محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845557705
متن کامل پرسش های دانشجویان دانشگاه امام صادق از ضرغامی/2
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
هفته گذشته جلسه پرسش و پاسخ دانشجويي دانشجويان دانشگاه امام صادق عليه السلام با حضور مهندس ضرغامي پيرامون نقد و بررسي عملکرد سازمان صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران برگزار شد اما اغلب رسانه های خبری، به طرح چند خط از پرسش هاي تفصيلي دانشجويان، کفایت کردند. بسيج دانشجويي این دانشگاه پیرو این پوشش رسانه ای نامناسب، متن پرسش هاي دانشجويان اين دانشگاه از ریاست سازمان صدا و سیما را منتشر کرده است.بخش دوم متن کامل پرسش های دانشجویان دانشگاه امام صادق عليه السلاماز رئیس سازمان صداوسیما:صحبت هاي آقاي مهدي نيکجو:موسيقي، مقوله مبهم آقاي ضرغامي من تمام بحث هايم حول مسئله ي موسيقي را تحت سه عنوان گنجاندم يکي بحث فقهي مسئله ي مويسقي است يکي هم بحث هاي فني است که خود به دو شاخه تقسيم مي شود آقاي ضرغامي شما با يک مسئله اساسي و نه تنها شما بلکه همه ي آن هايي که با مسئله ي موسيقي سرو کار دارند مثل وزارت فرهنگ يا حوزه هنري و سازمان تبليغات، که فکر مي کنم اين مشکل از يک جهاتي خيلي هم ربطي به شما نداشته باشد آن است که به قول مقام معظم رهبري موسيقي يک مقوله مبهم شده است. و اين باعث شده است که يک سري بي ضابطگي ها و تعارضات و پارادوکس هايي که در سازمان مخصوصا در راديو پيش آمده که اين به مبهم بودن قضيه فقهي موسيقي بازمي گردد.من مي خواهم هم نگاه انتقادي داشته باشم و هم پيشنهاد ها و راهکارهاي خودم را ارائه بدهم. البته من نمي گويم کاري از سوي سازمان صورت نگرفته، بالاخره پژوهشگاه قم دارد کار مي کند، تهران دارد کار مي کند ولي اين اصلا جدي نيست. چرا؟ چون جواب نهايي که مسئولان سازمان در اين رابطه مي دهند اين است که ما در قضيه موسيقي هنوز با امر مبهمي روبرو هستيم و اگر کار شده پس اين پاسخ ها چه هست؟لزوم لجنه اي کردن بحث موسيقيمن به نظرم شما يک کار جدي که بايد انجام بدهيد و جدي تر پيگيري بکنيد بحث لجنه اي کردن اين مسئله است. نگاه بکنيد الان يک مشکل جدي که وجود دارد اين است که اساتيد بزرگ موسيقي از صدا و سيما به شدت دور هستند من با آن ها در ارتباط هستم و در کلاس هاي گروه موسيقي دانشکده هنر شرکت مي کنم. هم بزرگان موسيقي و هم فقها از اين قضيه کنار هستند و هيچ کدام ديگري را قبول ندارد. حالا من يک مزاحي هم بکنم. من با چند تا از بچه هاي گروه موسيقي دانشکده هنر دارم کار مي کنم به يکي از دوستان همين امروز ظهر که گفتم آقاي ضرغامي مي خواهد بيايد دانشگاه ما با توجه به اين فضاي کدري که در اين بين هست مي گفت آقاي نيکجو ما با شما رفيقيم و با هم کار مي کنيم ولي انصافا من هنوز شما را به عنوان يک رفيق صميمي نمي شناسم و من هنوز شما را نماينده دشمن مي بينم که آمده در خاکريز ما تا با هم کار بکنيم.حالا فايده اين لجنه اي شدن چيست؟ اول اينکه کم فاصله بين فقها و موسيقي دان ها کم مي شود. امروز يکي ازاساتيد دانشکده هنر مي گفت اصل بر اينکه من بد هستم و موسيقي خيلي بد است و ما را به عنوان يک چهره فاسق و فاجر مي شناسند مگر خلاف آن ثابت بشود و اين در هنر هاي ديگر کمتر است و با لجنه اي شدن اين فضا شکسته مي شود.ديگر اينکه با ضابطه هاي کلي مثل غنا حرام است، موسيقي لهوي حرام است چيزي روشن نمي شود. مثل اينکه در مورد پول هايي که از بانک مي گيريد فقيه بگويد اگر منتهي به عقود اسلامي بشود صحيح است والا فلا. اين چيزي را روشن نمي کند.پس اين لجنه اي شدن که شهيد مطهري به آن اشاره کرده اند و حضرت آقا هم در دانشگاه شهيد بهشتي در دوران رياست جمهوري شان درباره آن صحبت کردند خيلي از مشکلات را حل مي کند. من خودم يک کاري که کردم رديف هاي گوشه هاي ايراني را نوشته ام بعد تبيين کرده ام که در چهارگاه خيلي کلام مهم است لذا اگر کلام سخيف در آن به کار رود همان مي شود که فقها مي گويند موسيقي لهوي. وقتي من مي روم با فلان آقاي آهنگ ساز صحبت مي کنم مي گويد شما به من بگو من چه بخوانم؟ چه بزنم؟ اينکه شما بگويي موسيقي لهوي که اين روشن نيست.چرا رهبري بايد بگويد پخش موسيقي از صدا وسيماي جمهوري اسلامي دليل بر حليت آن نيست؟!نکته بعد که يک انتقاد جدي است آقاي ضرغامي اينکه مقام معظم رهبري و خيلي از مراجع تقليد بيايند بگويند قطعا پخش موسيقي از صدا وسيماي جمهوري اسلامي ايران دليل بر حليت آن نيست. چرا بايد اينطور بگويند؟ اگر ما آمده بوديم دقيق کار مي کرديم و ضابطه اي داده بوديم واقعا مقام معظم رهبري با آرامش خاطر به شما اطمينان مي کرد که آقا اينها دارند کار مي کنند، فقيه نشسته آنجا موسيقي دان نشسته. و وقتي يک موسيقي از فيلتر صدا و سيما بيرون مي آيد قطعا ديگر مشکلي ندارد نه اينکه مقام معظم رهبري بگويد پخش موسيقي دليل بر حليتش نيست. اين يک نقطه ضعف است.آقاي ضرغامي شما به يک پارادوکس خورده ايد. از يک طرف مي آييد چهره ماندگار برگزار مي کنيد و مثلا از آقاي دکتر پورتراب تقدير مي کنيد که اين خوب است و از آن طرف جايگاه و موقعيت و موضوع موسيقي در سازمان صدا وسيما روشن نيست که بالاخره چي؟موسيقي، ابزار پرکردن فواصل برنامه هاشما موسيقي را در صدا وسيما گذاشته ايد براي پر کردن خلا هاي بين برنامه ها. مثلا ساعت 2 تا 2:30 اخبار است و 2:45 يک فيلم داريم و حالا اين يک ربع را موسيقي بگذاريم و همين را هم بدون ضابطه انجام مي دهيد. مي آييد تاري را که استاد جليل شهناز در گوشه هاي دقيق ايراني زده پخش مي کنيد و عجيب است که اصلا دقت هم نمي کنيد که اين بيست دقيقه طول مي کشد نه يک ربع و بعد سر يک ربع قطع مي شود. يک برنامه اي بود در صدا و سيما که من دنبال مي کردم مي آمد بيات اصفهان را پخش مي کرد و گوشه هايش را مي گفت و استاد محمودي خوانساري هم مي خواند و بعد وسط اين هم تبليغ پخش مي کردند! مي دانيد اين چه را مي رساند؟ اينکه اصلا نگاه عالمانه به موسيقي وجود ندارد.البته من نمي گويم کاري نشده. انصافا از موقعي که آقاي ضرغامي رياست سازمان را به دست گرفته اند وضعيت موسيقي در تلويزيون بهتر شده ولي در راديو ساعت 7 صبح که براي صبحانه بلند مي شويم انصافا خيلي بد است و بايد جدي با آن برخورد شود و انقدر وضعيتش پايين بوده من ديگر به ديد نقادانه هم به آن نگاه نمي کنم.يک بحث ديگر اينکه شما با چه ضابطه اي صداي آقاي شجريان را پخش مي کنيد بعد آقاي عصار را پخش مي کنيد بعد هنوز زمان هست ديگر چه پخش کنيم؟ صداي ر. ن. پخش مي شود که من نمي دانم اصلا چه بگويم؟موسيقي فاخر، نه موسيقي لس آنجلسينکته آخر هم اينکه شما همه صحبت هاي مقام معظم رهبري را درباره موسيقي بخوانيد ايشان به شدت روي موسيقي فاخر تاکيد دارند و وقتي من اينجا مي گويم موسيقي که نمي خواهم موسيقي لس آنجلسي تبليغ شود نه اصلا منظورم اين نيست. موسيقي که مدنظر مقام معظم رهبري است موسيقي که صداي عدالت داشته باشد، موسيقي که به قول حضرت امام جنگ فقر و غنا را برساند. و الان شما به هيچ عنوان هيچ ضابطه اي در صدا و سيما راجع به اين قضيه نداريد.متن صحبت هاي آقاي عليرضا خدابخشي:صدا و سيما در جهت حاکميت گفتمان رهبري در کشور کار نمي کندمن از چيزي تعبير مي کنم به اسم حاکميت گفتمان رهبري در کشور که من معتقدم طبق قانون اساسي در کشور ما حاکميت بايد از آن گفتمان رهبري باشد و صدا و سيما به عنوان نهادي که مستقيما زير نظر رهبري کار مي کند و به قواي ديگر خيلي ربطي ندارد و مسئولش هم مستقيما توسط خود ايشان منصوب مي شود بايد تلاشش حاکميت گفتمان رهبري در کشور باشد. من در اين با شما بحث دارم که معتقدم صدا و سيماي ما در جهت حاکميت گفتمان رهبري در کشور کار نمي کند. مثلا مي گوييم گفتمان حوزه اقتصاد الان اصل 44 است و صدا و سيماست که طبق اصل مطالبه و پاسخگويي مسئولين – که ما يک سالي را هم به اسمش نامگذاري کرديم که فرهنگ سازي بشود ولي اين فرهنگ در صدا وسيما جاري نشد - بايد از اينها سوال بپرسد. در حيطه فرهنگ مثلا اگر ايشان فرمودند بايد کرسي هاي مناظره بايد تشکيل بشود و گفتند آزاد انديشي ديني بايد راه بيفتد اينها را بايد مسئولين حوزوي و دانشگاهي ما پاسخگو باشند که چقدر در راستاي آن حرکت کردند.عرايضي که بنده خدمتتان تقديم مي کنم چون اسم آزادي و اينها پيش مي آيد بايد تاکيد کنم که من نه يک روشنفکرم نه يک اصلاح طلب دوم خردادي هستم و نه از گروه هاي اصولگرا. نه، من به عنوان يک حزب اللهي دارم اينجا صحبت مي کنم که معتقدم طبق همين ادعا که بايد حاکميت گفتمان رهبري باشد بايد هرچه که ايشان فرمودند سر همان بحث کنيم و مناط و معيار همان باشد.پديده خودمعظم پنداري!ببينيد من از طرف ديگر حرف هايم تئوريک نيست. به سابقه اي که شما در صدا وسيما تشريف آورديد بنده هم بخش خبر معاونت سياسي مشغول به کار بودم و بحث اصلي من هم حاکميت گفتمان رهبري در کشور است. ما با يک پديده اي در کشور مواجه هستيم با نام " خود معظم پنداري"! بخش زيادي از مسئولين کشور همه را نمي گويم از جمله خود آقاي ضرغامي بعضي وقت ها يک احساسي به آنها دست مي دهد که رهبر کشور هستند و قرار نيست آنچه که رهبري دستور داده اند اجرا بشود و ديگران هم مي توانند موازي گفتمان هايي که ايشان در حيطه هاي مختلف تعيين مي کند، چيزهايي را مشخص بکنند.براي نمونه رئيس قوه قضائيه در شرايطي که رهبر معظم انقلاب بحث ثروت هاي بادآورده و مفاسد اقتصادي را مطرح کردند و راهکارشان را هم ارائه دادند در مقام يک ايدئولوگ و به صورت موازي بحث امنيت سرمايه گذاري را مطرح مي کنند در حالي که امنيت سرمايه گذاري گفتمان رهبري نبوده است. بله البته امنيت سرمايه گذاري واجب است و در پيام 8 ماده اي هم يک گوشه اي به آن اشاره شده ولي نه اينکه اصل بحث مبارزه و اصل 44 را تحت الشعاع قرار بدهد. پس صدا وسيما به جاي آنکه سخنراني هاي آيت الله هاشمي شاهرودي را با کوپن نفر دوم و سوم در اخبار پخش کند جا دارد که سوال هم بکند که اين تعارضش با اين صحبت ها چيست؟ ايشان تاکيدشان بر اين مسائل نبوده و شما از کجا اين تاکيد را پيدا کرده ايد؟يا نمونه اي ديگر رهبر انقلاب حدود 7-8 سال پيش بحث کاهش تعطيلات رسمي را در کشور مطرح کردند و در مجلس يک عده از نماينده ها مشغول فعاليت شدند و آمدند طرحي را بنويسند و به طور طبيعي از يک جاهايي مخالفت شد و عيبي هم ندارد اما در مجلس آقاي حداد عادل با آن روحيه مدارايي که با همه شخصيت ها و گروه ها دارند، شخصا تصميم گرفتند اين بحث از دستور کار خارج بشود. يعني رهبر انقلاب بيايند در مشهد در جمع عمومي از مسئولين بخواهند که بياييد تعطيلات را کم کنيد آقاي حداد عادل تشخيص مي دهند که فعلا تعطيلات مي تواند همين طور باقي بماند و فعلا صلاح نيست مطرح بشود.عرض من اين است که پيگيري مطالبات و خواسته هاي رهبري کجا بايد انجام بشود؟ شما متاسفانه به اين فرهنگ که گفتمان رهبري در کشور تضعيف بشود دامن مي زنيد. باز نمونه ديگر به رفت و آمد هاي شما و مديران شما به قم بازمي گردد. آقاي مهدوي به ما ياد داده اند که احترام علماي ضدانقلاب! را هم نگه داريد. ولي اينکه جنابعالي و مديرانتان هر هفته مي رويد ديدار مراجع تقليد، معاونت سياسي، معاونت پژوهشي، معاونت آموزشي و... من نمي دانم شما در قم دنبال چه مي گرديد؟! مگر ابهامي وجود دارد در کارهايي که شما بايد انجام بدهيد؟ تازه در بحث مرجعيت هم باز گفتمان رهبري حاکم نيست. وقتي بحث مرجعيت رهبر معظم انقلاب مطرح شد گفته شد که در حال حاضر بيش از 100 نفر شايستگي مرجعيت را دارند و مردم مي توانند رجوع کنند ولي گفتمان صدا و سيماي ما گفتمان جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين است و مثلا 7 تا از مراجع را جامعه مدرسين انتخاب کرده اند و 3 نفر را هم جامعه روحانيت انتخاب کرده اند و صدا و سيما روي اينها تبليغ مي کند اما جديدا در خود صدا و سيما ظاهرا يک عده مرجع شناسي دارند! و صدا و سيما تشخيص داده که مي تواند اينها را هم وارد بکند و مسئولينش هم مي توانند بروند رهنمود بگيرند! خوب به طور طبيعي وقتي اين همه دانشجوي حزب اللهي اينجا نشسته اند و سر يک بحث موسيقي به يک توافق نمي رسند شما اگر قرار باشد سر بحث موسيقي هر روز برويد در قم دنبال بحث موسيقي بگرديد اصلا کار شما کار فقهي نيست شما يک حکم مي خواهيد از رهبري که ايشان صريح و شفاف در اجوبه الاستفتائات بحث موسيقي و رقص را توضيح داده اند و اگر قرار باشد ما بگوييم با فقها نشستيم که نمي شود. فقها احترامشان واجب، کار علمي مي کنند و محصول علمي شان مي آيد گفتمان حوزه علميه مي شود اما نه اينکه سر بحث اجرايي مسئولين صدا و سيماي ما در قم دنبال مطلب بگردند.چندصدايي کجا رفت؟!يک نکته اي را هم بنده راجع به بحث خبر عرض کنم. حضرت عالي وقتي که به رياست سازمان انتخاب شديد يک شعاري را به عنوان چندصدايي مطرح کرديد و چون تقريبا همزمان هم بود با انتخابات رياست جمهوري و يک تجربه خيلي موفقي هم ارائه شد که اگر فضا آزاد باشد و اگر همه گروه ها بتوانند حرفشان را بزنند برنده حزب اللهي ها هستند يعني در جواب دادن و اينکه بتوانند از خودشان دفاع بکنند کم نمي آورند. امام متاسفانه هم آن شعارها از سوي شما فراموش شد و ديگر کسي اصلا کلمه چندصدايي را از شما نشنيد و در اين دو سه سال اخير کلا به فراموشي سپرده شد و انگار نه انگار که قرار بود در اين کشور چندصدايي باشد، حزب اللهي ها تحقير نشوند و حزب اللهي ها بلدند از خودشان دفاع بکنند که متاسفانه حضرتعالي به فراموشي سپرديد و نتيجه چنين بحثي اين است که در صدا و سيما در فضاي معاونت سياسي و خبر مقوله نقد و مقوله انتقادات و ايرادات خيلي کمرنگ ديده مي شود و اين به فضاي کشور ضربه خواهد زد و ما را دوباره به دوران بد زمان آقاي هاشمي رفسنجاني بر خواهد گرداند از لحاظ نقد.90 سياسي را از صدا و سيما شروع کنيدجمع بندي من هم اين است که چون شايد از اين جلسات معمولا چيز اجرايي و خوبي دستگير نشود من هم روي همان صحبت آقاي خورشيدي تاکيد مي کنم که جناب آقاي ضرغامي ما از شما هيچ چيز نمي خواهيم جز يک برنامه 90 سياسي و اگر ترس داريد از اينکه با مخالفت هاي متفاوت مواجه بشويد از خود صدا و سيما آغاز بکنيد يعني 10-20 جلسه اول آن مديران صدا و سيما و برنامه سازان در يک فضاي عادلانه اي نقد بشوند و فضاي سانسور هم ان شاء الله در آن نباشد.متن صحبت هاي آقاي سيد مجتبي امامي:من چند سالي افتخار داشتم در صدا و سيما در بخشي که شايد رهبري بيشترين تاکيد را در سالهاي اخير بر آن داشته اند يعني بحث مهندسي و ساخت پیام و برنامه ریزی محتوایی فعالیت کنم و همین جا هم درخواست می¬کنم که یا شما با رهبری صحبت کنید یا دوستان پیگیری کنند و آن سخنرانی ها به طور کامل بین همه دانشجویان پخش شود. متاسفانه این جزو سخنرانی هایی است که نه متنش و نه صدا و تصویرش دست دوستان نیست اگر دست دوستان باشد می توانند مطالبات خودشان را خیلی بهتر و دقیقتر بیان کنند.صدا و سیما ایران خودرو نیست.فکر می کنم امروز اکثر انتقاداتی که بر شما وارد شد [ناظر] به اجزای یک برنامه بود. خوب است همه دوستان بدانند که صداوسیما ایران خودرو نیست که چهار نوع اتومبیل بسازد بلکه صدواوسیما در هر لحظه و هر ساعت یک تولید نو می کند. صداوسیما ایران خودرو نیست که یک ماشینش مثلا سه هزار قطعه داشته باشد بلکه میلیونها قطعه و عنصر دارد که اینها در برابر هم قرار می گیرند و با هم یک برنامه را می سازند و مثل یک مصداقی از کالاها نیست که فقط با جسم ما سروکار دارد بلکه با روح ما سروکاردارد.این حرف ها را زدم تا اذعان کنم این امر و این مدیریت بسیار بسیار پیچیده است. ما هم قبول داریم شما هر چقدر انتقاد کنید من از قبل به دوستان گفته بودم که آقای ضرغامی از قبل جواب دارند. برای اینکه یک برنامه هزار بعد و هزار پیام دارد. شما دو پیام غلطش را می گویید و آقای ضرغامی هم سه پیام درستش را می گویند. یعنی به راحتی جواب شما را خواهند داد.آیا اصل واقعا اینجاست؟ ما باید اصل را به جای دیگری ببریم. مشکل صداوسیما اینجاست؟ چرا بچه ها می گویند این برنامه روح مذهبی ندارد و شما می گویید دارد؟ برای اینکه فکر می کنید سه پیام دینی داخلش گذاشتید دینی شد؟ و اینها این دینی بودن را احساس نمی کنند.رهبری بیشترین مایه را برای صداوسیما گذاشتند. لطفا آن برنامه ها را ببینید. ما در سخنرانی¬های رهبری هیچ سخنرانی نداریم که به نظمی باشد که برای صداوسیما انجام داده¬اند. تقریبا مثل یک برنامه ریزی استراتژیک صحبت کردند. تمام آن موارد را بیان کردند و گفتند چه کار کنید، مهندسی پیام را چه اعمالی انجام دهید و...ما قبول داریم آقای ضرغامی! حوزه ضعیف است. دانشگاه هم ضعیف است. دانشگاه امام صادق هم ضعیف است. شما هر چه این سوالها را مطرح کنید خوب است ما هم می فهمیم که خیلی چیزها را نمی دانیم. خوب است! این جلسه همینش خوب است که ما می فهمیم که به این آسانی نیست و شما هم رو همین امر تاکید دارید که به این آسانی نیست.آیا مسئله مدیریت یک سازمان ورود به همه سریالهاست؟ولی می گوییدعالمانه! ولی می گویید دین باید روشن بینانه ترویج شود. گیر من اینجاست. دوستان همه به سطح می روند این سازمان است که باید آن محتوا و برنامه ها را تولید کند. آقای ضرغامی! اگر قرار است این سازمان مدیریت شود چگونه باید اداره شود؟ آیا آقای ضرغامی باید از این سریال به آن سریال یکی یکی به تمام سریال ها ورود کنند؟ اگر دوستان توجه کرده باشند آقای ضرغامی به اکثر سریالها تسلط دارند. برای اینکه به همه آنها ورود کرده اند. آیا مسئله مدیریت یک سازمان ورود به همه سریالهاست؟ آیا ایشان باید همه این بار را یک تنه به دوش بکشند؟ برای همین است که این مسئله اینگونه شده است.مغز متفکر سازمان ضعیف استاگر قرار است این سازمان روشن بینانه اداره شود باید مغز متفکری داشته باشد. پس از صحبتهای رهبری و تاکیدات رهبری طی دو مرحله یک بخش، بخش نظارت در صداوسیما ایجاد شد و بعد بخش برنامه ریزی. و اکنون آقای ضرغامی معاونتی دارند با عنوان نظارت و برنامه ریزی. من تصریح می کنم الان این مجموعه باید مغز متفکر سازمان باشد. کسی اگر دو ماه با صداوسیما ارتباط داشته باشد کاملا این امر را می فهمد که ضعیفترین معاونتان معاون نظارت و برنامه ریزی است. اگر قرار است تکذیب کنید هیچ اشکالی ندارد. دوستان جلساتی که با معاونان دارند یک بار معاون برنامه ریزی را بیاورید در چنین جلسه ای. بنده نمی گویم که ایشان ضعیفند. ما همه ضعیفیم. هیچ کداممان از لحاظ علمی، حوزوی و دینی برای صداوسیمای جمهوری اسلامی هیچ نداریم! مشکل داریم!شما هر چه بگویید، آقای ضرغامی و دوستانشان ان قلت های مقابل دارند. ما نمی گوییم نادرست است بلکه درست است. من هم قبول دارم ولی باید یک جا به جمع بندی برسیم. در یک جا باید بگویم که مسئله چیست؟ چه چیزی بر چه چیزی اولویت دارد. چه چیزی اهم بر آن یکی است. آیا جلوگیری از ماهواره دیدن مردم اهم است یا دیگری اهم است. اینجا بحث اهم و مهم هاست. انتخاب ین بد و بدتر هاست.آقای مهدوی برای ما از امام علی – علیه السلام- ذکر کرده اند که عاقل کسی نیست که بین خوب و بد را تشخیص می دهد. بلکه عاقل آن کسی است که بین بدوبدتر را تشخیص می دهد. و انتخابها و تصمیم هایی که در صداوسیما انجام می شود. 99 درصد آن انتخابهای بین بد و بدتر است. ولی بر اساس چه ملاکی؟معاونت برنامه ریزی، هر روز بدتر از دیروز!ما ضعیف! حوزه ضعیف! اما چه کسی باید این امر را دنبال کند. آیا کسی غیر از شما باید این امر را دنبال کند؟ شما مصداق عملتان یعنی اولین عملی که می توانید انجام دهید این است که این حوزه سازمانی را تقویت بخشید. آیا این کار را کردید؟ طی دو سال گذشته که پی گیری کردم این مجموعه هر روز بدتر از دیروز شده است. الان همکاری کردم چون مشکل را در آنجا دیدم رفتم تا مشکل نظریش را حل کنم. به دنبال مشکل نظری آن رفتم چون شأن خودم را در آن حد دیدم.من در شوراهای سیاستگذاری شما چندین بار شرکت کرده ام. متن های شما را دقیقا خوانده ام. خیلی اوقات گزارشهای شما را تنظیم کرده ام. ولی آقای ضرغامی! مشکلات اینگونه حل نمی شود. شما سیره تان اینگونه بوده که وقتی مثلا گروهی می آمدند و می گفتند حرام است شما چهارتا روحانی از آن طرف می آوردید که می گفتند حلال است. شما هم می گفتید: شما به شما در، ما هم کار خودمان را می کنیم. واقعا از لحاظ علمی کار در صداوسیما اینگونه است. این مسائل را راحت حلش می کنیم. ولی کجا باید این را انجام دهد؟بازهم می گویم که ما ضعیفیم ولی شما باید مطالبه کنید. شما باید دانشگاه امام صادق را به عبارتی به صلابه بکشانید که آقا من جواب این را می خواهم. شما باید جواب این نظرها را پیدا کنید. متن صحبت های آقای مسلم نادعليزاده:آقاي ضرغامي وقتي که دير به دير تشريف مي آوريد در چنين مجامعي سوالات انباشته مي شود و بحث ها هم پراکنده مي شود و نتيجه اي هم گرفته نمي شود لذا سعي بشود که اين جلسات تکرار بشود.فقر مشاوران مذهبیمن هم نمي دانم از کجا واقعا شروع کنم، از فقر مشاوران مذهبي در صدا و سيما شروع کنم که شما مجبور مي شويد مثلا براي سريال حضرت يوسف برويد سراغ کساني که نه تخصص تاريخي دارند نه تخصص مذهبي دارند و تخصصشان فقط در بازار است و آن وقت فيلم ساخته مي شود با اين همه ايراد و انتقاد. نمي دانم از راديو جوان بگويم که با اين برنامه هايي که پخش مي کند انتقاد مراجع را هم در پي داشته.آيا برآيند محصولات صدا و سيما در جهت عدالتخواهي است؟اما من يک نکته اساسي دارم که خواهش مي کنم اين را پاسخ بدهيد، ما چه برويم سراغ قرآن، چه برويم سراغ مشي انبيا، چه برويم سراغ فرمايشات ائمه، چه برويم سراغ حضرت امام و رهبري مي بينيم که مساله اصلي در حوزه اجتماع در اين منابع مساله عدالت است. ديگر رهبري فرمودند امروز در صدر فهرست بلند مسائل کشور مساله عدالت است. اين يعني هم و غم ما برود سمت مساله عدالت. البته نه اينکه از مسائل ديگر غافل بشويم ولي جهت گيري کلي ما به سمت عدالت باشد. انصافا آقاي ضرغامي شما خودتان به عنوان يک مخاطب نه رئيس سازمان صدا و سيما اگر تلويزيون تماشا کنيد و يک ارزيابي و برآورد کلي داشته باشيد آيا واقعا برايند محصولات صدا و سيما در جهت عدالتخواهي است؟ يعني واقعا روحيه عدالت طلبي را دارد در ملت تقويت مي کند؟ دارد مسئولين را سوق مي دهد به سمت عدالت؟ يا نه حالا عدالتي هم هست؟! اصلا شما تعريفي از عدالت داريد؟ آيا واقعا برنامه اي داريد که جهت گيري هايتان به سمت عدالت باشد؟ ارزش هاي اسلامي محدود به اينکه اول اخبار صلوات بفرستيم نيست. اينکه شما قبل از اخبار حديث مي نويسيد خيلي خوب است ولي چه احاديثي مي نويسيد؟ احاديثي که غالبا ناظر به جنبه هاي فردي و اخلاقي است. يک حديث نمي نويسيد که مثلا جامعه را ببرد به سمت مطالبه پاسخ از مسئولين يا از وظايف مسئولين کشور سخن بگويد و خوب است که ما يک تحليل محتوا از احاديثي که ابتداي اخبار نوشته مي شود داشته باشيم تا مشخص شود جهت گيري به چه سمتي است.متن صحبت های آقای مجتبي احمدي:اشخاص مهم نیستنداز آقای ضرغامی تشکر می کنیم که بعضی از روحیه های انقلابی شان را حفظ کردند و صندلی هنوز زیاد برایشان نرم نشده! آقای ضرغامی بدون تعارف نه شما مهم هستید نه بنده مهم هستم نه آقای میرلوحی مهم اند و نه حاج آقای مهدوی مهمند و نه هیچ کس. در واقع اشخاص مهم نیست. امام به ما یاد دادند که من خادم ملتم. لذا از این بابت گفتم که می خواهم خیلی رک صحبت کنم. شما رهبر نیستید...آقای ضرغامی! من واقعا شما را رهبر سازمان صداوسیما نمی بینم. من شما را در سطح یک آدمی می بینم که می خواهد مسائل جاری و روزمره صداوسیما را اداره کند. بنده برای رهبر، نادرشاه افشار را مثال می زنم. بروید از لحاظ تاریخی نادر شاه افشار را بررسی کنید. کشور در اواخر زمان صفویه به هم ریخته و افغانها آمده اند هفت سال حکومت کردند. اما یکدفعه نادر می آید و در آن مدت کم، آن ملوک الطوایف ها را مهار می کند و کشور را به سمت هند و بصره می برد. البته به رویکرد نظامی اش کاری ندارم بلکه مدل رهبری را می گویم. این ملوک الطوایف¬ها هنوز هم در داخل هستند. این ملوک الطوایف¬های سیاسی یا قبایل سیاسی کنونی داخل کشور، عامل از بین رفتن انسجام داخلی و قوت نظام هستند.در یکی از این جنگها نادر می بیند یکی از این سربازها خیلی خوب می جنگد از او می پرسد وقتی افغانها آمدند تو کجا بودی؟ سرباز می گوید من بودم تو نبودی. ما الان بچه های خوب و کاربلد کم نداریم. اما شما امشب آمده اید می گویید آقا برنامه نود فرهنگی-سیاسی بسازید. شما اگر رویکردتان فعال بود خودتان به سراغ بچه ها می رفتید. صحبت من اینجاست: رویکرد منفعل، رویکرد فعال؛ استراتژی آفندی، استراتژی پدافندی.بهترین دفاع، حمله استشما امروز می گویید ما باید در برابر حملات رسانه و جنگ رسانه ای ماهواره ها دفاع کنیم. من می گویم بهترین دفاع، حمله است اما شما اهل حمله نیستید. چرا؟ الان می گویم چرا. امام حمله می کرد. استراتژی اش تهاجم بود. حضرت آقا گفتند در سیاست خارجی ما تهاجمی هستیم. یک نمونه بگویم، تعارف که نداریم. دولت آقای هاشمی رفسنجانی گفت تنش زدایی. کشیدیم عقب. چه شد؟ هر چه بیاییم عقب بیشتر ضربه می خوریم. یکی آمد و گفت نه خیر! تا کجا برد؟ تا کلمبیا، نیویورک، هولوکاست، نابودی اسرائیل و... آقای مولانا به عنوان پدر علم ارتباطات بین الملل، گفتند اصلا خود احمدی نژاد رسانه شده است. باز تاکید می کنم که احمدی نژاد هم برای ما مهم نیست. آقای احمدی نژاد هم سرباز عدالت است. دست از پا خطا کند به راحتی کنار می گذاریمش.شما انقلابی نیستید آقای ضرغامی!گفتم انقلابی نیستید البته برخی روحیات انقلابی را دارید. بله اشرافیت در رفتار شما نیست، می پذیرید که بچه ها بیایید با هم کار کنیم. اسم کوچک بچه ها را صدا می زنید و... ولی انقلابی نیستید آقای ضرغامی! اگر انقلابی بودید می رفتید بچه ها را جمع می کردید نه اینکه ما چقدر داد بزنیم آقای ضرغامی بیایید، ما حرف داریم. اگر انقلابی بودید رسانه انقلاب را رسانه انقلاب می دید.رسانه پیرو هستید نه رسانه پیشروخود امام در مورد رسانه ملی گفت: دانشگاه انقلاب. یعنی باید همه بچه هایی که بچه های انقلاب اند باید هم بیایند در این جا رشد کنند و هم خود اینها بیایند برای انقلاب گفتمان بسازند. اما شما شده اید رسانه پیرو. نشستید ببینید چه موجی در جامعه به وجود می آید و ماهواره ها چه می گویند. بعد یک خورده با عوض کردن آیتم های آن، برنامه بسازید. شما رسانه پیرو شده اید، رسانه پیشرو نیستید.من می گویم بیایید در این فاز کار کنید. البته این کار خیلی مفصل است و بنده وارد جزئیات نمی شوم ولی روندهایش را هم می توانم بگویم. لذا آقا گفتند خطرپذیری. اگر انقلابی نباشیم خطرپذیری نمی کنیم و حاضر نیستیم به خیلی از حوزه ها دامن بزنیم و مصلحت اندیش می شویم. خلاقیت، نوآوری، شکوفایی، فتح مناطق ناگشوده، اینها همه اش واژه هایی است که حضرت آقا گفتند. راضی شدن به وضعیت موجود! محافظه کاری! توجیه! من می گویم بچه¬های انقلاب و آقای ضرغامی که از بچه های انقلابند می آمدند و می گفتند من نمی خواهم توجیه کنم. من که رفتنی هستم و اصلا مهم نیستم. بله این مشکلات در رسانه صداوسیما هست. مشکلش من هستم. شمای حاج آقا مهدوی هم هستید. شما که دانشگاه امام صادق راه انداخته اید و بعد از 25 سال هنوز در مورد عدالت یک ذره حاضر نیستید کار کنید.با مردم صادق نیستیمآقای ضرغامی! چرا مردم به ماهواره ها رو می آورند؟ چون ما صادق نیستیم. مردم چرا برنامه نود را نگاه می کنند؟ sms هایش در ساعت 1و 2 نیمه شب به یک میلیون می رسد! چرا؟ چون صداقت دارد. ما صداقت نداشتیم که مردم از ما دور شدند. من می خواهم بگویم در عدالتخواهی باید صداقت داشته باشیم. اگر صداقت نداشته باشیم آقای فرزاد حسنی را روبروی آقای هاشمی در برنامه فوق العاده می گذاریم. ولی اگر صداقت داشته باشیم آقای فرزاد حسنی اصلا در قدوقواره این کار نبود. در انقلاب کجا بوده؟ تاریخ انقلاب را کجا می داند؟ این مهره ها را از کجا می فهمد؟ که بیاید در مقابل آقای هاشمی بنشیند و از آقای هاشمی بخواهد که آقای هاشمی پاسخگو باش! آقای خاتمی پاسخگو باش! آقای مهدوی کنی به عنوان یکی از بزرگان نظام که قرار بود برای نظام تولید فکر کنید شما پاسخگو باش!من می گویم ما اصلا صداقت در عدالتخواهی نداریم. اگر می خواهیم برویم سراغ عدالت این برنامه فرزاد حسنی و هاشمی رفسنجانی آدرس غلط است. این صداقت در عدالت نیست آقای ضرغامی! صداقت این است که منتقدین جدی آقای هاشمی و خاتمی و خیلی های دیگر در مقابلشان قرار گیرند. بچه های انقلاب اند که منتقد آقای هاشمی، آقای خاتمی و خیلی های دیگرند.لذا عدالت سیاسی مهمتر از عدالت اقتصادی است. «الناس علی دین ملوکهم»، «لا تصلح الرعیه الا بصلاح الولاه» و الی ماشاءالله که در جامعه شناسی سیاسی اسلام به ما گفته اند که «الناس بامرائهم اشبه من آبائهم». لذا به این مسئله هم توجه داشته باشید که آدرس غلط در عدالتخواهی ندهید.خبر مرتبط:متن کامل پرسش های دانشجویان دانشگاه امام صادق از ضرغامي/1
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1620]
-
گوناگون
پربازدیدترینها