تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نیکی به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820235009




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

امیر محبیان :نگرانم تمام رؤسای جمهور را خائن بدانند


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:



امیر محبیان :نگرانم تمام رؤسای جمهور را خائن بدانند
روز نو : گفت‌وگو با امیر محبیان در فضایی چالشی، بی‌پرده و در حالتی مناظره‌ای انجام شد. به اعتقاد او اصول‌گرایان به دلیل آنکه در دام دعواهای سیاسی برای کسب قدرت افتاده و از مشکلات مردم فاصله گرفته‌اند، خودشان، خودشان را زمین می‌زنند. البته او این اتفاق را برای همه گروه‌های سیاسی دیگر هم که از مردم فاصله بگیرند، فرض می‌داند. به اعتقاد او باتوجه به رد‌صلاحیت اصلاح‌طلبان و شرایط موجود، مجلس آینده به نسبت مجلس نهم، از نظر ترکیب نیروهای سیاسی، تغییر محسوسی نخواهد داشت. مشروح این گفت‌وگو در زیر می‌آید: 
 آقای محبیان! برای خیلی‌ها سئوال است که چرا اصول‌گراها همواره از یک رقابت عادلانه و برابر با اصلاح‌طلب‌ها فراری هستند و علاقه شدیدی به ایجاد جو و فضای غیر‌رقابتی دارند.نظرشما دراین‌باره چیست؟ 
البته خود اصول‌گراها چنین اعتقادی ندارند که از یک رقابت برابر و عادلانه با اصلاح‌طلب‌ها فراری هستند. بر‌عکس، اصول‌گراها در موارد متعددی نشان داده‌اند در شرایطی که فضا کاملا به نفع اصلاح‌طلبان هم بوده، در ماراتن رقابت تا آخر ایستاده‌اند. اما اینکه چرا به نظر می‌رسد که اصول‌گرایان، در بزنگاه‌های انتخابات، سریعا فضا را به یک فضای امنیتی تبدیل می‌کنند، باید در پاسخ گفت که شاید این اقدام ناشی از یک دغدغه و نگرانی باشد، از این بابت که چون در هنگامه انتخابات، فضا باز می‌شود و رسانه‌های مخالف و رادیکال هم در این فضای باز، تلاش می‌کنند در بالانس نیروها اثرگذار باشند و این بالانس هم عموما علیه اصول‌گرایان و به نفع اصلاح‌طلب‌ها بوده، لذا طبیعی است که اصول‌گرایان نگران چنین وضعیتی باشند. به‌بیان‌دیگر وقتی اصول‌گراها می‌بینند که در فضای انتخاباتی، رسانه‌های غربی با همه توان وارد می‌شوند و از برخی چهره‌های اصلاح‌طلب حمایت می‌کنند، دچار نگرانی می‌شوند و این برداشت را می‌کنند که این رقابت، یک رقابت داخلی نیست بلکه رقابتی است که یک طرفش نیروهای نظام و انقلاب هستند و طرف دیگرش، دخالت‌های غرب و ضدانقلاب. بنابراین اصول‌گرایان در چنینی شرایطی، ممکن است با نگاه امنیتی به این فضا نگاه کنند. 
 سیاست بِما هُوَ سیاست، امری پیچیده، چند‌لایه و مرموز است. پیش‌فرض این تحلیل شما این است که ما غربی‌ها را احمق و بی‌دانش در عرصه سیاست تصور کنیم! درحالی‌که غربی‌ها سیاستمداران کارکشته‌ای دارند. وقتی خود غربی‌ها می‌دانند که در افکار عمومی ایرانی‌ها نسبت به دخالت‌های خارجی در امورات ایران، جبهه‌گیری و نگاه منفی وجود دارد و در بیش از یک قرن اخیر، نوعی نگاه منفی به غرب در اندیشه همه طیف‌های سیاسی در ایران شکل گرفته، اگر بخواهند در انتخابات اثرگذار باشند، احمقانه است که برگ برنده خودشان را رو کنند! برخی معتقدند این برچسب حمایت غربی‌ها از اصلاح‌طلبان، برای خراب‌کردن آنها و رأی‌آوردن اصول‌گرایان است و به نوعی بداخلاقی سیاسی و انتخاباتی است.
اولا نکته‌ای که در‌این‌باره عرض کردم، ناظر به برداشت ذهنی بود، نه واقعیت؛ چرا‌که همیشه بین برداشت ذهنی و واقعیت، تفاوت‌هایی وجود دارد. البته همیشه تأثیر برداشت ذهنی بیشتر است. من نمی‌گویم برداشت اصول‌گرایان درباره دلایل حمایت غرب از اصلاح‌طلبان درست است اما براساس سابقه موضوع، همواره این فرض از سوی اصول‌گرها مطرح است که در انتخابات داخلی ما، غربی‌ها از جریان اصلاح‌طلبی حمایت کرده‌اند و این برای اصول‌گرایان به مسئله تبدیل شده است. اما اگر بخواهیم از زاویه نگاه غربی‌ها به این موضوع بنگریم، باید بگویم که غربی‌ها «اَقَلُّ الشّرّین» می‌کنند؛ به این معنا که اصلاح‌طلب‌ها هم برای غربی‌ها شر ایجاد می‌کنند اما شرشان کمتر از اصول‌گرایان است. بر این مبنا ممکن است که غربی‌ها چندان دل خوشی هم از اصلاح‌طلب‌ها نداشته باشند؛ چون که بالاخره اصلاح‌طلبان هم از دل همین انقلاب اسلامی متولد شده‌اند اما حرف غربی‌ها این است که با اصلاح‌طلبان بهتر و راحت‌تر می‌شود حرف زد. 
 اگر سخن شما را به عنوان فرض، بپذیریم، دلیل اینکه غربی‌ها به حرف‌زدن و تعامل با اصلاح‌طلبان راغب‌تر هستند، این است که اصلاح‌طلب‌ها به آزادی بیان، آزادی پس از بیان، دموکراسی، مذاکره و گفت‌وگوی تمدن‌ها اعتقاد دارند. 
حالا به هر دلیلی! البته من باتوجه به شناختی که از غرب دارم، این تحلیل شما را درست می‌دانم. غربی‌ها خودشان را «نُرم برتر» و «نُرم شاخص» می‌دانند و می‌گویند که اصلاح‌طلب‌ها در‌این‌زمینه به ما نزدیکترند اما در حوزه سیاسی موضوع این‌گونه نیست. مثلا با وجود اینکه در واقعیت، ایران صاحب نهادهای مدنی بسیار است، ساختار دموکراتیک دارد و... اما غربی‌ها با عربستان که در این موارد، نقطه مقابل ایران است، دوست هستند! علت این است که غربی‌ها بر‌اساس «هزینه- فایده» عمل می‌کنند و به نظرم غربی‌ها اگر جای انتخاب داشته باشند، نه اصول‌گراهای ما را می‌پذیرند و نه اصلاح‌طلب‌های ما را؛ اما در حوزه افکار عمومی خودشان شاید ارتباط با اصلاح‌طلبان برایشان منطقی‌تر باشد. 
 اصلاح‌طلبان و حتی افکار عمومی، معتقدند موضوع غرب و حمایت غربی‌ها ظاهر ماجراست و برخی اصول‌گرایان در شرایط انتخاباتی، فضا را امنیتی می‌کنند؛ چراکه در چنین فضایی، بیشترین بهره را می‌برند و به سهم مورد نظرشان از قدرت دست پیدا می‌کنند و در حقیقت، این رفتار اصول‌گرایان ریشه در محاسبه سود و ضرر در مسیر کسب قدرت جناحی خودشان را دارد. 
بله! نمی‌شود این را منکر شد. البته من جایی این را نشنیده‌ام که اصول‌گرایان این دیدگاه را به عنوان یک استراتژی مطرح کنند اما وقتی ما سناریوپردازی می‌کنیم، این هم می‌تواند یکی از سناریوها باشد؛ غیرعقلانی هم نیست. زمانی که یک جریانی ببیند اگر فضا امنیتی بشود، حمایت سیستم را برای خودش به دست می‌آورد، خب طبیعتا از چنین رویکردی استقبال می‌کند. این امکان دارد و من ردش نمی‌کنم. یکی می‌گفت: هر چه گم می‌شود، جیب مرا می‌گردند و بدبختی اینجاست که هربار هم در جیب من پیدا می‌شود! من می‌گویم این شک و تردید را اصول‌گرایان درباره اصلاح‌طلبان در جامعه مطرح می‌کنند و در موارد متعددی هم این شک به یقین بدل می‌شود اما چرا اصلاح‌طلبان از این موارد، تبری نمی‌جویند؟ 
 بزرگان اصلاحات بارها به این اتهام پی‌درپی اصول‌گرایان پاسخ داده‌اند. بحث تبری‌جستن به میان آمد و این سؤال پیش می‌آید که چرا اصول‌گرایان در برابر پدیده احمدی‌نژادیسم و پایداریسم که با رفتارهای رادیکالی و افراط و تفریط‌های اندیشه‌ای و عملکردی، آسیب‌های عمیقی را به پیکره باورها، ارزش‌ها، اقتصاد، سیاست و... وارد کرده‌اند، تبری نمی‌جویند؟ 
 نه، فرض شما اشکال دارد! چون‌که اصول‌گرایان بارها به آقای احمدی‌نژاد و دولتش تندترین انتقادها را وارد کردند. بزرگ‌ترین منتقدان آقای احمدی‌نژاد، اصول‌گرایان بودند، چه داخل مجلس شورای اسلامی و چه بیرون از آن. اتفاقا این اصلاح‌طلب‌ها بودند که در بسیاری از موارد نسبت به آقای احمدی‌نژاد، سکوت می‌کردند؛ چون تحلیلشان این بود که بازگشت و نتیجه رفتارهای احمدی‌نژاد، فرصت مناسبی را در اختیار اصلاح‌طلب‌ها قرار می‌دهد که برای خودشان تبلیغ کنند.
آقای دکتر محبیان الان و در این لحظه، خود شما به عنوان یکی از سیاسیون معتدل و عقلگرای جریان اصول‌گرایی، از پدیده احمدی‌نژادیسم و تفکرات رادیکالی و انحرافی این جریان، تبری می‌جویید؟ 
من کاملا در این‌باره، هم موضع گرفته‌ام و هم مخالفتم را اعلام کرده‌ام. مواضع بنده شفاف است و در زمان دولت آقای احمدی‌نژاد، هر جا لازم بود، نقد کرده‌ام و مقالات و اظهارات بنده در این رابطه و در اعلام مخالفت با جریان انحرافی، موجود است. اما متأسفانه عموم ما ایرانی‌ها در حوزه سیاست، بین شیدایی و نفرت سرگردانیم! مثلا زمانی که آقای احمدی‌نژاد را دوست دارند، شیدایش می‌شوند و زمانی که از او بدشان می‌آید، دچار نفرت می‌شوند. 
 پس تبری می‌جویید؟ 
اصلا بحث تبری نیست! من تحلیل می‌کنم. آقای احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهوری، خدماتی داشته و در مقابل حواشی و نقاط ضعفی هم داشته است. دلیل ندارد که یکپارچه رد یا قبول کنم! درباره آقای خاتمی و بقیه روسای‌جمهوری هم همین نظر را دارم. معتقدم که باید تحلیل کنیم و منصف باشیم. اما در اکثر موارد ما شفاف عمل نمی‌کنیم؛ انگار در کشور ما، نان ابهام چرب‌تر است. اعتراض، مسئله حل نشده است اما برخی‌ها عادت دارند مسائل را حل نکنند تا در قبال این مسائل حل‌نشده، نان بخورند! من به‌شدت نگرانم از اینکه وضعیتی درست شده و طوری فضاسازی شده که انگار تمام روسای‌جمهوری ما یا خائن بوده‌اند یا منحرف! چرا باید اجازه بدهیم چنین فضاسازی‌هایی انجام بشود؟ چه کسانی از این سناریوسازی‌ها نان می‌خورند؟ 
 واژه «تبری» را خود شما در پاسخ‌های قبلی به کار بردید و خواستم کمی روی این واژه بحث داشته باشیم. 
من اعمال مثبت یک فرد را تأیید و اعمال منفی او را رد می‌کنم. درباره اعمال منفی دولت آقای احمدی‌نژاد هم مصداقی بفرمایید، من اعلام موضع می‌کنم اما یکپارچه رد‌کردن، اصولی نیست. 
 مثلا قهر 11 روزه؛ آن هم با وجود حمایت‌های ارزشمند رهبر معظم انقلاب از دولت آقای احمدی‌نژاد و البته همه دولت‌ها. 
 تمام اصول‌گرایان در‌این‌باره به رفتار آقای احمدی‌نژاد اعتراض کردند. هرچند شاید برخی‌ها توجیه کنند و بگویند ممکن است مریض بوده باشد یا توجیهات دیگر اما اینجا جایی بود که بسیاری از اصول‌گرایان از آقای احمدی‌نژاد برگشتند و از حمایتش دست برداشتند. من این روحیه اصول‌گرایان را دوست دارم که وقتی خطایی را حتی در نزدیکان سیاسی خویش می‌بینند، صراحتا مخالفت می‌کنند. 
 نمونه‌های دیگری مثل گماشتن افراد دارای پرونده‌های فساد مالی و افراد با تفکرهای انحرافی در جایگاه‌های ارشد مدیریتی کشور، از سوی شخص آقای احمدی‌نژاد و دفاع تمام‌قد ایشان از این افراد! در کنار این، ادعاهای متافیزیکی ایشان درباره هاله نور و انتساب دولت به حضرت ولی‌عصر (عج) و در عین حال، عملکرد آسیب‌رسان دولت در حوزه اقتصاد و سیاست و... ، از طرفی برخی‌ها معتقدند که اعتراضات اصول‌گرایان به احمدی‌نژاد بیشتر جنبه جنگ زرگری داشت وگرنه اجازه یکه‌تازی به ایشان نمی‌دادند. با وجود همه این خطاهای فاحش احمدی‌نژاد و دولتش، اصول‌گرایان اصرار داشتند او را اصول‌گرا بدانند! 
اصول‌گراها با این موارد کنار نیامدند اما درباره اینکه فلان شخص فساد مالی یا اخلاقی داشته، من نمی‌توانم قضاوت کنم بلکه دادگاه باید داوری کند. اما اینها هم برای خودشان توجیهاتی داشتند که الان دیگر پذیرفته نیست. از طرفی این رفتارها به یک مدل فکری در حوزه مدیریتی برمی‌گردد که اجازه رفتارهای خلاف قانون را صادر می‌کند؛ در‌حالی‌که فاعلانش رفتار خود را درست می‌دانند. اینها به نوع و مدل نگاه مدیری که آن زمان حاکم است، بر‌می‌گردد.مثلا آقای هاشمی‌رفسنجانی ممکن است در زمان ریاست‌جمهوری‌اش بر این اعتقاد بوده که برای عملکرد یک مدیر زیردستی، تا 10 درصد می‌شود جای خطاکردن گذاشت. بر این مبنا از یک پروژه 100 میلیاردی تا 10 میلیاردی‌اش می‌تواند به خطا برود. بعد هم مثلا آقای کرباسچی را بازخواست می‌کند. او می‌گوید من بر مبنای مدل فکری امکان تا 10 درصد خطا که مقام ارشدم مشخص کرده، عمل کرده‌ام! این برایش طبیعی شده است. اما قانون می‌گوید که حتی یک درصد خطا هم قابل پذیرش نیست. آقای احمدی‌نژاد هم زمانی که سازمان برنامه و بودجه را منحل می‌کند، بودجه را شکل کیسه می‌بیند که خودش صلاح می‌بیند از این کیسه به کجا و چقدر بودجه بدهد یا ندهد. طبیعتا مدیر زیردستی آقای احمدی‌نژاد هم از همین مدل فکری پیروی خواهد کرد یا مثلا در قضیه آقای رحیمی و پرونده مالی‌اش ایشان ادعا می‌کند که پولی به او داده‌اند تا برای کاندیداها هزینه شود. بخشی مربوط به این مدیر مقصر است و بخشی دیگر هم مربوط به سیستم غیرشفاف ؛ اما این روند تزریق پول برای رسیدن به منافع و اهداف خاص را اصلاح‌طلبان کلید زدند. ماجرای شهرام جزایری نمونه بارزش بود. 
 البته در ماجرای شهرام جزایری، جمعی از اصول‌گراها هم بودند که از بذل و بخشش‌های او منتفع شدند. اما بحث درصد خطای مدیریتی را مطرح کردید، سؤال اینجاست که درصد خطای مدیریتی در اختلاس سه هزار میلیاردی در دوره آقای احمدی‌نژاد، چند درصد بود؟ درصد خطای مدیریتی در ماجرای بابک زنجانی و مه‌آفرید خسروی که در دوره آقای احمدی‌نژاد رشد کردند چقدر بود؟ 
اینها همه‌اش محکوم است؛ من که دفاع نمی‌کنم. اینها همه از دل عدم شفافیت بیرون می‌آید. از دل عدم شفافیت، مافیا، خرید نیروهای سیاسی، خرید رسانه‌ها و مرگ افراد به خاطر پول بیرون می‌آید. من مدافع شفافیت هستم و معتقدم فضای سیاسی ما باید یک اتاق شیشه‌ای شفاف باشد تا فساد خلق نشود. راه رسیدن به شفافیت هم میدان‌دادن به رسانه‌هاست. ما نباید بهراسیم از اینکه رسانه‌ها به مسائل ورود کنند و موضوعات را بشکافند. وقتی که فضا را تاریک کنیم از دلش فساد بیرون می‌زند. الان اصول‌گرا فکر می‌کند اصلاح‌طلب برای نظام خطر است و اصلاح‌طلب هم فکر می‌کند اصول‌گرا برای نظام خطر است اما من معتقدم بزرگ‌ترین خطر برای نظام، فساد است؛ فسادی که دارد لحظه به لحظه گسترش پیدا می‌کند و بدتر از فساد، بی‌تفاوتی همه ما به‌ویژه احزاب و رسانه‌ها و مدیران نسبت به این فساد است. از یک طرف می‌بینیم برخی‌ها برای زنده‌ماندن، در سطل زباله‌ها دنبال غذا می‌گردند و همزمان، آمار اختلاس‌ها به سه یا پنج  هزار میلیارد می‌رسد و هیچکس هم ککش نمی‌گزد! این بی‌حسی اجتماعی، هولناک و مرگبار است. 
 کاملا موافقم. اما مدت‌های مدیدی است که اصول‌گراها با حذف اصلاح‌طلبان در بخش‌های مختلف، قدرت را در دست دارند و طی این سال‌ها، پرونده‌های فساد عجیب و غریبی متولد شده و این در حالی است که جریان اصول‌گرایی اصلا به روی خودش نمی‌آورد و سعی دارد تقصیر را به گردن دیگران بیندازد. راه اصلاح این فسادها را ایجاد یک فضای رقابتی سالم در عرصه سیاسی و مدیریتی نمی‌دانید؟ 
بزرگ‌ترین خطر را هدایت تمام توجه جامعه به حوزه سیاست می‌دانم. سیاست، حوزه حل مسئله نیست. سیاست برای خیلی‌ها، حوزه نان‌خوردن از مسئله‌سازی است. مسئله می‌سازند، نانش را می‌خورند، رأی جمع می‌کنند! راه‌حل مفاسد، غیرسیاسی‌کردن موضوعات است. هرچه موضوعات را سیاسی و غیرشفاف کنیم، فساد فربه می‌شود. اصلاح‌طلب ما اگر اصلاح‌طلب بود از مشکلات واقعی مردم فاصله نمی‌گرفت و اسیر دعواهای سیاسی برای کسب قدرت نمی‌شد. اصلاح‌طلب‌ها با این خطای استراتژیک‌، خودشان را زمین زدند. اصول‌گراها هم چون مشکلات مردم را نمی‌بینند و اسیر دعوای سیاسی برای قدرت شده‌اند، خودشان، خودشان را زمین خواهند زد. هم اصول‌گرا و هم اصلاح‌طلب ما به جای باز‌کردن گره از کار مردم، گره‌های جدیدی زده‌اند. منِ مدافع انقلاب با برخی وضعیت‌ها مواجه می‌شوم که نمی‌دانم چه بگویم. من نمی‌توانم سه هزار میلیارد اختلاس را بفهمم! چرا سیاستمداران ما وقتی از قدرت کنارشان می‌گذارند؛ دردشان می‌آید اما فقر و فساد را که می‌بینند دردشان نمی‌آید؟ 
 با این حساب اولویت اول نظام، اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان را مبارزه با فساد می‌دانید؟ 
قطعا! اولویت اول نظام و همه سیاسیون، باید مبارزه با فساد باشد. معتقدم اصول‌گرا و اصلاح‌طلب هر دو در وضعیت موجود، مقصر هستند. بنابراین باید بی‌عذر و بهانه، جبران کنند. باز هم تأکید می‌کنم که راهکار مقابله با فساد، فضا‌دادن به کسانی است که حسن‌نیتشان برای جامعه به اثبات رسیده؛ یعنی روزنامه‌نگاران و اهالی رسانه. باید به اینها اجازه داده شود که چراغ‌قوه‌ها و نورافکن‌هایشان را همه جا بیندازند. 
 اما گریزی به انتخابات پیش‌رو بزنیم. با توجه به اینکه اکثریت اصلاح‌طلبان رد‌صلاحیت شده‌اند، ترکیب مجلس آینده را چطور ارزیابی می‌کنید؟ 
تشخیص در شرایط کنونی که همه چیز شفاف نیست، شبیه غیب‌گویی و پیش‌بینی است اما با فاکتورهای موجود و نیروهای عامل، خیلی تغییر محسوسی در ترکیب مجلس دهم رخ نخواهد داد. 
 مهم‌ترین نقاط ضعف و قوت مجلس نهم از نظر شما چیست؟ 
 پرداختن به مسائل حاشیه‌ای به جای موضوعات اصلی (در برخی موارد مثل نزاع‌های داخلی بین فراکسیون اصول‌گرایی و جریان پایداری) و غلبه جنجال بر تحلیل‌های کارشناسانه در تدوین برخی قوانین از نقاط منفی در مجلس نهم بود. تصویب برخی قوانین ضروری و سخنرانی‌های هدفمند برخی نمایندگان که به شفاف‌سازی بیشتر فضا کمک کرد، هم از نقاط قوت مجلس نهم بود.




تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن