واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بازیهای رسانه ای وشگردهای مطبوعاتی اینبار به یاری بازیگران عرصه سیاست آمده است ودر شرایط بن بست مذاکرات سیاسی گروههای مخالف دولت( در هر دوجبهه اصولگرا و 2 خردادی)، اینبار با توسل به مخالفت چهره های شاخص سیاسی با ادامه زعامت احتمالی 4 ساله دولت نهم، شاهد طرح ایده وحدت ملی می باشیم. ریشه ایده وحدت ملی را می توان به زمانی بازگرداند که به رغم پیش بینی های اهالی سیاست وکارشناسان، دولت نهم کابینه ابتدایی خود را با چهره های نا آشنا بست تا بر هرگونه طرحی مانند دولت ائتلافی با حضورکلیه گروههای اصولگرا خط بطلان بکشد. سهم خواهی وزیاده خواهیهای برخی گروههای اصولگرا! از همان اوایل آغاز به کار دولت نهم آغاز شد ودر قالب عناوینی همچون تخریب رسانه ای، نگرانی از وضعیت آینده کشور، زیر سوال بردن طرحهای پیشنهادی دولت همچون سهیم هبندی بنزین- بنگاههای زود بازده و..، اختلاف نظر بین رییس جمهور با برخی وزرا وبرکناری آنها، اختلاف نظر برخی چهره های اصولگرای مجلس هفتم با دولت، ارایه لیستهای چندگانه انتخاباتی درانتخابات شورای شهر سوم وبه خصوص مجلس هشتم و... دنبال می شد ودر این میان شکست بازی رسانه ای جراید مخالف دولت درایجاد جو عمومی علیه دولت شکسات سنگین در دو انتخابات گذشته، باعث ایجاد احساس مشترکی بیبن اصولگرایان و2 خردادیها مخالف دولت در ارایه چهره ای ناموفق از دولت شد و از سویی با احساس رویگردانی مردم از برخی چهره های سیاسی در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، نیاز ب همطرح کردن چهره هایی احساس شد که اولا دارای وجهه سیاسی وکارشناسانه ای در بین مردم باشد وثانیا توان جذب آراء مردمی هر دو طیف اصولگرا و2 خردادی را داشته باشد. نگرانی از به زمین نشستن کشتی اصلاحات در صورت شکست احتمالی خاتمی ( در صورت کاندید شدن) باعث شد که برخی فعالین رسانه ای وسیاسی 2 خردادی با پیشنهاد به خاتمی، خواستار ایفای نقش وی در قالب یک رهبر و چهره کاریزما شوند وورود به این ماراتن نفس گیر را به چهره هایی دیگر بسپرند. چهره هایی که در صورت شکست در انتخابات، وجهه جبهه 2 خرداد بیش از پیش مورد هجمه مخالفان سیاسی قرار نگیرد. از سویی تلاش برخی نامزدهای احتمالی اصولگرا در ایجاد اجماع بین اصولگرایان بر سر کاندید واحد و عدم حمایت از کاندیداتوری مجدد احمدی نژاد، پای آنها را به جلسات محفلی زعمای 2 خرداد باز کرد تا ترفند توصیه شده از سوی برخی فعالین سیاسی ومطبوعاتی به خاتمی، در حال تحقق باشد. انتشار اخباری از دیدار قالیباف با برخی سران وفعالین 2 خردادی بر تقویت گمانه ها افزود و بعد ها نیزپروژه « دولت وحدت ملی» درنشریه شهروند رونمایی شد. حسن روحانی به عنوان چهره ای که مرتب در مجامع ومحافل از عملکرد دولت انتقاد شدید انجام می داد نیز می توانست گزینه مناسبی برای پیشبرد این هدف باشد. در این ایام نیز شاهد اظهار نظرهای برخی چهره های اصولگرا تحت عناوینی همچون: عدم اجماع بر سر کاندیداتور یاحمدی نژاد- احمدی نژاد تنها گزینه اصولگرایان نیست و.. نیز باعث تقویت گمانه زنیها شده بود. از سویی دیگر حضور برخی چهره های سیاسی اصولگرا در محافل سیاسی سران 2 خرداد وبالعکس از یکسو وعدم اعلام جدی دکتر احمدی نژاد برای حضور مجدد در صحنه و عدم فعالیت جدی ستادهای استانی رییس جمهور در زمینه انتخابات ( به رغم بالا گرفتن فعالیت دیگر ستادها) راه را برای پذیرش افکار عمومی در مورد ایده « دولت وحدت ملی» هموار می کرد. اوج قوت گرفتن این گمانه زنیها در همایش 30 سال قانونگذاری !!( به رغم گذشت 28 سال از آغاز به کار مجلس شورای اسلامی) و دعوت از آقایان هاشمی رفسنجانی، کروبی وخاتمی از ریاست مجلس وخبر دیدار چند هفته قبل مهندس باهنر ودکتر لاریجانی با میر حسین موسوی باعث رضایت خاطر طراحان وطرفداران ایده دولت وحدت ملی شده بود. در کالبد شکافی این قضایا باید گفت: ایده « دولت وحدت ملی» صورت موجه ومقبول شعار « نجات ملی» بوده که از طرف حامیان وفعالین ستاد های حامی کاندیداتوری آقای خاتمی عنوان شده بود وحتی پوسترهایی از خاتمی با عنوان « خدا کند که بیایی» با سوء استفاده از احساسات مذهبی مردم والقای تصور منجی از ورود خاتمی به صحنه انتخابات طراحی شده بود. سوال اینجاست آیا وحدت ملی جز در سایه خدمت رسانی به مردم، تلاش برای رفع موانع عملکرد نظام در حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی وو می باشد؟ آیا طرح زود هنگام مسایل انتخاباتی به رغم تاکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر عدم ورود زود هنگام به مسایل انتخاباتی با « وحدت ملی» سازگار است؟ آیا تجمع مخالفین سرسخت وتخریب گران دولت را می توان وحدت ملی نامید؟ آیا در این وحدت ملی جایی برای مردم وخواسته های آنها پیش بینی شده است یا طبق روالهای گذشته قرار است مردم به بازیگران مطیع در صحنه انتخابات وبینندگانی حیرت زده در بازیهای سیاسی تبدیل شوند؟ آیا نقش وجایگاهی برای مردم در این ایده پیش بینی شده است یا قرار است تنها ارزش مردم تا هنگام حضور بر سر صندوقهای رای محاسبه شود وبعد از آن نیز با فراموش شدن مرد ومشکلاتشان، شاهد نشست وبرخاست سیاسیون برای ایده « تقسیم قدرت» باشیم. آیا این ایده در بهترین حالت بیانگر تقسیم محترمانه قدرت آیند هبین جناحهای سیاسی فارغ از میزان موفقیت، تخصص وپایبندی به اصول وشعارهای مطرحه نمی باشد؟ وحدت ملی تنها زمانی تحقق می یابد که جایگاه واقعی مردم در نظر گرفته شود زیرا تنها با رضایت وحمایت مردم ( فراتر از اختلافات قومیتی ومذهبی) و رفع دغدغه های معیشتی و اجتماعی آنها ست که می توان شاهد تحقق وحدت ملی باشیم. در صورتی که روند فراموشی مردم قرار باشد اینباردر قالب ایده « وحدت ملی» آگاهانه یا از روی غفلت پیگیری شود، باید نگران بحرانهایی در زمینه کاهش مقبولیت نظام ودولت بوده که این خود سنگ بنای تخریب وحدت ملی و اغاز تفرقه ملی می شود. ازآنجا که هم اینک شاهدیم که در طی چندین سال گذشته دشمنان داخلی وخارجی با برجسته سازی تنوع قومیتی و مذهبی در داخل وار تباط دادن آنها با میزان محرومیت در مناطق مرزی در حال ایجاد گسلهای جتماعی- فراهنگی-سیاسی هستند و انتخابات نیز بهترین ماوا برای مانور دادن اینگونه مباحث می باشد ، پس اهتمام به جایگاه مردم به عنوان صاحبان وحامیان واقعی وبی ادعای نظام اسلامی و تلاش برای ورود به مسابقه خدمت رسانی به جای ورود به مسابقه رفاه طلبی ومردم گریزی را میتوان از زمینه های تحقق ایده « وحدت ملی» قلمداد کرد. تلاش برای گسل بین دولت وملت برخاسته از تئوریهای سیاسی- اجتماعی بعد از رنسانس در کشورهای اروپایی بوده و از سویی اهتمام بر قومیت به جای مذهب نیز از خطرات بزرگیست که وحدت ملی را خدشه دار و ناممکن می سازد. یادما نباشد کلام مولایمان امیرزالمومنین را که : رضایت خواص را بر رضایت عامه مردم ترجیح ندهید. هیچ قشری کم بازده تر وپرهزینه تر از خواص نیست. بر خواص جامعه اسلامیست که با تقدم رضایت خاطر مردم بر آرزوها واهداف سیاسی خود، زمینه وحدت ملی فارغ از جناح بندیهای سیاسی و مشارکت مردمی امیدوار ودلگرم به نظام اسلامی را فراهم آورند. مصطفی نمازیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 225]