارتباطات جبهه مشاركت وسيع تر از سازمان مجاهدين است و همين، تاثيراتي در برخي موضع گيريهاي اين دو تشكل بر جا ميگذارد. عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت با بيان اينكه" آنچه كه امروز به عنوان دفتر تحكيم وحدت وجود دارد هويت شفافي ندارد و اين هويت غير شفاف باعث شده كه كارآيي و توانمنديهاي تحكيم وحدت به شدت كاهش پيدا كند"، اظهار داشت: امروز اثر بخشي تحكيم وحدت در دانشگاه ها به حداقل طول حياتش رسيده است. انتقاد من به تحكيم وحدت ناشي از همين گسست تاريخي و انديشه اي بين پيشينه تحكيم وحدت با دفتر تحكيم وحدتي است كه امروز وجود دارد. شكوري راد در پاسخ اين پرسش كه پرسيد:" ايامي نه چندان دور، اصلاح طلبها و رسانههاي اصلاحات تند ترين حملات، انتقادها و تخريبها را عليه آقاي هاشمي رفسنجاني سازماندهي ميكردند. فكر ميكنيد آلان چه اتفاقي افتاده كه اصلاح طلبها موضعي كاملاً بر عكس اتخاذ كرده اند و پشت سر آقاي هاشمي قرار گرفته اند؟ اصلاح طلب ها تغيير كرده اند يا آقاي هاشمي تغيير كرده؟ البته با توجه به اين صحبت آقاي هاشمي كه گفته است اصلاح طلبها به آنچه من ميگفتم رسيده اند فكر ميكنم آقاي هاشمي بدون تغيير ارزيابي شود"، گفت: من فكر ميكنم كه تحول در هر دو طرف حاصل شده آقاي هاشمي آن موقع به توسعه سياسي بسيار بي توجه بود و از اين بابت ما هزينه هاي زيادي داديم و نهايتا دولت آقاي خاتمي وقتي با شعار توسعه سياسي آمد با استقبال مردم مواجه شد. اگر شعارهاي زمان آقاي هاشمي مورد انتقاد طيف چپ قرار ميگرفت به اين خاطر بود كه آنها ميگفتند اين شعارها به موقع و به درستي ارائه نشده است. آقاي هاشمي خواهان توسعه همراه با سرعت زياد بود. اما جناح چپ آن روز ها خواستار توسعه با عنايت به عدالت اجتماعي و سرعت كمتر بودند تا مردم فشار كمتري را متحمل شوند. بنابراين به نظر من انتقادهاي جناح چپ به آقاي هاشمي كاملا وارد و به جا بود ولي اين انتقادها زماني كه رنگ و بوي نفي كامل آقاي هاشمي و تخريب ايشان را به خود ميگرفت غير قابل قبول بود. آن دسته از جناح چپيها كه به طور كامل آقاي هاشمي را نفي كردند كاملا اشتباه كردند. وي ادامه داد: آقاي هاشمي، سرعت توسعه را درست تنظيم نكرده بود به همين خاطر در دوره دوم دولت خودش مجبور شد در سياستهاي تعديل خودش تعديل ايجاد كند و به يك عقلانيت جديدي رسيد كه همين عقلانيت به همراه برخي مواضع مردم گرايانه ديگر بعدها بستر را براي قضاوت عادلانه چپي ها در مورد آقاي هاشمي فراهم كرد. آقاي هاشمي اين نكته را فهميد كه بدون توسعه سياسي نمي شود توسعي اقتصادي را عملي كرد بنابراين اين رويكرد مثبتي نسبت به توسعه سياسي از خودش بروز داد و اينجا بود كه چپيها و آقاي هاشمي به هم رسيدند. به همين دليل زماني كه خاتمي بر سر كار آمد از بسياري از سياستها و نيروهاي دوران آقاي هاشمي استفاده كرد. خبرنگار در ادامه اين گفتگوي مشروح پرسيد:"آقاي شكوري راد! از منظر افكار عمومي، غايت و نهايت اعتقاد به اصلاحات و جريان اصلاح طلبي رسيدن به نقطهاي است كه اكبر گنجي به آن رسيده، افكار عمومي، حرف ها و رفتارهاي اخير آقاي گنجي را اوج و غايت اصلاح طلبي ميدانند. نظر شما درباره حرفهاي اخير اكبر گنجي در خصوص همجنسبازي، عبور از دين و امام زمان چيست؟" كه شكوري راد در پاسخ گفت: آقاي گنجي كاراكترش از همان ابتدا يك كاراكتر انقلابي و خواهان تغييرات اساسي بود. در حقيقت او يك انقلابي بود كه فقط لباس اصلاح طلبي پوشيده بود. سكوت و غفلت اصلاح طلبان از او درد سرهاي زيادي را براي جبهه اصلاحات رقم زد. من اساساً نه گذشته آقاي گنجي و نه حال او را اصلاح طلب نميدانم. وي تصريح كرد: اكبر گنجي از آن دسته به اصطلاح اصلاح طلبهايي بود كه در لباس اصلاح طلبي به دنبال انقلاب و تغييرات بنيادين در نظام سياسي، اجتماعي و ديني كشور بود. اگر چه آقاي گنجي از الفاظ و واژههاي اصلاح طلبانه استفاده ميكرد اما در بطن خودش انقلاب را پرورش مي داد. اكبر گنجي را به هيج وجه يك اصلاح طلب نميدانم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]