واضح آرشیو وب فارسی:تیک: سیدمحمد غرضی ضمن بیان نظرات خود درباره انتخابات هفتم اسفندماه، این اعتقاد را بیان کرد که محسن هاشمی - فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی - 20 سال دیگر در این کشور رئیس جمهور می شود. روزنامه شرق گفت وگویی با غرضی منتشر کرده است که گزیده هایی از آن را در زیر می خوانید: - برای این در انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی ثبت نام کردم که 60 سال از عمر خود را فقهی عمل کردم و فقه را قوی تر و سامان یافته تر از قانون می دانم. قانون، آمریت حاکمیت بر جامعه را به همراه دارد، اما فقه، رضایت خالق و مخلوق را ارمغان می آورد. - من از اعضای محترم شورای نگهبان سؤال کردم که می خواهم برای خبرگان نامزد شوم و گفتند مانعی ندارد. ثبت نام کردم که امتحان بدهم. از من مدرک حوزوی خواستند، من گفتم مدرک حوزوی ندارم، ولی می توانم در امتحان شرکت کنم که بنا به هر دلیلی قبول نکردند. - به نظرم سیدحسن آقای خمینی هم احتمالا دچار همین مشکلات شده اند. ایشان هم موفق به شرکت در امتحان نشده اند یا معاذیر دیگری که خودشان می دانند. - در پاسخ به اینکه «اما کسانی هم بودند که امتحان ندادند و صلاحیتشان احراز شده است»: آنها مورد تأیید شورای نگهبان بودند، ولی ما مورد تأیید شورای نگهبان نبودیم. درست هم می گویند، من در اصفهان تحصیلات فقهی کردم، سپس به نجف رفتم، اما اصلاً در حوزه قم نبودم. این عزیزان یکدیگر را در قم می شناختند و از حوزه نجف خبر نداشتند. خلاصه من تأیید صلاحیت نشدم. - 15 میلیون نفری که سال 92 برای ریاست جمهوری به پای صندوق ها نیامدند، وزن سنگینی هستند. این وزن هرچه سنگین تر باشد، پیداست که قدرت سیاسی نتوانسته رضایت مردم را جلب کند. - اگر یک روز بتوانم قدرت سیاسی و به طور خاص مجلس را قانع کنم که در شورای شهر و خبرگان و مجلس شورای اسلامی هر کسی مخاطب خود را داشته باشد و کسی مجبور به رأی دادن به کسی که نمی شناسد نباشد، توانسته ام قدرت سیاسی را به قاعده اجتماعی نزدیک کنم. - این اتفاق برای تهران خیلی ساده است. کافی است تهران را به 30 منطقه مجزا تقسیم کنید و هر منطقه ای 5 یا 10 نفر کاندیدا داشته باشد. آن زمان تمام مردم شرکت می کنند. درحال حاضر می بینید یک نفر با 150 هزار رأی در یک شهر شش میلیونی انتخاب می شود که اصلاً پذیرفتنی نیست. - من از ابتدای انقلاب با هیچ گروه و دسته و جمعیتی چه از نظر شعار و چه از نظر عملکرد همراه نبودم. انقلاب بدون حزب و گروه پیروز شد و حزب ها و گروه بعد از انقلاب به وجود آمدند. من هم خودم را متعلق به قاعده جامعه می دانم و شعار همیشگی من مبنی بر اینکه چپ نمی تواند دولت را نگه دارد و راست ملت را، برای این دوستان گران تمام شده است. - دولت هایی روی کار آمدند که دست در جیب فقرا کردند. تمام عوامل سیاسی از این حرف آزرده اند؛ طبیعی است که با من همراه نمی شوند یا حرف های خیلی سنگین تر و سخت تری زدم که گفتم دولت های پس از مشروطه تا الان باعث تخلیه روستاها شدند و تا امروز 30 هزار روستا تخلیه شده است. - شعار انتخابی من این است که دولت و مجلس دست در جیب فقرا نکنند. - در پاسخ به اینکه « اگر رأی بیاورید برای ریاست مجلس کاندیدا می شوید؟»: هنوز که انتخابات برگزار نشده است. صحبت کردن در این مورد مقداری خارج از عرف است اما اگر همین طور پیش برود و احزاب و گروه ها در مجلس حاکم شوند، امثال من پنج نفر هم نمی شویم. - فراکسیون ها به جای اینکه توسعه سیاسی را به قاعده جامعه ببرند به رأس جامعه هدایت می کنند. فراکسیون ها فقط از حقوق خودشان دفاع می کنند. ما هیچ فراکسیونی را تاکنون ندیده ایم که توانسته باشد در مقابل دولت های متورم ایستادگی کند. - ماجرای واگذاری مخابرات از اساس خلاف شرع است. برای پیگیری همین حرف ها باید به مجلس بروم. بالاخره مجلسی ها هم مسلمان هستند. برای اینکه پدیده ای در جامعه شکل بگیرد، باید از گفتن ها شروع کنیم سپس به یک واقعه اجتماعی تبدیل شود و بعد عقول را همراه کنیم و بعد از آن غیرشرعی بودن را به سمع بزرگان برسانیم تا ان شاءالله به نتیجه برسد. در گذشته عده ای گفتند این حرف در مجلس تأیید نمی شود اما من گفتم این کشور توان دارد که دو کلمه حرف حساب و شرعی را بفهمد. - تهران را ان شاءالله به شش استان تبدیل کنیم تا به یک شهر غیرقابل کنترل تبدیل نشود. من از اینکه تهران یک روز به مکزیکوسیتی تبدیل شود می ترسم که در آن به راحتی آدم کشته شود و کسی مطلع نشود و این قدر موارد رانت و قاچاق و دزدی زیاد شود که قدرت سیاسی نتواند از پس حل آن برآید. در مکزیکوسیتی دو سال پیش 158 دانش آموز کشته شد. - علت اینکه این همه اعتراضات به شهرداری وجود دارد، این است که شورای شهر توان کنترل سیستم اداری شهرداری را ندارد. - در پاسخ به اینکه «اگر رأی نیاورید چه کار می کنید؟»: هیچ. مثل الان. زمان زیادی است بیکارم. من 60 سال است که بیکارم. وزارت و امثال اینها که شغل نیستند؛ سمت هستند و می گذرد. - در برابر این پرسش که «اخیراً و پس از سخنان 12 بهمن آقای هاشمی، گفت وگوی تندی با یکی از خبرگزاری ها داشتید که در آن گفته بودید آقای هاشمی کشور را ملک خود می داند. چرا چنین واکنشی نشان دادید؟»: آن خبرگزاری صحبت های من را تقطیع کرد. آن خبرگزاری می خواست رأی من را بین اصلاح طلبان از بین ببرد که البته تا حدی هم موفق شده اند. من گفته بودم آقای هاشمی کشور را مال خود می داند، آنان تغییر دادند و نوشتند ملک خود. آنها گفتند هاشمی تغییر کرده، من گفتم تغییری نکرده است. آنها گفتند کشور را مال خود می داند یعنی چه؟ من گفتم این کلمه هم بار مثبت دارد و هم بار منفی. البته بار مثبتش بیشتر است. - من معتقدم آقای هاشمی در تمام مقاطع سیاسی کشور نفر اول بوده است. آقای هاشمی روش خود را دنبال می کند. چنین آدمی بسیار توانمند و قدرتمند است. هاشمی 50 سال است نفر اول است. عده ای می خواهند هاشمی بشود خواجه نصیر اما او خواجه نظام الملک شد. هاشمی فیزیکی عمل می کند. - هاشمی در خبرگان بیشترین رأی را خواهد آورد و در آن مجلس نفوذ خواهد داشت. بدون اینکه بر صندلی ریاست بنشیند، ریاست خواهد کرد، چون رأی نفر اول با نفر دوم تفاوت فاحشی خواهد داشت. چه کسی در این کشور بدون هزینه کردن چنین توانی دارد؟ فقط هاشمی. آقای هاشمی تحولات را رصد می کند و بدون اینکه خودش حادثه ساز باشد، در رأس تحولات می نشیند. قطعاً برای خودش آینده هایی را هم متصور است. - 20 سال دیگر محسن هاشمی در این کشور رئیس جمهور است. آقای هاشمی هم گذشته، هم حال و هم آینده اش برنامه و حساب و کتاب دارد. شما روز هفت اسفند خواهید دید که درواقع چه کسانی رد صلاحیت شدند.
چهارشنبه ، ۲۸بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تیک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]