واضح آرشیو وب فارسی:مهر: در بزرگداشت پدر شعرانقلاب عنوان شد؛
بزرگداشت حمید سبزواری، بزرگداشت شعر انقلاب است
شناسهٔ خبر: 3558811 - سهشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۸
فرهنگ > شعر و ادب
محمدحسن زورق در مراسم بزرگداشت حمید سبزواری گفت: بزرگداشت حمید، بزرگداشت شعر انقلاب است. او مرزهای شعر را درنوردیده است، چنان که انقلاب اسلامی ایران جهانی شده است. به گزارش خبرنگار مهر، پنجاه و هشتمین عصرانه ادبی خبرگزاری فارس برای پاسداشت حمید سبزواری پدر شعر انقلاب عصر امروز سهشنبه ۲۷ بهمن ماه با حضور خانواده این شاعر پیشکسوت و جمعی از اهالی ادب در خبرگزاری فارس برگزار شد. در ابتدای این نشست محمدحسن زورق گفت: استاد سبزواری هم ممتحن بود و عیار خوب و زشت را میسنجید و هم ممتحن بود و به وسیله آزمایش الهی آزموده شد و انشاءالله که در بارگاه الهی خدمات بیریای او پذیرفته شود. بزرگداشت حمید، بزرگداشت شعر انقلاب است. او مرزهای شعر را درنوردیده، آنچنان که انقلاب اسلامی جهانی شده است. وی افزود: حمید سبزواری در سال ۱۳۰۴ در عصر اختناق رضاخانی به دنیا آمد. او از آن دوران، دریافتهای شهودی داشت. دهه دوم عمر حمید از سال ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۴ ادامه پیدا کرد و دهه سوم زندگیاش نیز تا سال ۱۳۳۴ ادامه پیدا کرد که در آن شاهد مبارزات آیتالله کاشانی با استعمار انگلستان در عراق بود که بعد از آن آیتالله کاشانی به ایران آمد و مورد استقبال مردم ایران قرار گرفت. در سالهای پایانی همین دهه بود که حمید سبزواری، کودتای ۲۸ مرداد را به همراه کنار گذاشتن مصدق مشاهده کرد. دیدن همین وقایع بود که باعث شد حمید به همه حزببازیها و بند و بستهای جناحی بدبین شود. زورق در ادامه گفت: چهارمین دهه عمر سبزواری از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۴ را دربر میگیرد. او در این دهه شاهد است که زبانها را بریده و قلمها را شکستهاند. در این روزگار بود که مردی به نام روحالله برخاست و حمید تمام آرزوهای خود را در سیمای این مرد دید. دهه پنجم این شاعر به سال ۱۳۵۴ منتهی میشود. او میبیند که امام خمینی(ره) در نجف درس ولایت فقیه میدهد و اعلامیههایش به ایران میرسد؛ مردم در فقرند ولی شاه دم از تمدن ۲۵۰۰ ساله میزند. در این زمان مرد دیگری از مزینان برمیخیزد که از دو روحانی دم میزند؛ امام خمینی(ره) و آیتالله خامنهای؛ این مرد کسی جز دکتر شریعتی نیست. قلب حمید میتپد و ششمین دهه عمرش به سال ۱۳۶۴ منتهی میشود که در آن شعرهایش را به وسیله دوستانش به ویژه حسین شمسایی به گوش مردم میرساند. این محقق در ادامه گفت: حمید در سال ۱۳۵۹ به جبهه میرود، شعر میسراید و شعر میخواند. او درباره موضوعاتی از جمله ایثار و شهادت و همچنین علیه خیانتهای بنیصدر شعر میسراید. هفتمین دهه از عمر سبزواری از سال ۱۳۶۴ تا سال ۱۳۷۴ و هشتمین دهه نیز تا سال ۱۳۸۴ ادامه مییابد. در همه این سالها حمید، همچنان حمید است؛ یک اسلامگرای انقلابی؛ یک انقلابی مسلمان؛ یک پیرو دست از جان شسته خمینی و خامنهای. ولی بعضی از دیگران، دیگر آن کسانی که بودند، نیستند. سفرهها رنگین شده است. حمید خشم خود را فرو میخورد. ولی لحظه لحظه میکاهد و ذره ذره ذوب میشود. نهمین دهه از زندگی او تا امروز ادامه یافته است. زورق در پایان سخنانش گفت: حمید به شمعی میماند که به پای انقلاب سوخته و آب میشود. تعداد کم حاضران در این برنامه باعث تأسف است در ادامه این برنامه حمیدرضا شاهنگیان شاعر گفت: اگر امروز برای یک کارتن تلویزیونی، برنامه گذاشته بودیم جمعیت بیشتری به این سالن میآمد. تعداد کم حاضران در این برنامه باعث تأسف است. اگر قرار باشد تاریخ شعر انقلاب را بنویسیم، بدون اسم سبزواری، خلاء بزرگی در آن وجود خواهد داشت. او در شعرش متبلور شده است. شعر حمید، نشانگر ایمان، صداقت، بینش و آیندهنگری است. در هر شکلی که شعر سروده است، به اعتقاد کارشناسان آثار کمنظیری تولید شده است. وی افزود: در سال ۳۲ که کودتای ۲۸ مرداد نتیجه داد، سبزواری بیست و چند سال سن دارد، اما شعرهایی گفته که من در ۶۲ سالگی واقعاً حیران میمانم. دوست داشتم امروز چند هزار جوان اینجا بودند تا از آنها میپرسیدیم شما امروز در ۲۸ سالگیتان چه کار میکنید؟ سبزواری در ۲۸ سالگیاش اشعاری با این میزان تاثیرگذاری سروده است. شاهنگیان در بخش دیگری از سخنانش گفت: هر اتفاق مهمی که میافتاد، حمید سبزواری جلوتر از همه دربارهاش شعر میسرود. چند وقت پیش در محفلی گفتم اگر حمید سرحال بود، درباره اتفاقات اخیر منا و عربستان حداقل دو شعر میگفت که از رادیو پخش میشد. در ادامه شیرینعلی گلمرادی از دیگر دوستان حمید سبزواری گفت: من، حمید سبزواری را از آن سالهایی شناختهام که اشعارش در مجلات و مطبوعات چاپ میشد. آن زمان چاپ شعر در مجلات رونق خوبی داشت و شرایط مانند امروز نبود. گلمرادی در ادامه به غزلخوانی پرداخت. شعر سبزواری قبل از انقلاب غزل حماسی بود دیگر سخنران این برنامه حسین شمسایی بود که ابتدای سخنانش گفت: حمید سبزواری بیش از آنچه برای ما شناخته شده باشد، برای نسل امروز و فرهیختگان و حتی در بیرون مرزها، در تاجیکستان، افغانستان، هند، لبنان و فلسطین شناخته شده است. به یاد دارم در دوران دانشجویی سالهای پیش از انقلاب بعدازظهرها به مسجد هدایت و محضر آیتالله طالقانی میرفتم. آنجا بود که با حمید سبزواری آشنا شدم و جلسات شعرخوانیمان در سالهای ۵۳، ۵۴ و ۵۵ شکل گرفت. این جلسات تا بعد از انقلاب ادامه پیدا کرد که در آن مقطع با حضور رهبر انقلاب که آن موقع امام جمعه تهران بود، برگزار میشد. جلساتی که بعد از انقلاب با استاد سبزواری داشتیم، به شبهای شعر انقلاب منتهی شد. به یاد دارم که این جلسات در یک سالن ورزشی در میدان خراسان تهران برپا میشد و در همان جلسات بود که علی معلم دامغانی، یوسفعلی میرشکاک و پرویز بیگی حبیبآبادی را شناختیم. این شاعر ادامه داد: شعر سبزواری قبل از انقلاب با اینکه غزل بود، تماماً حماسی بود. حمید سبزواری اصلاً اهل این نبود که به او اصرار کنیم. کافی بود به او اطلاع بدهیم که فلان اتفاق افتاده یا فلان شخص شهید شده است. سریعاً دست به قلم میشد و برایش سرود میساخت. وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: به یاد دارم یک بار حمید سبزواری به من گفت که میخواهد کتاب اشعارش را چاپ کند و دوست دارد که رهبر انقلاب برای کتاب مقدمهای بنویسد. وقتی این موضوع را با رهبری در میان گذاشتم، بسیار استقبال کرده و گفتند فقط تعدادی از اشعار را به من برسانید تا آنها را بخوانم. شمسایی در پایان سخنانش گفت: اگر حمید امروز حمید شده است به خاطر زحمات همسرش است. خاطره دیداری با حضرت امام(ره) محمد گلریز دیگر سخنران این برنامه بود که گفت: به این بسنده میکنم که بگویم واژهای که برای استاد سبزواری استفاده میکنم، شجاعت است. چون چند ماه پیش از انقلاب زمانی که ترورها و وحشت بر جامعه حاکم بود، استاد سبزواری با شجاعت و جسارت تمام درباره ستمگری و خونخواری طاغوت، شعر میگفت. این خواننده انقلاب در بخشی از سخنان خود گفت: برخورد استاد سبزواری با مردم همیشه با لبخند و تواضع همراه است. گلریز با ذکر خاطراتی از روزهای انقلاب گفت: یک بار با استاد سبزواری درباره سرود شهید مطهری به دیدار حضرت امام(ره) رفتیم. آن روزها خیلی حرف و حدیث درباره موسیقی وجود داشت ولی شعر استاد همه این حرف و حدیثها را از بین برد. آن روز حضرت امام(ره) کسالتی داشت و مرحوم حاج احمدآقا پیش ما آمد و به نقل از امام گفت: شما باید در قالب همین سرودها، موسیقی بسازید. مردم ما سلایق مختلفی دارند. کاری کنید که این سرودها را بپذیرند. وقتی به طبقه بالا و به دیدار حضرت امام رفتیم، ایشان پس از دیدار، دو بار به ما گفتند «خدا در پناه اسلام، حفظتان کند». در پایان این برنامه نیز محسن ممتحنی فرزند حمید سبزواری به خوانش یکی از اشعار انقلابی استاد سبزواری پرداخت و حاضران از وی، دختر و همسر استاد سبزواری تقدیر کردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]