تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833128432
از 19 آذر تا 19 دی با شهیدان عرفه
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
19 دي ماه سومين سالگرد شهادت سرلشكر پاسدار شهيد حاج احمد كاظمي و تعدادي ديگر از همقطارانش است. اين شهيدان بر اثر سقوط يك فروند هواپيماي نظامي(جت فالكون) در 19 دي ماه سال 1384 در حوالي اروميه به ديدار حق شتافتند. سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) ضمن گراميداشت ياد و خاطره اين شهيدان والامقام،نگاهي دارد به زندگي و فعاليتهاي اين شهيدان. سردار سرلشكر پاسدار شهيد پاسدار احمد كاظمي شهيد احمد كاظمي، فرمانده نيروي زميني سپاه در سال 1337 در شهرستان نجفآباد پا به عرصه وجود نهاد. دوران كودكي و نوجواني وي در كنار والدين و با تربيت آنان، عشق به اهل بيت (ع)، كار و تحصيل سپري شد. دوران جواني ايشان همزمان بود با اوج مبارزات انقلابي ملت بزرگ ايران عليه رژيم فاسد و وابسته پهلوي. در اين زمان حاج احمد نيز هم پاي مردم در اين مبارزات شركت كرد و به حدي در اين راه تلاش نمود كه در اسفندماه سال 1356 مصادف با ايام محرم به همراه حدود 50 نفر از مبارزان انقلابي شهر علم و تقوا (نجفآباد) توسط ساواك دستگير و مدتي در زندان شهرباني به همراه ساير زندانيان مورد ضرب و شتم شديد قرار گرفت. در اواخر همان سال با گسترش حركتهاي مردمي در سراسر كشور عدهاي از زندانيان آزاد شدند كه كاظمي نيز از جمله اين افراد بود. پس از پيروزي انقلاب، با توجه به شور و اشتياق وصفناپذير اين شهيد بزرگوار به مبارزه با كفر و ظلم، به اتفاق يك گروه پانصد نفري به سرپرستي شهيد گرانقدر محمد منتظري جهت فراگيري آموزشهاي چريكي و مقابله با اشغالگران قدس به صف مبارزين جبهههاي جنوب لبنان پيوست و تا پايان سال 1358 در آن خطه ماند. وي پس از بازگشت به كشور رسما به عضويت سپاه پاسداران در آمد. در بهار سال 1359 با تشديد مجدد بحران در مناطق غرب و شمال غرب توسط ايادي استكبار، بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره) فرمان بسيج عمومي جهت مقابله با مزدوران شرق و غرب را صادر كرد و كاظمي همراه با سردار شهيد غلامرضا صالحي در قالب يك گروه 60 نفري در اواخر ارديبهشتماه از خطه نجفآباد عازم كرمانشاه و سپس سنندج شد. وي حدود 7 ماه با جديت در عملياتهاي پاكسازي به مقابله با فتنهانگيزان پرداخت و در يكي از اين عملياتها در روستاي افراسياب در منطقه ديواندره از ناحيه پا مجروح و به شهر خود منتقل شد. هنوز زخمهايش التيام نيافته بود كه در اواسط آذرماه همراه با يك گروه 50 نفري در جبهههاي آبادان حضور يافت و فرماندهي يكي از مناطق عملياتي به عهده ايشان سپرده شد كه نقش مؤثري در اين منطقه و سپس عمليات شكست حصر آبادان ايفا نمود. از جمله فعاليتهاي برجسته حاج احمد در دوران دفاع مقدس ميتوان به تثبيت تيپ 8 نجف اشرف اشاره كرد، ايشان با جمعكردن انسانهاي بزرگي پيرامون خود اين تيپ را سازماندهي نمود. در اثناي جنگ، استعداد آن را تا سطح لشكر ارتقاء داد و آن را به يكي از مانوريترين يگانهاي دفاع مقدس مبدل ساخت. حاج احمد بخش عمدهاي از تجهيزات و جنگافزارهاي مورد نياز اين لشكر خطشكن را از غنايم به دستآمده از دشمن در نبردهاي مختلف تأمين مينمود و طبق بيانات سردار سرلشكر دكتر رحيم صفوي فرمانده پيشين كل سپاه در مراسم گراميداشت اين شهيد در نجفآباد: "بالندگي و حماسهآفريني لشكر 8 نجف اشرف را در عرصه نبرد با صداميان، بايد مرهون هوش، تدبير، شجاعت و قدرت فرماندهي وي( شهيد كاظمي) دانست." سردار حاج احمد كاظمي يار صادق و راستين سرداران شهيد باكري، زينالدين، خرازي، همت، بقايي و... بود و تمام وجود خود را وقف حضور در جبهههاي نبرد كرده بود و بيشك يكي از برجستهترين و مقتدرترين فرماندهان دفاع مقدس محسوب ميگرديد. وي در اكثر عملياتها و نبردهاي مهم براي بيرون راندن دشمن از خاك پاك ميهن حضوري فعال و تأثيرگذار داشت و كمتر عملياتي را ميتوان نام برد كه نام حاج احمد در حماسه آن ثبت نشده باشد. اين عزيز سفركرده يكي از تاكتيكيترين و خلاقترين فرماندهان سپاه بود به صورتي كه برنامهريزان عملياتهاي مختلف با اتكاء به هوش و توان اجرايي او، سختترين و پيچيدهترين طرحها را براي نبرد با دشمن ارايه داده و بنبستها را رفع ميساختند؛ به صورتي كه نقش مؤثر و فرماندهي ايشان و همرزمان شهيدش در عملياتهاي بيتالمقدس 1، فتحالمبين 2، رمضان 3، والفجر 8، كربلاي 5 و ... بارها طعم تلخ شكست را بر كام صدام و لشكريانش ريخت. حاج احمد در طول جنگ 8 ساله بارها تا مرز شهادت پيش رفت و 45 درصد جانبازي ايشان رهآورد دوران خون و حماسه است. سردار احمد كاظمي پس از پايان جنگ تحميلي در سال 1372 براي حفظ دستاوردهاي انقلاب به سمت فرمانده قرارگاه حمزه (ع) در شمالغرب كشور منصوب شد، ايشان با توجه به شناخت قبلي به خوبي دريافته بود ريشهي تمامي ناامنيها و مشكلات امنيتي اين منطقه، وجود گروههاي مسلحي است كه پايگاه اصلي آنها در عراق است و از حمايت شديد صدام برخوردارند، لذا با درايتي كمنظير و با كمترين درگيري فعاليت آنها را از فاز نظامي به سطح سياسي كشاند تا پس از اين نيز اين منطقه همانند ساير نقاط كشور از امنيت و آسايش برخودار شود. حاج احمد پس از خدمت در قرارگاه حمزه (ع) در سال 1379 به سمت فرماندهي نيروي هوايي سپاه منصوب و در طول 5 سال خدمت خود در اين نيرو، آن را از نظر سازمان، ساختار، سازماندهي و سازمان موشكي تا حد بسيار زيادي ارتقاء داد. آخرين حكم مسئوليت كاظمي، فرماندهي نيروي زميني سپاه بود كه بيستونهم مردادماه 1384 از سوي مقام معظم رهبري، فرماندهي كل قوا به ايشان تنفيض گرديد. در مدت تصدي حاج احمد در اين مقام، وي با بيش از 100 سفر به تمامي يگانهاي نيروي زميني سركشي نموده، وضعيت آنها را بررسي و در جهت تقويت يگانهاي صفي تلاش فراواني به عمل آورد. كاظمي فوق ليسانس جغرافياي سياسي و دانشجوي دكتراي دفاع ملي بود كه به پاس سوابق باارزش، فرماندهي عالي و قدمت مديريت بالا از دست مقام معظم رهبري سه مدال فتح دريافت نموده بود. سردار شهيد احمد كاظمي هميشه خود را از خيل عظيم كاروان شهدا جامانده ميدانست و به شدت در فراق ياران شهيدش دلسوخته بود. او همواره به آه و سوز خاصي از آنها ياد ميكرد و در آخرين روزهاي زندگي خويش به شدت از شهيدان باكري و خرازي ياد مينمود و از اين كه به شهادت نرسيده، اشك حسرت ميريخت. وي شب قبل از شهادتش در جلسهاي با حزن و اندوه فراوان ياران سفركرده خود را به خاطر آورد و گفت: "شهدا خيلي به گردن ما حق دارند، بايد تلاش زيادي بكنيم" و همگان را به زنده نگاه داشتن ياد و خاطره آنها سفارش نمود. فرداي آن روز نوزدهم ديماه 1384 (سالروز آغاز عمليات كربلاي 5) حاج احمد پس از سالها انتظار به سوي رفيق اعلي مهاجرت كرد و در شهر مهدي باكري (اروميه) اجر تلاشهاي بيوقفه خود را از خداي بزرگ گرفت. "و من يخرج من بيته مهاجرا الي الله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره عليالله". سردار سرتيپ پاسدار شهيد سعيد مهتدي جعفري سعيد مهتدي فرمانده لشكر 27 محمد رسولالله (ص) به سال 1337 در بخش پيشوا از توابع شهرستان ورامين متولد شد و تحت تربيت خانواده متدين و مذهبي رشد نمود. وي در طول مبارزات ملت غيور ايران به رهبري حضرت امام (ره) در جهت سرنگوني حكومت سرسپرده و ديكتاتور پهلوي و پس از به ثمررسيدن انقلاب، در دفاع از ارزشها و آرمانهاي آن نقش بهسزايي داشت؛ حضور آگاهانه و مخلصانه اين مجاهد خستگيناپذير و شجاع به مدت 113 ماه در مناطق بحرانزده غرب و شمالغرب و جبهههاي جنگ حق عليه باطل (در غرب و جنوب كشور) و كسب افتخار جانبازي (30 درصد) خود دليلي بر اين مدعاست. شهيد مهتدي همچنين در مدت حضور خود در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با خدمت در مناصبي مانند مسؤول اطلاعات و عمليات لشكر 27 محمد رسولالله (ص)، مدير طرحريزي جامع عمليات ستاد مركزي سپاه، مسؤول عمليات قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع)، معاون عمليات نيروي زميني سپاه و سرانجام فرماندهي لشكر 27 محمد رسولالله (ص) خدمات خالصانهاي را به نظام مقدس جمهوري اسلامي و ملت ايران عرضه داشته است. سردار سرتيپ پاسدار شهيد نبيالله شاهمرادي ( حنيف) شهيد نبيالله شاه مرادي (حنيف)، معاون اطلاعات نيروي زميني سپاه فرزند مرحوم حاج غلامعلي به سال 1341 در شهرستان چادگان اصفهان ديده به جهان گشود، دوران كودكي خود را در ميان خانوادهاي متدين و مذهبي پشت سر گذارد و تحصيل خود را در همان شهر طي كرد. از دوره دبيرستان؛ يعني سال 1356 همزمان با شروع نهضت انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني (ره) به همراه چندتن از برادران و دوستانش در مسير ظلمستيزي و عدالتطلبي قرار گرفت و حدود يكسال قبل از پيروزي انقلاب اسلامي با شركت در تظاهرات شهر اصفهان، چاپ و تكثير اعلاميهها و نوارهاي حضرت امام (ره)، شعارنويسي و ... ارادت خالصانه خود را به آن رهبر عظيمالشأن نشان داد و در مسير مبارزه، چندينبار مورد تعرض مخالفين انقلاب قرار گرفت؛ اما همچنان استوار و باصلابت به راه خويش ادامه داد. در سال 1357 همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي، همراه با تني چند از دوستانش كه تعدادي از آنها در جريان جنگ تحميلي به شهادت رسيدند، هستهي مركزي كميتههاي مردمي دفاع از انقلاب را تشكيل داد و جهت دفاع از نهال نوپاي انقلاب، سر از پاي نميشناخت و شبانهروز فعاليت ميكرد و همزمان به تحصيل علم ادامه داد تا اينكه پس از كسب مدرك ديپلم در سال 1358، جهت دفاع و حفاظت از ارزشهاي انقلاب اسلامي و پاسداري از خون شهدا به عضويت سپاه پاسداران درآمد و لباس سبز پاسداري به تن كرد و در هستهي اوليهي سپاه پاسداران فريدن (شامل شهرهاي فريدن، فريدونشهر و چادگان) به همراه تني چند از بهترين جوانان اين شهرستان مشغول به خدمت شد. شهيد شاهمرادي جزو آندسته از افرادي بود كه با آغاز بحران در كردستان با لبيك به نداي پير جماران براي مقابله به ضدانقلابيون رهسپار اين منطقه شد و با شجاعت، شهامت و اعتماد به نفس بالا وارد عرصه نبرد گرديد. هنوز غائله كردستان كاملاً سركوب نشده بود كه در شهريورماه 1359 با تجاوز لشكريان صدام به مرزهاي كشورمان ايشان با كولهباري از تجربه عازم جبهههاي جنگ با متجاوزين بعثي در جنوب و سپس غرب شد و طي سالهاي دفاع مقدس فعالانه از كيان اسلامي دفاع كرد و پس از آن در قرارگاه حمزه سيدالشهداء (ع) مشغول خدمت شد كه مدت 140 ماه حضور در جبهه و مناطق بحراني غرب و شمالغرب نشان از همت والاي وي دارد. طي حضور در قرارگاه حمزه (ع)، سردار حنيف بارها به مأموريتهاي خطير اعزام و مشاركت وي در صحنههاي مختلف موجب گرديد تا رييس جمهوري عراق آقاي طالباني و آقاي مسعود بارزاني از رهبران كردستان عراق و آقاي حكيم رييس مجلس اعلاي عراق نيز با ارسال پيامهاي تسليت، سوگوار شهادت سرداران رشيد اسلام كاظمي و حنيف باشند. سردار حنيف چندينبار تا مرز شهادت پيش رفت و در سال 1379 به تهران منتقل يافت و طي پنجسال در قرارگاه نصر، نيروي هوايي سپاه و در نهايت اطلاعات نيروي زميني سپاه مشغول خدمت شد و در اين مدت نيز موفق به اخذ مدرك كارشناسي علوم سياسي گرديد. بدون شك نيمي از فعاليتهاي اين سردار شهيد، خارج از وظايف اداري او و در جهت رفع محروميت منطقه فريدن و چادگان و مشكلگشايي و تسكين آلام مردم دردمند بود. او در اين رابطه يك لحظه آرامش نداشت و بسياري از مردم، ياد و خاطره او در حل مشكلات خود را از ياد نخواهد برد. فداكاري، مردمداري، شجاعت و مديريت وي نقل محافل و مجالس شهر چادگان بوده و خواهد بود و تلاش شبانهروزي او در جهت تأسيس فرمانداري چادگان هيچگاه از ياد مردم قدرشناس آن منطقه محروم نخواهد رفت. عشق آتشين وي به امام حسين (ع) كمنظير بود. همگان سردار حنيف را با پاي برهنه و سينهزنان در روز عاشورا به خاطر دارند. اعتقاد وي به عزاداري با معرفت و سازنده كه معرف شخصيت حقيقي سيدالشهداء (ع) باشد، زبانزد خاص و عام بود. شخصيت خوساخته، فرهنگي، علمي، مهرباني زايدالوصف همراه با شجاعت، جوانمردي، دينداري و مردمداري از او فردي بينظير در كل شهرستانهاي فريدن و چادگان ساخته بود كه به همين سبب تمام مردم او را از عمق جان دوست داشتند و سردار حنيف را پشت و پناه خود در تمام مصائب و مشكلات ميدانستند. فريدن كه زادگاه فريدون و كاوه اسطورهاي است، اينك حماسه حنيف را نيز به تاريخ خود افزود. جلوههايي از ارتباط عاشقانه او با مردم در روز تشييع جنازهي باشكوه وي تجلي يافت. عليرغم هواي بسيار سرد و بارش برف، هزاران تن از مردم شهر چادگان و شهرها و روستاهاي اطراف و دهها تن از ياران و دوستانش كه از اقصي نقاط كشور، گرد شمع سوخته وجودش، پروانهوار جمع شده بودند، تشييع جنازه بينظير و باسوز و گدازي كه فقط در روز عاشورا قابل رويت بود، برپاي نمودند. چهرهي داغدار تمام مردم چادگان و تمام كساني كه حتا يك برخورد كوتاه با آن شهيد عزيز داشتند، بسيار خاطرهانگيز است كه فقط اندكي از آن توسط دهها دوربين قابل ثبت و ضبط بوده است. او ققنوسوار ساخت تا از خاكستر او دهها جوان برومند برخيزند و آرمان و آرزوهاي والاي آن شهيد كه همانا عزت و سرافرازي ايران اسلامي بود را برآورده سازند. آري! او كه يك سرآسوده بر بالين ننهاده بود، اكنون در قطعه سرداران گلستان شهداي اصفهان در كنار همرزمانش آرميده است. روح بلند او به آسمانها پر كشيد تا در كنار پدر مرحومش و برادر شهيدش حجتالله و دهها تن از شهداي همرزمش از عرش بر فرش نظارهگر باشد. مادر داغديده و خواهر و برادرانش، و در كل تمام فاميل و دوستانش، لحظه لحظههاي با او بودن را فراموش نخواهند كرد. همسر صبور و مهربان او كه خواهر دو شهيد دوران دفاع مقدس است، داغي بزرگتر را تجربه كرد. دعاي همه در صبر بر اين مصيبت و اجر بينهايت، بدرقهي راه همسر و 3 فرزندنش باد. خداوند متعال روح پرفتوح اين شهيد بزرگوار و ديگر همرزمانش را با سرور و سالار شهيدان امام حسين (ع) محشور نمايد. سردار سرتيپ پاسدار شهيد غلامرضا يزداني شهيد غلامرضا يزداني، فرمانده توپخانه نيروي زميني سپاه به سال 1340 در شهرستان نجفآباد متولد شد. وي از همان اوان نوجواني به صف مجاهدان مبارازان انقلاب پيوست و به سهم خود در راستاي پيروزي انقلاب از هيچ تلاشي فرودگذار نبود؛ تلاشهاي بيوقفه و خستگينپذير اين شهيد والامقام در راه اسلام و دفاع از ميهن پس از پيروزي انقلاب نيز همچنان با عضويت در سپاه و مقابله با تهديدات داخلي و خارجي دشمنان ادامه يافت. 60ماه حضور شجاعانه در جبهههاي نبرد حق عليه باطل از او چهرهاي درخشان در تاريخ حماسه و دفاع ترسيم نمود. شهيد يزداني با مدرك فوقليسانس مديريت امور دفاعي در مدت خدمت خود در مسؤوليتهاي فرماندهي توپخانه قرارگاه حمزه سيدالشهداء(ع)، لشكر حضرت رسول (ص)، قرارگاه نصر، ظفر و سپاه يازدهم، فرماندهي تيپ 40 رسالت و فرماندهي دانشكده علوم و فنون توپخانه نيروي زميني و در نهايت در فرماندهي توپخانه نيروي زميني سپاه مشغول خدمت بود. ايشان به سبب سوابق باارزش و درخشان فرماندهي و مديريت خود موفق به دريافت سه مدال فتح از دستان مبارك مقام معظم رهبري، حضرت آيتالله خامنهاي "روحي لهالفداء" گرديده بود. سردار سرتيپ پاسدار شهيد سعيد سليماني شهيد سعيد سليماني، معاون عمليات نيروي زميني سپاه به سال 1338 در شهر تهران و در خانوادهاي متدين و مذهبي متولد شد. پس از پيروزي انقلاب، در بيستوپنجم خردادماه 1359 به عضويت رسمي سپاه درآمد و با آغاز تجاوز ارتش عراق به جبهههاي جنگ حق عليه باطل شتافت و همراه با لشكر 27 محمد رسولالله (ص) خدمت خود را آغاز نمود. فرماندهي گروهان، مسؤوليت طرح و عمليات و اطلاعات و عمليات و جانشين فرماندهي از جمله مناصب ايشان در لشكر 27 محمد رسولالله (ص) در طول جنگ بود. شهيد سليماني از جمله فرماندهان مخلص، بسيجي، شجاع و با شهامت دوران دفاع مقدس بود كه در مدت 90 ماه حضور در ميادين نبرد مأموريتهاي محوله را با جديت، پشتكار، تعهد و دلسوزي انجام ميداد. با اتمام جنگ، ايشان در ابتدا به سمت معاونت عمليات قرارگاه ثارالله تهران و سپس معاون عمليات نيروي زميني سپاه منصوب گرديد. سردار سرتيپ پاسدار شهيد عباس كروندي مجرد شهيد عباس كروندي، فرمانده پايگاه هوايي قدر و خلبان يكم پرواز به سال 1337 در شهر قم و در ميان خانوادهاي مذهبي چشم به جها گشود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با شكلگيري و تأسيس سپاه به جرگه پاسداران حريم ولايت و انقلاب پيوست. با وقوع جنگ تحميلي ايشان با توجه به اشتياق زيادي كه به حضور در جبهه داشت، عازم مناطق عملياتي شد و مدت زيادي در كنار ديگر همسنگرانش در مقابل متجاوزين عراقي به مقابله برخاست. شهيد كروندي پس از طي دورههاي چتربازي، دافوس و خلباني، به عنوان استاد خلبان هواپيماهاي فالكن و آنتونوف در نيروي هوايي سپاه انجام وظيفه ميكرد. وي از روحيه بسيجي و اخلاص بالايي برخوردار بود و هرگز از كار، تلاش و فعاليت شبانهروزي خسته نميشد. پشتكار، مديريت و مسؤوليتپذيري عامل موفقيت وي در مأموريتهاي محوله بود. از سوابق مسؤوليتي شهيد عباس كروندي ميتوان به جانشيني مديريت آموزشهاي خلباني، مدير آموزش خلباني، معاونت آموزش، مدير مستقل ايمني پرواز نيروي هوايي سپاه و در نهايت فرماندهي پايگاه قدر اشاره كرد. سردار سرتيپ پاسدار شهيد صفدر رشادي شهيد صفدر رشادي، معاون طرح، برنامه، بودجه مالي نيروي زميني سپاه در سال 1340 در شهرستان ساوه متولد شد. وي در بيستوهفتم شهريورماه 1358 به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد، با شروع جنگ تحميلي به جبهههاي جنگ حق عليه باطل شتافت و بيش از چهارسال از عمر خود را در مناطق جنگي سپري نمود. شهيد رشادي با مدرك تحصيلي فوقليسانس مديريت دفاعي، در طول خدمت خود در بسياري از مشاغل و مسووليتهاي صفي و ستادي سپاه، كارآمدي و توانايي مديريتي بالايي از خود نشان داد. جانشيني قرارگاه صاعقه نيروي هوايي، رييس تيپ 7 موشكي نيروي هوايي، معاون هماهنگكنندهي قرارگاه موشكي نيروي هوايي و در نهايت معاون طرح و برنامه و بودجه و مالي نيروي زميني سپاه، سابقه درخشان و روشن مديريتي اين سردار شهيد است. تعهد، پشتكار و جديت در انجام وظايف محوله، عملكرد بسيار موفق در مسووليتهاي محوله، سادهزيستي در زندگي فردي و خدمتي از جلوههاي روشن حيات مخلصانهي شهيد رشادي ميباشد. سردار سرتيپ دوم پاسدار شهيد احمد الهامينژاد شهيد احمد الهامينژاد، فرمانده دانشكده پروازي نيروي هوايي سپاه و كمك خلبان در سال 1341 در شهرستان سبزوار ديده به جهان گشود. وي در سال 1360 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شد و در جبهههاي نبرد حق عليه باطل حضوري فعال داشت. پس از پايان جنگ اين شهيد سرافراز پس از طي دورههاي تخصصي، آموزش زبان انگليسي، مربيگري و پرواز خلباني، به آموزش خلبانان سپاه پرداخت. شهيد الهامينژاد در طول خدمت خود در نيروي هوايي سپاه در مناصبي همچون مديريت هواپيمايي، معاونت نيروي هوايي، مسووليت عمليات پايگاه قدر نيروي هوايي، مديريت خدمات پرواز قرارگاه قائم نيروي هوايي، مديريت آموزش خلباني، معاونت آموزش نيروي هوايي و در نهايت جانشيني معاونت آموزش نيروي هوايي سپاه انجام وظيفه كرد. جديت، پشتكار، تعهد، دلسوزي، ويژگيهاي مثبت اخلاقي و مسؤوليتپذيري از خصوصيات اين شهيد بزرگوار بود كه موجب گرديد ايشان در سال 1384 به عنوان فرمانده نمونه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي برگزيده شود. سردارسرتيپ دوم پاسدار شهيد حميد آذينپور شهيد حميد آذينپور فرزند علي، مشاور و رييس دفتر فرماندهي نيروي زميني سپاه به سال 1342 در محمودآباد شاهيندژ استان آذربايجان غربي متولد شد. دوران كودكي و نوجواني وي در خانوادهاي مذهبي و مونس با جلسات قرآني، تحت تربيت والديني متدين سپري شد. شهيد آذينپور همزمان با اوجگيري مبارزات انقلابي مردم به رهبري حضرت امام (ره) همگام با ساير همشهريانش پا به عرصه جهاد و مبارزه نهاد و به سهم خود از هيچ كوششي در اين راه دريغ نورزيد. پس از به ثمرنشسن انقلاب اسلامي در ايران، شهيد آذينپور به خيل نيروهاي جهادگر پيوست و در فعاليتهاي مردمي مشاركتي خودجوش داشت و در اواخر سال 1362 به عضويت رسمي سپاه پاسداران درآمد و با جديت و درايت كمنظير به خدمت در اين نهاد مقدس مشغول شد. وي بخش زيادي از سالهاي دفاع مقدس را در جبهههاي جنگ گذراند و در تيرماه سال 1366، زمانيكه در منطقه سردشت حضور داشت حادثهي وحشتناك بمباران شيميايي اين شهر توسط متجاوزين بعث عراق به وقوع پيوست و بيش از هشتهزار نفر از مردم اين خطهي مظلوم مصدوم شدند، شهيد آذينپور با از خودگذشتگي فراوان به سرعت به كمك مصدومين و انتقال آنان به مناطق امن ميشتابد و در اين حين يكي از مجروحان تقاضاي ماسك وي را ميكند كه اين بزرگوار با ايثار تمام ماسك را به وي داده و خود بر اثر استنشاق گازهاي سمي به مقام والاي جانباز شيميايي (26 درصد) نائل ميآيد. شهيد آذينپور داراي مدرك كارشناسي ارشد مديريت دفاعي با رتبهي ممتاز و معدل 19/46 بود و در طول خدمت صادقانهاش در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در پستهاي مسؤول واحد نيروي انساني و فرماندهي گردان سيدالشهداء (ع) سپاه سردشت، مسوول مديريت مردمياري قرارگاه حمزه (ع)، جانشين معاونت نيروي سپاه دوازدهم، مسوول دفتر و مشاور فرماندهي قرارگاه حمزه (ع)، مدير تجزيه و تحليل و ارزشيابي بازرسي ستاد كل نيروهاي مسلح و در نهايت مشاور و رييس دفتر فرماندهي نيروي زميني سپاه انجام وظيفه نموده است. تدين و تقوا، ايثار و از خودگذشتگي، بزرگ منشي و اخلاص، ادب و معرفت، نظم و انضباط، جديت، رعايت حقالناس و ... از فضائل و ويژگيهاي اخلاقي اين شهيد بزرگوار است كه زبانزد همرزمان، دوستان و آشنايان ميباشد. شهيد آذينپور در سال 1367 ازدواج كرد كه ثمرهي آن دو فرزند است. وي در تاريخ1357/5/4 در قسمتي از نامهي حكيمانهي خود به پسرش مينويسد: "پسرم رازي را با تو در ميان ميگذارم كه اگر آن را در دورن خود بپروراني، جواب چراهاي خود را پيدا ميكني، در يك كلام،علي (ع) و فاطمه (س) رمز همه كارها هستند و توفيق در راه پيوستن به سلسله طيبه امامت و ولايت از الطاف خفيه الهي است. اگر يافتي و راه رفتي با آنها در دنيا با عزت و آخرت با سعادتخواهي بود و گرنه خدا ميداند. پس علي (ع) را بشناس، فاطمه (س) را بشناس، فرزند آن دو را پيدا كن و در زندگي آنها و ائمه اطهار (ع) دقت كن و بعد از عمر شريف آنها وجود نازنين حضرت بقيهاللهالاعظم (عج) را جويا باش و از آن طريق ولايت را پيدا كن و خود را بيمه كن و آنگاه چه شيرين در شب ظلماني كه سراسر دنيا را تاريكي فراگرفته با مشعل فروزان ولايت به سوي تكامل راه درست را خواهي پيمود و ..." همچنين در تاريخ4/11/83 در قسمتي از نامه خود به دختر كوچكش مينويسد: "فرزندم بكوش تا صاحب خرد شوي، اگر بخواهي به سعادت دست پيدا كني بايد همواره خود را براي رويارويي با مشكلات راه آماده كني و... .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 478]
-
گوناگون
پربازدیدترینها